
چون تعداد دانشجويان مقطع دکتري (9 نفر) کم بودند آنها را با دانشجويان کارشناسي ارشد در يک گروه قرار داديم. براي بررسي صحت و سقم اين فرضيه از آزمون تي82 استفاده شده است. خروجي آزمون تي در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-55) خروجي آزمون تي براي مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مقطع کارشناسي با دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري
متغير
گروهها
ميانگين
انحرافمعيار
تي
سطح معنيداري
مقطع تحصيلي
کارشناسي
72/78
692/22
657/2
008/0
کارشناسيارشد و دکتري
91/69
327/21
خروجي اين آزمون نشان ميدهد كه بين دانشجويان مقطع کارشناسي با دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري به لحاظ ميزان مشکلات فرهنگي، تفاوت معنيداري وجود دارد. تي محاسبه شده براي جدول مزبور برابر 657/2 شده است كه از مقدار تي جدول با درنظر گرفتن پنج درصد خطا بزرگتر است
(008/0 = P). لذا ميتوان فرض صفر را رد كرد. به عبارت ديگر ميزان مشکلات فرهنگي در بين دانشجويان مقطع کارشناسي بيش از دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري است. بنابراين این فرض که بين مقطع تحصيلي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد ميشود.
شکل (4-49) مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مقطع کارشناسي با دانشجويان کارشناسي ارشد و دکتري
و : بين وضعيت تأهل و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد.
اين فرضيه مدعي است كه ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مجرد و متأهل با هم متفاوت است. براي بررسي صحت و سقم اين فرضيه از آزمون تي استفاده شده است. خروجي آزمون تي در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-56) خروجي آزمون تي براي مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مجرد و متأهل
متغير
گروهها
ميانگين
انحرافمعيار
تي
سطح معنيداري
وضعيت تأهل
مجرد
93/77
887/22
455/2
015/0
متاهل
44/66
946/16
خروجي اين آزمون نشان ميدهد كه بين دانشجويان مجرد و متأهل به لحاظ ميزان مشکلات فرهنگي، تفاوت معنيداري وجود دارد. تي محاسبه شده براي جدول مزبور برابر 455/2 شده است كه از مقدار تي جدول با درنظر گرفتن پنج درصد خطا بزرگتر است (015/0 = P). لذا ميتوان فرض صفر را رد كرد. به عبارت ديگر ميزان مشکلات فرهنگي در بين دانشجويان مجرد بيش از دانشجويان متأهل است. بنابراين اینکه بين وضعيت تأهل و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد ميشود.
شکل (4-50) مقايسه ميانگين ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان مجرد و متأهل
فرضيه شماره 7: بين پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه هر دو متغير اين فرضيه (پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان) در سطح فاصلهاي اندازهگيري شدهاند از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي اين فرضيه استفاده شده است كه خروجي آن در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-57) خروجي ضريب همبستگي پيرسون براي آزمون رابطه پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان
متغير مستقل
متغير وابسته
ضريب پيرسون
سطح معنيداري
پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده
ميزان مشکلات فرهنگي
031/0-
591/0
همانگونه كه در جدول (4-56) ملاحظه ميشود ضريب همبستگي پيرسون برابر 031/0- شده است که ضريب ضعيفي است همچنين سطح معنيداري برابر 591/0 شده است که چون از پنج صدم بزرگتر است يعني اين رابطه معنيدار نيست. بنابراين فرضيه شماره 7 مبني بر: بين پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد نميشود.
فرضيه شماره 8: بين ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه هر دو متغير اين فرضيه (ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان) در سطح فاصلهاي اندازهگيري شدهاند از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي اين فرضيه استفاده شده است كه خروجي آن در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-58) خروجي ضريب همبستگي پيرسون براي آزمون رابطه ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان
متغير مستقل
متغير وابسته
ضريب پيرسون
سطح معنيداري
ميزان دينداري
ميزان مشکلات فرهنگي
172/0-
002/0
همانگونه كه در جدول (4-57) ملاحظه ميشود ضريب همبستگي پيرسون برابر 172/0- شده است يعني رابطه اين دو متغير معکوس است. همچنين سطح معنيداري برابر 002/0 شده است که چون از پنج صدم کوچکتر است يعني اين رابطه معنيدار است. بنابراين فرضيه شماره 8 مبني بر: بين ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد ميشود.
