
مدیران با توجه به محدودیتهایی كه بر قدرتشان وجود دارد سعی میکنند كه 1. سود گزارششده را هموارسازند 2. نرخ رشد سود را هموار کنند (اعتمادی و جواد مزده، 1388).
برای هموارسازی سود، انگیزههای متعددی برشمرده شده است كه از آن جمله میتوان به تأثیر بر قیمت و ریسك سهام، دستکاری پاداش جبران خدمات مدیران، رهایی از محدودیتهای قراردادهای بدهی،. .. اشاره كرد. باید یادآور شد كه انگیزه برای هموارسازی سود محدود به مدیران سطح بالا نمیشود. مدیران پاییندست نیز سعی بر هموارسازی دارند تا از دیدگاه مدیران ردهبالا عملکرد خوبی نشان داده باشند. آنها سعی میکنند به بودجهی تعیینشده دسترسی پیدا كنند و همچنین در سطح مناسب کار آیی فعالیت كنند (اعتمادی و جواد مزده، 1388).
2-24 مروری بر تحقیقات انجامشده
الف) تحقیقات خارجی
چو(2013) در تحقیقی به بررسی افشای اختیاری اطلاعات و مدیریت سود واقعی با کارایی سرمایهگذاری پرداخت و نتایج پژوهش نشانمیدهد که بین افشای اختیاری اطلاعات و کار آیی سرمایهگذاری ارتباط مثبت وجود دارد ولی بین مدیریت سود واقعی و کار آیی سرمایهگذاری رابطه منفی وجود دارد.
گارسیا و همکاران(2012) به بررسی تأثیر محافظهکاری بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی پرداخت و نتایج نشانمیدهد محافظهکاری بیشتر باعث کاهش مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و افزایش مدیریت واقعی سود میشود.
صالح و همکاران(2011) به بررسی نقش کیفیت حسابرسی و رویههای حاکمیت شرکتی برای کاهش مدیریت سود در عرضه اولیه سهام در بورس پرداختند و نتایج نشان داد که شاخص کیفیت حسابرسی بر اساس عامل اندازه موسسه رابطه معنیداری با مدیریت سود برای عرضه اولیه سهام ندارد و از طرفی استقلال کمیته حسابرسی و جمع تعداد مدیران غیرموظف رابطهای مثبت با مدیریت سود برای عرضه اولیه سهام دارد.
فرناندو و همکاران (2010) رابطه بین ویژگیهای کیفیت حسابرسی، اندازه شرکت و حقوق صاحبان سهام را موردبررسی قراردادند و دوره تصدی، اندازه موسسه و تخصص حسابرسی بهعنوان معیارهای کیفیت حسابرسی است. نتایج تحقیق نشانمیدهد بین اندازه موسسه حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت با هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه منفی و معنادار وجود دارد.
ب) تحقیقات ایرانی
پرتوی و آبشیرینی(1392) به بررسی رابطهی بین مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود از دیدگاه هموارسازی سود پرداخت و نتایج تحقیق نشان داد مدیران از هر دو روش مدیریت سود برای هموارسازی سود استفاده میکنند و مدیریت واقعی و حسابداری سود بهطور همزمان انجام میشود.
منصور فر و ضیایی (1392) به بررسی مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظهکاری در شرکتهای موفق و ناموفق پرداخت و نتایج نشانمیدهد شرکتهای ناموفق در سالهای قبل از درماندگی مالی مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و دستکاری فعالیتهای واقعی انجام میدهند و همچنین شرکتهای با احتمال درماندگی پایین در انجام مدیریت سود نسبت به شرکتهای با احتمال درماندگی بالا موفقتر عمل کردهاند و همچنین یافتههای تحقیق رویکرد غیر محافظهکارانه را هم برای شرکتهای موفق و هم برای شرکتهای ناموفق نشانمیدهد.
هشتی و مظاهری فرد(1392) به بررسی رابطه بین اندازه موسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی پرداختند و نتایج تحقیق حاکی از تأثیرگذاری اندازه موسسه حسابرسی بر کیفیت حسابرسی میباشد.
آقایی و همکاران(1391) به بررسی جایگزینی دستکاری فعالیتهای واقعی و اقلام تعهدی اختیاری پرداختند و نتایج نشانمیدهد بین مدیریت سود واقعی و مدیریت اقلام تعهدی اختیاری رابطه جایگزینی وجود دارد بهگونهای که مدیران برای مدیریت سود ،مدیریت واقعی سود را قبل از مدیریت اقلام تعهدی اختیاری انتخاب میکنند.
نمازی و همکاران(1390) به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود پرداختند و نتایج نشانمیدهد که در حالت کلی یک رابطه مثبت و ضعیف بین معیارهای اندازه حسابرس (حسن شهرت حسابرس) و دورههای تصدی حسابرس با مدیریت سود وجود دارد ولی این رابطه معنیدار نمیباشد.
