
كاهش
تقسيم سلولي
2ـ رشد شاخساره
2ـ چروكيدگي ميوه
3ـ كاهش رشد شاخساره
اواخرسپتامبر
تا
برداشت
1ـ مرحلةسوم رشد
ميوه در اثر
دراز شدن سلول
1-كاهش اندازه ميوه
بخاطر كاهش
دراز شدن سلول
2ـ رشد شاخساره
2ـ چروكيدگي ميوه
3ـ كاهش رشد شاخساره
منبع: رستگار (1375)
1-14-3- شوري
تنش شوري يكي از مهمترين فاكتورهاي محدود كننده كشت درختان ميوه در نواحي مديترانه است. در ميان درختان ميوه، زيتون به عنوان يكي از متحملترين درختان ميوه به شوري و يك محصول خيلي مقاوم به خشكي تلقي ميشود. غلظت نمك بالاتر از 8 گرم در ليتر در محلول خاك به طور خيلي زياد، رشد درخت را كاهش ميدهد. بيشترين آزمايشات در مورد تحمل به شوري در زيتون با توجه به پارامترهاي رويشي و جمعشدن نمك در ارگانيسمهاي مختلف گياه انجام شده است ولي آزمايشهاي كمی در مورد تشخيص اثرات شوري در مراحل زايشي انجام شده است. شوري بالاي خاك (dS/m 5/6) هيچ تأثيري در اندازه ميوه ندارد ولي ميزان روغن را افزايش ميدهد (اصلاني و حقيقت افشار، 1369).
در يك تحقيق توسط تاتینی و همكاران (1994) روی درختان 4 ساله رقم “Frantoio” نشان داده شد كه تيمارهاي شوري به طور معنيداري پارامترهاي فيزيولوژيكي گرده را تحت تأثير قرار ميدهد، به طوري كه جوانهزني گرده با افزايش غلظت نمك پائين آمد و میزان تشکيل میوه در حدود 30 روز بعد از تمامگل به طور معنيداري با افزايش غلظت كلريد سديم كاهش يافت (اصلاني و حقيقت افشار، 1369).
1-14-4- گردهافشاني و سازگاري
زيتون يك گياه يك پايه است كه هم داراي گل كامل و هم گل ناقص است و گرده افشاني آن به صورت خود گردهافشاني يا دگر گردهافشاني اتفاق ميافتد. براي گردهافشاني هيچ عاملي و وسيلهاي مورد نياز نيست هر چند كه زنبور و باد ممكن است به عنوان عامل گردهافشاني بين درختان زيتون عمل کنند. در خود گردهافشاني، گرده در اثر وزن خود به سادگي به داخل كلاله همان گل ميافتد. بساكهاي بيشتر گلهاي كامل به ميزان كافي به كلاله گل نزديك هستند؛ به طوري كه در زمان شكوفايي، بساكها به راحتي روي كلاله ميافتند. باد يا زنبورها با پخشكردن شكوفهها، روي خودگردهافشاني گلها تاثير ميگذارند. در بعضي گلها ميله پرچمها پهن هستند و بساكها دور از كلاله قرار دارند كه “Ascolano” جزو اين ارقام است. در اين گلها خود گردهافشاني به راحتي اتفاق نميافتد، لذا باد يا زنبورها بايد به عنوان عامل خود گردهافشاني عمل كنند. باد نخستين عامل در دگر گردهافشاني است. گلهاي زيتون زياد براي زنبورها جذاب نيستند. به همين دليل باد در گردهافشاني نقش زيادي دارد.
