
م تا [اين] شبانان [دامهايشان را] برگردانند و پدر ما پيرى كهنسال است [به اين علت از انجام اين كار معذور است. [ در همین جريان عفاف حضرت موسی(ع) مطرح شده که:”موسی (ع) به دختر گفت: راه را به من نشان بده و پشت سر من حرکت کن. زیرا ما فرزندان یعقوب پشت سر زنان نگاه نمیکنیم ” 22
با توجه به معانی موجود و بدست آمده میتوان عفاف را اینگونه تعریف کرد:
عفاف حالت درونی نفسانی است که هرچه این حالت را تقویت کنیم و در مسیر مثبت پرورش دهیم و با توجه به رعایت حدود الهی نتیجهای که از آن حاصل میشود تقوا و پاکدامنی است. و حرکت در مسیر رشد و تعالی اخلاقی است. و به نگرش دیگری میتوان گفت عفت از جلوههای برجسته رشد معنوی و باطنی است.
2-3 تعریف حجاب:
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است و نخست به نظر میرسد هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامهها به نکته قابل توجهی میرسیم .
2-3-1 حجاب در لغت
کلمه حجاب از ریشه “ح ج ب” است. برخی گفتهاند: “الحجاب ما حجَبَ به شئٌ من شئ” 23
حجاب آن چیزی است که بواسطه آن چیزی از چیزی در حجاب قرار میگیرد. و در جای دیگر این چنین معنا کردهاند: “اصل الحجاب الستر الحائل بینِ المرائی و المرئی” 24 حجاب پرده ای است که میان بیننده و آنچه میبیند حائل میشود.
برخی این چنین تعریف کرده اند: ” الحجاب هوالحائل الحاجز المانع عن تلاقی شَیئَینَ اَوأثرهما، سَواءَ کانا مادیّین او معنویین او مختلفین و سواءَ کانَ الحاجب مادّیاً او معنویاً” 25 از این منظر حجاب حائل میان دو چیز است که مانع تلاقی آن دو یا اثرگذاری آن دو برهم میشود. حال این دو چیز میتوانند مادی باشند یا معنوی. یا اینکه یکی مادی و دیگری معنوی. پس به طور خلاصه مي توان گفت:
“الحجاب المنع من الوصول ” 26 آنچه مانع رسیدن میشود حجاب است.[
2-3-2 حجاب در اصطلاح
“استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است . در قدیم و مخصوصا دراصطلاح فقها کلمه ستر به معنی پوشش ، به کار رفته است . فقها چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح ، متعرض این مطلب شده و کلمه ستر را به کار برده اند نه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار می بردیم زیرا چنانچه گفته شد معنی شایع لغت حجاب ، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند ، اسلام خواسته که زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود”27
از برخی آیات مطلوبیت حجاب و پوشش برتر بانوان، میتوان به آیات زیر اشاره نمود:
” وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيم.”28
]و بر زنان از كار افتادهاى كه اميد ازدواجى ندارند، گناهى نيست كه حجاب و روپوش خود را كنار بگذارند، در صورتى كه با زيور و آرايش خويش قصد خودآرايى نداشته باشند. و پاكدامنى براى آنان بهتر است و خدا شنوا و داناست. [
در این آیه اگرچه نخست به زنان پیر و سالخورده اجازه میدهد بدون قصد خودنمایی لباسهای رویی مثل چادر را برگیرند ولی باز در انتهای آیه اشاره به این دارد که حجاب خویش را کمتر نکنند برای آنان بهتر است.پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. خداوند تعالی در آیهای از قرآن کریم حکم و حکمت حجاب را چنین بیان میکند:
“يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما”.29]اى پيامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران كسانى كه مؤمن هستند بگو: چادرهايشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرايش و زيورهايشان در برابر ديد نامحرمان قرار نگيرد.] اين [پوشش] به اينكه [به عفت و پاكدامنى] شناخته شوند نزديكتر است، و در نتيجه [از سوى اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.[
حفظ پاکدامنی، منحصر به پوشش نیست، بلکه زن باید از هر گونه رفتاری که سبب تحریک طمع ورزی هوس رانان میشود، با شدت بپرهیزد.در جای دیگر خداوند تعالی در قرآن کریم میفرماید: “وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً “.30 ]و در خانههايتان قرار و آرام گيريد، و “در ميان نامحرمان و كوچه و بازار” مانند زنان دوران جاهليت پيشين “كه براى خودنمايى با زينت و آرايش و بدون پوشش در همهجا ظاهر مىشدند”ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد و زكات بدهيد، و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد، جز اين نيست كه همواره خدا مىخواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت [كه به روايت شيعه و سنى حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت على(علیه السلام)، حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسين عليهمالسلاماند] برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است [از همه گناهان و معاصى] پاك و پاكيزه گرداند.[
توصیههای اساسی اسلام به بانوان، نشان ندادن زینتها و زیباییها به افراد نامحرم است چنانکه در قرآن کریم میفرماید:” وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون” 31
