
«ذخاير،بدهيهاي احتمالي و داراييهاي احتمالي» بند 4 استاندارد حسابداری شماره 8 «حسابداری موجودی مواد و کالا »، بند21 و 24 استاندارد حسابداری شماره 9 «حسابداری پیمان های بلند مدت»، بند 40 استاندارد حسابداری شماره 11«دارایی های ثابت مشهود»، بند های 29 و 31 و 34 استاندارد حسابداری شماره 15«حسابداری سرمایه گذاریها»، بند های 33و40 و 44 استاندارد حسابداری شماره 17«دارایی های نا مشهود» بند 1و 18 و 21 استاندارد شماره 31 «داراييهاي غير جاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده».
2-3 تفاوت محافظه كاري و احتياط
محافظه كاري به نوعي دور انديشي در مورد شناخت اخبار بد نسبت به شناخت اخبار خوب تعبير مي شود. در حاليكه احتياط عبارت است از بكارگيري دقت در اعمال قضاوت، در شرايط عدم اطمينان .بنابر اين احتياط نبايد منجر به اندوخته هاي پنهاني يا ذخاير غير ضروري گردد، يا اينكه داراييها و يا درآمد ها را عمدا كمتر از واقع و بدهيها و هزينه ها را عمدا بيش از واقع نشان داد . مثلا بر اساس محافظه كاري بعد از پيش بيني عدم وصول مطالبات در آينده ]پيش بيني يك خبر بد[ ، بايد ذخيره مطالبات مشكوك الوصول محاسبه و در حسابها ثبت شود. اما در احتياط، علاوه بر احتساب و ثبت ذخيره مطالبات مشكوك الوصول، بايد دقت كافي در تخمين ميزان سوخت مطالبات صورت گيرد، تا ذخاير منفي ايجاد نشود. ايجاد ذخاير منفي موجب انتقال بخشي از سود دوره جاري به دوره هاي آتي مي شود. بنابراين در احتياط علاوه بر دور انديشي در مورد پيش بيني اخبار بد، بايد دقت كافي در پيش بيني اخبار بد صورت پذيرد، تا در آمد ها و دارايي ها عمدا كمتر از واقع ، و هزينه ها و بدهي ها عمدا بيش از واقع نشان داده نشوند. احتياط تاكيد بيشتر بر قابليت اتكا دارد. استفاده درست از احتياط، موجب كاهش تعارض ميان ويژگيهاي كيفي يعني تعارض ميان محافظه كاري و بي طرفي مي شود (بني مهد و مير سپاسي،1390).
2-4 انواع محافظهکاری
محافظه کاری شرطی13 و غیر شرطی14
محافظه کاری را به دو نوع شرطی و غیر شرطی تفکیک نموده اند. محافظه کاری غیر شرطی، در زمان شناسایی و ثبت اولیه اعمال شده و سبب می شود که خالص داراییها به مبلغی کمتر از ارزش بازار آنها ثبت شود. مثل هزینه تحقیق اما محافظه کاری شرطی، در طول عمر خالص دارایی ها اعمال شده و سبب شناسایی به موقع زیان ها و شناسایی تاخیری سود ها می شود.مثل اقل بهای تمام شده و ارزش بازار.
انگیزه اصلی برای محافظه کاری شرطی، خنثی کردن انگیزه مدیران برای ارائه اطلاعات حسابداری غلط و دارای جانبداری رو به بالا در مواقعی است که رویدادهای نا مناسب اتفاق افتاده باشد. محافظه کاری شرطی را محافظه کاری پس رویدادی و محافظه کاری وابسته به اخبار نیز می نامند . انگیزه اصلی برای محافظه کاری غیر شرطی، سختی ارزیابی دارایی ها و بدهیهاست. محافظه کاری غیر شرطی را محافظه کاری پیش رویدادی یا محافظه کاری مستقل از اخبار نیز می گویند. انگیزه های مشابه نیز برای این دو محافظهکاری وجود دارد برای مثال، تابع نامتقارن زیان سرمایهگذاران موجب میشود اثر منافعی که آنها از سود کسب میکنند کمتر از آسیبهایی که از زیانی با اهمیت مشابه میبینند. این دو مفاهیم مشابه نیز دارند که مهمتر از همه فزونی ارزش بازار خالص داراییها به ارزش دفتری آنها است. (بیور و رایان، 2004)
2-5 دلایل کاربرد محافظه کاری
واتز (2003) دلایل کاربرد محافظه کاری را به شرح زیر بر می شمرد:(مهرانی،مرادی و اسکندر،1389)
توجیه مالیاتی
شناسایی نامتقارن سود ها و زیان ها ، مدیر را در کاهش ارزش فعلی مالیات پرداختی و در نتیجه افزایش ارزش شرکت یاری می رساند. تعویق شناسایی درآمد ها و تسریع شناسایی هزینه ها، مالیات های قابل پرداخت شرکت را به دوره های آتی منتقل می کند.
