
ناگوار با انتسابهای بیرونی، ناپایدار و قابلکنترل آشکار میشود. سبک تبیین بدبینانه، بهصورت گرایش به توجیه کردن رویدادهای ناگوار با انتسابهای درونی، پایدار و غیرقابلکنترل آشکار میشود (ریو، ترجمه سید محمدی، 1382). ازنظر سلیگمن خوشبینی نوعی فرایند شناختی است که میتواند آموخته شود. همانند مفهوم خودکارآمدی، خوشبینی نیز باعث تسهیل تابآوری میشود و هیجانات و شناخت فرد را تحت تأثیر قرار میدهد (کاوه، 1388).
2-1-3-2-5-رویکرد فرانکل به تابآوری
فرانکل در کتاب ماندگار و معروف خود «انسان در جستجوی معنا39» تجربهای را که منجر به کشف لوگوتراپی شد توضیح میدهد، وی مدت زیادی که در اردوگاه کار اجباری اسیر بود به یافتههای سحرآمیزی دستیافت: وقتی انسان با وضعی اجتنابناپذیر مواجه میشود و یا با سرنوشتی تغییرناپذیر روبروست، این فرصت را یافته است که به عالیترین ارزشها و به ژرفترین معنای زندگی یعنی رنج کشیدن، دست یابد. درد و رنج بهترین جلوهگاه ارزش وجود انسان است و آنچه اهمیت بسیار دارد، شیوه و نگرش فرد نسبت به رنج است و شیوهای که این رنج را به دوش میکشد (فرانکل، 1905؛ ترجمه صالحیان و میلانی، 1386).
فرانکل میگوید: یکی از اصول اساسی لوگوتراپی40 این است که توجه انسانها را به این مسئله جلب میکند که انگیزه اصلی و هدف زندگی، گریز از درد و لذت بردن نیست، بلکه معنی جویی زندگی است که به زندگی مفهوم واقعی میبخشد. به همین دلیل انسانها درد و رنجی را که معنی و هدفی دارد با میل تحمل میکنند. این گفتههای فرانکل فهم سخن ریچاردسون را آسانتر میکند: «در هر فردی نیرویی وجود دارد که او را به جستجوی خود شکوفایی، نوعدوستی، دانایی و هماهنگی با منبع معنوی قدرت، تحریک میکند، این نیرو تابآوری است» (,2002 Richardson).
لوگوتراپی میگوید: معنای زندگی پیوسته در حال تغییر است، ولی هرگز محو نمیشود. بنا بر روش لوگوتراپی این معنا را به سه روش میتوان کشف کرد:
1- با انجام کاری ارزشمند
2- باتجربه ارزش والا
3- باتحمل درد و رنج
فرانکل (1905) میگوید: گذرایی و انتقال زندگی41 از معنای آن نمیکاهد، بلکه در ما احساس وظیفه و مسئولیت را بیدار میکند، زیرا هر چیزی منوط به درک ما از گذرایی امکانات و چگونگی انتخاب ماست. انسان پیوسته در میان موج عظیمی از تواناییها و امکانات نهفته خود در حال گزینش است که کدامین آن میبایست شکوفا و بارور گردد و کدامین محکومبه نابودی و فراموشی است. کدام میبایست تحقق و واقعیت یابد، واقعیتی ابدی و جاودانه چون «رد پایی در شن زار زمانه». انسان باید در هرلحظه تصمیم بگیرد، تصمیمی برای بهتر شدن یا سقوط، تصمیم برای اینکه اثر ماندگار او در این زندگی گذرا چه خواهد بود (فرانکل، 1905؛ ترجمه صالحیان و میلانی، 1386).
دراینارتباط یک زن مطلقه نیز برای مثال، باتربیت کودک خود میتواند برای خود معنایی والا بیافریند و نیز میتواند با درد و رنج ناشی از ازدواج شکستخورده و طلاق مبارزه کند و سرانجام از این مبارزه سربلند بیرون آید. به همین دلیل است که فرانکل میگوید: من بهجای امکانات، واقعیات را در اختیاردارم. واقعیاتی که محتوای آن نهتنها کارهای انجام داده، بلکه عشق و محبتهای ورزیده شده و دردها و رنجهایی است که شجاعانه از عهده آنها برآمدهام، رنجهایی که تحمل کردهام، غرورآمیزتر از هر چیزی است و این گذشته نمیتواند الهامبخش غبطهها و رشکها باشد (فرانکل، 1905؛ ترجمه صالحیان و میلانی، 1386).
تحقیقات نشان میدهد که یک چنین نگرشی به زندگی موجب رشد تابآوری میشود. بسیاری از افراد معنویت و اعتقادات مذهبی را بهعنوان معنا و مفهوم زندگی خود در نظر میگیرند ((Richardson, 1990.
