
ه آماري که نماينده مناسبي براي جامعه آماري مورد نظر باشد از روش انتخاب تصادفی استفاده شده است. همچنین تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به تعداد نفرات جامعه، 354 نفرتعیین گردید.
1-5-3. قلمرو تحقيق
قلمرو موضوعي:
در این تحقیق اولاً سودمندی ارائه ارزش نهفته بازار داراییها بر تصمیمات اقتصادی سرمایهگذاران مورد بررسی قرار میگیرد، سپس به شناسایی عوامل موثر بر عدم ارائه ارزشهای روز در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران پرداخته میشود.
قلمرو زمانی:
این تحقیق در طی سال 1389 شمسی انجام می شود.
قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی تحقیق مدیران ارشد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
1-5-4. روش گردآوري اطلاعات
دادههاي این پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه حاصل گردید. پرسشنامهها به صورت حضوری در اختیار مدیران قرار گرفت تا از رسیدن پرسشنامهها به دست مدیران اطمینان حاصل گردد و در صورت لزوم، با ارائه توضیح در مورد سؤالات، از تکمیل بودن پرسشنامهها اطمینان حاصل گردد.
1-6. روش تجزيه و تحليل اطلاعات
به منظور تجزيه و تحليل دادهها و آزمون فرضيههاي تحقيق، با استفاده از مجموعهاي از روشهاي آماري مناسب، دادههاي جمعآوري شده مورد تجزيه و تحليل قرار میگیرند. روشهاي آماري مورد استفاده شامل آزمون tو آزمون استقلال t بودند، كه در اين تحقيق از آنها استفاده شده است. همچنين از آمار توصيفي در اين تحقيق استفاده شده است.
1-7. محدوديتهاي تحقيق
تحقيق حاضر نيز همانند ساير تحقيقات پيمايشي با يك سري محدوديت هايي مواجه بوده است. محدوديت هاي تحقيق عمدتاً مربوط به عواملي هستند كه تعميم پذيري نتايج را به نوعي تحت تأثير قرار مي دهند. مهمترين محدوديت هاي اين تحقيق عبارتند از:
1. مانند اکثر تحقیقات علوم اجتماعی که از پرسشنامه برای جمع آوری دادههای مورد نیاز بهره میبرند احتمال عدم فهم و برداشت يكسان آزمودنيها از سؤالات پرسشنامه وجود دارد.
2. پرسشنامه متكي به حافظه افراد است و فقط آنچه را كه فرد گزارش ميدهد ميتوان مورد بررسي قرار داد. در حاليكه آنچه را كه فرد انجام ميدهد ممكن است متفاوت با مواردي باشد كه ذكر ميكند.
1-8. خلاصه فصل
در اين فصل به ارائه کليات تحقيق پرداخته شد و طرح کلي تحقيق مشخص گرديد. موارد ذکر شده در اين فصل شامل مقدمه، بيان موضوع تحقيق، اهميت، ضرورت انجام تحقيق، اهداف اساسي تحقيق، فرضيههاي تحقيق، روش تحقيق و محدوديتهاي موجود بر سر راه انجام تحقيق بودند.
1-9. خلاصه فصول بعد
فصول بعد به اين ترتيب خواهد بود که، در فصل دوم به ارائه مباني نظري، ادبيات موضوع و مطالعات صورت گرفته در حوزه عملکرد مدیران ميپردازيم. در فصل سوم روش انجام تحقيق تشريح شده و جامعه آماري و روش نمونه گيري استفاده شده آورده خواهد شد. همچنين در آن فصل مدل و متغيرهاي تحقيق و نحوه محاسبه آنها به طور دقيق تشريح خواهد شد و فرضيههاي تحقيق و نحوه تخمين مدل به صورت کامل آورده خواهد شد. در فصل چهارم مدلهاي تحقيق طراحي و فرضـيات تحقـيق مورد بررسي قرار خواهد گرفت و سرانجام در فصل پنجم نتايج حاصل از بررسي فرضيهها و تجزيه و تحليلهاي انجام شده بيـان ميگردد و پيشنهاداتي براي انجام تحقيقات آتي ذکر خواهد شد.
