
که جهتگیری مطالب صدای آمریکا مثبتتر از مطالب ایرنا است. از طرفی جهتگیری مطالب منفی در مطالب ایرنا نسبت به مطالب صدای آمریکا بیشتر بوده است. همچنین یافتههای تحقیق نشان میدهد بین دو سایت مورد بررسی از نظر نوع نگاه مطلب تفاوت وجود دارد به طوری که ایرنا نسبت به صدای آمریکا نوع نگاه انتقادی، افشاگرانه و اعتراض آمیز بیشتر بوده است، ضمن اینکه نگاه توجیهگرانه صدای آمریکا بیشتر از ایرنا بوده است. وبسایت صدای آمریکا نسبت به ایرنا بیشتر از تفسیرها و گزارشها بهره برده است از طرفی اخبار و مصاحبهها در ایرنا نسبت به صدای آمریکا بیشتر بوده است. همچنین صدای آمریکا بیشتر از اخبار رویداد مدار استفاده کرده است و سایت ایرنا بیشتر از اخبار فرآیند مدار استفاده کرده است. این پژوهش از چند نظر مشابه تحقیق حاضر است:1- از این لحاظ که به مقایسه بین یک سایت ایرانی را با یک سایت خارجی با دو موضع مخالف در مورد یک رویداد سیاسی پرداخته است.2- سؤالاتی که در این پژوهش بکار رفته است تا حدودی شبیه به سؤالات این تحقیق میباشد. 3- این پژوهش نیز از روش تحلیل محتوا استفاده کرده است. وجه تمایز این تحقیق با تحقیق حاضر این است که در این تحقیق سایت ایرنا را با بخش فارسی صدای آمریکا مقایسه کرده اما تحقیق حاضر سایت پرس تی وی را با سایت بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا مقایسه کرده است.
“بررسی تطبیقی اخبار مرتبط با تروریسم در دو سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) و بخش فارسی صدای آمریکا (VOA) طی 2007-2002”. این پایاننامه به کوشش کریم علیپور شده است. این تحقیق دارای دو سؤال اصلی است؛ 1. مسئله تروریسم در سایتهای ایرنا و بخش فارسی صدای آمریکا به چه صورت منعکس شده است؟ 2. چه تفاوتهایی در مورد مسئله تروریسم در بخشهای خبری دو سایت مذکور وجود دارند؟ جامعه آماری این پژوهش اخبار مربوط به تروریسم بین سالهای 2007-2002 در دو سایت مورد بررسی بوده است و از هر سال اخبار یک هفته را به عنوان نمونه انتخاب کرده است. روشی که در این پژوهش بکار رفته است روش تحلیل محتوا است. علیپور در پژوهش خود به این نتایج رسیده است که در اکثر موارد دو سایت مورد بررسی به صورت متفاوتی تروریسم را پوشش دادهاند و تفاوت معنیدار است.اگر چه دو سایت مذکور تروریسم را پدیدهای منفی و منفور دانستهاند و آن را محکوم کردهاند، اما در مورد مفهوم، ماهیت، مصادیق، جغرافیای ترور و حتی راهکار مبارزه با آن اختلاف نظر داشتهاند. دو سایت با وجود آنکه تروریسم را اساساًٌ پدیدهای سیاسی تصویر میکنند اما سایت صدای آمریکا آن را پدیدهای مذهبی هم تلقی میکند. محقق در نهایت به این نتیجه میرسد که بیشترین رویدادهای تروریستی گزارش شده از خاورمیانه و ایالات متحده در دوره مورد بررسی نشان دهنده این است که هیچ ارتباط منطقی میان رویداد تروریستی در یک منطقه و نوع نظام حکومتی وجود ندارد. تحقیق فوق از چند جهت به این پژوهش شباهت دارد، 1- از این لحاظ که به مقایسه بین یک سایت داخلی با یک سایت خارجی با دو موضع مخالف در مورد یک رویداد سیاسی پرداخته است. 2- تا حدودی شبیه بودن بعضی از سؤالات هر دو تحقیق3- این پژوهش نیز از روش تحلیل محتوا استفاده کرده است.
“برجسته سازي اخبار انرژي هستهاي ايران در بخش فارسي سايتهاي بي.بي.سي و صداي آمريکا طي سالهای ۱۳۸۵ – ۱۳۸۳”. این پایاننامه به کوشش آقای بهنام رضا قلی زاده 1385 انجام شده است.
