
دلیل نسبت درون داد به برون داد واقعی محاسبه میشود که حاکی از آن است که به دلیل وجود اتلاف (تکرار پایه و ترک تحصیل) در هر نظام آموزشی، تمامی دانش آموزان در طی زمان مقرر از دورهی تحصیلی معین، فارغالتحصیل نمیشوند، برای محاسبه این نرخ کل دانش آموز- سال صرف شده برای تحصیل تمام دانش آموزان دورهی تحصیلی مورد نظر را بر تعداد فارغ التحصیلان همان دوره در حالت واقعی (با وجود اتلاف) تقسیم میکنند، عدد حاصل نشانهی آن است که برای هر دانش آموز در طول یک دورهی تحصیلی معین (بدون توجه به این که او فارغ التحصیل شده یا ترک تحصیل کرده است)، در حالت واقعی به طور متوسط چند دانش آموز- سال صرف شده است.
(معین تحصیلی ی دوره یک تحصیلان فارغ کل تعداد×تحصیلی دوره طول)/(التحصیلان فارغ تعداد)= نسبت درون داد به برون داد واقعی:
خ) نرخ اتلاف:
این نرخ نشان دهندهی درصد اتلاف موجود در یک دورهی تحصیلی معین بر مبنای میزان تکرار کنندگان پایه و ترک تحصیل کنندگان همان دورهی تحصیلی است. برای محاسبهی آن نسبت درون داد به برونداد واقعی یک دورهی تحصیلی معین را نسبت به درون داد به برون داد مطلوب همان دورهی تحصیلی( معادل طول سالهای تحصیل یک دورهی تحصیلی) تقسیم و در 100 ضرب میکنند. اگر عدد به دست آمده برابر100% باشد نشان دهنده آن است که در دورهی تحصیلی مورد نظر هیچ گونه اتلافی (تکرار پایه و ترک تحصیل) وجود نداشته وبه هر میزان عدد حاصل بیشتر از 100% باشد آن میزان اضافه نشان دهنده نرخ اتلاف در دورهی تحصیلی مورد نظر است.
( تحصیلی ی دوره یک واقعی داد برون به داد درون نسبت)/(معینی تحصیلی ی دوره یک مطلوب برونداد به درونداد نسبت) ×100 = نرخ اتلاف
د) ضریب کارایی داخلی:
این نرخ که از مجموع تمامی نرخهای فوق الذکر به دست میآید یک نرخ ترکیبی است که نشان دهنده کارایی داخلی یک دورهی تحصیلی معین بر اساس میزان اتلاف (تکرار پایه و ترک تحصیل) موجود در همان دورهی تحصیلی است. برای محاسبه آن نسبت درون داد به برون داد مطلوب یک دورهی تحصیلی معین را به نسبت درون داد به برون داد واقعی همان دورهی تحصیلی تقسیم کرده و حاصل را در 100 ضرب میکنیم. عدد حاصل نشان دهندهی ضریب کارایی داخلی دورهی تحصیلی مورد نظر است. اگر عدد حاصل برابر با 100% باشد نشانهی آن است که کارایی داخلی دورهی تحصیلی مورد نظر برابر با 100% بوده و هیچ گونه اتلافی (تکرار پایه و ترک تحصیل) در دورهی تحصیلی مورد نظر وجود نداشته است.
(معین تحصیلی ی دوره یک مطلوب داد برون به داد درون نسبت)/(تحصیلی ی دوره همان واقعی داد برون به داد درون نسبت) ×100 = ضریب کارایی داخلی
ذ) نرخ رشد دانش آموزان:
این شاخص از تقسیم تفاضل تعداد دانش آموزان دو سال متوالی بر تعداد دانش آموزان سال پایه ضرب در100 به دست میآید.
(پایه سال های داده-نظر مورد سال های داده)/(پایه سال آموزان دانش تعداد)×100 = نرخ رشد
منظور از سال پایه سال گذشته است.
ر) سهم دانش آموزان پسر یا دختر:
این شاخص از تقسیم تعداد دانش آموزان دختر یا پسر بر تعداد کل دانش آموزان ضرب در 100 به دست میآید.
(دختر یا پسر آموزان دانش تعداد)/(تحصیلی دوره آموزان دانش کل)×100= سهم دانش آموزان پسر یا دختر
ز) سهم دانش آموزان روستا:
این شاخص از تقسیم تعداد دانش آموزان روستایی به تعداد کل دانش آموزان ضرب در 100 به دست میآید.
100 ×(روستایی آموزان دانش تعداد)/(تحصیلی دوره آموزان دانش کل) = سهم دانش آموزان روستایی
ژ) سهم دانش آموزان غیر انتفاعی:
این شاخص از تقسیم تعداد دانش آموزان غیر انتفاعی در یک سال تحصیلی معین بر تعداد کل دانش آموزان دولتی و غیر دولتی در همان سال تحصیلی ضرب در 100 به دست میآید.