فصل دوم
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
2-1. مقدمه
از دیرباز تاکنون و از زمان پیدایش حسابداری، هدف حسابداران ارائه اطلاعات مفید و بهموقع به استفادهکنندگان از اطلاعات مالی بوده است تا بتواند به آنها در انجام یک تصمیم عقلایی و اقتصادی مطلوب و همچنین در بررسی نحوه بکارگیری منابعی که در اختیار مدیریت واحد تجاری قرار داده شده، کمک کند. امروزه گزارشگری عملیات تجاری و وضعیت مالی بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر روی تصمیمات افراد تأثیرگذار، و برای آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. گزارشگری مالی باید هدف تهیه تمامی اطلاعات مربوط به بازارهای سرمایه را برآورده سازد. بنابراین، چنانچه هر دوی اطلاعات بهای تمام شده تاریخی و ارزش منصفانه مربوط باشند، باید هر دوی آنها گزارش شود. موضوعی که در اینجا اهمیت دارد، این است که کدام یک از این مبناهای اندازهگیری باید در سیستم حسابداری شرکت برای تعیین نتایج عملیات و ارائه تصویری از وضعیت مالی واحد تجاری برای سرمایهگذاران و سایر ذینفعان شرکت، مورد استفاده قرارگیرد. به عنوان نمونه، باید مشخص شود که آیا روشهای مبتنی بر ارزشهای جاری تصویر مناسبتر و مفیدتری از وضعیت مالی شرکت ارائه مینمایند یا روشهای مبتنی بر ارزشهای تاریخی؟
به نظر میرسد در دوران تورمی و افزایش مداوم قیمتها تفاوت معنیدار و قابل توجهی بین ارزیابی براساس ارزش منصفانه و روشهای مبتنی بر بهای تمام شده وجود داشته باشد. همچنین سرمایهگذاران حرفهای، ارائه اطلاعات بر مبنای ارزشهای منصفانه بازار را نسبت به بهای تمام شده تاریخی ترجیح میدهند و به اندازهگیری بر مبنای ارزش منصفانه، نه به عنوان یک مفهوم اندازهگیری برتر و نه به عنوان مهمترین ابزار اندازهگیری، بلکه به عنوان یک مفهوم اندازهگیری همگن مینگرند و آن را قبول دارند.
در این فصل ابتدا به شناسایی گروههای استفادهکننده از اطلاعات مالی و نیازهای اطلاعاتی آنان پرداخته میشود تا مشخص گردد، چه نوع اطلاعاتی باید تهیه و ارائه شود. سپس خصوصیات کیفی اطلاعات و روشهای ارزشگذاری داراییها را مورد مطالعه قرارمیگیرد و بدین ترتیب ویژگیهای مورد نیاز استفادهکنندگان برای اطلاعات و روش مناسبی را که توانایی ارائه اطلاعات با ویژگیهای مذکور را دارد، شناسایی گردد. در ادامه فصل استانداردهای حسابداری ایران و همچنین نسبتهای مالی را درخصوص ارزش منصفانه بررسی میشود و با ارائه مختصری از تحقیقات پیشین داخلی و خارجی، فصل پایان مییابد.
2-2. استفادهکنندگان از اطلاعات مالی(ذینفعان)
اطلاعات مالی همانند سایر کالاهای موجود در بازار دارای مشتریان و استفادهکنندگان مخصوص به خود میباشد، و زمانیکه درصدد بحث پیرامون کیفیت و سودمندی اطلاعات مالی هستیم، شناسایی استفادهکنندگان از اطلاعات مالی و توجه به نیازهای اطلاعاتی آنان ضروری است. در متون حسابداری استفادهکنندگان از اطلاعات مالی به اشخاصی اطلاق میشود که برای رفع نیازهای اطلاعاتی خود از اطلاعات مالی استفاده میکنند.
برخی معتقدند که مدیران شرکت تنها استفادهکنندگان از اطلاعات مالی میباشند. برخی دیگر از صاحبنظران حسابداری، کارکنان و مشتریان یا مردم را به عنوان استفادهکنندگان از این اطلاعات معرفی مینمایند(هندریکسون و ونبردا، 1992). همچنین هندریکسون و ونبردا (1992) به نقل از بیانیه هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) بیان میکند که از نظر این هیات سهامداران، سایر سرمایهگذاران و بستانکاران نخستین گروه استفادهکنندگان از اطلاعات مالی شرکتها میباشند.
افزایش تعداد شرکتهای سهامی عام و شرکتهای بینالمللی که دارای سهامداران و سرمایهگذاران بیشمار و همچنین فعالیتهای گسترده در سراسر دنیا میباشند، سبب گردید مخاطبین اطلاعات مالی علاوه بر مدیریت و سهامداران طیف عظیمی از آحاد جامعه را در بر گیرد. شباهنگ (1381) طیف استفادهکنندگان از اطلاعات مالی را بسیار گسترده میداند، بهنظر او استفادهکنندگان از اطلاعات مالی را میتوان در 10 گروه به شرح زیر طبقهبندی کرد:
1. سهامداران
2. اعتباردهندگان
3. تحلیلگران و مشاوران مالی
4. تشکلهای کارکنان
5. اتحادیههای کارگری
6. مشتریان
7. فروشندگان مواداولیه، قطعات،کالا و خدمات
8. ارگانهای دولتی
9. گروههای اجتماعی
10. پژوهشگران و تدوینکنندگان استاندارد
همچنین شباهنگ (1381) معتقد است که هریک از این گروهها ممکن است شامل زیرمجموعههای متنوع دیگری نیز باشند، مثلاً گروه سهامداران میتواند شامل سهامداران حرفهای، سهامداران آماتور، سهامداران عمده و یا سهامداران خرده باشد، که هریک برای برطرف نمودن نیازهای اطلاعاتی خود و اتخاذ تصمیمات بهتر به این اطلاعات رجوع مینمایند.
