
توجهداشتن به تائیدیهها و گزارشهای بیرونی.
• استفاده از کار دیگران، بهویژه در زمینه کارهای حسابرسی گروه، اطمینان از رضایت حسابرسان جهت ایجاد یک مبنای مناسب که در صورت امکان بتواند پایه و اساس استفاده از کار دیگران قرار گیرد.
• ارتباطات و گزارشگری حسابرس، برای تاکید بر اهمیت گفتگوهای سازنده و آزاد میان حسابرسان و ارکان راهبری و مدیران اجرایی و همچنین رسیدن به این اطمینان که موضوعهای مهم به طریقی شفاف ومعنیدار مورد توجه کاربران قرار میگیرد.
در یک زمینه گستردهتر، استاندارد حسابرسی 220 و استاندارد کنترل کیفیت شماره 1، چارچوب کنترل کیفیت را در دو سطح، سطح کار حسابرسی و سطح موسسه حسابرسی، پایهریزی کردهاند. این دو استاندارد اشاره به حیطههای فراوانی دارند که حسابرسان و موسسههای آنان میتوانند در چارچوب آنی در جهت ارتقا و حفظ کیفیت حسابرسی گام بردارند. این حیطهها عبارتند از:
• مسئولیتهای مدیریت برای کیفیت درون موسسه،
• برآوردن الزامات اخلاقی مربوط،
• پذیرش و ادامه کار،
• منابع انسانی،
• اجرای کار، و
• نظارت.
طبق استاندارد کنترل کیفیت، هر موسسه حسابرسی برای کسب اطمینان معقول از اینکه الزامات استانداردهای حرفهای، قانونی و مقرراتی رعایت میشود و گزارشها مناسب شرایط موجود صادر میشود، باید سیستم کنترل کیفیت مناسبی را طراحی و برقرار کند. هر موسسه حسابرسی مکلف به استقرار یک سیستم کنترل کیفیت طراحیشده برای کسب اطمینان معقول از این موضوع است که موسسه و کارکنان آن، الزامات استانداردهای حرفهای و قانونی و مقرراتی را رعایت میکنند و گزارشهای حسابرسی، مناسب شرایط موجود توسط موسسه یا مدیرمسئول کار صادر میشود.(استانداردهای حسابرسی،1383)
هر چند، برای دستیابی کامل به اهداف استانداردهای حسابرسی، عامل مهمی که باید در نظر گرفت افرادی هستند که حسابرسی را انجام میدهند. در واقع میزان دانش و تجربه و نحوه برخورد آنها با صاحبکاران است که تفاوت بزرگی را در کیفیت حسابرسی ایجاد میکند. بهطور عمده، اجرای موثر بسیاری از الزامات استانداردهای حسابرسی متکی به صلاحیت شخصی- قضاوت حرفهای استوار است. فرد یا افرادی که مسئولیت اجرایی سیستم کنترل کیفیت به آنان واگذار میشود، باید تجربه کافی و مناسب و توانایی و اختیار لازم را برای پذیرش مسئولیت داشته باشند. تحقق این امر منوط به بکارگیری افرادی است که نهتنها بهطور کامل و مناسب آموزش دیدهاند، بلکه بهطور مستمر در صدد ارتقای تواناییهای حرفهای خود هستند. لذا جستجوی اینگونه افراد و بهکارگیری نظرات آنان توسط استفادهکنندگان در جهت ارتقای کیفیت حسابرسی است(اقبالی عوقین،1385، 72).
