
گوناگوني ناميده ميشود؛ كه اين اسامي در جدول 1-1 به همراه ميزان بهكارگيري آنها در سازمانهاي مختلف نشان داده شده است (Hobbs, 2006).
جدول 1-1- اسامي مختلف دفتر مديريت پروژه و ميزان بهكارگيري آنها (Hobbs, 2006)
رديف
عنوان
ميزان بهكارگيري
1
دفتر مديريت پروژه10
59%
2
اسامي در برگيرنده عبارت پروژه مانند دپارتمان پروژه
4%
3
دفتر پشتيباني پروژه11
7%
4
دفتر پروژه12
2%
5
دفتر مديريت طرح13
12%
6
مركز تعالي مديريت پروژه14
2%
7
ساير اسامي (مانند: گروه مديريت پروژه15، دفتر مديريت پروژه سازماني16، دفتر توسعه مديريت17، دفتر راهبردي پروژه18 و موارد ديگر)
12%
8
بدون نام
2%
در اين تحقيق سعي بر آن است كه جايگاه و نقش دفاتر مديريت پروژه در ايجاد بسترهاي مناسب جهت پيادهسازي مديريت دانش در سازمانهاي پروژهمحور صنعت نفت بررسي گردد. در خارج از ايران نيز پيادهسازي دفتر مديريت پروژه تجربه موفقي بوده است، در شركتها و سازمانهاي عظيم مديريت پروژه و صنعتي اين دفاتر توانستهاند نقش قابل توجهي در يكپارچه نمودن امور مديريتي پروژه ايفا نمايند. نتايج تحقيقي كه به منظور سنجش اثربخشي دفاتر مديريت پروژه بر روي 343 دفتر مديريت پروژه انجام شده است (Doerscher, 2008)، حاكي از آن است كه در مجموع 58 درصد از سازمانها عملكرد دفتر مديريت پروژه خود را مثبت (خوب يا بهتر) توصيف كردهاند. نتايج حاصل از اين تحقيق در شكل 1-2 نشان داده شده است.
شكل 1-2- سنجش اثربخشي دفتر مديريت پروژه (Doerscher, 2008)
نتايج فوق مؤيد اين نكته است كه در بيش از 80 درصد از موارد دفاتر مديريت پروژه توانستهاند اهداف مورد نظر را پيادهسازي نمايند. از اين رو، ميتوان نتيجه گرفت كه در صورت واگذاري مديريت دانش پروژهها به دفاتر مديريت پروژه به عنوان يك واحد مركزي متمركز، آنها قادر خواهند بود تا به گونهاي مؤثر اين وظيفه را در سرتاسر سازمان عملي نمايند.
1-4- پيشينه تحقيق
مديريت دانش از اواخر دهه 1970 مطرح گرديد. در اواسط دهه 1980 و آشكار شدن جايگاه دانش و تأثير آن بر قدرت رقابت در بازارهاي اقتصادي اهميت آن مضاعف شد. در اين دهه نظامهاي مبتني بر هوش مصنوعي و نظامهاي هوشمند براي مديريت دانش به كار گرفته شد و مفاهيمي چون فراهمآوري دانش19، مهندسي دانش20، نظامهاي دانشمدار21 و مانند آن رواج يافت (Drucker,1993). در آغاز دهه 1990 فعاليت گسترده شركتهاي آمريكايي، اروپايي و ژاپني در حوزه مديريت دانش به نحو چشمگيري افزايش يافت. ظهور وب جهاني22 در اواسط دهه 1990 تحرك تازهاي به حوزه مديريت دانش بخشيد. شبكه بينالمللي مديريت دانش در اروپا23 و مجمع مديريت دانش ايالات متحده24 فعاليتهاي خود را در اينترنت گسترش دادند. اكنون مديريت دانش در سالهاي آغازين قرن 21 براي بسياري از كشورهاي پيشرفته به عنوان نماد رقابت و عامل دستيابي به قدرت و توسعه است. شركتهاي بزرگ اروپايي از سال 2000 به بعد حدود 55% درآمد خود را به مديريت دانش اختصاص دادهاند (داوري و شانه ساززاده، 1380). جدول 1-2 گاهشمار مديريت دانش را به طور خلاصه نمايش ميدهد.