100 ×(t تحصیلی سال در انتفاعی غیر آموزان دانش تعداد)/(tسال در دولتی غیر و دولتی آموزان دانش کل تعداد ) = سهم دانش آموزان غیر انتفاعی
س) نرخ پوشش تحصیلی ظاهری:
در این تحقیق نسبت پوشش تحصیلی کل دانش آموزان ابتدایی مد نظر است. برای برآورد آن، تعداد دانش آموزان واقع در گروه سنی مرتبط با آن دوره را برکل دانش آموزان همان دوره تقسیم کرده و حاصل را در صد ضرب میکنیم. که درصد پوشش ظاهری (درصد اشتغال به تحصیل ظاهری) برای یک دوره تحصیلی معین از تقسیم تعداد دانش آموزان آن دوره بر تعداد جمعیت در سن متعارف همان دوره ضرب در 100 به دست میآید، که به دلیل وجود تکرار پایه و وقفه تحصیلی ممکن است از عدد 100 تجاوز کند. این شاخص نسبت دانش آموزان هر دورهی تحصیلی از جمعیت گروه سنی متعارف آن دوره را نشان میدهد. (در مقطع ابتدایی سن متعارف شامل جمعیت 6 تا 10 ساله می باشد).
100 ×(tسال در نظر مورد تحصیلی دوره آموزان دانش تعداد)/(tسال در تحصیلی دوره همان متعارف سن در جمعیت) =پوشش تحصیلی ظاهری
ش) نسبت دانش آموز به معلم:
این شاخص از تقسیم مجموع تعداد دانش آموزان بر تعداد کل معلمان به دست میآید. و هر چه مقدار
این شاخص کمتر باشد مطلوب تر است. زیرا معلم وقت بیشتری برای تعامل با تک تک دانش آموزان را دارد.
(tتحصیلی سال در آموزان دانش تعداد)/(tتحصیلی سال در معلمان تعداد) = نسبت دانش آموز به معلم
ص) نسبت معلم به کلاس دایر:
این نسبت بیان گر تعداد معلمان به ازای کلاس دایر است. و از تقسیم تعداد معلمان شاغل در دوره تحصیلی مورد نظر بر تعداد کلاسهای دایر در همان دوره تحصیلی به دست میآید.
(tسال در نظر مورد تحصیلی دوره در شاغل معلمان تعداد)/(tسال در تحصیلی دوره همان در دایر های کلاس تعداد) = نسبت معلم به کلاس دایر
ض) میزان تحصیلات معلمان:
این شاخص از ضرب تعداد معلمان در مجموع سنوات تحصیلی آنان تقسیم بر تعداد معلمان در دوره تحصیلی مورد نظر به دست میآید. مدرک تحصیلی معلمان با مدرک دیپلم 12 سال، فوق دیپلم 14 سال، لیسانس 16 سال، و فوق لیسانس 18 سال محاسبه میشود.
( معلمان تعداد× تحصیل سنوات تعداد)/(مقطع معلمان کل تعداد) = میانگین سطح تحصیلات معلمان دوره t
ط) تراکم دانش آموزان در کلاس دایر:
این شاخص از تقسیم مجموع دانش آموزان دورهی تحصیلی مورد نظر در سال تحصیلی معین بر تعداد کلاسهای دایر آن دورهی تحصیلی در همان سال تحصیلی به دست میآید.
(tتحصیلی در سال نظر مورد تحصیلی دوره آموزان دانش تعداد)/(tتحصیلی سال در نظر مورد تحصیلی دوره دایر های کلاس تعداد) = تراکم دانش آموزان در کلاس دایر
ظ) تراکم کالبدی:
این شاخص از تقسیم تعداد دانش آموزان در سال تحصیلیt بر تعداد کلاس فیزیکی در سال تحصیلی t به دست میآید:
(t تحصیلی سال در آموزان دانش تعداد )/(t تحصیلی سال در (فیزیکی کلاس)س در اطاق تعداد) = تراکم کالبدی
ع) سرانه فضای آموزشی:
این شاخص از تقسیم مساحت زمین مدرسه در یک دورهی تحصیلی بر تعداد دانش آموزان در همان دوره تحصیلی به دست میآید.
(تحصیلی دوره در مدرسه زمین مساحت)/(تحصیلی دوره در آموزان دانش تعداد) = سرانه فضای آموزشی
غ) ضریب بهره برداری از کلاس فیزیکی:
این شاخص از تقسیم تعداد کلاسهای دایر در دورهی تحصیلی بر تعداد اطاق درس( کلاس فیزیکی) در دورهی تحصیلی ضرب در 100به دست میآید.
100 ×(تحصیلی دوره یک در دایر کلاس تعداد)/(تحصیلی دوره در (فیزیکی کلاس)س در اطاق تعداد) =ضریب بهره برداری از کلاس فیزیکی
(دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، 1387).