2-4-3- انگیزه عرضه حسابرسی با کیفیت بالا
عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان، به طورکلی عواملی هستند که بر توانایی حسابرسان در کشف تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا انگیزه اقتصادی از گزارش تحریفات با اهمیت کشف شده اثر دارند. تعدادی از این تحقیقات، کیفیت تصمیم حسابرس و تأثیر آن را بر اثربخشی و کارآیی حسابرسی آزمون کرده اند. بسیاری از این مطالعات، کیفیت حسابرسی را به طور مستقیم آزمون نکردهاند، اما عواملی را بررسی کرده اند که منجر به بهبود در کیفیت تصمیم حسابرس و در نتیجه کیفیت حسابرسی میشود. این عوامل عمدتاً شامل (1) میزان تجربیات حسابرسان، (2) دعاوی حقوقی بر علیه حسابرسان، (3) سرپرستی کار حسابرسی، (4) اندازه مؤسسات حسابرسی، (5) کسب شهرت و (6) تخصصی گرایی، است. در ادامه به برخی تحقیقات در این زمینه پرداخته میشود.
میزان تجربیات حسابرسان: لیبی و فردریک (1990) دریافته اند که هر چه میزان تجربه حسابرسان بیشتر باشد، درک آنان از انواع تحریفات موجود در صورت های مالی افزایش مییابد. از این رو، نتیجهگیری کردهاند که کیفیت تصمیم حسابرس با افزایش میزان تجربه از حسابرسی بهبود مییابد.
دعاوی حقوقی: لیز و واتز (1994) میزان دعاوی حقوقی بر علیه حسابرسان را به عنوان شاخص کیفیت حسابرسی از دیدگاه حسابرسان مورد آزمون قرار دادهاند. آنها به این نتیجه دست یافتهاند حسابرسانی که بیشتر در معرض ادعاهای حقوقی قرار میگیرند، کمتر از فناوری انسجامیافته حسابرسی استفاده میکنند. نتایج تحقیق آنان حاکی از آن بود که کیفیت حسابرسی با استفاده از فناوری جدید حسابرسی بهبود مییابد.
سرپرستی کار حسابرسی: کینگ و شوارتز (1999) میزان سرپرستی کار حسابرسی را به عنوان شاخص کیفیت در مواقعی که حسابرسان تحت رژیمهای حقوقی متفاوت فعالیت میکنند، مورد بررسی قراردادهاند. نتایج تحقیق آنان نشان داد که سرپرستی تابعی از پیش بینی میزان اقدامات تنبیهی قانونی بر علیه حسابرسان است.
اندازه مؤسسات حسابرسی : مهمترین تحقیقات انجام شده در رویکرد عرضه حسابرسی، مطالعه تاثیر، اندازه مؤسسات حسابرسی بر کیفیت حسابرسی است. بسیاری از این تحقیقات از رابطه مثبت بین اندازه مؤسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی پشتیبـانی میکنند. دی آنجلو (1981)معتقد است که مؤسسه های حسابرسی بزرگتر، انگیزه قویتری برای ارایه حسابرسی با کیفیت بالاتر دارند. زیرا علاقهمند هستند که شهرت بهتری در بازار به دست آورند و از آنجا که تعداد مشتریانشان زیاد است، نگران از دست دادن مشتری نیستند. تصور بر این است که چنین مؤسساتی به دلیل دسترسی به منابع و امکانات بیشتر برای آموزش حسابرسان خود و انجام آزمونهای مختلف، خدمات حسابرسی را با کیفیت بالاتری ارایه میکنند. نیو و دیویدسون (1993) نشان دادهاند که مؤسسههای حسابرسی بزرگ مشتریان بزرگتری دارند، از این رو، توقع بازار برای کشف تحریفات موجود در صورتهای مالی از حسابرسان افزایش مییابد. علاوه بر آن، شواهد تجربی حاکی از این است که مؤسسههای حسابرسی بزرگتر دارای کیفیت حسابرسی برتر هستند، زیرا از منابع و امکانات بهتری برای آموزش حسابرسان در انجام حسابرسی، نسبت به مؤسسات کوچکتر برخودار هستند. کلیو لینوکس (1984) نشان داد که مؤسسات حسابرسی بزرگ نسبت به مؤسسههای حسابرسی کوچک انگیزه بیشتری برای صدور گزارش صادقانه دارند. تحقیقات وی نشان می دهد که هرچه میزان منافع مالی در واحدهای مورد حسابرسی بیشتر باشد، استقلال حسابرسان نیز اهمیت بیشتری مییابد.