از نظر سازگاري گرده و مادگي، بيشتر ارقام زيتون در حالت تك كشتي ميزان كمی ميوه توليد ميكنند. ولي اگر چند رقم با هم كشت گردند و دگر گردهافشاني انجام گيرد، ميزان محصول افزايش مييابد. از اين رو ميتوان گفت كه زيتون نسبتا خود نازساگار است. برخي از ارقام مانند “Picholin” و “Lechiio” كاملاً خود ناسازگار هستند و لذا دگر گردهافشاني ضروري است. لازم به توضيح است كه درجه سازگاري بستگي زيادي به شرايط آب و هوايي دارد. دماهاي بالا يكي از فاكتورهاي اصلي محدود كننده براي خودسازگاري است. در رقم “Manzanillo” در شرايط دمايي بالا در زمان گلدهي، رشد لوله كرده در خامه متوقف ميشود و در بيشتر موارد به سلول تخم نميرسد. البته اين ناسازگاري در بيشتر ارقام از سالي به سال ديگر فرق ميكند. هرگاه دماي محيط در زمان گلدهي از 24 درجه سانتیگراد فراتر رود، به علت كوتاه شدن طول دوره گردهافشاني موثر، بسياري از گلها قبل از لقاح خواهند ريخت و ميوهاي تشكيل نخواهد شد.
کیوواس (1990) نشان داد، كه در رقم “Manzanillo” دگر گردهافشاني موجب افزايش تشكيل ميوه در هر دو سال آور و نياور ميشود كه البته اين افزايش در تشكيل ميوه نهايي در سالآور بيشتر بود. افزايش در تشكيل ميوه نتيجه هر دو پارامتر افزايش تعداد ميوه در هر گلآذين و درصد گلآذينهاي حداقل يك ميوه بود.
1-14-5- ميزان محصول
سالآوري از مشخصات بسياري از درختان ميوه است كه در يك سال، محصول سنگين و در سال ديگر محصول، كم است و يا حتي هيچ محصولي روي درخت مشاهده نمیشود. اگر چه در بسياري از گونهها، سالآوري به دليل آغازش كم گلهاست، اما نمو ضعيف گلها در سال نياور ممكن است آن را تشديد كند. بوژارد و همكاران (1984) مشاهده كردند كه كلاله توسعه نيافته و خامههاي باريك درگلهاي سال نياور (كه در سال قبل آغازش كرده بودند) در سيبهاي “Cox Orange” وجود دارد كه موجب كاهش ميزان تشكيل ميوه و در نتيجه باعث كاهش توليد ميگردد. يعني كيفيت پايين گلها به دليل محصول بالاي سال قبل، يكي از دلايل كاهش محصول بوده است (وزارت كشاورزي، 1377).
در زيتون نيز گلدهي زیاد در يك سال موجب توليد گل كم و يا عدم تولید گل در سال بعد ميشود. براي بررسي كيفيت گل يا همان تفاوت اندازه و نمو گل كه موجب ايجاد تفاوت در پتانسيل تشكيل ميوه و اندازه ميوه ميشود، کواس و همكاران (1994) آزمايشي را روي درختان زيتون رقم “Manzanillo” در سالهاي آور و نياور پياده كردند. بدين صورت كه قطعات در سال آور و نياور هم زمان انتخاب شدند و در طي سه سال متوالي درصد گلآذينهاي ماده (گلآذينهاي با حداقل يك گل ماده)، درصد گلهاي ماده، وزن خشك و ميزان نيتروژن گل، كيسه جنين نمو كرده در زمان شكوفايي و طول عمر تخمك بررسي شد و نتايج زير بدست آمد:
الف- در سال نياور، درختان درصد بالايي از گلآذينهاي حاوي حداقل يك گل ماده را نشان دادند ولي تفاوتي از نظر تعداد گلهاي ماده بين سال آور و نياور مشاهده نشد كه در اين امر تا حدودي به علت تنوع و اختلاف پارامترها در سالهاي نياور بود.
ب- گلهاي نمو كرده در درختان سال نياور داراي نيتروژن بالاتر و وزن خشك بيشتري نسبت به گلهاي سال آور بودند. از آنجایي كه نيتروژن، فاكتور اصلي در سقط مادگي است، لذا رقابت كمتر براي جذب مواد آسيميلاسیوني در سال نياور در گلآذينهاي نمو كرده میتواند دليل افزايش تعداد گلآذينهاي ماده باشد. همچنين كاهش رقابت براي جذب مواد غذايي میتواند علت زياد بودن وزن خشك و نيتروژن گلها در سال نياور باشد.
