
«نسبتدادناعمالبرخلافحقيقتبهاشخاص » ظاهراَميتوانايناعمالراشفاهينيزمانندنطقدريکسخنرانيبهاشخاصنسبتداد . ازنظرعنصررواني،احرازسوءنيتعام«ارادهخودآگاهدرارتکابعملمجرمانه»وسوءنيتخاصشرطتحققهردوجرماست. اماچنانچهمرتکبباوجوددارابودنسوءنيتعام «آگاهيبهکذببودنمطلبيامورداسنادوعمددرنشريانسبتدادنآن » فاقدسوءنيتخاص «قصداضراربهغيرياتشويشاذهانعمومييامقاماترسمي »باشدمرتکبنشراکاذيبوياجرمموضوعجزءدومماده 689 نشدهاست . اماعدممجرميتمرتکب،هميشهملازمهباعدممسؤوليتمدنيوينداردوچنانچهعملويموجبورودخسارتمادييامعنويشوداينخسارتدرقالبمقرراتمسؤوليتمدنيوديگرمقرراتقابلرسيدگياست .
قانونگذارهمانندروالمعمولدراغلبواژههايجزايي،عبارات « تشويشاذهانعمومي»راتعريفننمودهاستامابهنظرميرسدکاربردقضايياينعبارتبايدازمعناومفهوملغويوعرفيآندورباشد . هرچند «تشويشاذهانعمومي»بهعنواننتيجهعملمجرمانهشرطنيستوتنهاوجودقصداضراربهغيرياتشويشاذهانعموميدرزمانارتکابعملنشراکاذيبکافياستاماقاضيکيفريبرايتشخيصاينموضوع «احرازسوءنيتخاصقصدتشويشاذهانعمومي»بايدتأثيرعرفيعملمرتکبرادرمشوشکردنياناآرامنمودنافکارعموميقبلازصدوررأي،موردارزيابيقراردهدبهويژهاينکهازنظراصولجزايي،اصلبروجودچنينقصدينيست .مرجعتعقيبياصدورحکمبايدوجودسوءنيترادرزمانارتکابعملماديجرم،اثباتنمايد. بنابراينچنانچهعملمرتکبميتوانستهموجبتشويشوياناآراميشودبعيداستبتوانپذيرفتصرفتشخيصقاضيبهمعنايتشخيص «عرفي»اينموضوعاست . زيراعدمتأييدرأيقاضيازنظرافکارعمومي،مبانيتوجيهقضاييمجرميتمرتکبرابااشکالمواجهمينمايد.ازاينروياظهارنظرهيأتمنصفهدرنشراکاذيبمطبوعاتيـالبتهباترکيبيمردميوبهعنواننمايندهافکارعموميميتواندنقشموثروعادلانهايرادرتشخيصمجرميتويابرائتمتهمايفاءنمايد،زيرادرقالببررسيواظهارنظرهيأتمنصفه،توجهبهاينامرموضوعـاينکهمتهمقصدتشويشاذهانعموميداشتهيانهـميتوانددرتصميمهيأتمنصفهورأيقاضيمؤثرواقعشودامادرنشراکاذيبخارجازمصاديقجرايممطبوعاتي،اينمعضلهمچنينباقياست.
اهمیتوضرورتانجامتحقيق:
باتوجهبهپیشرفتروزافزونفنآوریوبهتبعآنپیشرفتوبهروزشدنجرائمعلیالخصوصجرائمرایانهایمیطلبدابهاماتقانونیکهقانونگذارمیبایستبیشتربهآنمیپرداختبازگووموردتجزیهوتحلیلونتیجهگیریقرارمیگرفت. تحقیقکنونیدرصدداستبهزبانسادهوشیواجرمنشراکاذیبرایانهایراموردبحثوبررسیقراردهدکهازاینحیثتاآنجاکهبندهاطلاعدارمتحقیقیبهاینشکلوسبکوسیاقانجامنشدهاست.
1- شناختمصادیقجرمنشراکاذیبرایانهایواینکهچهعملواعمالیمشمولاینجرممی_ شوند. 2-اینکهازلحاظآماریبدانیمکهمیزانارتکابجرمنشراکاذیبرایانهایدرکشوردرچهرتبهایدرمیانجرائمبرخورداراست.
3-اینکهبدانیمچنددرصداشخاصحقیقیوچنددرصداشخاصحقوقیمبادرتبهجرمنشراکاذیبرایانهایمیکنند.
مرورادبیاتوسوابقمربوطه:
توحیدمیدانیدرسال 1390 درهمایشمنطقهایچالشهایجرائمرایانهایدرعصرامروزمنبابموضوعهتکحیثیتونشراکاذیبرایانهایبهاینموضوعپرداختهاست. باتوجهبهاینکهاینمبحثنیازبهبسطوواکاویوروشنگریبیشتریداردمیتواناززوایایدیگریبهاینموضوعپرداخت. مادراینتحقیقبهبررسیاینمهممیپردازیم.