فصل دوم:
ادبیات نظری و تجربی پژوهش
مقدمه:
طی چند قرن اخیر این فکر که انسان قادر به ایجاد تغییرات مداوم و منظم در جهت« مطلوب» در محیط زندگی خود میباشد، شکل گرفته است. کاربرد وسیع این طرز تفکر را در طی چند دههی گذشته در بسیاری از جوامع استقلال یافته، که تلاش میکنند تا شرایط زیستی بهتری برای افراد جامعه فراهم سازند، میتوان مشاهده کرد. در این رهگذر کشورهای جهان سوم در نتیجه پایین بودن میزان کارایی در بخشهای مختلف اقتصادی- اجتماعی به نسبت وضع موجود در کشورهای توسعه یافته، نتوانستهاند به موفقیت کامل دست یابند. در چنین شرایطی به منظور غلبه یافتن بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامه ریزی توسعه باید سرلوحه فعالیتهای دولت در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه قرار گیرد. از این رهگذر در کشور ما نیز اتخاذ برنامههای پنج ساله اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اجرای برنامههای ملی نظیر « آموزش برای همه»، پیکار با بیسوادی، برنامه ملی مبارزه با ایدز و مواد مخدر به عنوان نقشهی راه به نوعی دولت مردان و سیاست گذاران را ناگزیر از برنامه ریزی دقیق برای توسعهی همه جانبه و افزایش کارایی در بخشهای مختلف نموده است. در کشور ما و در این برهه از زمان، جهت رسیدن به استقلال در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سازندگی و توسعه همه جانبه، نظام آموزش و پرورش کشور و نقش آن در توسعه، از اهمیت و ویژگیهای خاصی برخوردار است. لذا تبیین جایگاه نظام آموزشی به عنوان طلایهدار تعلیم و تربیت، هم به عنوان زمینه ساز فرهنگی توسعه و هم به منظور تأمین نیروی انسانی کارآمد در خدمت توسعه ملی، حساسیت و اهمیت خاصی مییابد. نظام آموزشی همانند یک سیستم باز، اجزاء فراوانی دارد، به منظور شناخت کارایی نظام آموزشی که حاصل تعامل و کنش و واکنش این اجزاء است، لازم است تا مسائل در ارتباط با هم مورد مطالعه قرار گیرند. به عبارت دیگر برای بررسی کارایی نظام آموزشی باید درون دادها، فرآیندها، برون دادها، سیستمهای فرعی و محیط آن در ارتباط با همدیگر مورد توجه قرار گیرند. در این فصل تلاش شده است، ضمن تحقق این هدف یعنی بررسی سیستمی آموزش و پرورش، کارایی درونی نظام آموزشی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
2-2) تعریف سیستم یا نظام:
از سیستم تعاریف متعددی شده است، اگر چه این تعاریف از نظر واژهها و اصطلاحات قرین همند، لیکن در این جا دو تعریف که از جهتی نماینده و مکمل همه تعاریفند و به نوعی جدید نیز هستند، ارائه میشود:
سیستم مجموعهای است از اجزای به هم وابسته که به علت وابستگی حاکم بر اجزای خود، کلیّت جدیدی را پدید آوردهاند. اجزای سیستم ضمن برخورداری از ارتباطاتی کنشی و واکنشی، از نظم و سازمان خاصی پیروی مینمایند و در جهت تحقق هدفهای معینی که دلیل وجودی سیستم است، فعالیت میکنند (زاهدی، 1389).
هال22 و همکاران( 1968)، نیز سیستم را مجموعهای از اجزاء و روابط میان آنها میدانند که توسط ویژگیهایی معین، به هم وابسته یا مرتبط میشوند و این اجزاء با محیط شان یک کل را تشکیل میدهند (رضائیان، 1388).
آموزش و پرورش به مثابه یک سیستم یا نظام:
در صورتی که نظام آموزش و پرورش رسمی را به عنوان سیستمی اجتماعی در نظر بگیریم، میتوان آن را با مفاهیم سه گانهی درون دادها، فراگرد و برون دادها تصور کرد:
نظام آموزش و پرورش، برای انجام دادن مأموریت رسمی خود (تحقق هدفهای آموزش و پرورش رسمی در جامعه)، منابع مورد نیاز خود را به صورت درون دادها (دانش و معرفت موجود در جامعه، ارزشهای معتبر و مورد اعتقاد، هدفهای مطلوب، منابع مالی و مادی) از جامعه میگیرد، سپس، از طریق فراگردهای پیچیدهای که مستلزم استفاده از ساختار سازمانی، افراد انسانی و تکنولوژی، و ایفای وظایف معینی است، دانش آموزان را تحت آموزش و پرورش قرار میدهد، و سرانجام نتیجهی کار(برون دادهای) خود را به صورت افرادی که از جهات مختلف تغییر یافته و صلاحیت و شایستگی پیدا کردهاند، به جامعه تحویل میدهد (علاقه بند، 1388).
با مواردی که گذشت مشخص شد که آموزش و پرورش نیز یک
