
کردن است و سیاح یا معادل فارسى آن، جهانگرد، کسى است که زیاد سفر مىکند. اما در زبان رایج فارسی، از نظر کمّی، تفاوتى میان جهانگردى و مسافرت یا سفر وجود دارد. یعنى اغلب فارسىزبانان جهانگردى را مترادف با زیاد سفر کردن مىدانند، در حالى که واژههاى ”سفر و مسافرت“ به سفرهاى کوتاهمدت دور یا نزدیک نیز مربوط مىشود.
کلمات توریست و توریسم اولین بار به صورت رسمی در سال 1937 توسط اتحادیه ملل استفاده شد. توریسم سازمان یافته در حال حاضر یک صنعت بسیار مهم در تمام جهان است. قسمت عمده اقتصاد ملی در بعضی از کشورها به شدت به توریسم وابسته است. اغلب توریستها بیش از هر چیز به آب و هوا ، فرهنگ و طبیعت مقصد خود علاقمند هستند.
توریسم نیز ، مانند دیگر فعالیتهای اقتصادی زمانی پدید می آید که عناصر ضروری در کنار هم قرار گیرند و آن را پدید بیاورند. در اینجا سه عنصر وجود دارد:
· اول درآمد متغیر، یعنی پولی که صرف خرید لوازم غیر ضروری میکنیم.
· دوم وقت است، که صرف خرید میشود.
· و آخر سازماندهی را میتوان عنوان کرد که در غالب مسکن و تسهیلات و وسائل نقلیه نمود پیدا میکند.
توریسم دسته جمعی تا زمانی که دو چیز پدید نیامده بود، توسعه نیافت:
· آموختن زبانهای مختلف، که به رفت و آمد تعداد زیادی مسافر در زمان کوتاه به تفرجگاهها کمک کرد
· پیشرفت وضع اقتصادی، که به تَبَعِ آن تعداد بیشتری از مردم جامعه؛ از مزایای تفریح واستراحت برخوردار شدند
2-4 تعريف گردشگري
لغت گردشگری در لغت فرنگی به معنای سیاحت در داخل یک کشور یا کشورهای خارجی است ، در حالی که در لغت فارسی (جهانگردی) به جهان را گشتن و سیر آفاق کردن معنی می دهد و سفر های داخلی را در بر نمی گیرد . با این حال امروزه گردشگری شهری به عنوان یکی از انواع گردشگری مطرح بوده و در این تحقیق نیز گردشگری شهری مورد نظر می باشد.
گردشگری به سه شکل صورت می گیرد:
الف-گردشگری داخلی : ساکنان یک کشور که فقط داخل آن کشور مسافرت می کنند.
ب- گردشگری خارجی ها : افرادی که ساکن یک کشور نیستند و به آن کشور مسافرت می کنند.
ج- گردشگری خارجی : افراد ساکن یک کشور که به خارج از آن کشور مسافرت می کنند.
2-4-1 گردشگری طبق تعریف سازمان
در سال 1991، سازمان جهانی جهانگردی و دولت کانادا “کنفرانس بین المللی درباره مسافرت و آمارهای جهانگردی” را در اتاوا تشکیل دادند که در زمینه تعریف واژگان، اصطلاحات و طبقه بندی آنها تصمیماتی گرفتند و واژگان و اصطلاحاتی که در زیر می آید مبتنی بر تعریف هایی است که سازمان جهانی جهانگردی ارائه کرده:
الف- جهانگردی یا گردشگری (Tourism)
کارهایی که فرد در مسافرت و در مکانی خارج از محیط عادی خود انجام می دهد. این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف تفریح، تجارت یا فعالیت های دیگر است(Hall, C. M, 2002;36) .
ب-جهانگرد یا گردشگر (Tourist)
(دیدار کننده یک شبه) مقصود کسی است که دست کم یک شب در یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی، در محل مورد بازدید به سر برد( Cooke, K., 1982;52).