اهدافمشخصتحقيق (شاملاهدافآرماني،کلی،اهدافويژهوكاربردي):
1-بررسیوشناختمصداقهایجرمنشراکاذیبرایانهای
2-بررسینحوهوچگونگیمجازاتمحکومینبهجرمنشراکاذیبرایانهایورابطهجرمباشدتمجازات
سؤالاتتحقیق:
1-آیاجرمنشراکاذیبرایانهایبهصورتغیرعمدیهممصداقدارد؟
2-آیافرستادنایمیلتوهینآمیزبهشخصموردنظرمصداقجرمنشراکاذیبرایانهایاست؟
3-آیاانتشارکاریکاتورشخصمعینیدراینترنتمشمولجرمنشراکاذیبرایانهایاست؟
فرضيههايتحقیق:
1- نشراکاذیبرایانهایازجملهجرائمعمدیاستکهدرآنسوءنیتبایدوجودداشتهباشددرغیراینصورتاینجرممحققنمیشود.
2- نشراکاذیبوانتشاردادنآندرفضایاینترنتکهدردسترسهمهاستخلافواقعودروغاست. اگرایمیلیاهمانپستالکترونیکی،فقطدردسترسهمانشخصمدنظرباشدفقطمشمولتوهیناستولیاگردردسترسعمومافرادحاضردرفضایسایبرقرارداشتهباشدمصداقنشراکاذیبرایانهایاست.
3- چنانچهکاریکاتوریمضمونومحتوایشتوهینآمیزوخلافواقعیتباشدمیتواندموجبهتکحیثیتومشمولجرمنشراکاذیببهوسیلهرایانهشود.
تعريفواژههاواصطلاحاتفنيوتخصصی (بهصورتمفهومیوعملیاتی):
1-جرم: فعلیاترکفعلیکهدرقانونبرایآنمجازاتتعیینشدهاست (ترکفعلدراینتحقیقمصداقیندارد).
2-نشر : اشاعهوانتشاردادن.
3-اکاذیب: دروغهاییکهخلافواقعیتباشند(بهدروغبهشخصنسبتدادهشدهباشند).
4-رایانه:رایانهیاهمانکامپیوتربهماشینیکهبهپردازشاطلاعاتمیپردازدگفتهمیشود.
فصل اول: مفاهیم و تعاریف
در این فصل سعی می شود به بیان مفاهیم . تعاریف این تحقیق پرداخته شود.
مبحث اول : تعریف رایانه
مدتیدرفارسیبهکامپیوتر «مغزالکترونیکی»میگفتند. بعدازورودایندستگاهبهایراندراوایلدهه ۱۳۴۰ نامکامپیوتربهکاررفت. واژهرایانهدردودههاخیررایجشدهوبهتدریججایکامپیوتررامیگیرد. واژهرایانهپارسیاستوازفعلپارسیرایاندنبهمعنیساماندادنومرتبکردنآمده. معنیواژگانیرایانهمیشودابزاردستهبندیوساماندهی.درزبانانگلیسیطیسالیانمتمادیواژههایهمارزشبسیاریبرایاینواژهبکارمیرفته،وکلماتدیگرینیزوجودداشتهاندکهازآنهابهعنوانکامپیوتریادمیشودامامعانیمتفاوتیرادرخودداشتهاند. یفشاعرانهتریبکارمیرود،tölvaکهواژهایستمرکبوبهمعنای «زنپیشگویشمارشگر!» میباشد. درچینیرایانهdian naoیا «مغزبرقی»خواندهمیشود. درانگلیسیواژههاوتعابیرگوناگونیاستفادهمیشود،باتعریفهایبالامیتوانبههمهٔماشینهایمکانیکیمحاسبهمانندخطکشمحاسبهویاچرتکهنیزبههمانصورتکهبرایماشینهایامروزیبهکارمیرود،رایانهگفت. البتهعباراتوواژههایبهترینیزمیتواندتوصیففعالیتهایاینماشینهاباشند،واژههاییمانند: دادهپرداز،سامانههایپردازشاطلاعاتوهمچنینکنترلگر.هنگامیکهرایانههایامروزیرادرنظرمیگیریم،اغلبویژگیدرخورنگرشیمیتوانندتمامیویژگیکهدرسایردستگاههاپردازشیکهاختراعمیشوندتقلیدنمایند (بههرحالیقیناباسرعتپایینتر). گهگاه،اینآستانهقابلیتیکمحکسودمندبرایشناسایی «رایانههایهمهکاره»ازابزارهایباکاراییویژهقدیمیمیباشد. اینتعریف «همهکاره»میتواندبصورترسمیدراینتعریفکهیکماشینمعینبایدبتواندرفتارهایماشینتورینگ (Turing machine) راتقلیدنماید،بکارگرفتهشود. ماشینهاییکهایننیازمندیراتأمینکردهباشندبهعنوانتورینگکامل (Turing-complete) خطابمیشوند. تاهنگامیکهبصورتفیزیکیتأمینفضایذخیرهنامتناهیواحتمالzero crashingوجودنداشتهباشدلفظتورینگکاملبصورتآسانگیرانهایبهماشینباظرفیتذخیرهسازیبالا (نامتناهی) وباقابلیتاطمینانواقعی،گفتهمیشود. نخستینسریازاینماشینهادرسال ۱۹۴۱ بوجودآمد: Z۳ ساختکونرادزوسه (Konrad Zuse)کهتوسطبرنامهکنترلمیشد(اماویژگیتورینگکاملآندرسال ۱۹۹۸ بهآندادهشد.). ماشینهایدیگرینیزبصورتآشفتهوباعجلهدرسراسردنیاتوسعهیافتند. برایاطلاعاتبیشتربهتاریخچهرایانهنگاهکنید1.