جدول 1-2- گاهشمار مديريت دانش (حسن زاده، 1387)
دهه
روند پيشرفت مفهوم مديريت دانش
دهه 1970
مديريت دانش مطرح شد.
دهه 1980
بر اهميت مديريت دانش افزوده شد و انتشارات مربوط به مديريت دانش سير صعودي يافت.
اوايل دهه 1990
فعاليت شركتهاي آمريكايي، اروپايي و ژاپني در حوزه مديريت دانش شدت يافت.
اواسط دهه 1990
شبكههاي بينالمللي مديريت دانش پديد آمد.
اواخر دهه 1990
مديريت دانش در زمره فعاليتهاي تجاري شركتهاي بزرگ درآمد.
هزاره سوم
شركتهاي بزرگ اروپايي حدود 55% درآمد خود را به مديريت دانش اختصاص دادند.
همانگونه كه مشاهده شد به تدريج بر ميزان فعاليتها در زمينه مديريت دانش افزوده شد كه حاكي از اهميت دانش و مديريت آن در عصر حاضر است.
از سوي ديگر، دفاتر مديريت پروژه نيز براي نخستين بار در اوايل دهه 80 ميلادي در ارتش آمريكا به عنوان دفتر كنترل مركزي ايجاد شدند؛ و به خاطر تأثير مثبت آنها در موفقيت پروژهها كم كم در شركتها نيز رواج يافتند، به طوري كه در سال 2000 ميلادي 40 درصد از شركتهاي آمريكا دفاتر مديريت پروژه تاسيس كردند و اين روند رو به افزايش بوده است. (طاوسي و تيموري، 1385)
از سال 2000 تاكنون مأموريت جديد دفاتر مديريت پروژه سازمانهاي آمريكايي اين است كه مسئول نگهداري تمامي داراييهاي معنوي مرتبط با مديريت پروژه و همچنين پشتيباني فعالانه از برنامهريزي استراتژيك شركت ميباشند. (آتشفراز و همكاران، 1390)
به دليل آن كه آثار مثبت دفتر مديريت پروژه، قابل انكار نيست و با توجه به اين كه مطابق آمار موجود 90 درصد شركتها و سازمانهاي در كلاس جهاني پروژههاي خود را به موقع به پايان نميبرند (يكي از اساسيترين دلايل شكست پروژهها عدم اتمام به موقع پروژه ميباشد)، انتظار ميرود كه حركت به سمت دفاتر مديريت پروژه در آينده روند صعودي بالايي داشته باشد. در قرن 21 دفتر مديريت پروژه به جايگاه سازماني شناخته شدهاي در ساختار سازماني رسيده است. وظايف و كاركردهاي اصلي آن در اين دوره عبارت از ايفاي نقش محافظ براي سرمايههاي فكري سازمان (به دليل افزايش حجم اطلاعات مديريت پروژه در اين دوره) و نيز حمايت از برنامهريزي استراتژيك سازمان به جاي تمركز بر مشتري خاص ميباشد(Kerzner, 2005).
همچنين در رابطه با چگونگي ارتباط دفتر مديريت پروژه با ساختار سازمان طبق نظريات هيل25 (2004)، بسته به ميزان بلوغ سازمان26، يك دفتر مديريت پروژه ميتواند در 5 مرحله از «نظارت بر پروژهها27» (دفتر پروژه28) تا «كنترل فرايندها29» (دفتر مديريت پروژه پايه30)، «حمايت از فرايندها31» (دفتر مديريت پروژه استاندارد32)، «دفتر مديريت پروژه پيشرفته33» و «جهتدهي استراتژيك34 پروژههاي سازمان» فعاليت كند. با رشد و بلوغ دفتر مديريت پروژه در اين 5 مرحله، وظيفه دفتر مديريت پروژه از نظارت و مشاوره صرف، به هدايت و رهبري استراتژيك سوق پيدا ميكند.