کمیته تدوین استانداردهای حسابداری (1388) در بیانیه مفاهیم نظری گزارشگری مالی، استفادهکنندگان اطلاعات مالی را دریک طبقه بندی، که مورد تأیید اکثر صاحبنظران حسابداری است، به شرح زیر تقسیمبندی نمود.
1. سرمایهگذاران
2. اعطاکنندگان تسهیلات مالی
3. تأمینکنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران
4. مشتریان
5. کارکنان واحد تجاری
6. دولت و مؤسسات دولتی
7. جامعه بهطور اعم
8. سایر استفادهکنندگان
بهنظر میرسد طبقهبندی فوق تمامی استفادهکنندگان شناخته شده از اطلاعات مالی را در بر میگیرد و از این لحاظ جامع و کامل است. در مقام مقایسه، طبقهبندی ارائه شده توسط شباهنگ (1381) با طبقهبندی ذکر شده در مفاهیم نظری تقریباً شبیه به هم میباشند ولی از نظر نیازهای اطلاعاتی گروهها، طبقهبندی کمیته تدوین استانداردهای حسابداری هوشمندانه و جامعتر است. مثلاً نیازهای اطلاعاتی گروههای «تشکلهای کارکنان» و «اتحادیههای کارگری» همان نیازهای اطلاعاتی «کارکنان واحدتجاری» است. پس از شناخت مخاطبین اصلی اطلاعات مالی، دانستن نیازهای اطلاعاتی آنها کمک بهسزایی در تشخیص نوع، نحوه و کیفیت گزارشات مالی خواهد داشت، لذا در ادامه به بررسی نیازهای اطلاعاتی ذینفعان میپردازیم.
هریک از گروههای استفادهکننده از اطلاعات مالی دارای اهداف متفاوتی هستند و تهیه گزارش خاص برای هریک از اهداف خاص تقریباً غیرممکن است. ولی نیازهایی وجود دارد که برای همه استفادهکنندگان مشترک است (هندریکسون و ونبردا، 1992). برای مثال همه استفادهکنندگان به نوعی به وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری علاقهمند هستند.لذا برای رفع نیازهای استفادهکنندگان، گزارشات برون سازمانی استانداردی تهیه و ارائه میگردد. از جمله این گزارشات میتوان به مجموعه صورتهای مالی (ترازنامه، صورت سود(زیان)، صورت جریان وجوه نقد و …)، گزارشات هیاتمدیره و سایر گزارشات اشاره نمود.
کمیته تدوین استانداردهای حسابداری (1388) بیان میداردکه هرگاه صورتهای مالی معطوف به تأمین نیازهای اطلاعاتی سرمایهگذاران باشد، اکثر نیازهای سایر استفادهکنندگان را نیز در حد توان برآورده میکند. به عبارت دیگر اطلاعات تهیهشده برای سرمایهگذاران، به عنوان یک مرجع اطلاعاتی برای سایر استفادهکنندگان نیز مفید است.
سرمایهگذاران به عنوان تأمینکنندگان سرمایه، اصلیترین گروه استفادهکنندگان از اطلاعات مالی محسوب میشوند. این گروه به اطلاعاتی در مورد ریسک ذاتی و بازده سرمایهگذاریهای خود علاقهمند میباشند. همچنین به اطلاعاتی نیاز دارند که براساس آن بتوانند در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام تصمیمگیری کنند و عملکرد مدیریت و توان پرداخت سودسهام را ارزیابی کنند. از طرفی اعطاکنندگان تسهیلات مالی علاقهمند به اطلاعاتی درخصوص توان واحد تجاری را در بازپرداخت بهموقع اصل و متفرعات تسهیلات دریافتی میباشند.
تأمینکنندگان کالا و خدمات و سایر بستانکاران به عنوان گروه دیگری از استفادهکنندگان، به اطلاعاتی درخصوص اتخاذ تصمیم برای فروش کالا و خدمات و ارزیابی توان بازپرداخت بدهیهای واحد تجاری در سررسید، علاقهمند هستند. همچنین علاقه گروه مشتریان، عمدتاً معطوف به کسب اطلاعات در مورد تداوم فعالیت واحد تجاری است. زیرا در صورت وجود روابط تجاری گسترده بین واحدتجاری و مشتری، تداوم فعالیت واحدتجاری به مثابه توان ادامه فعالیت مشتری است. از نظر کارکنان واحدتجاری، اطلاعاتی در مورد ثبات و سودآوری کارفرمایان میتواندآنان را در ارزیابی توان واحدتجاری مبنی بر تأمین حقوق و مزایا، ایجاد فرصتهای شغلی و پرداخت مزایای پایان خدمت یاری دهد.
گروه دیگری از استفادهکنندگان، دولت و مؤسسات دولتی هستندکه
