
فرزندی که با تبعیض روبهرو بوده، نمیتواند ارتباط و تعاملی سالم با دیگران داشته باشد و بیشتر با دیده بغض و حسادت به آنها می نگردد و همیشه در حال رقابت برای شکست دادن دیگران است..
مبحث سوم: عوامل اجتماعی و محیطی رفتار نابهنجار
گفتار اول: محیط مدرسه
پس از خانواده، مدرسه دومین عامل جامعهپذیری و انتقال هنجارها به دانش آموزان است. امروزه تأثیر عمیق مدرسه بر هیچکس پوشیده نیست؛ زیرا نقش حیاتی در پیریزی و ساختن بنای آینده دانش آموزان دارد و میتواند از آنها افرادی کاملاً سالم و سازگار یا افرادی بیمار و مخالف اصول و موازین بار آورد.
به گفتهی ساترلند مدرسه دارای چنان قدرتی است که میتواند تکوین شخصیت و فراگیری رفتارهای مطلوب را در دانش آموزان به حد کمال رسانده و یا اینکه تجارب شوم و ناگواری را در اختیار آنان بگذارد که آنها را وادار به تقلید از اعمال بزهکارانه نماید و درنتیجه آنان را نابهنجار و مجرم یا شریف و درستکار بار آورد.247 با توجه به اهمیتی که مدرسه در شکلدهی به شخصیت و رفتار دانش آموزان دارد هرگونه اختلال و مشکل در کارکرد آن میتواند زمینۀ انحراف و ناهنجاریها را در دانش آموزان فراهم سازد، برخی از این مشکلات به شرح ذیل است:
الف: رفتارهای نامناسب اولیای مدارس
همانطور که بیان کردیم یکی از نیازهای دانش آموزان، نیاز به امنیت است؛ بنابراین رفتار اولیای مدارس باید بهگونهای باشد که این نیاز دانش آموزان را در مدرسه تامین نماید. چنانچه اولیای مدرسه بهویژه مربیان در دو بعد تعلیم و تربیت رفتار مناسب و مطلوبی نداشته باشند، این نیاز تأمین نخواهد شد و زمینۀ انحراف دانشآموزان خواهد بود. با توجه به ارتباط نزدیکی که معلم بادانش آموزان دارند تا حد زیادی اعمال و رفتارش در شکلگیری شخصیت آنها تأثیر خواهد داشت؛ بنابراین چنانچه معلم بادانش آموزان با بی اعتنایی و خصومت رفتار نماید، مدرسه منجر به تشویق رفتارهای ضداجتماعی خواهد شد.
«رایت در این مورد بیان میدارد چنانچه رابطه معلم با دانش آموزان مبتنی بر اعمال کنترل و قدرت از جانب معلم و فرمانبرداری از جانب دانش آموزان باشد، آنچه دانشآموزان یاد خواهند گرفت مخفیکاری است نه انضباط ناشی از خود»248 ازجمله عواملی که منجر به بروز بینظمی در کلاس میشود عدم انطباق و هماهنگی معلم با محیط کاری خویش است. مواردی همچون بیعلاقگی به کار، مشکلات مالی و خانوادگی، دوستنداشتن دانش آموزان باعث میشود، معلم نتواند محیط موردنیاز از جهت روانی و تربیتی را فراهم نماید تا دانش آموزان باعلاقه و اشتیاق به درس توجه نمایند.249
درزمینه ی تعلیم و تدریس یکی از اشتباهاتی که بیشتر معلمان انجام میدهند این است که بهجای استفاده از روشهایی که مبتنی بر مشارکت و فعالیت دانش آموزان است، از شیوههای سنتی که مبتنی بر انتقال مطالب از معلم به دانشآموز است استفاده میکنند؛ بدین معنا که روابط معلم بادانش آموز رابطه دهنده و گیرنده است. در این شیوه دانش آموزان تنها مطالبی را که معلم ارائه میدهد در ذهن انباشته میسازند و موفقیت دانشآموزان در رقابت با سایرین تعیین میگردد. در نظر گرفتن نمره بهعنوان تنها ملاک موفقیت منجر به تضعیف بیشتر دانش آموزان ضعیف شده و زمینه را برای ترک تحصیل و ناهنجاریهای دیگر آنان فراهم مینماید.250
باید بیان داشت که برخی معلمین میپندارند شرط دیندار بودن افزایش اطلاعات و اندوختههای حفظی دینی است؛ اما باید توجه داشت که اگر آموزش دینی همراه با پرورش حس دینی نباشد نهتنها در این زمینه مؤثر نیست بلکه نتیجه عکس خواهد داشت.251 کتابهای درسی در ایران بیشتر محتوا محور بوده و نقش انتقال یکسویه مطالب را از مؤلف به دانشآموز بر عهده دارد، بنابراین دانشآموز هنگام درس خواندن کمتر به فعالیت ذهنی و کشف از طریق آزمایش دست میزند.252
از دیگر اشتباهات معلمین عدم طبقهبندی دانش آموزان با توجه به ملاکهای علمی است که بر اساس آن شیوههای متناسب بااستعدادهای روحی و جسمی دانش آموزان را بکار برند. زیرا بر اساس سیستم رقابتی و عدم طبقهبندی، دانش آموزان تواناتر بیشترین استفاده را برده و دانش آموزان ناتوان بهرغم تلاش خود به نتیجه رضایت بخشی نمیرسند و دست به رفتارهای ناشایست میزنند.253
گاهی اوقات دیده میشود معلمین، برخی دانش آموزان را به علت ضعیف بودن در درسها مورد تمسخر و تحقیر قرار می دهند، این امر موجب میگردد دانشآموز خود را پست و بیمقدار بداند، درنتیجه به انحراف کشیده شود. همانگونه که پیشتر ذکر نمودیم حضرت علی (ع) فرموده اند :آنکس که خود را پست بداند به خیر و نیکی او امیدوار مباش.