گردشگر یک روزه (Same day visitor
(کسی که به تفریح می رود) مقصود کسی است که یک روز به مکان دیگری می رود ولی شب را در آنجا نمی گذراند.
(به گردشگری باید از دیده تعاملی بین عرضه و تقاضا نگریست ؛ طراحی و توسعه یک محصول ، به منظور مرتفع ساختن یک نیاز.همین تعامل است که آثار اقتصادی ، زیست محیطی ، اجتماعی ، فرهنگی و دیگر آثار را تعریف می کند.)
گردشگری از بعد عرضه شامل همه خدمات و ویژگیهایی می شود که در کنار هم قرار می گیرند ، تا آنچه را که مسافر می خواهد ، فراهم آورند.
گردشگری را می توان در سه سطح مورد بررسی قرار داد :
سطح اول : سیاست های گردشگری و چارچوب استراتژی ، دستگاه دولتی متولی گردشگری
سطح دوم : هتل ها ، اسکان ، پذیرایی (تهیه و ارائه غذا) جاذبه ها ، حمل و نقل
سطح سوم : شبکه خدمات حمایتی (پلیس ، اداره پست ، گمرک ، رسانه ها ، بانک ها و …..
در سال 1925 کمیته مخصوص آمار گیری مجمع ملل افراد زیر را جهانگرد شناخت :
الف- کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی با مقاصد پزشکی و درمانی سفر می کنند؛
ب- کسانی که برای شرکت در کنفرانس ها ، نمایشگاه ها ، مراسم مذهبی ، مسابقات ورزشی و از این قبیل به کشورهای دیگر می روند ؛
ج- کسانی که به منظور بازاریابی و امور بازرگانی مسافرت می کنند؛
د- افرادی که با کشتی مسافرت می کنند و در بندری در مسیر راه تا 24 ساعت اقامت می نمایند.
در سال 1937نیز کمیته ویژه در رم جهت بررسی پاره ای از مسائل صنعت گردشگری تشکیل گردید و مفهوم گردشگر تفریحی به این شرح ارائه شد: افرادی که در یک دوره 24 ساعته یا بیشتر به یک کشور خارجی سفر می کنند گردشگر خوانده می شوند.این کمیته مسافرت های زیر را به عنوان حرکت هایی گردشگرانه به شمار آورد :
الف-افرادی که در جهت خوش گذرانی، دلایل شخصی و یا مسائل بهداشتی به مسافرت می روند.
ب- افرادی که برای شرکت در کنفرانس مسافرت می کنند.
ج-افرادی که جهت انجام کارهای بازرگانی مسافرت می کنند.
د-افرادی که به یک گردش دریایی می روند.(رضوانی ، علی اصغر ،1374:16)
همچنین در سال 1963 از طرف سازمان ملل و براساس پیشنهاد “کنفرانس بین المللی ترانسپورت و گردشگری” آن سازمان در رم تعریفی دیگر از گردشگر به تصویب رسید که قابل توجه است:
گردشگر یا بازدیدکننده موقت کسی است، که به منظور تفریح، استراحت، گذران تعطیلات، بازدید از نقاط دیدنی، انجام امور پزشکی، درمانی و معالجه، تجارت، ورزش، زیارت، دیدار از خانواده، ماموریت و شرکت در کنفرانس ها، به کشوری غیر از کشور خود سفر می کند، مشروط به اینکه حداقل مدت اقامت او از 24 ساعت کمتر و از 3 ماه بیشتر نبوده و کسب شغل و پیشه هم مد نظر نباشد.
“برنکر” عضو انستیتوی بررسی گردشگری وین در تعریف گردشگر می نویسد: هنگامی که تعدادی از افراد یک کشور به طور موقت محل اقامت خویش را ترک نموده و به منظور گذران تعطیلات، بازدید از آثار تاریخی، شرکت در مسابقات و کنفرانس ها، دیدن اقوام و خویشان، از نقطه ای به نقطه دیگر بروند، گردشگری آغاز می گردد.
