
تقاضا باید به درستی معین گردد. مدیریت تقاضا باید پیشبینی را به درستی تعریف کند. عوامل مؤثر بر آن را بشناسد و برای هر برهه زمانی خاص با توجه به نیاز مشتریان کمبودها را بشناسد و نیازهای هر فصل را بهخوبی تشخیص دهد و بداند که چگونه بخشبندی نماید و مشتریان را در بخشبندی تعریف نماید. نوع رفتارهای مشتریان و نیاز آنان را با توجه به درآمد و سلیقه آنان در نظر بگیرد برای جنسیتهای گوناگون نیازهای آنهارا تشخص دهد با توجه به سن، درآمد و…
خود مدیریت تقاضا باید از طرحها، پیشنهادات، نظرات مدیران ارشد به خوبی حمایت نماید بتواند دارای روابط عمومیقوی باشد.نیازهای مشتریان را تشخیص دهد از طریق ارتباط با مشتریان در نوع طرحها، نقشها، برطرف کردن عیوب، مدیریت تقاضا باید در این نقش فردی انعطافپذیر باشد.
مدیریت تقاضا باید در برنامهریزی فروش و عملیات در میان عرضه و تقاضا برنامهریزی ایجاد نماید تا فروش به سطح بهینه برسد.
با بررسي پيشينه تحقيق به نظر مي رسد لازم است تا فاکتورهای بيشتري مورد توجه قرار گيرند. از آنجائي كه تحقيقات صورت گرفته در اين زمينه در دنيا اندك بوده و در ايران نيز تاكنون تحقيقي در اين خصوص انجام نشده است,ضروری است تا به عنوان يك تحقيق راهگشا به اين امر پرداخته شود.
1-4)اهداف مشخص تحقيق (شامل اهداف كلي، ويژه وكاربردي):
1-4-1)اهداف كلي:
بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت تقاضا در زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه
1-4-2)اهداف ويژه:
شناخت اثر عامل مدیریت تقاضا بر عملکرد زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان كرمانشاه
شناخت اثر عامل پیشبینی بر مدیریت تقاضای زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان كرمانشاه
شناخت اثر عامل بخشبندی بر مدیریت تقاضای زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان كرمانشاه
شناخت اثر عامل برنامهریزی فروش و عملیات بر مدیریت تقاضای زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان كرمانشاه
شناخت اثر عامل حمایت از مدیریت بر مدیریت تقاضای زنجیره تأمین در شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان كرمانشاه
1-4-3)اهداف كاربردي:
شناسايي عوامل مؤثر بر مدیریت تقاضا در زنجیره تأمین, به منظور بهرهبرداري شرکتها در برنامهريزيهاي آتي در جهت حفظ مشتريان فعلي و همچنین جذب مشتريان رقبا از طریق شناسایی و در صورت امکان کنترل عوامل مؤثر بر این تمایل.
1-5) بيان متغيرهاي مورد بررسي در قالب یک مدل مفهومی
شکل زير به نمایش مدل مفهومیبرای این تحقيق میپردازد.
شکل (1-1) مدل مفهومی تحقیق
1.Richard Pibernik, Gernot Kaiser (2012). Customer- Facing Supply chain practices the impact of demand and distribution management on supply chin success journal of operations management.
2. Danish Irfan. XUX ia ofei, and Deng sheng chun (2008). Developing approaches of study chain management systems of enterprises in Pakistan journal of information technology.
3. Ching-Eang Lee, Chien- Ping Chung (2012). An inventory model for deteriorating items in a procedia – social an behavioral sciences.
4. Li Chi Ling, Youli (2012). Research on supply chain collaboration of auto industry engineering based on BTO. Wuhan university of technology, journal of procedia.
5. Yangt Huang, Gang Wang, Bin gying Ren, Haoyun zhang (2011). Research on inter action compatibility of enterprises on supply chain. Journal of science direct.
6.Bingnan Jiang , Ynsi Eei (2011). Dynamic Residential Demand Response and distributed Generation management in smart micro grid with hierar chical agents. Department ofelectrical and computer engineering , university of Connecticut. Journal of science direct.