یکی از نظریاتی که در این مورداستفاده میشود نظریه برچسبزنی یا انگ زنی254 است. «نظریه برچسب روندی است که در طی آن جامعه عنوان منحرفانه را به شخص اطلاق میکند این عمل باعث میشود که فرد از گروه یا جامعه طردشده، هویت منفی در او نهادینه شود و انحراف در او تقویت شود.»255 استعمال برچسبهای همچون تنبل، متقلب، شرور و اخلالگر در مورد دانش آموزان بهویژه آنهایی که ضعیفترند موجب میگردد، آنان اعتمادبهنفس و عزتنفس خود را از دست بدهند و یک دید منفی نسبت به خود پیدا کنند که جایگاهی در مدرسه و نزد معلم ندارند؛ بنابراین به اعمال ناشایست دست بزنند.256 بنابراین پیشداوری که معلم یا سایر اولیای مدرسه نسبت به یک دانشآموز دارند در موفقیت یا عدم موفقیت وی تأثیر خواهد داشت. باید توجه داشت که رفتار اولیای مدرسه برای دانش آموزان بهمثابه یک الگوی رفتاری است که مطابق با نظریات مختلفی همچون یادگیری مشاهدهای بندورا، یادگیری اجتماعی که رفتار نابهنجار را اکتسابی میداند، قابل یادگیری و تقلید از سوی دانش آموزان است؛ بنابراین، هرگونه رفتار نامناسب اعم از تبعیض بین دانش آموزان، تحقیر و توهین به آنان، اعمال خشونت و پوشش نامناسب نشانگر ارائه یک الگوی تربیتی نامناسب بوده و زمینهی لازم برای رفتار نابهنجار در دانش آموزان را فراهم میکند.
ب: عدم کنترل و نظارت
مدرسه بهعنوان نخستین نهاد رسمی است که واضع و اعمال کننده قوانین و مقررات انضباطی برای دانش آموزان بوده و نقش اساسی در کنترل بیرونی رفتار و اعمال آنان دارد. نظارت و کنترل در سه بعد نظارت فردی، گروهی، اداری – مدیریتی در مدرسه انجام میگیرد. در نظارت فردی همه کارکنان مدرسه، بهویژه معلمان نقش اساسی را ایفا میکنند تا اهداف و برنامههای تعیینشدۀ مدرسه تأمین گردد. در نظارت گروهی که از شوراهای مختلف تشکیل میشود مطابق برنامه چند بار در سال تشکیل میشوند و به بررسی پیشرفت کارها میپردازند. نظارت مدیریتی توسط مدیر مدرسه از طریق برقراری جلسات، مشاهدات شخصی صورت میپذیرد.257
مطابق با نظریه کنترل امیل دورکیم، نا همنوایی و هنجارشکنی افراد ریشه در عدم کنترل صحیح و کارای آنان دارد؛ بهطوریکه هرچه میزان کنترل اجتماعی بیشتر باشد و نظارتهای گوناگون از راههای رسمی و غیررسمی توسط والدین و جامعه وجود داشته باشد و حساسیت مردم و مسئولان افزایش یابد، میزان همنوایی افراد بیشتر خواهد بود.258 بر اساس نظریه «فعالیتهای عادی» از سوی لاری کوهن و مارکوس فلسن برای ارتکاب افعال نابهنجار، تحقق سه شرط لازم است: وجود یک مجرم انگیزه دار، وجود هدف مناسب، عدم توان نگهبانی و کنترل.259 همچنین نظریه مهار رکلس بیانگر این امر است که پدیده کجروی عمدتا تحت کنترل مهارهای خارجی رفتار است، از این رو یکی از علل کجروی ها در جامعه، ناکافی بودن قدرت کنترل کننده های خارجی برای مقابله با انگیزه های ارتکاب رفتارهای کجروانه است.260بنابراین کوتاهی و غفلت از سوی اولیای مدارس در کنترل و نظارت بر رفتار و اعمال دانش آموزان بستر مناسب را برای بروز رفتارهای ناهنجار و انحراف آنان فراهم مینماید. بهطور مثال کوتاهی مراقبین در زمان برگزاری امتحانات زمینه را برای اقدام دانش آموزان به رفتار ناهنجار تقلب فراهم میآورد، همچنین عدم کنترل و نظارت مسئولین مدرسه (معاون و ناظم) بر در ورودی و خروجی مدرسه بهویژه در اواخر سال زمینه را برای خروج غیرمجاز دانش آموزان فراهم مینماید این عامل (عدم کنترل و نظارت بر در ورودی و خروجی مدارس) بهویژه در مدارس ناحیه 4 به چشم میخورد.