مبحث دوم : مفهوم صدق و کذب
«صدق»درلغتبهمعنایمحکم،استوار،تاموکاملبودناست. علتاینکهکلامیراصادقمینامندایناستکهکلامدارایاستحکاماست،برخلافدروغکهاستحکاموقوتیندارد2البتههمینمعنادرمواردمختلف،معانیدیگریبهخودمیگیرد. مثلاًصدقدراعتقادیعنیمطابقحقبودنآناعتقادوصدقدراظهاراعتقادیعنینفاقنداشتن.3
صدقدراصطلاحمنطقیتقریباًهمانمعنایلغویراداردوطبقتعریفمشهورعلمایمنطق، «صدق»عبارتاستازمطابقتیکقضیهباخارجودرمقابلکذبیعنیعدممطابقتقضیهباخارج.4
درموردصدقوکذبچندنکتهحائزاهمیتاست:
۱. اینکهچونصدقوکذبعبارتاستازمطابقتمفادکلامباواقع؛پساولاً: درجملاتتامکهقابلسکوتاندبهکارمیروند،.5ثانیاً: درکلامتامخبریمعناپیدامیکنندوکلامانشائیمتصفبهصدقوکذبنمیشود. علتاینامرواضحاست؛چراکهکلامانشائیصرفاًچیزیراایجادمیکندپسواقعآنانشاءمتکلماستوحقیقتیوراءانشاءمتکلمندارد. درنتیجهصدقوکذبکهعبارتاندازمطابقتیاعدممطابقتمفادجملهباخارج،فقطدرموردجملاتخبریبهکارمیروند.
۲. صدقدرمنطقمشترکلفظیاستبینچنداصطلاح:
۲-۱. اینکهگفتهمیشودفلانقضیهصادقاست؛یعنیمفادآنمطابقباواقعاست.
۲-۲. اینکهگفتهمیشود «الکلیمایصدقعلیالکثیرین»منظورازصدقدراینجاانطباقمفهومبرمصداقمراداست.
۲-۳. سومیناستعمالصدقدرموردخبردهندهاستکهمیگوییمفلانیدرگفتهخودصادقاستوملاکصدقدراینموردبامورداولمتفاوتاست؛دراولیملاکمطابقتخبربامخبرعنهاستدرخارجودراینجاملاکمطابقتخبرباما «فیالضمیر»واعتقادمتکلماست. بههمیندلیلاگرکسیخبریغیرمطابقباواقعکهبهآناعتقادداردرابگویداشتباهوخطاکردهاست؛نهاینکهدروغگفتهاست،درحالیکهخبراوکذباست.
۳. درموردملاکصدقوکذبدیدگاههایمختلفیوجوددارد. محقققمیدرقوانینالاصول،ملاکصدقوکذبرامطابقتظاهرکلامباواقععنوانکردهوگفتهملاک،مطابقتمقصودمتکلمازکلامباواقعنیست؛لذااگرکسیبگویدگنجشکیرادیدمدرحالیکهمقصوداوازگنجشککبوتربودهودرواقعهمکبوتررادیده،کلاماوکذباست. امامرحومآشتیانیدرکتابالقضاءخودایننظرراردکردهوملاکرامطابقتمرادمتکلمازکلامباواقعقراردادهاند. ایندرحالیاستکهآیتاللهسیدمصطفیخمینیملاکرامطابقتکلامباخارجبههمراهعلمبهآنقراردادهاندواینبرداشتراهممستندبهقولبرخیازلغویونکردهاندکهدرنتیجهاگرکسیقولیرابدونعلمبهآنبگویددروغگفتهولومطابقواقعباشد6برخیازمحققاننظریهویراردکردهوبااستنادبهتفاوتمعناییخطاکاروکاذبدرفهمعرفی،ونیزضدیتکذبباصدق،معیارراهمانمطابقتکلامباواقعمیدانندبدوندخالتعلممتکلمبهآن7ثمراتاینبحثدرجوازتوریهدرحالتعادیآشکارمی ودکهچونبحثیفقهیاستبهآننمیپردازیم.