شکل (4-51) رابطه ميزان دينداري و ميزان مشکلات فرهنگي
فرضيه شماره 9: بين ميزان کنترل اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه هر دو متغير اين فرضيه (ميزان کنترل اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان) در سطح فاصلهاي اندازهگيري شدهاند از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي اين فرضيه استفاده شده است كه خروجي آن در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-59) خروجي ضريب همبستگي پيرسون براي آزمون رابطه ميزان کنترل اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان
متغير مستقل
متغير وابسته
ضريب پيرسون
سطح معنيداري
ميزان کنترل اجتماعي
ميزان مشکلات فرهنگي
064/0
247/0
همانگونه كه در جدول (4-58) ملاحظه ميشود ضريب همبستگي پيرسون برابر 064/0 شده است که ضريب ضعيفي است همچنين سطح معنيداري برابر 247/0 شده است که چون از پنج صدم بزرگتر است يعني اين رابطه معنيدار نيست. بنابراين فرضيه شماره 9 مبني بر: بين ميزان کنترل اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد نميشود.
فرضيه شماره 10: بين ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه هر دو متغير اين فرضيه (ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان) در سطح فاصلهاي اندازهگيري شدهاند از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي اين فرضيه استفاده شده است كه خروجي آن در جدول زير نشان داده شده است:
جدول (4-60) خروجي ضريب همبستگي پيرسون براي آزمون رابطه ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان
متغير مستقل
متغير وابسته
ضريب پيرسون
سطح معنيداري
سرمايه اجتماعي
ميزان مشکلات فرهنگي
202/0-
000/0
همانگونه كه در جدول (4-59) ملاحظه ميشود ضريب همبستگي پيرسون برابر 202/0- شده است يعني رابطه اين دو متغير معکوس است به عبارت ديگر با افزايش سرمايه اجتماعي، مشکلات فرهنگي دانشجويان کاهش مييابد. همچنين سطح معنيداري برابر 002/0 شده است که چون از پنج صدم کوچکتر است يعني اين رابطه معنيدار است. بنابراين فرضيه شماره 10 مبني بر: بين ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي دانشجويان رابطه وجود دارد، تأييد ميشود.
شکل (4-52) رابطه ميزان سرمايه اجتماعي و ميزان مشکلات فرهنگي
فصل پنجم
بحث و نتيجه گيري
5 – 1 – مقدمه
اين پژوهش به منظور بررسي مشکلات فرهنگي زندگي خوابگاهي دانشجويان پسر خوابگاههاي دانشگاه يزد در سال تحصيلي 90-89 انجام شده است. به همين منظور پس از مرور منابع مختلف و تحقيقات انجام شده درباره موضوع، پرسشنامه تحقيق طراحي گرديد. اين تحقيق با روش پيمايش انجام شده و براي تدوين چارچوب نظري تحقيق و مروري بر تحقيقات پيشين از روش کتابخانهاي (اسنادي) استفاده گرديده است. جامعه آماري در اين تحقيق، کليه دانشجويان ساکن در خوابگاههاي پسرانه دانشگاه يزد در سال تحصيلي 90-89 می باشد که تعداد کل آنها 2460 نفر است که 345 نفر از آنها با استفاده از شيوه نمونهگيري طبقهاي به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزيه و تحليل دادهها در دو سطح توصيفي (فراواني، درصد، درصد تجمعي) و استنباطي (آزمون t مستقل، t تک متغيره، آزمون F ، ضريب پيرسون و ضريب اسپيرمن) صورت گرفته است. اينک در پنجمين فصل تحقيق، پس از مروري بر نتايج تحقيق و بحث پيرامون آنها، پيشنهادات ارائه خواهد شد.