]و به زنان باايمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ كنند، و زينت خود را [مانند لباسهاى زيبا، گوشواره و گردن بند] مگر مقدارى كه [طبيعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت] پيداست [در برابر كسى] آشكار نكنند، و [براى پوشاندن گردن و سينه] مقنعههاى خود را به روى گريبانهايشان بيندازند، و زينت خود را آشكار نكنند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدران شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران شوهرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان [هم كيش خود] شان، يا بردگان زر خريدشان، يا خدمتكارانشان از مردانى كه ساده لوح و كم عقلاند و نياز شهوانى حس نمىكنند، يا كودكانى كه [به سنّ تميز دادن خوب و بد نسبت به اميال جنسى] نرسيدهاند. و زنان نبايد پاهايشان را [هنگام راه رفتن آن گونه] به زمين بزنند تا آنچه از زينتهايشان پنهان مىدارند [به وسيله نامحرمان] شناخته شود. و [شما] اى مؤمنان! همگى به سوى خدا بازگرديد تا رستگار شويد .[ “یک قاعده کلی در مورد حجاب و پوشش بانوان را میتوان از آیه استفاده کرد و آن اینکه پوشش و شیوه رفتار بانوان در سطح جامعه باید به گونهای باشد که باعث تحریک شهوات جنسی نگردد علاوه بر پوشش کامل زنان نبايد پاهايشان را [هنگام راه رفتن آن گونه] به زمين بزنند تا آنچه از زينتهايشان پنهان مىدارند [به وسيله نامحرمان] شناخته شود. نکته مهم میفهماند که شارع ،اصل موضوع و هدف و خواست الهی در حجاب که عدم تبرج زن به ]قامت و قدم و قلب[است را پیگیری میکند. چون حکم بسیار جدی است میفرماید: طوری راه بروید که صدای راه رفتن تان جبران گر آن کارهای نکرده باشد”.32 رابطه بین حجاب و پوشش و مصونیت و عدم آزار از سوی افراد لاابالی نیز در آیه ذیل اشاره شده است: “يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيما.33] اى پيامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران كسانى كه مؤمن هستند بگو: چادرهايشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرايش و زيورهايشان در برابر ديد نامحرمان قرار نگيرد.] اين [پوشش] به اينكه [به عفت و پاكدامنى] شناخته شوند نزديكتر است، و در نتيجه [از سوى اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.[ “كلمه “جلابيب” جمع “جلباب” است، و آن جامهاى است سرتاسرى كه تمامى بدن را مىپوشاند، و يا روسرى مخصوصى است كه صورت و سر را ساتر مىشود، و منظور از جمله پيش بكشند مقدارى از جلباب خود را، اين است كه آن را طورى بپوشند كه زير گلو و سينههايشان در انظار ناظرين پيدا نباشد.” ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ”- يعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديكتر است، در نتيجه وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمىشوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمىگردند.بعضى از مفسرين در معناى آن گفتهاند: اين پوشيدگى، نزديكتر بودن ايشان به مسلمان بودن و آزاد بودن را مىشناساند، چون زنان غير مسلمان، و نيز كنيزان در آن دوره حجاب نداشتند، و حجاب علامت زنان مسلمان بود، و در نتيجه كسى متعرض آنان نمىشد، و حتى كسى نمىپنداشت كه ايشان كنيز و يا غير مسلمانند، و از ملت يهود و نصارى هستند ليكن معناى اول به ذهن نزديكتر است”.34 “از ابن عباس روايت شده كه جلباب عبايى است كه از سر تا پا را ميگيرد و بعضى گفتهاند: جلباب بمعنى ملحفه يعنى لفافهاى است كه تمام بدن را ميگيرد. در پايان اين آيه ايزد متعال خطاب به رسولش (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) نموده :كه اى محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به زنها و دختران خود و زنهاى مؤمنين بگو در موقع بيرون آمدن از منزل عباها و چادرهاى خود را بر سر بيندازيد و خود را بپوشانيد تا آنكه به عفّت و نجابت شناخته شويد”ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ”]ذلك[از اسماء اشاره و ارشاد بعلّت حكم است كه حكم جلباب براى اين است كه خانم از كنيز شناخته شود و نيز خانم هرزهگر و عفيف از هم تميز داده شوند و مردمان اراذل و اوباش دنبال آنها نيفتند و به خانم هاى محترم اذيّت نرسانند.”وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً” آيه ارشاد باين است كسى كه مخالفت نمود و بر خلاف امر حق تعالى خلافى از وى صادر گرديد درب توبه باز است اگر از روى حقيقت توبه كند پذيرفته خواهد شد “35
“سبب نزول آیه شریفه این بوده که زنان برای رفتن به مسجد از منزل خارج میشدند و پشت سر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نماز جماعت میخواندند، هنگامی که زنان برای نماز مغرب و عشاء و صبح برای رفتن به مسجد از منزل خارج میشدند، جوانان لاابالی سر راه آنان مینشستند و متعرض آنان میشدند، آنها را اذیت میکردند که این آیه فوق نازل شد”.36
2-4 حقیقت عفاف:
گفته شد: “العِفَةَ حُصول حالة لِلنفّس تَمنَعُ بها عَن غَلَبَة الشهوة”37 ]یعنی عفت حالت درونی نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود.[
و همچنین با توجه به تعاریف در کتب لغت فارسی” عفت به معنای باز ایستادن از حرام، پارسایی کردن پرهیزگاری، پارسایی و پاکدامنی است” 38
حیا و عفت تاریخ بردار نیست و عفاف فلسفه پوشش