ج- تخمكهاي درختان با گلدهي سبكتر طول عمر بيشتري نسبت به درختان با گلدهي سنگين داشتند كه در اين مورد ميتوان گفت كه طول عمر زياد تخمك در درختان با گلدهي سبك میتواند دليل قوي و سالم بودن گلها باشد. يعني وقتي كه گلدهي، سبك باشد تعداد گلهاي سالم و كامل نيز بیشتر میشود و به همين دليل طول عمر تحمك زياد است.
1-14-6- اعمال مكانيكي
امروزه در جهان روشهاي زراعي مختلفي براي كاهش شدت تناوب باردهي و افزايش كيفيت و كميت ميوههاي زيتون و ديگر درختان ميوه انجام ميشود. از اين اعمال ميتوان به برنامه اصلاحي، كوددهي، هرس، حلقهبرداري، تنک و برداشت مناسب اشاره كرد.
1-14-7- تنك ميوه و هرس
تنك ميوه مهمترين و مؤثرترين عملیات در كاهش محصول است تا از محصولدهي بيش از حد و در نتيجه سالآوري در سال بعد جلوگيري كند. تنك ميوه نسبت برگ به ميوه را با كاهش محصول و نه برگ افزايش ميدهد و برگها باقي ميمانند تا مواد غذايي لازم براي رشد رويشي توليد كنند. هرس، هر دو برگ و ميوه را بدون تفاوت قائل شدن حذف ميكند و به طور جزئي در كاهش سالآوري مؤثر است؛ چون نسبت برگ به ميوه تغيير نميكند (رستگار، 1375).
1-15- ماده آلی
در کشور ايران به دليل دمای زياد خاک، ماده آلی به سرعت تجزيه میشود (اوستر و همکاران، 1374). مقدار ماده آلی در بيش از 60 درصد خاکهای زير کشت کمتر از يک درصد و در بخش قابل توجهی از آنها کمتر از 5/0 درصد است (سمر و همکاران، 1377). لذا به منظور بهرهمندی از آثار حياتی مواد آلی در خاک و موفقيت در کشاورزی و همچنين حفاظت خاکها به عنوان بستر توليد غذا، ملزم به افزودن سالانه ماده آلی به خاک به عنوان بخشی از سيستم کلی مديريت کشاورزی پايدار هستيم. گاهی ممکن است خاکهای تحت کشت در اثر استمرار عمليات تهيه زمين و در نتيجه افزايش سرعت اکسيداسيون بقايای آلی، کمتر از خاکهای بکر مواد آلی داشته باشند. مقايسه زمينهای کشت شده با زمينهای بکر مشابه در ايالتهای اوهايو و ميسوری آمريکا، کاهشی در حدود 35 درصد مقدار مواد آلی و نيتروژن خاکهای کشت شده را نشان میدهد. بنابراين بسته به اقليم منطقه، رطوبت خاک، تهويه، جمعيت ميکروبی و همچنين روشهای کشت و کار، ميزان ماده آلی مرتباً در حال تنزل است.
بر حسب تعريف، به کليه بقايای آلی موجود در خاک اعم از زنده يا مرده، تازه يا کهنه، ساده يا پيچيده و همچنين موجودات تجزيه کنندة اين بقايا، مواد آلی اطلاق میشود (رستگار، 1375؛ کلباسی، 1375). در هر واحد حجمی خاکهای معدنی که اکثر خاکهای جهان را تشکيل میدهند، مواد آلی بخش کوچک (کمتر از 5 درصد) ولی بسيار مهمی را اشغال میکنند که با توجه به تأثيرات بسيار زياد آن بر خصوصيات فيزيکی، شيميايی، حاصلخيزی و زيستی خاک، حفظ همين سطح کم نيز از اهميت ويژهای برخوردار است. برخلاف بخش معدنی خاک، بخش آلی پايداری چندانی نداشته و همواره حمله ميکروبی باعث تجزيه و تخريب اين مواد شده تا در نهايت ترکيبات ساده کربندار (CH4 ,HCO-3 ,CO2 ,CO2-3 ) به علاوه ترکيباتی نظير نيتروژن، گوگرد، فسفر، کلسيم، منيزيم، پتاسيم، هيدروژن، اکسيژن و … آزاد گردند (محمدی ترکاشوند، 1388).