5 – 2 – يافتههاي تحقيق
از يافتههاي پژوهش (جداول 4-10 تا 4-13) شناخت کمبود امکانات فرهنگی به عنوان يکي از مشکلات دانشجويان خوابگاهي است که در پژوهش پيامني(1375) نيز مشهود است. در مورد تأثير سطح کيفيت زندگي و بطور خاص ميزان رضايت از زندگي، ميتار معتقد است که هر گروهي از سطح کيفيت زندگي بالاتري برخوردار باشد از امنيت بيشتري نسبت به ساير گروهها برخوردار بوده و مسائل و مشکلات اجتماعي و فرهنگي را کمتر پيش رو خواهد داشت. پس انتظار تئوريک، آن است که با افزايش ميزان رضايت از زندگي افراد، ميزان مشکلات فرهنگي موجود در محيط اطراف آنان کمتر شود. به زعم فيتز پاتريک نقش ترجيحات بهويژه اگر از منظر «سبک زندگي» به آن نگريسته شود فضاي مفهومي پيچيده و غامضي را بر زندگي افراد وارد كرده و احساس عدم رضايت خاطر از محيط و مواجهه با مسائل و مشکلات اجتماعي و فرهنگي خاص محيط را براي افراد مستولي مينمايد. بسياري از ترجيحات ممكن است در درازمدت احساس رضايت خاصي به همراه نداشته باشند يا برخي از ترجيحات ممكن است به نوعي با تعرض به حقوق ديگران امكان تحقق پيدا ميكنند و همچنين ممكن است ترجيحات بسياري مثل چشمهمچشمي ناشي از فشار اجتماعي بوجود آمده باشد از اين رو هم در صورت برآورده شدن و هم در صورت برآورده نشدن منجر به احساس عدم رضايت و احساس رويارويي با مشکلات متعدد فرهنگي و اجتماعي براي فرد شود.
با وجود افزايش گرايش به مواد مخدر در سطح جامعه و بويژه نسل جوان، اين مسأله در محيطهاي دانشجويي ظهور و بروز چنداني ندارد (جدول 4-24 تا 4-25). دانشجويان حتي در مورد مواد مخدر صنعتي جديد و مواد روانگردان احساس مشکل چنداني نداشتند. دانشجويان به خوبي متوجه عوارض اشکال مختلف مواد مخدر هستند و اگرچه توزيعکنندگان مواد مخدر اعم از سنتي و جديد، تلاش زيادي براي جذب اين گروه دارند ولي نتايج اين پژوهش بيانگر اين است که در اين زمينه توفيق چنداني حاصل نکردهاند.
همچنين تحقيق نشان ميدهد نگراني از نفوذ فرقههاي نوظهور ديني نيز چندان زياد نيست (جدول 4-38). کشور ما به لحاظ تنوع قومي و مذهبي و ديني از تنوع خاصي برخوردار است. گروههاي قومي و مذهبي مختلف همزيستي مثال زدني و مسالمتآميزي با يکديگر دارند. اين موضع در محيطهاي دانشجويي و خوابگاهي که دربرگيرنده قشر فرهيخته جامعه است نيز به چشم ميخورد. قشر دانشجو به دليل داشتن اطلاعات و آگاهي بالا به راحتي جذب گروههاي انحرافي و نوظهور ديني نخواهند شد.
بر خلاف برخي قضاوتهاي ظاهري، در محيط خوابگاهها، رفتارهاي انحرافي نظير مصرف سيگار و … کمتر رخ ميدهد(جدول 4-26).. به عنوان نمونه ميزان مصرف مداوم سيگار تنها 2/5 درصد پاسخگويان، خيليزياد و 5/3 درصد زياد بوده است و 2/72 درصد بيان کردند که اصلاً سيگار نميکشند. اين يافته با يافتههاي پژوهش شجاع و همکاران (1387) در دانشجويان ساکن خوابگاههاي دانشگاه علوم پزشکي گلستان همخواني دارد. علاوه بر بالابودن سطح آگاهي دانشجويان، بالا بودن تقيد ديني آنها بويژه در محيط مذهبي يزد از جمله عوامل مهمي است که دانشجويان را از ارتکاب اين رفتارهاي نامطلوب ممانعت ميکند.
نتايج اين بررسي نشان ميدهد دانشجويان در محيط خوابگاه احساس کسالت و خستگي مداوم ميکنند (جدول 4-17). با توجه به اينکه دانشجويان در دوره جواني هستند شايد بيش از هر چيزي نيازمند محيطي مفرح و جذاب هستند ولي متأسفانه در محيطهاي خوابگاهي توجه چنداني به اين موضوع نميشود لذا دانشجويان در اين گونه محيطها دچار کسالت و خستگي ميشوند که حتي روي بهرهوري آموزشي آنها نيز بسيار