ثقفی و معتمدی فاضل(1390) به بررسی رابطه کیفیت حسابرسی و کار آیی سرمایهگذاری پرداختند و نتایج تحقیق نشانمیدهد و نتایج تحقیق نشان داد چنانچه شرکتهای با امکانات سرمایهگذاری بالا از حسابرسان باکیفیت بالاتر استفاده کنند ،سطح بالاتری از کار آیی سرمایهگذاری را تجربه خواهند کرد و کیفیت حسابرسی بالاتر، تأثیری در کاهش دستکاری در اقلام تعهدی اختیاری ندارد.
فصل سوم
روششناسی تحقیق
3-1 مقدمه
در اين فصل روششناسي، جامعه و نمونه آماري، روشهاي گردآوري اطلاعات، روشهاي آماري براي تحليل اطلاعات، فرضيه، آزمون فرضيه و مدلهاي پژوهش تشريح خواهند شد. متغیرهای موردمطالعه و روش اندازهگیری آنها بیان میگردد. دقت در شناسايي روشهاي صحيح پژوهش به همراه استفاده درست از آنها به روايي پژوهش و نتايج آن کمک شاياني خواهد نمود.
3-2 نوع پژوهش
از آغاز تاريخ، بشر درصدد پی بردن بهقاعده و نظم موجود در پديدهها و رويدادهاي جهان اطراف خود بوده است. بدینجهت كشف قوانين، اصول و نظريههاي حاكم بر پديدهها و رويدادها نائلآمده است. اما بايد توجه داشت كه اين قوانين و اصول تحت شرايط خاصي اعتبار دارد. اين شرايط زيربناي صحت آنها را تشكيل میدهد. در انجام دادن پژوهش، بهمنظور كسب شناخت، بايد مجموعهاي از گزارهها (فرضيه یا سؤالهای پژوهش) را تدوين كرد سپس آنها را مورد آزمون قرار داد يا پاسخ آنها را فراهم آورد. اين امر، فرايند پژوهش را هدايت كرده و پژوهشگر را در به دست آوردن شناخت ياري ميدهد. بر اين اساس، روش پژوهش وسيله يا طريقه تعيين اين امر است كه چگونه يك گزاره پژوهش مورد تأیید قرار ميگيرد ياري ميشود. بهعبارتدیگر، روش تحقيق چارچوب عمليات يا اقدامات جستجوگرانه براي تحقق هدف پژوهش، جهت آزمون فرضيه يا پاسخ دادن به سواهای پژوهش را فراهم میآورد (سرمد و همکاران، 1387).
با توجه به اینکه پژوهش علمى با ظهور مسئله يا مجهولى در ذهن پژوهشگر شروع مىشود، هدف اصلى پژوهش علمى را بايد معلوم کردن آن مجهول و به عبارتى حل مسئله و پاسخ يافتن براى آن دانست؛ اما پژوهش علمى يک هدف اوليه و يک هدف غايى دارد، هدف اوليه پژوهشگر روشن کردن مسئله خاصى است که با آن روبرو شده است، ولى هدف غايى او دستيابى به معلوم کلى و به عبارتى قضاياى علمى کلى است که خصلتى جهانشمول دارد. پژوهش در لغت به معناي رسيدگي، بررسي، بازجويي، وارسي واقعيت، راست و درست كردن و به حقيقت امري رسيدگي كردن ميباشد. تعريف پژوهش ازنظر روششناسي امر مشكلي است و تعريف روشني براي آن نميتوان ارائه كرد و بين صاحبنظران در اين مورد اختلاف است. بااینوجود ميتوان گفت كه پژوهش روندي رسميتر، منظمتر و قوسيتر از روش علمي است و با ساختار منظمتري از كنكاش توأم است كه منجر به ثبت مراحل و گزارش نتايج و دستاوردها ميشود، پژوهش مرحله تخصصيتر از روششناسی علمي است. منظور نهايي همه پژوهشها، دستيابي به حقايقي درباره جهان پيرامون است كه انسان به كمك آنها بتواند در پدیدههای موردنظر خود تغييراتي داده و يا شرايط را بر طبق ميل و نظر خود هموار سازد. با اين وصف شناخت حاصل از پژوهشها علمي بهطور يكسان مورداستفاده بشر قرار نميگيرد. بنابراين پژوهشها را بهطور عمومي برحسب كاربرد آنها به سه نوع تقسيم میکنند (عباسزاده، 1389).
پژوهشهاي بنيادي؛ پژوهشهايي هستند كه درنتیجه يافتههاي آنها، بر وسعت معلومات انسان درزمینه پژوهش مربوطه افزوده ميشود و يا شناخت انسان عمق بيشتري مييابد و هم چنانکه از اسم آن پيداست به بنيادهاي علمي مربوط است.
پژوهشهاي كاربردي؛ پژوهشهايي هستند كه بلافاصله پس از اتمام آنها، نتايج مربوطه را ميتوان بكار بست. بهعبارتدیگر، داراي نتايج كاربردي است. جنبه كاربردي اين پژوهشها بر جنبه نظري آنها چيرگي دارد.