۴. نسبتتصدیقیاصلیاولیدرقضایا،ملاکصدقوکذبآنهااستونهنسبتاخیرانحلالی. برایتوضیحبیشتر،آنرادرقالبمثالیتوضیحمیدهیم: اگرکسیبگوید: «شیخحسنپیشمنآمد»،اینجملهبهحداقلسهقضیۀخبریقابلانحلالاست. اولاینکهحسنموجوداست. دوماینکهاوشیخاست. سوماینکهپیشمنآمد. اینسهقضیه،قضایاییتصوریاندکهازتحلیلیکقضیۀتصدیقیکهمقصوداصلیمتکلمبودهبهدستآمدهاستودرحقیقتاینسهموردمرادمتکلمبالاصالهنبودهاند،بلکهبهتبعبیانشدهاند. حالاگرحسناصلاموجودنباشد،براساسسهقضیهتصوریبایدگفتمتکلمسهدروغگفتهاست: اولاینکهگفتهحسنموجوداست. دوماینکهاوشیخاست،وسوماینکهپیشمنآمد؛درحالیکهاینگونهنیستبلکهمتکلمفقطیکدروغگفتهوآنهمهمانقضیهایاستکهاوبهصورتتصدیقیآنرابیانکردهومراداوازجملهبودهاستوآنسهجملهمنحلهچونمقصودبالتبعبرایاوبودهاند،شاملاتصافبهصدقوکذببهصورتمستقلنمیشوندوهمگیباهمیککذبرابهدنبالدارند.8
۵. ایناستکهقولمشهوربراینمبناقرارگرفتهاستکهجملاتخبریبراینسبتهایخارجیوضعشدهاندکهدرنتیجهبرایصدقیکقضیهبهتطابقمفادجملهباآننسبتتوجهمیشود. امابرخیازعلمااینمبناراقبولندارندواشکالاتیرابرآنواردمیدانند؛ازجملهاینکهقضایاییکهمفادهلبسیطهاندداخلدراینحکمنمیشوندمثل «الانسانانسان». امامخمینی(ره) باقبولایناشکال،ملاکمشهورراصحیحمیدانندوقضایاییکهمفادآنهاهلبسیطهاندراخارجازموردملاکمیدانند.9
مبحث سوم :جرم چیست؟
همانگونهکهاقداممنفيبهصورتفعلهممشمولمجازاتاستانجامندادنيکفعلوعدماقدامبهآنهمقابليتپيگيريکيفريداردومجازاتخاصخودراهمخواهدداشت.«جرمعملياخودداريازعملياستکهمخالفنظموصلحوآرامشاجتماعبودهوازهمينحيثمجازاتيبرايآنتعييننمودهباشد.»انجامتخلفوجرمازناحيهافرادعموماًبهصورتمختلفصورتميگيردوبراساسآنمجازاتهايمربوطبهجرائمدرقانونمدونشدهاست.«جرممخالفتبااوامرونواهيکتابوسنتياارتکابعملياستکهبهتباهيفردياجامعهبيانجامد. هرجرمراکيفرياستکهشارعبدانتصريحکردهيااختيارآنرابهوليسپردهاست.» 10
همانگونهکهمشخصاستفرديمبادرتبهارتکابجرميمينمايدقانونحسبجرمارتکابي،مجازاتخاصخودرابرايشخصخاطيدرنظرگرفتهومتخلفرابهمجازاتمقرردرآنمحکومنمودهاست.
دورکیمجامعهشناسفرانسویمیگوید: «هرعملیکهدرخورمجازاتباشد،جرماست». یعنیهرفعلیاترکفعلیکهنظموآرامشاجتماعیرامختلسازدوقانوننیزبرایآنمجازاتیتعیینکردهباشد، «جرم»محسوبمیشود.بهنظردورکیم، «ماکاریرابهخاطر «جرم»بودنمحکومنمیکنیمبلکهازآنجاییکهآنرامحکوممیکنیمجرمتلقیمیشود.»ازنظرحقوقینیز «جرمعملیاستکهبرخلافیکیازمواردقانونمجازاتعمومیهرکشورباشدومجرمکسیاستکهدرزمانمعینیعملاوبرخلافقانونرسمیکشورباشد.