انگیزه کسب شهرت: واتز و زیمرمن (1983) برای دفاع از این نظریه که حسابرسان در بازار سرمایه از شهرت حرفهای خود دفاع میکنند، به نمونههای تاریخی استناد کردهاند. شـهرت انگیزهای برای حفظ استقلال حسابرسان است. به هر حال، انگیزه کسب شهرت سازوکار خود نظارتی برای حفظ استقلال است.
تخصصگرایی: تحقیقات انجام شده در این زمینه بیانگر آن است که بین نوع صنعتی که حسابرسان در حسابرسی آن تبحر دارند و کیفیت گزارش حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد. به عبارت دیگر، حسابرسانی که در صنعت مورد نظر تخصص دارند، به دلیل داشتن توانایی بیشتر در شناسایی و برخورد با مشکلات ویژه آن صنعت میتوانند حسابرسی را با کیفیت بالاتری انجام دهند. به علاوه، هر قدر مؤسسه حسابرسی تجربه بیشتری در یک صنعت کسب كند، به دلیل ایجاد شهرت مثبت، علاقه بیشتری به ارایه خدمات حسابرسی با کیفیت برتر پیدا میکند. برای نمونه، بنیتو آراندا(2000) نشان داد که حسابرسان با تخصص ویژه در حسابرسی صنعت خاص، به دو دلیل عمده از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار هستند. اول، آشنایی بیشتر با مسایل و مشکلات حسابداری و حسابرسی آن صنایع به دلیل اجرای مداوم حسابرسی دوم، انگیزه برای کسب و حفظ شهرت در حسابرسی آن گروه خاص از صنایع.
2-4-4- چارچوب خدمات حسابرسی
عوامل زیادی بر گستره خدمات حسابرسی تأثیر می گذارد، اما تحقیقات بسیار معدودی در جهت ایجاد نمونهای برای تشریح گستره خدمات حسابرسی انجام شده است.
کاتاناک و واکر (1999) الگوی جامع (البته آزمون نشده) از گستره حسابرسی ارایه کردهاند. طبق دیدگاه آنان، گستره حسابرسی تابعی از دو عامل مرتبط با عملکرد حسابرس است: اول، شایستگی (از جمله: دانش، تجربه، قدرت تطبیق، کارآیی فنی، اثربخشی حسابرسی)، دوم، عملکرد حرفهای (از جمله: استقلال، بیطرفی، دقت حرفهای، تضاد منافع، و قضاوت حرفهای). علاوه بر ویژگیهای فوق، الگوی آنها شامل تأثیر انگیزههای اقتصادی (از قبیل: میزان حق الزحمه، میزان هزینه حسابرسی، کارآیی حسابرسی، دعاوی حقوقی، و خدمات مشاورهای)، و ساختار بازار (از قبیل: رقابت، درجه تمرکز در صنعت، صرفهجوئیهای ناشی از مقیاس و وجود قوانین و مقررات) و تعویض حسابرسان است. در حالی که برخی از اجزای این نمونه توسط محققان مورد بررسی قرارگرفته است، اما این چارچوب در ساختار تحقیقات مرتبط با کیفیت حسابرسی بدیع است پرسش این که کدام عامل بر کیفیت حسابرسی تأثیر بیشتری دارد، باید از طریق انجام تحقیقات پاسخ داده شود. بعلاوه، عناصر نمونه فوق باید به منظور درک جامعتر از تأثیر آن بر کیفیت حسابرسی در شرایط مختلف آزمون شود و در صورت لزوم، تعدیلاتی در آن صورت پذیرد. بنابراین، نیاز به تحقیقات به دلیل تغییرات جدی در محیط حسابرسی بیش از پیش احساس میشود. برخی از این تغییرات شامل گسترش دامنه خدمات اعتباردهی، اصلاح فرآیند حسابرسی، نیاز به کاهش فاصله انتظارات و پذیرش فناوری جدید است.