ج: کمبود امکانات مدارس
یکی از معضلات بیشتر مدارس و به بیان کلیتر آموزشوپرورش کمبود امکانات در ابعاد مختلف نیروی انسانی و تجهیزات مادی- فیزیکی است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر تعلیم و تربیت دانش آموزان تأثیر میگذارد. درزمینه ی نیروی انسانی، مدارس با کمبود معلمان متخصص و توانمند و باانگیزه روبهرو هستند. در بسیاری از مدارس دیده میشود معلمی که در زمینه ادبیات فارسی تخصص دارد به تدریس دروسی میپردازد که در آن زمینه تخصصی ندارد؛ و یا اینکه معلمان تخصص دارند اما انگیزه کافی برای ارائه یک کار خوب را نداشته ازآنجهت که به لحاظ مالی شغلشان آنها را تأمین نمیکند و نیز گاهی معلمان انگیزه دارند ولی به خاطر سن و مشکلات دیگر توانمندی لازم را ندارند.
در بسیاری از موارد دیده میشود برای جبران کمبود معلم از معلمان حقالتدریس استفاده میشود که آموزشهای لازم را در زمینه معلمی ندیده و تخصص لازم را ندارند و به دلایل ناکامی در رشتههای شغلی خود به آموزشوپرورش روی میآورند؛ بنابراین مدارس پر میشود از معلمان حقالتدریسی که ناکام و ناراضی هستند و این نارضایتی را به دانشآموز منتقل میکنند. این امر امکان پیشرفت و خلاقیت دانش آموزان را از بین برده و منجر به افت تحصیلی میشود که زمینه را برای بروز رفتارهای نابهنجار فراهم میکند.261
مسئله دیگر کمبود امکانات و تجهیزات مدارس است، در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش که در چند سال اخیر تصویب گردید به تحول در تمام مقاطع و دروس توجه شده است. منتهی به دلیل کمبود امکانات و تجهیزات عملاً در برخی موارد به اجرا درنیامده است. بهطور مثال در این سند مقرر گردیده دانشآموز باید در هر دوره تحصیلی یکرشته ورزشی را بهطور تخصصی فراگیرد مانند شنا ولیکن بودجه و امکانات لازم برای این امر در همهی مدارس فراهم نشده است. بسیاری از مدارس با کمبود زمین و وسایل ورزشی مناسب روبهرو هستند این امر موجب میگردد، به این درس در مدارس کمتر توجه شود. درحالیکه ورزش نمودن خود یکی از راههای تخلیه انرژی و بهینهسازی اوقات فراغت میباشد که در پیشگیری از رفتارهای نابهنجار دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد. «یکی از مسئولین آموزشوپرورش ، به برنامههای این معاونت برای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان اشارهکرده و میگوید: در کنار واژه برنامه، واژه بودجه قرار دارد. اعتبارات ما برای این منظور اندک است و بهطور طبیعی بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان اتلاف میشود و درنهایت این اتلاف به یک سلسله ناهنجاریها و مشکلات رفتاری و اخلاقی در بین آنها منتهی میشود.»262
در مواردی که کتابهای درسی مشتمل بر فعالیتهای آزمایشگاهی هستند به دلیل کمبود آزمایشگاههای مجهز در مدارس معلمین بهطور سطحی از آن عبور میکنند. همانگونه که امروزه متناسب با تغییرات در مقاطع تحصیلی، محتوای کتابها نیز تغییر کرده و امکان فعالیت و کسب تجربه و مهارت به لحاظ عملی در زمینههای مختلف بر اساس محتوای کتاب فراهمشده است؛ اما به دلیل کمبود امکانات عملاً بیثمر میباشد. کمبود فضای سبز در برخی مدارس، شلوغی کلاسها، اشکالاتی که در زمینه سیستم گرمایشی و سرمایشی مدارس وجود دارد زمینه را برای بیحوصلگی وبی علاقگی دانش آموزان نسبت به درس فراهم مینماید.
د: گروه همسالان ناباب
اهمیت گروه همسالان ازآنجهت است که نوجوان نیمی از وقت خود را با آنان سپری نموده و به اعتقاد جامعه شناسان گروه همسالان سومین عامل جامعهپذیری است که تأثیر آن به حدی میباشد که همنشینی با همسالان نابهنجار مهمترین شاخصه نابهنجاری در دوران نوجوانی شناختهشده است.263 بنابراین چنانچه گروه همسالان بهنجار باشد