این پژوهش به بررسی نحوه برجستهسازی اخبار انرژی هستهای ایران در دو بخش فارسی سایتهای بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا طی سالهای 1385-1383 پرداخته است. روشی که در این تحقیق بکار رفته است روش تحلیل محتوا است. نوع نمونهگیری در این تحقیق نمونهگیری سیستماتیک است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بخش فارسی سایتهای مورد بررسی بیشتر از 70 درصد اخبار خود را به صورت “گزارش خبری” منتشره کردهاند و 7/69 درصد از اخبار نیز به صورت “بار ارزشی منفی” منعکس شده است. در مورد عناصر خبری لید، سایت صدای آمریکا با 4/62 درصد و حدود یک و نیم برابر سایت بی.بی سی، به عناصر خبری ” که+چه” تاکید کرده است. موضوعات سیاسی به طور کاملاًٌ مشخصی در هر دو سایت برجسته شده است. جهتگیری تیترها در این دو سایت به صورت منفی،2/51 درصد از کل اخبار را تشکیل میدهند. در بیشتر خبرهای مرتبط با پرونده هستهای ایران، تاکید شده که طرحهای هستهای ایران از دید کشورهای غربی درگیر در پرونده اتمی، مشکوک و یا نظامی هستند.
این تحقیق با توجه به بررسی دو سایت مختلف در مورد یک رویداد سیاسی پرداخته است و همچنین روش انجام تحقیق (تحلیل محتوا) با تحقیق حاضر قرابت دارد. اما تفاوت اصلی تحقیق قلی زاده با تحقیق حاضر در نوع رویداد مورد بررسی، روش نمونهگیری و اینکه در تحقیق مذکور به مقایسه دو سایت خارجی با هم پرداخته شده در حالی که تحقیق حاضر یک سایت داخلی را با سایت های خارجی در ارتباط با بازتاب اخبار فعالیت های گروه داعش مقایسه کرده است.
“بررسی تطبیقی پوشش خبری شبکههای تلویزیونی فراملی از کشورهای اسلامی و جهان تحلیل محتوای اخبار پرس تی وی، الجزیره انگلیس، نیل اینترنشنال، راشاتودی، بی.بی.سی ورلد نیوز و سی ان ان اینترنشنال” رساله دکتری محسن سلسله میباشد که ، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1390 انجام شده است.
هدف اصلی وی در این پژوهش، بررسی تطبیقی پوشش خبری شبکههای تلویزیونی فراملی(شبکههای تلویزیونی اخبار پرس تی وی، الجزیره انگلیس، نیل اینترنشنال، راشاتودی، بی بی سی ورلد نیوز و سی ان ان اینترنشنال) از کشورهای اسلامی و جهان است.
روشی که در این پژوهش بکار رفته است روش تحلیل محتوا میباشد. جامعه آماری این پژوهش هم بخشهای خبری شبکههای مورد بررسی به مدت شش ماه در سال 1389 (از 9 خرداد ماه 1389 تا 18 آبان ماه 1389 ) میباشد. سلسله در پژوهش خود به این نتایج رسید که در کلیه شبکههای مورد بررسی، دو عامل انحراف و اهمیت اجتماعی در برجستگی مطالب خبری نقش اندکی دارند و لذا میتوان گفت عوامل دیگری نظیر نقش سازمانهای رسانهای، سیاست خارجی دولت و روزنامهنگاران تلویزیونی در یک سپهر نظام جهان، نقش بیشتری در انتخاب و برجسته شدن مطالب خبری دارند. همچنین یافتههای این پژوهش نشان میدهند که اخبار جهان غرب، سهم زیادی را در اخبار بینالمللی دارند. و اخبار کشورهای جنوب همچنان اخبار منفی است. و همچنین رسانههای غربی جهان اسلام را منفی نشان دادهاند و رسانههای جهان اسلام نیز جهان اسلام را منفی نشان دادهاند. در شبکه بی.بی.سی اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. در شبکه سی ان ان، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه دوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. در شبکه پرس اخبار کشورهای اسلامی، رتبه دوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. در شبکه الجزیره، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. در شبکه راشا، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه سوم را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. در شبکه نیل، اخبار کشورهای اسلامی، رتبه اول را در میان اخبار سایر مناطق جهان داشته و عمدتاً با چارچوب خنثی و منفی ارائه شدهاند. پژوهش فوق از جهت روش انجام (روش تحلیل محتوا) با این تحقیق قرابت دارد ولی آنچه که این پژوهش را از تحقیق حاضر متمایز میکند این است که، این پژوهش اخبار مربوط به چند شبکه تلویزیونی را مورد بررسی قرار داده است در صورتی که تحقیق حاضر اخبار مربوط به سه سایت مختلف را مورد بررسی قرار داده است.
5ـ بازنمایی “ما” و “آنها”: تصویر سفید پوستان و مسلمانان در نشریات غرب پس از یازدهم سپتامبر 2001. دکتر مریم السادات غیاثیان.