در هر حال و بدون توجه به موقعيت سازماني دفتر مديريت پروژه در سازمان، بر مبناي ساختار تعريف شده براي يك دفتر مديريت پروژه در تحقيقات هيل (2004)، ميتوان انتظار داشت كه ساختار سازمان پروژهمحورِ سنتي (چند مدير برنامه يا مدير پروژه، مستقيماً زير نظر مدير عامل سازمان كه در كنار آنها، واحدهاي ستادي نيز قرار دارند)، به ساختاري تبديل ميشود كه در آن پروژههاي سازماني، تحت نظارت مديرِ دفتر مديريت پروژه قرار ميگيرند و كنترل، حمايت و تأمين منابع پروژهها، توسط اين دفتر انجام ميگيرد. يا اين كه مدير دفتر مديريت پروژه ميتواند در انتخاب پروژههاي آتي سازمان نيز به مدير عامل كمك كند (Englund et al., 2003; Hill, 2004).
مطالعات انجام شده بر روي 291 سازمان در صنايع مختلف كه با هدف سنجش وضعيت دفتر مديريت پروژه در سال 2012 به انجام رسيده، حاكي از روند رو به افزايش دفاتر مديريت پروژه است (PM Solutions,2012). با اين وجود، نتايج تحقيقات مشابه در سال 2014 نشانگر ميزاني افت در تعداد اين دفاتر است (PM Solutions,2014). درصد رشد سازمانهاي داراي دفتر مديريت پروژه از سال 2000 تاكنون در شكل 1-3 نمايش داده شدهاند.
شكل 1-3- درصد رشد سازمانهاي داراي دفتر مديريت پروژه از 2000 تاكنون
نتایج اين تحقیقات نشان داد که 40 درصد از سازمانهایی که دفتر مدیریت پروژه ندارند، به دنبال پیادهسازی آن ظرف مدت یک سال آینده هستند. همچنين براساس شكل 1-3 در سال 2006، در سازمانهايي كه دفتر مديريت پروژه داشتهاند نسبت به سال 2000 يك رشد 29 درصدي را ميتوان ملاحظه نمود، در حالي كه در سال 2010 نسبت به سال 2006 اين ميزان رشد به 7 درصد و سال 2012 نسبت به سال 2010 به 3 درصد كاهش داشته است. افت 7 درصدي تعداد اين دفاتر در سال 2014 نسبت به سال 2012 قابل تأمل است؛ اين گروه تحقيقاتي علت آن را ناشي از كاهش درصد دفاتر مديريت پروژه در سازمانهاي كوچك در سال 2014 دانستهاند. شكل 1-4، به مقايسه درصد سازمانهاي داراي دفتر مديريت پروژه به تفكيك اندازه سازمان در سالهاي 2012 و 2014 ميپردازد.
شكل 1-4- مقايسه سالهاي 2012 و 2014 از حيث درصد سازمانهاي داراي دفتر مديريت پروژه به تفكيك اندازه سازمان
بر طبق اين تحقيقات عمر متوسط دفتر مديريت پروژه در سازمانها در سال 2012 سه سال بوده است و بودجه ميانگين آن به طور متوسط تقريباً 5 درصد از كل بودجه پروژههاي سازمان را به خود اختصاص داده است (PM Solutions, 2012)؛ اين موارد در سال 2014 به ترتيب به چهار سال و 4.4 درصد تغيير پيدا كرده است (PM Solutions, 2014).
در جدول 1-3 برخي از منابع موجود در زمينه دفاتر مديريت پروژه و مديريت دانش پروژهها معرفي شدهاند.
