
(پارکر، 2011). افرادی که بهتر میتوانند با شرایط سخت زندگی مقابله کرده و با آن سازگار شوند، به احتمال بیشتری در آینده از بروز دادن رفتارهای مشکلزا جلوگیری میکنند (کلاوس- اهلرز117، 2008).
لوتار118 و سیچتی (2000)، در تعریف مشابهی، تابآوری را توانایی یک فرد برای حفظ ثبات نسبی، سطوح سالم عملکرد و صلاحیت روانی و جسمی، یا تجربهی سازگاری مثبت بعد از قرار گرفتن در معرض آسیب روانی برجسته، عنوان کردهاند. در درون این مفهوم از تابآوری، دو شرط اصلی وجود دارد. یکی قرار گرفتن در معرض خطر قابل توجه و دیگری دست یافتن به سازگاری مثبت یا شایستگی. این مفهوم تابآوری برای محققانی که در تلاش برای سنجش این ساختار مورد نظر هستند، پیامدهای مهمی دارد. اولین شرط تابآوری، یعنی قرار گرفتن در معرض خطر یا سختی، میتواند به طیف وسیعی از عوامل، که فرد به تنهایی (مانند مرگ یک عزیز یا بیماری)، یا به صورت مجموعهای از شرایط نامطلوب (مثل شرایط اقتصادی، اجتماعی یا فقر)، تجربه میکند، و همچنین عواملی که فرد را مستعد ناسازگاری بالقوه میسازد (مانند از کار افتادگی)، مرتبط باشد. به طور معمول برآورد کلی از خطر یا سختی، با استفاده از سه معیار گسترده انجام میگیرد. این معیارها عیارتند از: 1- طیف وسیعی از حوادث منفی زندگی، 2-