در کل فرانکل بر این است که انسان میتواند در رویارویی با رنجهای عظیم و دشواریها، معنا و منظوری در زندگی بیابد. معنا درمانی راه متفاوتی را برای نگریستن به مشکلات و رنجهای اجتنابناپذیری که در زندگی اتفاق میافتد ارائه میکند. بر اساس نظر فرانکل معنا دادن به زندگی عنصر اساسی برای باقی ماندن در شرایط ناگوار است. افرادی که در شرایط دشوار برای خودشان اهدافی با آغاز و پایان مشخص و دلیلی برای امیدوار بودن دارند، مسیری برای تابآوری خود میگشایند. Vainsendael & Lecomte (2000؛ به نقل از کاوه، 1388) بر این باورند که جستجوی معنا و هدف در شکلگیری تابآوری نقش اساسی دارد.
2-1-3-3- انواع تابآوری
بنا به نظر et al Hart (2007) توصیف تابآوری سه روند را شامل میشود: تابآوری عمومی، تابآوری حقیقی، تابآوری تلقیحی.
2-1-3-3-1- تابآوری عمومی42
در زبان عامه همان غلبه بر موقعیتهای دشواری است که هرکسی با آن موقعیتها مواجه میشود. با این تعریف، تابآوری همان چیزی است که تقریباً همه ما از آن برخورداریم و به نظر میرسد برای نژاد بشر برنامهریزیشده است. آن دسته افرادی که دوران کودکی خوبی را پشت سر گذاشتهاند با بسیاری از چالشها و مشکلاتی که پیشآمده درگیر میشوند، حتی اگر برخی از این مشکلات بدون هیچگونه اغراقی بزرگ و شگفتآور به نظر میآیند. البته همیشه استثناء وجود دارد و کسانی هستند که به راهنمایی، مدیریت و حمایت صریح نیاز دارند، اما بیشتر افراد دارای یک ذهنیت تابآوری مساعد میباشند.
2-1-3-3-2- تابآوری حقیقی43
تابآوری حقیقی یک مفهوم مقایسه ایست و روانشناسان را در درک اینکه چه چیزی در پس تفاوتهای افراد و حرکت در مسیر زندگی شخصیشان قرار دارد، یاری میکند. این همان چیزی است که ما را برای ایجاد آیندهای بهتر برای افرادی که میشناسیم شگفتزده، مصمم و امیدوار میسازد. تابآوری حقیقی درجایی آشکار میشود که افراد با دارایی و منبع بسیار کم و یا افرادی با آسیبپذیری بالا، آیندهای بهتر ازآنچه ما با توجه به شرایطشان و در مقایسه با سایر افراد پیشبینی میکردیم نشان میدهد. توصیف راتر از تابآوری، بهعنوان مقاومت نسبی در برابر تجارب خطرناک اجتماعی، این مطلب را بهخوبی بیان میکند.
2-1-3-3-3- تابآوری تلقیحی44
این قسمت کمی پیچیده است، تابآوری تلقیحی متخصصان را گیج و انتظار آنها را آشفته و مغشوش میسازد. این مقوله حتی آسیبپذیری و مکانیسمهای حفاظتی را منبع و منشأ تابآوری میداند و بهعنوان یک مفهوم، ظرفیت تغییر مصیبت و بدبختی را به موقعیت و یا حداقل توان پیشگیری از اثرات بدتر مصیبت و بلا را فراهم میکند. در این نوع تابآوری، تقریباً بهطور ناخودآگاه، بلا و مصیبت به نتایج و پیامدهای بهینه تبدیل میشود بههرحال چنین تلقی بهندرت در زندگی افراد موردنظر ما به چشم میخورد. اثر تلقیحی میتواند با توجه به تجارب فرد ادامه یابد. البته مادامیکه این تجربیات سخت و طاقتفرسا نباشد.
2-1-3-4- ویژگیهای افراد تاب آور
عده زیادی از مردم در طول زندگی با یک یا چند واقعه آسیبزا روبرو میشوند. آنها باید شرایط استرسزا را تحمل کنند تا بتوانند در طول زندگی ایستادگی نشان دهند. در چندین سال گذشته شاهد افزایش اطلاعات جدید در مورد مکانیسمهای روانشناختی و عصبشناختی که در ارتقاء تابآوری درگیرند هستیم.
افراد تاب آور افرادی هستند که علیرغم مواجهه با استرسهای مزمن و تنیدگیها، از آثار نامطلوب آن میکاهند و سلامت روانی خود را حفظ میکنند. افراد تاب آور کسانی هستند که دارای خود کارآمدی بالا، کنترل درونی، حفظ نیرومندی، خوشبینی، اعتمادبهنفس، پشتکار، مهارت حل مسئله و انعطافپذیری میباشند (,2005 Agaibi & Wilson). همچنین افراد تاب آور قادرند در مواجهه با ناملایمات و تغییرات زندگی موفق شوند. این افراد قادر به اداره کردن و ساختن محیط برای غلبه بر فشارهای زندگی و برآورده ساختن ضروریات آن هستند. افراد تاب آور قادر به سازگاری سریع و شناخت وضعیت، فهم روشن آنچه اتفاق مهمی افتد، برقراری ارتباط آزادانه، عمل انعطافپذیر و خود را در مسیر مثبت دیدن، هستند. در مقایسه با افرادی که از تابآوری پایینی برخوردارند آنها میتوانند ناامیدیها و موانع را تحمل و خشم خود را کنترل کنند و در صورت لزوم از دیگران کمک بخواهند (خزائلی، 1389).