مطالعة حاضر با بهرهگیری از الگوی ون دایک که به منظور ارائة نظریة رابطة میان گفتمان و ایدئولوژی صورت گرفته، بر آن است تا نشان دهد چگونه مسلمانان و سفیدپوستان به عنوان گروههای اجتماعی، در گفتمان به تصویر کشیده میشوند و چگونه گفتمان ایدئولوژیکی به عنوان وسیلهای برای تأکید تسلطِ گروهی بر گروه دیگر شکل میگیرد. همزمان این مطالعه از تحلیل گفتمان انتقادی (تگفا) به عنوان روش شناسی استفاده میکند. هدف تحلیل گفتمان انتقادی آشکار کردن روابط قدرت پنهان فرایندهای ایدئولوژیکی موجو در متون زبانی است که در این تحقیق، از مقولههای زبانشناختی نحو و واژگان، برای تحلیل متن استفاده شده است. نمونة مورد بررسی از دو روزنامة گاردین و دیلی تلگراف از انگلیس و دو مجلة تایم و نیوزویک از آمریکا در مدت زمان 12 سپتامبر 2001 تا 11 مارس 2002 انتخاب شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بازنمایی “گروه های خودی” در راستای مثبت نمایی “خود” و بازنمایی “گروههای غیرخودی” در راستای منفینمایی “دیگران” بوده است.
غیاثیان از مربع ایدئولوژیکی ون دایک که از مهمترین و پرکاربردترین کارکردهای ایدئولوژیکی زبان است استفاده میکند. این راهکار، سطوح مختلف گفتمان همچون واژگان و نحو و ساختارهای کلان معنایی را در برمیگیرد. در این مقاله محقق درصدد بررسی این مسئله است که چگونه سفیدپوستان (ما) و مسلمانان (آنها) به ترتیب به عنوان گروههای اجتماعی اکثریت و اقلیت به تصویر کشیده میشوند و چگونه راهکارهای مثبتنمایی «خود» و منفینمایی «دیگران» وسیلهای برای بازتولید و اشاعه ایدئولوژی حاکم بر نشریات غرب میگردد.
خانم غیاثیان اینگونه نتیجهگیری میکند: زمانی که مسلمانان مورد حمله قرار گرفته یا از سوی پلیس بازداشت شدهاند، در اکثر موارد از مؤلفة نامشخصسازی برای آنها استفاده شده است و بیشتر در بندهای مجهول در جایگاه فاعل قرار گفتهاند، در مقابل زمانی که مسلمانان مظنون به شرکت در حملات تروریستی یا اعمال خرابکارانهای بودهاند، بازنمایی آنها به صورت ذکر کلیة مشخصات آنها از نام، نامخانوادگی، تحصیلات، سن، قومیت و مذهب بوده است. این در حالی است که بازنمایی سفیدپوستانی که همگی در اعمال خشونت بار و تروریستی همچون حمله به مسلمانان، کشتار آنان، انفجار اماکن مذهبی و تهدید زنان و کودکان شرکت داشتهاند کاملاً متفاوت از مسلمانان بوده است. بهجز سه مورد که تنها به نام افراد بدون ذکر قومیت یا مذهب آنها اشاره شده است، در هیچ مورد دیگری سفیدپوستان بازنمایی مشخصی نداشته و عمدتاً یا به صورت نامشخص و با استفاده از اسامی نکره معرفی شدهاند و یا به طور کل و با استفاده از راهکارهای اسمسازی، اسم فعل یا صورت صفتی فعل از صحنه حذف شدهاند و مستقیماً مسئول هیچیک از اعمال ذکر شده نبودهاند. بازنمایی این دو در راستای همان مربع ایدئولوژیکی ون دایک است. (غیاثیان، 1386)
2-4-2 تحقیقات خارجی
در مورد تروريست ها و سازمان هاى تروريستى، در خارج از كشور مطالعات موردى فراواني انجام شده است. در يكى از مطالعات انجام شده كه به عنوان مرجع، مراجعة زيادى به آن صورت گرفته لئونارد وينبرگ (Leonard Weinberg) و تحقيقاتى است كه ويليام روبانگ (William Robang ) دانشمندان علوم سياسى، در مورد وقايع دهة 1980 م انجام داده اند. بر اساس اين تحقيقات، بيشتر وقايع تروريستى در كشورهاى مردم سالار اتفاق افتاده و هم قربانيان و هم حمله كنندگان، شهروندان كشورهاى مردم سالار بوده اند. بررسى موارد سال هاى 1975 تا 1997 توسط كوآن لى(Coan Lee) از محققان دانشگاه دولتى پنسيلوانيا، نشان داده است که اگر مشاركت سياسى مردم سالاري بالا باشد، اعمال تروريستى كاهش مى يابد؛ در عوض زمانى كه ليبرال دموكراسى نظارت بر مديران اجرايى را افزايش مي دهد ، آمار حملات تروريستى افزايش پيدا مى كند.
رابرت پيپ (Robert Pipe) در كتاب خود با عنوان “تلاش تا حد مرگ براى پيروزى”
