
خونریزی، گلودرد، سروصدا و … مؤثر است (اشنایدر، 2002).
به طور معمول، راهبردهای متمرکز بر حل مسئله مقابلهی موثرتری نسبت به مقابلهی متمرکز بر هیجان در نظر گرفته میشود. در حالیکه باید در نظر داشت در شرایطی که قابلیت تغییر شرایط استرسزا وجود ندارد، چنین مقابلهای ممکن است منجر به شکست گردد و البته در چنین شرایطی مقابلهی متمرکز بر هیجان میتواند موثرتر واقع شود. اگرچه در اغلب شرایط از هر دو راهبرد استفاده میشود، اما استفاده از رویکرد مسئله مدار، بیشتر زمانی دیده میشود که افراد احساس میکنند فعالیتهای سازندهای را میتوانند انجام دهند (کارور، شییر101، 1988؛ به نقل از هاشمی، 1389).
در کل میتوان گفت استفاده از هر دو نوع مقابلهی هیجان مدار و مسئله مدار، بسته به شرایط استرس زا میتواند موثر واقع شود. مقابلهی هیجان مدار گرچه یک راه حل موقتی برای تخفیف استرس است و فرد به صورت مستقیم با واقعیت موجود رو به رو نمیشود، اما سبب میشود فرد فرصتی برای کسب آرامش داشته باشد تا بتواند در یک وضعیت روانی تثبیت شدهتر اقدام به فعال کردن فرایندهای پیچیده تر ذهنی کرده و مستقیما با مسئلهی استرس زا روبرو شود. به ویژه در مسائلی که به سادگی قابل حل نیستند و حل آنها زمان بر است و عدم تخلیهی