مواد آلی خاک حاصل از فساد و تجزیه باقیماندههای گیاهی و حیوانی توسط موجودات ذره- بینی شامل باکتری های هترو تروفیک، قارچها، اکتینومیسیتها، و سایر موجودات زنده می- باشد. معمولا سرعت فساد مواد آلی ساده سریع تر است و بعضی از ترکیبات آلی مانند لیگنین و هوموس به آسانی فاسد نمی شوند و در نتیجه بیشتر ماده آلی خاک از این مواد ساخته شده است. بطور متوسط میزان کربن در ماده آلی در حدود 58 درصد است (ملکوتی، 1384).
1-15-1- اثر مواد آلی بر کیفیت فیزیکی خاک
در خاکهای حاصلخیز، ذرات بسیار ریز خاک توسط مواد آلی به یکدیگر چسبیدهاند و ایجاد دانههای درشتی را می نمایند. در اینگونه خاکها فضاهای خالی کوچک توسط آب و فضاهای بزرگ توسط هوا اشغال شده است. در موقع آبیاری یا بارندگی، آب از طریق فضاهای درشت در خاک حرکت کرده و پس از مدت زمانی کوتاه مجدداً فضاهای درشت توسط هوا اشغال و در نتیجه عمل تهویه به خوبی انجام می شود. در صورت فقدان ماده آلی، ذرات ریز خاک به صورت پراکنده بوده و در این حالت اندازه فضاهای خالی بین ذرات کوچک است. در چنین شرایطی سرعت حرکت آب در خاک بسیار کند بوده و در اثر پرشدن فضاهای کوچک از آب، عمل تهویه به خوبی انجام نمی گیرد. از طرف دیگر با کاهش مواد آلی خاک و در نتیجه کوچک تر شدن اندازه ذرات در اثر پراکندگی، حجم کلی فضای خالی خاک نیز کاهش یافته و در نتیجه قدرت نگهداری آب در خاک و تامین رطوبت مورد نیاز گیاه کاهش مییابد. در خاکهای فاقد مواد آلی و به خصوص در خاکهای رسی به علت فقدان فضاهای درشت و کندی سرعت نفوذ آب در خاک در موقع بارندگی، آب در سطح خاک جریان یافته و موجب فرسایش می شود، در اینگونه خاکها پس از خشک شدن، سطح خاک به صورت توده های متراکم و عاری از مواد آلی در آمده که با ایجاد سله در سطح خاک، از جوانه زدن بذر جلوگیری می شود. ظرفیت تبادل کاتیونی که رابطه تنگاتنگی با درجه حاصلخیزی خاک دارد نیز به مقدار زیادی تابع مقدار مواد آلی خاک است. در فرمول زیر رابطه بین ظرفیت نگهداری کاتیون در خاک با درصد رس ( (C و ماده آلی ((O آمده است.
CEC= (0.36 تا 0.5) (C) + (2.4 تا 2.6) (O)
چنانچه ملاحظه میشود اثر هر گرم ماده آلی در حدود 6 برابر هر گرم خاک میباشد و از این پدیده، اثر مهم ماده آلی در ذخیره و آزادسازی کاتیونهای غذایی در تغذیه گیاه روشن میگردد. اثر مواد آلی در حفظ و نگهداری رطوبت خاک نیز مشابه