“گیلوی” یکی از کارشناسان برجسته اقتصادی اروپا، در تعریف گردشگر می نویسد: تمام افرادی که کشور خود را به مقصد کشوری دیگر ترک و کمتر از یک سال در خارج اقامت نموده و برای هزینه اقامت خود هیچ گونه درآمدی در کشور مورد بازدید نداشته باشند، گردشگر شناخته می شوند.
بنا به تعریفی دیگر عامل گردشگری کسی است که عمل گردشگری را انجام می دهد و به سه دسته تقسیم می شود:
الف . گردشگریهایی که از خارج وارد کشور می شوند؛
ب . گردشگریهایی که مقیم کشور خود هستند و در داخل کشورشان مسافرت می کنند؛
ج . گردشگرهایی که مقیم کشور خود هستند و در خارج کشورشان مسافرت می کنند.
انگیزه این گونه افراد از مسافرت، تفریح، معالجه، تجارت، تحقیق، زیارت، ماموریت و نظایر آن است.
به دیگر سخن گردشگری کسی است که بیش از یک شب و کمتر از 3 ماه در یک محل اقامت کند. بنا به سند آمارگیری مجمع ملل افراد زیر را می توان به عنوان گردشگر باز شناخت:
کسانی که برای تفریح و دلایل شخصی یا مقاصد پزشکی و درمانی، شرکت کنندگان در کنفرانس ها، نمایشگاهها، مراسم مذهبی، مسابقات ورزشی و بازاریابی سفر می کنند (مهدی زاده ،جواد1383:28).
2-5 سابقهي تبليغات تجاري در جهان
همانند بسیاری تصمیمات در مورد مصولات مصرفی، برای انتخاب یک مقصد گردشگری و تصمیم گیری های در محل مانند انتخاب مکان های اسکان ، حمل و نقل ، فعالیت ها و گردش ها ، کسب اطلاعات ضروری می باشد . ( گورسوی و چن ، 2000، 586)
تبليغ با شكلگيري زندگي جمعي آغاز شده در كليهي ادوار و در تمامي جوامع از آن بهرهبرداري شده است. با اينكه شيوهي تبليغات و متن آگهيهاي قرون گذشته با تبليغات نوين امروزي تفاوت عمده دارد ليكن فعاليتهاي تبليغي از ديرباز هدف مشتركي را دنبال ميكرده و آن شناسايي كالاها يا خدمات به مردم بوده است.
سابقهي تبليغات به زمانهاي گذشته برميگردد. تصاويري كه بر روي ديوارهي غارهاي اوليه نقش بسته است مربوط به سازندگان اشياي ابتدايي ميباشد كه آنها را به ديگران معرفي ميكردهاند پس تبليغ ريشه در زندگي اجتماعي انسانها دارد.
باستان شناسان، از ميان ويرانههاي بابل لوحههايي يافتهاند كه از تبليغات حكايت ميكند. اين لوحهها كه متعلق به سه هزار سال پيش از ميلاد است تبليغي در مورد نوعي پماد روغني و همچنين تعريف از كسي است كه در دوختن كفش مهارت داشته است و يا در سرزمينهاي اطراف مديترانه آثاري يافتهاند كه مؤيد تبليغات براي تماشاي جنگ گلادياتورها و تبليغ در مورد ابزار براي فنيقيها و يا حتي تشويق مردم براي رأي دادن به يك سياستمدار بوده است.(اربابی،59،1350)
قبل از ايجاد صنعت چاپ كه آغاز دورهي جديدي براي برقراري ارتباطات جمعي و شروع دورهي تازهاي از تبليغات بوده تبليغات به سه صورت وجود داشت:
1) علائم تجاري
افتخار و غروري كه استادكاران زمانهاي قديم داشتند آنها را تشويق ميكرد كه علامت مشخصي از خودشان روي مصنوعاتشان مانند كاسه و كوزههاي سفالي و غيره ميگذاشتند. همين كه كار يكي از استادكاران مورد توجه مردم قرار ميگرفت هميشه به علامت اختصاصي او در موقع خريد توجه ميكردند و اين شهرت زبان به زبان ميگشت دقيقاً مانند علايم تجاري كه امروزه خريداران را راهنمايي مينمايد كه جنس مورد علاقهي خود را انتخاب و خريداري كنند.