جدول 1-3- برخي از منابع موجود در زمينه دفاتر مديريت پروژه و مديريت دانش
عنوان تحقیق
سال انجام تحقیق
محقق
بررسی موجودیت و تعیین چالشهای پیادهسازی و ارائه مدلی برای پیادهسازی دفتر مدیریت پروژه
1386
اربابی،هانی
بررسی نقش دفتر مدیریت پروژه در موفقیت سازمانهای پروژهمحور و ارائه پیشنهاداتی برای پیادهسازی دفتر مدیریت پروژه
1388
نوری، شهرام
نیازها و الزامات پیادهسازی دفتر مدیریت پروژه در سازمانهای پروژهمحور صنعت نفت
1391
یزدانی، نیما
ملزومات پیادهسازی مدیریت دانش در دفاتر مدیریت پروژه سازمانهای پروژهمحور
1391
شعله، فریبا
بررسی نقش دفتر مدیریت پروژه در یادگیری سازمانی در سازمانهای پروژهمحور
1389
سلحشور، مجتبی
بررسی و تحلیل ارتباط متغیرهای اقتضایی با مشخصات دفاتر مدیریت پروژه و تیپبندی دفاتر مدیریت پروژه در سازمانهای پروژهمحور صنعت ساخت ایران
1391
متینکوشا، ساناز
توسعه مديريت دانش در بخش دولتي (بررسي نقش هوش هيجاني)
1389
فرخي، اسماعيل
ارائه چارچوب مديريت دانش در سازمانهاي دانشمحور- مورد مطالعه ستاد فناوري نانو ايران
1390
موسوي، اسماعيل
موجودیت دفتر مدیریت پروژه در سازمانهای مهندسی و ساخت صنایع نفت، گاز و پتروشیمي ایران
1390
اربابی،هانی، نظری، احد، کاشف حقیقی، محمدعلی
دفاتر مدیریت پروژه، مفاهیم و کارکردها
1383
میرهادی، محمد حسین، زارع اشکذری، جلالالدین
دفتر مدیریت پروژه در سازمانهای پروژهمحور
1387
فعال، شاهین
الگوی ترکیبی مدیریت استراتژیک، نقش دفتر مدیریت پروژه در اجرای استراتژی
1386
رضوی، سیدحسین، انصاری، اکبر
دفتر مديريت پروژه (PMO) و تأثير آن بر عملكرد سازماني
1390
نورنگ، احمد، جمشیدی کوهساری، ابراهیم، کفایتمند، مسعود، زینالعابدین، محمد
ارزيابي عوامل موفقيت دفتر مديريت پروژه بر اساس ديدگاه مديريت سبد پروژه
1392
جهانبین، نیما، طباطبایی میرحسینی، رامین، میرحسینی، نجمه السادات
عوامل تغییر دفاتر مدیریت پروژه
1390
تقیزاده قهی، عزتالله، متینکوشا، ساناز، یزدانی، نیما، اربابی، هانی
بررسی جایگاه و سطوح استقرار انواع دفتر مدیریت پروژه
1391
ارشادی، محمود
مقایسه اولویت کارکردهای دفتر مدیریت پروژه در سازمانهای کارفرمایی، مشاورهای و پیمانکاری
1391
پرچمیجلال، مجید، متینکوشا، ساناز، آتشفراز، رضا
بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء دفتر مدیریت پروژه در سازمانهاي پروژهمحور در صنعت ساخت ایران از دیدگاه خبرگان
1391
آتشفراز، رضا، متینکوشا، ساناز، ایرجی، حسن
ارزیابی بلوغ دفتر مدیریت پروژه بر مبناي مدل PMO Maturity Cube
1391
ارشادی، محمود، زرگرپور، حمید
نقش رویکرد مدیریت سبد پروژه در گسترش سطح عملکرد دفتر مدیریت پروژه
1390
احمدوند، علیمحمد، زرگرپور، حمید، ارسنجانی، محمدعلی، ارشادی، محمود
نقش مدیریت دانش در دفاتر مدیریت پروژه (PMOs) در سازمانهاي پروژهمحور
1391
شعله، فریبا، بمانیان، محمدرضا، یزدانی، نیما
بررسي موجوديت دفتر مديريت پروژه در ايران؛ رويكرد توصيفي
1387
اربابی،هانی، کاشف حقیقی،