پژوهشهاي عملي؛ پژوهشهايي هستند كه نتايج آنها درصدد بهبود و اصلاح فرآيند انجام كارها و يا رفع مشكلات عملي در سطح محدود يعني در خصوص سازمانها و يا زمينههاي اجرايي معين ميباشد. به اين نوع از پژوهشها، پژوهشهای اکتشافی نيز ميگويند.
روش تحقیق از سه منظر مختلف بهصورت زیر میباشد:
الف) روش پژوهش ازنظر ماهيت و محتوايي: در این پژوهش ازاینرو که در پی یافتن رابطه معناداری بین متغیرهای تحقیق هستیم و همینطور به مطالعه حدود تغییرات متغیر وابسته با توجه به حدود تغییرات متغیرهای مستقل میپردازیم، در زمره پژوهشهای همبستگی قرار دارد، بنابراین روش پژوهش ازنظر ماهيت و محتوايي يك پژوهش از نوع همبستگي ميباشد که براي کشف همبستگي بين متغيرها به روش پس رویدادی عمل خواهد شد.
ب) روش پژوهش ازنظر هدف: تحقیق حاضر ازلحاظ نوع کار تحقیقاتی و ازنظر هدف، یک تحقیق کاربردی است که از اطلاعات واقعی و روشهای مختلف آماری برای رد یا عدم رد فرضیهها استفاده میگردد، و در حوزه تئوري اثباتي قرار ميگيرد.
ج) روش انجام پژوهش: انجام این پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی– استقرایی میباشد، بدین معنی که مبانی نظری و پیشینه پژوهش از راه مطالعات کتابخانهای، مقالات و سایتها در قالب قیاسی و گردآوری اطلاعات برای تأیید یا رد فرضیهها در قالب استقرایی میباشد.
3-3 فرضيهی پژوهش
مکگوگان (1990) معتقد است که فرضیه مانند عصایی در دست یک نابینا است؛ فرد نابینا بدون عصا نمیتواند راههای مختلف را تشخیص دهد و به مقصد برسد. البته باید توجه داشت که عملکرد عصا هم وابسته به شخص نابیناست (دلاور، 1385). فرضيه تحقيق حدس بخردانهاي درباره رابطه دو يا چند متغير است. فرضيهها بهصورت جمله خبري بیانشده و نشانگر روابط يا نتايج مورد انتظار هستند. آزمون تجربي يك فرضيه هنگامي امكانپذير است كه بتوان متغيرها را دستکاری، ردهبندي يا اندازهگيري كرد. اگر هیچیک از اين حالات امکانپذیر نباشد براي تحليل كمي فرضيه هيچ راه ديگري موجود نخواهد بود. يك فرضيه هیچگاه بهصورت مطلق ابطال يا اثبات نميشود بلكه با توجه به دادههاي گردآوریشده تنها رد يا تأیید ميشود. فرضيهها بهطور منطقي محتمل و محقق بر اساس شواهد تجربي قادر به تصميمگيري منطقي در خصوص تأیید يا رد آنها است (سرمد و همکاران، 1387).
با توجه به مسئله پژوهش، فرضیههایی به شرح زیر ارائه گردیده است:
بین کیفیت حسابرسی با جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی رابطه معنیداری وجود دارد.
بین کیفیت حسابرسی با هزینهی تولید غیرعادی رابطه معنیداری وجود دارد.
بین کیفیت حسابرسی با هزینهی اختیاری غیرعادی رابطه معنیداری وجود دارد.
بین کیفیت حسابرسی با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی رابطه معنیداری وجود دارد.
3-4 تعریف متغیرهای عملیاتی
ب- متغيرهاي موردبررسی در قالب یک مدل مفهومی و شرح چگونگی بررسی و اندازهگیری متغیرها:
متغیرهای مستقل
الف)جریانهای نقد عملیاتی غیرعادی
CFOit/(TAit-1)=α0 1/(TAit-1)+α1 (Sales it)/(TAit-1)+α2 ∆Salesit/(TAit-1)+ϵit
که در آن:
CFOit= جریانهای نقدی عملیاتی شرکت i در پایان سال t
TAit-1= جمع کل داراییهای شرکت iدر پایان سال t-1
Salesit= فروش شرکت iدر پایان سال t
=∆salesitتغییرات فروش شرکت i در پایان سال t
=ϵitباقیمانده مدل(جریانهای نقدی عملیاتی غیرعادی(
ب)هزینهی تولید غیرعادی
PRODit/(TAit-1)=α0 1/(TAit-1)+α1 (Sales it)/(TAit-1)+α2 ∆Salesit/(TAit-1)+α3 (∆salesit-1)/(TAit-1)+δit
که در آن:
PRODIT= هزینههای تولید شرکت i در پایان سال t که برابراست با بهای تمامشده کالای فروش رفته+تغییرات در موجودی کالا
=∆salesit-1تغییرات فروش شرکت در پایان سال t-1
=δitباقیماندهی مدل(هزینه تولید غیرعادی)
ج)هزینهی اختیاری غیرعادی
DISEXPit/(TAit-1)=α0 1/(TAit-1)+α1 (Sales it)/(TAit-1)+λit
که در
