
اطلاعات، سوگيري حافظه در افراد افسرده به نفع اطلاعات منفي در حافظه آشکار افراد خبر دادند که همسو با نتايج گيلبوا- شکتمان343، ويز344 و جستمايند345 (2002) است که معتقدند حافظه به طور انتخابي به پردازش موضوعات مرتبط با خلق افراد ميپردازد.
ونزلاف346 و ايزنبرگ347 (2000)، سوگيري تفکر منفي را در افراد افسرده بهبود يافته گزارش دادند. آنها دريافتند که افراد داراي خلق غمگين پس از بهبودي نيز در هنگام ارائه پاسخ فوري در شناسايي واژههاي منفي سوگري دارند. اين اطلاعات نشان ميدهد که ارزيابي تلاشگرانه، آگاهانه و کنترل افکار منفي نقش مهمي در تداوم تفکر منفي و استمرار حالت افسردگي دارد.
بانوس348، مدينا349 و پاسکال350 (2001)، هم در پژوهش خود به يادآوري کلمات با بار هيجاني منفي به طور فعال در افراد افسرده پس از بهبودي اشاره داشتند. نتايج پژوهش لي351 و شافران352 (2004)، در مورد تفاوت سوگيري پردازش اطلاعات در حوزه توجه و حافظه در افراد افسرده در مقايسه با افراد معمولي معنادار است.
در پژوهشي كه توسط بيرشک، نظيري(1381) بر روي بيماران مبتلا به علايم وسواسي- اجباري انجام شده، نتايج نشان داد كه اين بيماران زمان بيشتري را صرف خواندن رنگ نشانه?هاي مرتبط با گناه نمودند هرچند که گروه افسرده نيز در مقايسه با گروه بهنجار چنين تاخيري را در فرايند پردازش اطلاعات خود نشان دادند. چنين تفاوتي در زمان صرف شده براي شناسايي نشانه?هايي که بار هيجاني نداشتند بين سه گروه پژوهش مشاهده نشد.
بهرامي، محمودي (1386) طي پژوهشي بر روي تاثير هيجانات القا شده مثبت و منفي بر نگراني و نشخوار فکري ناشي از هيجانات منفي القا شده قبلي دريافتند که با ارائه هيجانات مثبت مي?توان از ميزان و شدت هيجانات منفي مثل نشخوار فکري و نگراني کاست. يافته?ها حاکي از تفاوت بين گروه?ها در مورد نگراني و نشخوار فکري معنادار بود.
فتي و همکاران(1387) با بررسي ساختارهاي معناگذاري/ طرحواره?ها، حالت?هاي هيجاني و پردازش شناختي اطلاعات هيجاني بر روي افراد با علايم افسردگي و اضطراب دريافتند که طرحواره?ها و شرايط هيجاني وابسته به موقعيت مي?توانند سوي?مندي حافظه را ايجاد کنند. همچنين شواهدي از وجود سوي?مندي حافظه در افراد بهنجار و فاقد طرحواره?هاي نارکارآمد نيز نشان مي?دهد.
نتايج پژوهش اولدينبرگ353، لند354 و کيويستو355 (2000) حاکي از سوگيري خاص حافظه نسبت به پردازش عميقتر اطلاعات هيجاني (مثبت و منفي) نسبت به اطلاعات هيجاني خنثي بود.
گور356، اروين357، گور و زويل358 (1992) نيز طي پژوهش شاخص حساسيت بيماران افسرده را نسبت به تفکيک هيجانهاي شادي و غم کمتر از افراد عادي برآورد کردند. آيزنک359 و کين360 (2005) مطرح کردند که افراد هنگام مواجهه با واژه هماهنگ با خلق خود از سطوح پردازش عميقتر کمک ميگيرد.
همانطور که نتايج پژوهش و پژوهشهاي همسو که بدان اشاره شد، نشان ميدهد افراد افسرده همسو با خلق خود و بر اساس توجه انتخابي به اطلاعات مرتبط با بار هيجاني خود واکنش نشان ميدهند و بيشتر تمايل به درونيسازي و جذب آن دادهها در حافظه خود دارند و دادههاي همسو با خلق خود را در سطوح عميقتر به شيوه شنيداري، ديداري و معنايي پردازش و ذخيرهسازي ميکنند و با توجه به مبحث فراشناخت به تفکر مجدد در مورد آنها ميپردازند که اين خود سبب توجه انتخابيتر شده و پردازش و رمزگرداني عميقتر آن واقعه خواهد شد و پس از مدتي تبديل به نشخوار ذهني فرد ميگردد که با هر بار مرور آن در چرخه فزاينده، فرورونده و تکرار شونده خلق منفي خود غرق خواهند شد. نتايج پژوهش حاضر حاکي از آن است که درمان مبتني بر رويکرد پردازش اطلاعات با تمرکز بر حافظه و توجه انتخابي افراد افسرده با تشخيص افسردگي اساسي از طريق بازسازي شنيداري – ديداري و معنايي وقايع مسبب ايجاد خلق منفي در فرد ميتواند علايم افسردگي را کاهش دهد.