توجیه قراردادی
محافظه کاری از رفتار فرصت طلبانه مدیران (برای مدیریت سود شرکت) جلوگیری می کند و خطر اخلاقی را کاهش می دهد. رویه های حسابداری محافظه کارانه، مدیران را از خوشبینی بیش از حد در ارائه سود باز می دارد و طبعا از پرداخت های اضافی (پاداش اضافی) به مدیران جلوگیری می کند.این نقش محافظه کاری، همانند نقشی است که در محدود نمودن و جلوگیری از پرداخت اضافی سود سهام به سهامداران ایفا می کند. بنابراین، انگیزه ای را برای مدیران ایجاد می نماید که از پذیرش پروژه های با خالص ارزش فعلی منفی بپرهیزند. در نتیجه ، تضاد منافع و هزینه های نمایندگی بین افراد داخلی و خارجی شرکت کاهش می یابد.
توجیه حقوقی
در سالهای اخیر دعاوی سهامداران، توجیهی برای محافظه کاری شده است.در مواردی که با بیش از واقع نشان دادن سود و خالص دارایی ها، مدیران پاداش های بیشتری دریافت می دارند، احتمال اقامه دعوای حقوقی زیاد است. محافظه کاری با جلوگیری از بیش از واقع نشان دادن خالص دارایی ها از هزینه های اقامه دعوی توسط سهامداران جلوگیری می کند.اسکینر15( 1994) نشان داد که مدیران انگیزه هایی برای محافظه کاری در پیش بینی های خود دارند. دلیل این امر آن است که پیش بینی خوشبینانه مدیران ریسک اقامه دعوی را افزایش می دهد.
توجیه سیاسی
محافظه کاری سد محکمی بر سر راه انتقاد به استاندارد گذاران است،زیرا استاندارد گذاران در صورت ارائه بیش از واقع خالص دارایی ها نسبت به ارائه کمتر آن، بیشتر مورد انتقاد قرار می گیرند. به این ترتیب،هزینه های سیاسی آنها نیز با محافظه کاری کاهش می یابد.
2-6 انتقاد از محافظه کاری
تاکنون انتقاداتی توسط گروههایی مانند فعالان بازار سرمایه، استاندارد گذاران و محققان آکادمیک از محافظه کاری صورت گرفته است. یکی از این انتقادات مربوط به رفتار نامتناسب در خصوص شناسایی عایدات و زیانها می باشد. دلیل انتقاد این گروهها این است که اگر در دوره جاری سودهایی به دلیل بکارگیری محافظه کاری حسابداری در اثر کمتر شناسایی کردن خالص دارایی ها ایجاد شود، در دوره آتی سودهایی شناسایی خواهد شد که ارتباطی به آن دوره ندارد (watts, 2003 )
خلاصه ای از سایر انتقاداتی که برای محافظه کاری صورت گرفته به شرح زیر می باشد.(ادهم ،1386)
نا اعتمادی
گسترهی محافظهکاری در صورتهای مالی به خط مشی واحد تجاری مربوط میشود. این گستره میتواند وسیع یا کوچک باشد. برای مثال، هزینههای غیر عملیاتی پیش بینی شده را میتوان ثبت کرد یا نکرد، زیرا همواره میتوان در انتظارات تجدیدنظر کرد. به طور نمونه، چنانچه واحد تجاری تجزیه و تحلیل خوشبینانهتر را ترجیح دهد، میتوان هزینههای غیر عملیاتی پیش بینی شده ناشی از دعاوی حقوقی را مردود دانست.
پنهان کاری
اگر چه همه میدانند که روشهای حسابداری محافظهکارانه هستند اما سرمایهگذاران مشکل میتوانند مبلغی را که داراییها کم بیان شدهاند، تعیین کنند. محافظهکاری سرمایهگذاران متوسط را در وضعیت نامساعد قرار میدهد و فرصتهای ممتاز را در اختیار درون سازمانیها میگذارد.
نفی اصول حسابداری
استرلینگ میگوید، هرگاه محافظهکاری با یک اصل حسابداری تضاد داشته باشد به آن چیره میشود. به عنوان مثال، اصل بهای تمام شده تاریخی(در مقابل اقل بهای تمام شده یا بازار)، شناخت درآمد بر مبنای فروش(در مقابل مبنای اقساطی شناخت درآمد) اصل تطابق(در مقابل به هزینه منظور کردن مخارج تحقیق و توسعه) اصل ثبات رویه (در مقابل تغییر از بهای تمام شده به قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار) اصل افشا (در مقابل کمتر از واقع بیان کردن ارزش داراییها).
سوگیری
محافظهکاری به جای ارزیابی واقعگرایانه، موجب سوگیری منظمی در گزارشهای مالی میشود. در نتیجه همچنان که هیأت استانداردهای حسابداری مالی اشاره میکند، «محافظهکاری با ویژگیهای کیفی مهم، از قبیل بیان صادقانه، بیطرفی و قابل مقایسه بودن (شامل ثبات رویه) تضاد دارد» در مورد مفید بودن دادههای حسابداری مبتنی بر خط مشیهای محافظهکارانه میتوان سؤالاتی جدید و مشروع مطرح کرد. انجمن حسابداری امریکا (AAA) استدلال میکند: «تصور نمیشود که سوگیری بتواند نیازهای مجموعهای از استفاده کنندگان را برآورده کند، به منافع سایرین کمک کند یا حتی به آن صدمه نزند».