در مجموع تحقیقات انجام شده در زمینه کیفیت حسابرسی نشان میدهد که عواملی همچون (الف) معقول بودن حقالزحمه حسابرسی (ب) تعویض ادواری حسابرسان (ج) تشکیل کمیته حسابرسی در شرکتها (د) منع ارتباط طولانی مدت با صاحبکاران (ه) ادغام مؤسسات کوچکتر و تشکیل مؤسسات حسابرسی بزرگتر (و) ایجاد سازوکاری برای پاسخگو کردن حسابرسان (ز)تخصصگرایی حسابرسان ـ حسابرسی صنایع خاص (ج) تأکید بر بررسی همپیشگان (ح) رتبه بندی سالانه مؤسسات حسابرسی (س) وجود قوانین حمایتی از حقوق حسابرسان (به ویژه عدم مصالحه در گزارشگری موارد نقض)، موارد دیگری هستند که منجر به تقویت کیفیت حسابرسی میشود.
2-4-5- رتبهبندی موسسات حسابرسی
2-4-5-1- رتبهبندي موسسات حسابرسي در جهان
دامنه اندازه موسسات حسابرسي از يك نفر تاچندين هزار نفر كاركنان حرفهاي است. از نظر اندازه، موسسات حسابرسي اغلب به چهار گروه زير تقسيم ميشوند:
موسسات محلي : موسسات محلي داراي يك يا دو دفتر كار و فقط يك يا چند شريك حسابرس مستقل است كه در يك شهر يا ناحيه، خدمات خود را به صاحبكاران ارائه ميكنند. خدمات اين موسسات بيشتر شامل تنظيم اظهارنامه مالياتي، ارائه مشاوره مديريت و خدمات حسابداري است.
موسسات منطقه اي : بسياري از موسسات محلي با افتتاح دفاتر كار بيشتر در شهرهاي همجوار و افزايش تعداد كاركنان حرفه اي خود به موسسات منطقه اي تبديل مي شوند. ادغام با موسسات محلي ديگر نيز راهي براي منطقه اي شدن اين موسسات است.
موسسات ملي : به موسسات حسابرسي كه در بيشتر شهرهاي كشور دفاتري دارند اصطلاحاً موسسات ملي گفته مي شود. اين موسسات حسابرسي در كشورهاي ديگر نيز يا از طريق دفاتر خود يا از راه موسسات وابسته درآن كشورها، فعاليت دارند.
چهار موسسه بزرگ : اين موسسات در شهرهاي اصلي سراسر جهان دفاتري دارند. تنها يك موسسه خيلي بزرگ است كه كاركنان و امكانات كافي را براي حسابرسي يك شركت فوق العاده بزرگ دارد. اگرچه اين موسسات، خدمات متنوعي ارائه مي كنند، اما بيشترين حجم كار آنها حسابرسي است. درآمد سالانه هريك از اين موسسات در حدود صدها ميليون دلار است(البته قابل ذكر است كه اين موسسات در ابتدا هشت موسسه بزرگ بود كه با ادغام بعضي از اين شركتها با يكديگر در حال حاضر به چهارموسسه بزرگ تغيير يافتهاند).
2-4-5-2- رتبهبندي موسسات حسابرسي در ايران
در ايران نيز اقداماتي براي رتبه بندي موسسات حسابرسي انجام گرفته، از جمله جامعه حسابداران رسمي ايران پرسشنامهاي براي كنترل كيفيت موسسات حسابرسي طراحي كرده و در آن 12 معيار زير براي ارزيابي موسسات در نظرگرفته شده است:
1- رعایت ضوابط (مندرج در اساسنامه جامعه)
2- محل موسسه
3-