3-5) محدوديتهاي پژوهش
1. با توجه به اينکه در اين پژوهش فقط اختصاص آزمودنيها به گروههاي مورد مطالعه تصادفي بود و امکان انتخاب اوليه تصادفي وجود نداشت، ممکن است متغيرهايي همچون بازگشت آماري که ناشي از انتخاب آزمودنيهاست اعتبار دروني پژوهش را به خطر بيندازد به علاوه به علت عدم امکان انتخاب تصادفي اوليه در اين پژوهش قابليت تعميم يافتهها و اعتبار بيروني آن محدود ميشود.
2. عدم کنترل بر ديگر رخدادها و وقايع افسردهساز همچون (از دستدادن روابط عاطفي و سوگ) که ممکن است همزمان با اجراي متغير مستقل رخ داده باشد.
3. عدم همتاسازي از نظر هوشي و پختگي رواني و سلامت جسماني در آزمودنيها طي پژوهش بر اعتبار بيروني اثر ميگذارد.
4. استفاده از ابزار خودسنجي و خودگزارشي مراجع که ممکن است سبب سوگيري در پژوهش شده باشد.
4-5) پيشنهادات پژوهش
پيشنهادات پژوهشي
1. مقايسه با درمانهاي ديگر از جمله درمان CBT، درمان تحليلي و يکپارچهنگر.
2. اجراي پژوهشهايي مشابه با رويکرد مبتني بر پردازش اطلاعات در زمينه درمان و کار با بيماران داراي اختلال فوبيا و ترسهاي مرضي، اختلالات وسواس فکري و عملي، اختلالات جنسي
3. کار بر روي بيماران افسرده در شرايط خاص همچون ابتلا به افسردگي پس از زايمان و افسردگي در بيماران مبتلا به بيماريهاي خاص
4. کار بر روي بيماران دچار اختلال استرس پس از سانحه و اختلال سوگ
پيشنهادات کاربردي
با توجه به اين که نتايج پژوهش بيانگر سودمندي درمان مبتني بر کاهش علايم افسردگي است، توصيه ميشود اين بسته جهت اجرا، آموزش، درمان و پيشگيري در اختيار درمانگران، مشاوران، روانشناسان در مراکز درماني و کلنيکهاي مشاوره قرار گيرد. همچنين جهت پيشگيري از ابتلا به افسردگي توصيه ميشود افراد در معرض آسيب نسبت به اهميت پردازش اطلاعات با توجه به مسيرهاي ديداري، شنيداري، معنايي آگاه شوند.
5-5) ملاحظات اخلاقي پژوهش
در اين پژوهش سعي بر آن شد که اطلاعات آزمودنيها کاملا محرمانه باقي بماند و جمعآوري اطلاعات همراه با توافق آگاهانه شرکتکنندگان صورت گيرد. اين پژوهش هيچگونه ضرر و زيان براي افراد شرکتکننده در آزمون نداشته و حتي سودمندي احتمالي نيز داشته است. همچنين با توجه به رعايت اصول اخلاق حرفهاي جهت رعايت حق بهرهمندي از درمان دارويي، به هر سه گروه درمان دارويي جهت کاهش علايم افسردگي داده شد.
Subject:
The effects of therapy based on information processing approach in reducing depression
Abstract:
The research purpose is to evaluate the effectiveness of therapy based on information processing approach in reducing depression. The research method involved semi experimental design with pretest and posttest. The variables like their grade and gender were kept the same in two groups. The sample was drawn from the all of the depressive women who have 20-35 old, here was degrees high school. The sample comprised 45 individuals who were sampled by multi-stage random sampling and randomly classified into two groups of fifteen as experimental, placebo and control groups and underwent the “BDI II Tests” .Experimental group received the 1:30 hours a weeks during 20 weeks. Researcher made peaking for Therapy was compiled whose validity was checked through expert judgment and whose reliability through Cronbach a (more than 0.93). It is made based on model of memory that showed Atkinson-Schifrin. Baddeley- hitch and Anderson. Placebo groups received the communication skills the 30 hours a week during 20 weeks. Control group received nothing and after 20 weeks tested by posttest. The two groups to ethical standards draw anti depression drugs. Results which were supported by covariance analysis revealed that therapy based on information processing approach on focused memory can decrease reducing depression in the potions.
Key words: therapy based on information processing approach, deration, memory
منابع
فارسي و انگليسي
منابع فارسي
ابوالمعالي الحسيني، خديجه. حافظه و فراحافظه. زيرچاپ.