امر ذهنی
محافظهکاری آن قدر در حسابداری مستحکم شده که بیشتر نوعی نگرش حسابداران، یا امری ذهنی، است تا اینکه سازوکاری برای پاسخگویی به ابهام باشد. احتمالاً چنانچه تردید جدی در مورد ارزشگذاری یک قلم وجود داشته باشد، محافظهکاری به بازی گرفته میشود، اما این تمام موضوع نیست، محافظهکاری نگرش حسابداران در مورد تمام جنبههای حسابداری است.
2-7 دفاع از محافظهکاری
مدیران و مالکان به طور طبیعی گرایش دارند که نسبت به واحد تجاری بیش از اندازه خوشبین باشند. این خوشبینی زیاد موجب میشود که داراییها و درآمد بیش بیان شود. محافظهکاری نوشداروی لازم برای این خوشبینی بیش از حد است. کارول دواین(Carl Devine) استدلال میکند که فرونشاندن خوشبینی و القا بدبینی مشکل است. خوشبینی که یک ریال سود ایجاد میکند بیش از بدبینی ایجاد شده به وسیله یک ریال زیان است. پیامدهای خوشبینی بیش از اندازه وخیمتر از پیامدهای بدبینی بیش از اندازه است. تحمل یک زیان واقعی در اثر تخمینی بیش از حد خوشبینانه نسبت به از دست دادن فرصت کسب سود ناشی از ارزشگذاری بیش از حد بدبینانه، جدیتر است؛ زیرا احتمالاً سرمایهگذاران، حسابرس را برای زیانهای بیش بیان ارزش خالص داراییها و نه کم بیان ارزش خالص داراییها مورد تعقیب قانونی قرار میدهند.
به دلیل مساوی نبودن پیامدهای خوشبینی بیش از حد در مقابل بدبینی بیش از اندازه، قواعد حسابداری برای ارزشگذاری و ثبت بدهیها و هزینههای عملیاتی و غیر عملیاتی نباید با قواعد حسابداری برای ارزشگذاری و ثبت داراییها و درآمدهای عملیاتی و غیر عملیاتی یکسان باشد. هزینههای غیر عملیاتی را میتوان، اما درآمد غیرعملیاتی را نمیتوان برآورد کرد. ارزشهای بازار چنانچه کمتر از بهای تمام شده باشد، میتواند شناسایی شود اما اگر بیش از بهای تمام شده باشد، نمیتواند شناسایی شود. در گزارشگری اطلاعات ، حسابدار ممکن است مرتکب یکی از این دو اشتباه شود: اول رد اطلاعاتی که بعداً پی برده میشود درست است، و دوم پذیرفتن اطلاعاتی که متعاقباً دریافت میشود که نادرست است. این اشتباهات مشابه اشتباهات تجزیه و تحلیل آماری است که به موجب آن اشتباه نوع اول، رد فرضیهای است که درست است و اشتباه نوع دوم پذیرش فرضیهای که نادرست است. اشتباه دوم ، در حسابرسی «ریسک حسابرس» نامیده میشود؛ زیرا اگر حسابرس قضاوت کند که چیزی درست است در صورتی که نادرست باشد پیامدهای آن جدیتر از عکس آن است. دواین استدلال میکند چنانچه حسابرس اقلامی را بپذیرد که نادرستند به احتمال زیاد به سرمایهگذاران زیان میرساند. با شناخت وجود این دو نوع ریسک میتوان گفت که محافظه کاری با تجزیه و تحلیل احتمالات آماری مطابقت دارد و بنابراین راه منطقی رویارویی با ابهام است. استفاده کنندگان، بخصوص اعتباردهندگان، نیاز دارند که بدانند وضعیت مالی واحد تجاری حداقل همان چیزی است که در صورتهای مالی ارائه شده است. آنها نیاز به حاشیه ایمنی دارند تا خود را در مقابل تبعات منفی محافظت کنند. با وجود انتقادها، طرفداران عقیده دارند که کماکان از محافظهکاری در عمل پیروی میشود. زیرا سالها تجربه به حسابداران نشان داده که محافظهکاری میثاقی محتاطانه و مفید در محیطی پر از ابهام است.
2-8 اقلام تعهدي و محافظه كاري
سود و زيان هاي اقتصادي را مي توان به عنوان جريان هاي نقدي به علاوه هر گونه تجديد نظر در ارزش فعلي جريان هاي نقدي مورد انتظار آتي در نظر گرفت. بنابراين، حداقل قسمتي از شناسايي نا متقارن سود و زيان ها عملياتي، بايستي به وسيله اقلام تعهدي انجام شود. زيرا اقلام تعهدي مبنايي است براي تجديد نظر در برآورد هاي انجام شده از جريانات آتي، كه قبل از تحقق واقعي آن اتفاق