اکثر محققان معتقدند که افراد تاب آور در عوامل مشابهی مشترکاند. برخی از این عوامل مشترک عبارتاند از: هوش بالاتر، تازهجویی پایینتر، تعلق کمتر به همسالان بزهکار و عدم سوءمصرف مواد و بزهکاری، خودمختاری بالاتر، استقلال، همدلی، تعهد به کار، جدیت و روابط خوب با همسالان برخوردارند (2002 Issacson,).
بهطورکلی ویژگیهای افراد تاب آور را میتوان بهصورت زیر دستهبندی کرد:
1- شایستگی اجتماعی: پاسخگو بودن، انعطافپذیری، همدلی، دلسوزی، مهارتهای اجتماعی، شوخی.
2- مهارتهای حل مسئله: وجدان منتقد و خلاق، برنامهریزی، تخیل، سرشار از منابع، ابتکار.
3- آیندهجویی: علایق خاص، جهتگیری هدفمندانه، معنویت، ایمان، انتظارات سالم، آرمانهای تحصیلی، پشتکار، امیدواری و خوشبینی آینده سازی، معنا مند ی، انگیزهمندی.
4- خودگردانی: خودکارآمدی، ارزشمندی، کنترل بر محیط، خود انضباطی، توانایی مستقل شدن، پایداری (مهناز، 1386؛ به نقل از حسن زاده پشنگ، 1390).
2-1-3-5- اصول تابآوری
Siebert (2005؛ به نقل از پور نواب، 1390) اصول تابآوری را به شرح زیر اعلام میدارد:
1- زمانی که با مشکلات و تغییرات پریشان کننده برخورد میکنید هرگز به حالت اول بازنمیگردید یا ممکن است ضعیفتر شوید یا قویتر.
2- درحالیکه با تغییرات تهدیدکننده دستبهگریبان هستید، ذهن و عادات شما یا موانعی میسازند و یا برای رسیدن به آیندهای بهتر پل میزنند.
3- مقصر شمردن دیگران برای موارد نامساعد باعث میشود که فرد یک قربانی غیر تاب آور باشد که دارای رفتارهای تاب آورانه ضعیفی است.
4- واکنشهای تاب آورانه هر کس منحصربهفرد است که از طریق یادگیری و کسب تجربه از زندگی خود بهدستآمده است.
5- خودآگاهی تابآوری را افزایش میدهد.
2-1-3-6- مراحل حصول تابآوری
برای پیشگیری از وقوع پیامدهای نامطلوب در کودکان و نوجوانان، ضروری است که به الگوهای خانوادگی توجه شود تا ملاحظات مفید مشخص گردند. والدین، معلمان و مشاوران میتوانند عناصر تابآوری و مهارتهای مقابلهای را در افراد جوان بهتدریج القاء نمایند و از وقوع افت تحصیلی پیشگیری کنند (خدا جوادی، 1387). بهمنظور حصول به تابآوری ذاتی دانش آموزان، دستگاههای مدرسه باید تغییری را در نحوه برنامهریزیشان ایجاد نماید (,1993 Benard).
بررسی شرایط جهت توانمندسازی دانش آموزان مرحله بعدی برنامهریزی برای تابآوری است Benard (1993) اظهار میدارد که شرایط جهت توانمندسازی دانش آموزان هر زمان که فاکتورهای محافظتی دلسوزی و حمایت، انتظارات بالا و فرصتهایی برای همکاری حضورداشته باشند، موجودیت پیدا میکنند. بهعبارتدیگر، مدارس بایستی راهبردهایی را برای پرورش تابآوری دانش آموزان فراهم سازند، احترام و انتظارات بالایی را برای دانش آموزان در نظرگیرند و حتیالامکان به مشارکت آنها پاسخ مثبت دهند.
مرحله بعدی حصول تابآوری طراحی راهبردهاست. مدارس میتوانند ابزار برآورد سازی نیازها را فراهم سازند و به اعضاء گروه اجازه بارش مغزی را جهت ایجاد کلیه راهبردهای ممکن برای مواجهه با نیازهای دانش آموزان شان را بر پایه تمرکز روی روابط و فرصتهای موجود برای همکاری، دهند (,1993 Benard). مرحله چهارم حصول تابآوری وضع پیامدهای شخصی و اجتماعی است. پیامدهای رشدی مثبت تغییری را در جوانان بروز میدهد. علاوه بر آن، اثرات اجتماعی میتوانند تغییر موفقیتآمیزی در جوانان ایجاد کنند.شکل 1-2 چارچوبی را برای حصول به فرایند تاب آوری در مدارس به تصویر می کشد.
اثرات اجتماعی
پیامدهای رشدی مثبت
استراتژی ها
شرایط توانمند سازی
اعتقاد یا باور
شکل 1-2 : چارچوب حصول تاب آوری
2-1-3-7- راهبردهای تقویت و پرورش تابآوری
چیزهای خیلی سادهای وجود دارد که هر متخصصی میتواند برای تقویت تابآوری به کار ببرد. یکی این است که به