اسدزاده، حسن. (1386). بررسي ظرفيت حافظه فعال و عملکرد تحصيلي. فصلنامه تعليم و تربيت. شماره 97. ص53-
69.
ايزدي?خواه، ز. قاسم زاده،ح. و فدايي، ف. (1380). بررسي سوگيري حافظه آشکار در ويژگي اضطراب و اختلال وسواسي-
اجباري، فصلنامه انديشه و رفتار، شماره 3. ص25-28.
باچر، جيمز. مينکا، سوزان. هولي، جيل. (2007). ترجمه سيد محمدي، يحيي. (1388). آسيب شناسي رواني. تهران.
ارسباران.
بشارت، محمدعلي. (1386). بررسي پايايي و اعتبار مقياس مشکلات بين شخصي (IIP-127). فصلنامه مطالعات تربيتي
و روانشناسي دانشگاه فردوسي، شماره1. ص 130-144 .
برک، لورا اي.(2007). ترجمه سيدمحمدي، يحيي. (1387). روانشناسي رشد. تهران. ارسباران.
بهرامي، فاطمه. محمودي، افروز. (1386). تاثير هيجانات القا شده مثبت و منفي بر نگراني و نشخوار فکري ناشي از
هيجانات منفي القا شده. تازه?هاي علوم شناختي. سال 9. شماره2. ص69-76.
بيابانگرد، اسماعيل. (1381). تحليلي بر فراشناخت و رواندرماني. تازههاي علوم شناختي. سال 4. شماره4. ص 20-27.
پارسا، خسرو. (1387). گامي بزرگ در شناخت حافظه. بازتاب دانش. سال سوم. شماره 9 . ص6.
پيکهارت، کارل. (؟). ترجمه هومان، مسعود. (1380). کليدهاي پيشگيري و مقابله با اعتياد. تهران. صابرين.
جونيدز جان ، ليسي استيون سي. ، اوان ني درک. ( 2005). ترجمه گلديان، ژاکلين. (1385). فرايندهاي حافظه فعال در
ذهن و مغز. بازتاب دانش. سال اول شماره 2 – ص 46-51.
حميدپور، حسن. (1385). انديشناکي مفهومي جديد در شناخت درماني افسردگي. بازتاب دانش. سال اول شماره 2 .
ص 70-81.
خمسه، اکرم. (1385). انعطاف پذيري حافظه. بازتاب دانش. سال اول. شماره 1 – ص15-20.
دادستان، پريرخ.(1382). روانشناسي مرضي تحولي. سمت. تهران.
ديباييان، شهرزاد. (1386). تکامل مدلهاي صوري حافظه. بازتاب دانش. سال دوم. شماره 6- ص 37-41.
راتوس، اسپنسر.(2007). ترجمه ابوالمعالي،خديجه. (1389).روانشناسي عمومي. تهران. ساوالان.
راستي، علي. تقوي، محمدرضا. (1385). سوگيري حافظه ضمني نسبت به پردازش اطلاعات هيجاني منفي در بيماران
مبتلا به اضطراب منتشر، افسردگي اساسي و افراد بهنجار. تازه?هاي علوم شناختي. سال 8. شماره 3. ص25-32.
روزر ماتيو. و گازانيکا مايکل. س. (2004). گلديان، ژاکلين. (1385). مغزهاي خودکار – ذهن هاي تفسيرگر. بازتاب
دانش. سال اول. شماره 1- ص9-14.
زارع، حسين. سعدي?پور، اسماعيل. قنبري?ها، ناهيد. (1388). مقايسه نحوه بازشناسي حافظه در دو گروه دانش?آموزان دختر
افسرده و عادي تهراني. تازه?هاي علوم شناختي. سال 11. شماره 1. ص16-22.
سرمد، زهره. بازرگان، عباس. حجازي، الهه. (1383). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري. آگه. تهران.
شفيعآبادي، عبدالله. ناصري، غلامرضا. (1388). نظريههاي مشاوره و رواندرماني. مرکز نشر دانشگاهي. تهران.
فورگاس جوزف.پ (2008). راجزي اصفهاني، سپيده. (1387). عاطفه و شناخت. بازتاب دانش. سال سوم. شماره 9.
ص32-39.
فتي،لادن. بيرشک، بهروز. عاطف وحيد، محمدکاظم. دابسون، کيت استفان. (1387). بررسي ساختارهاي معناگذاري/
طرحواره?ها، حالت?هاي هيجاني و پردازش شناختي اطلاعات هيجاني.انديشه و رفتار. سال 10 شماره 1.
ص313-326.
قاسم?زاده، ح. (1378). شناخت و عاطفه. تهران. انتشارات فرهنگيان.
قربانعلي?زاده، خيرالله. (1385). بررسي رابطه بين حافظه فعال، راهبردهاي يادگيري و عملکرد تحصيلي در بين دانش?آموزان
پسر سا