2) جارچيان
در دوران كهن، جارچيان در كوي و برزن به راه ميافتادند و با صداي بلند راجع به موضوعات مختلف تبليغ ميكردند. آنان معمولاً هنگام عبور از گذرگاهها و براي جلب توجه مردم ابتدا شيپور و يا طبلي را به صدا درميآوردند و پس از اعلام آخرين اخبار پيام خاصي را به اطلاع مردم ميرساندند.
در آغاز قرن 12 ميلادي “جارچيان” در بعضي از شهرهاي اروپا به بازار اين صنعت رونق بخشيدند. اين جارچيان در كوچه و خيابان شهرها به راه ميافتادند و براي كالاهاي توليدكنندگان تبليغ ميكردند و اخبار مهم و وقايع مورد علاقهي مردم را نيز انتشار ميدادند. آنان با تشكيل صنف و با اخذ مجوز از دربار به صورت رسانهاي متحرك در نقاط مختلف يك قلمرو، پيامهاي تبليغاتي را به گوش مردم ميرساندند. نمونهي مشابه اين جارچيان در ايران قديم، همان گزمههاي دولتي بودند كه با زدن سوت و يا اعلام آرام بودن شهر با صداي بلند به مردم اطمينان خاطر و تسلّي ميدادند. (همان منبع، 61-59)
3) نشانها و تبليغ روي ديوارها
نشان ها و تبليغ روي ديوارها وسيلهي ديگر تبليغاتي به شمار ميآمد كه در اين روش جملاتي بر روي سنگها و ديوارهاي جنب محلی که اجناس به فروش ميرسيد نوشته ميشد و از جنس مورد نظر تمجيد و تحسين مينمود و تقريباً مانند تبليغات روي ديوارها و تابلوهاي بالاي مغازههاي امروزي بود. (محمديان، 1385، 31)
با پيدايش صنعت چاپ در قرن پانزدهم ميلادي، وسائلي كه از آنها به عنوان رسانههاي همگاني ياد ميشود شرايط بهتري را براي تبادل افكار و عقايد و ايجاد هماهنگي بین آنها بوجود آورد. همزمان با اين تحول شگفتانگيز نخستين آگهي بازرگاني اعلاميهاي به زبان انگليسي و به صورت يك پوستر در سال 1478 چاپ و منتشر شد. اين پوستر در رابطه با فروش تعدادي كتاب انجيل بود.
در اواسط قرن هفدهم روزنامه بوجود آمد. با به وجود آمدن مطبوعات، تبليغات به صورت جديدي براي اطلاع افراد باسواد رشد كرد و كمكم شروع به پيشرفت نمود. نخستين آگهي مطبوعاتي در سال 1710 ميلادي در روزنامهي “تاتلر”19 چاپ و منتشر شد. اين آگهي در مورد يك دارو بود و نه تنها خريداران را آگاه مينمود كه موضوع جنس آگهي چيست و كجا فروخته ميشود بلكه كوشش مينمود كه خوانندگان را متقاعد سازد كه جنس او بر اجناس ديگران مزيت دارد.
از اين زمان تبليغات از طريق آگهي از انگلستان وارد آمريكا شد همان طوری كه بسياري از آداب و رسوم از انگلستان وارد آمريكا می شد.(کیا،1349، 35-34)
با توسعهي صنعت چاپ