1-6)فرضيههای تحقیق
فرضیه1: عامل مدیریت تقاضا با عملکرد زنجیره تأمین دارای رابطه مستقیم و معنادار است.
فرضیه 2: عامل پیشبینی با مدیریت تقاضا دارای رابطه مستقیم و معنادار است.
فرضیه 3: عامل بخشبندی با مدیریت تقاضا دارای رابطه مستقیم و معنادار است.
فرضیه4: عامل برنامهریزی فروش و عملیات با مدیریت تقاضا دارای رابطه مستقیم و معنادار است.
فرضیه5: عامل حمایت از مدیریت با مدیریت تقاضا دارای رابطه مستقیم و معنادار است.
1-7) شرح كامل روش تحقیق بر حسب هدف، نوع دادهها و نحوه اجراء
تحقيق حاضرازنوع تحقيقات توصيفي پيمايشي است و از نظرهدف كاربردي است كه هدف ازآن توسعهي دانش كاربردي در يك زمينه خاص مي باشد.
1-8) دامنه تحقيق
تعيين دامنه تحقيق یکی از ارکان تحقیق مي باشد. چراكه انجام تحقيق به صورت كلي وعام تاحدي غيرعملي بوده واگرهم بتوان آن راانجام دادازنتايج جامعي برخوردار نخواهد بود لذا بايدسعي كرد كه تحقيق راتاحدممكن محدودنمودوقلمروآن رامشخص كرده وسپس اقدام به انجام آن نمود.ابعاد قلمروتحقيق سه بعد زیر را تشکیل میدهد.
1-8-1) قلمرو موضوعي
قلمرو موضوعي اين تحقيق، عوامل مؤثر بر مدیریت تقاضا در زنجیره تأمین مي باشد.
1-8-2)قلمرو مكاني
محدوده مكاني اين تحقيق شرکتهای صنعتی تولید کننده و توزیع کننده استان کرمانشاه میباشد.
1-8-3) قلمرو زماني
اين تحقيق در فاصله زمانی فروردين 1392 الي شهريور1392 مورد بررسي قرار گرفته است.
1-9)روشها و ابزار تجزيه و تحليل دادهها
باتوجه به ماهيت سؤالات واهداف تحقيق،براي تجزيه وتحليل دادههاازآزمونهاي آمار استنباطي نظيرآزمون تی استودنت براي تعيين وجوديارابطه بين متغيرهاي پيشبين ومتغير ملاك وآزمون رتبه بندي فريدمن براي الويتبندي عوامــل مطــرح شده است که در اين راستــا از نرمافزار SPSS استفاده خواهد شد. همچنين به منظور آزمون مجموعه روابط علت و معلولي بين مدیریت تقاضا و عملکرد زنجیرهی تأمین و مؤلفهاي مورد بررسي با استفاده از نرمافزار آموس، معـادلات ساختـاري روابط بين متغيرها مدلسازي ميگردد.
1-10)تعريف نظري وعملياتي مفاهيم ومتغيرها
1-10-1)تعريف نظري:
1-10-1-1)مدیریت زنجیره تأمین:
زنجیره تأمین: زنجیره تأمین بر تمام فعالیتهاى مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرف کننده نهایى و نیز جریانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود. به طور کلى، زنجیره تأمین زنجیرهاى است که همه فعالیتهاى مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالاى نهایى به مصرف کننده را شامل مى شود. دربارهى جریان کالا دو جریان دیگر که یکى جریان اطلاعات و دیگرى جریان منابع مالى و اعتبارات است نیز حضور دارد.(لاودون،52002)
1-10-1-2)مدیریت تقاضا:
میتواند به صورت قابلیت شرکت برای فهم الزامات و تقاضای مشتری و تعامل آنها در مقابل قابلیتهای زنجیرهی تأمین تفسیر و تعریف شود. (لامبرت6 و کوپر7، 2000)
1-10-1-3)بخشبندی:
تقسیمبندی بازار عبارت است از فرایند تقسیم بازارها به زیرمجموعههای مشخص که در آنها، مشتریان دارای رفتارها و نیازهای یکسانی هستند.
1-10-1-4) پیشبینی:
پیشبینی، فرآیند برآورد موقعیتهای ناشناختهاست. یک پیشبینی یک پیش گویی در مورد رویدادهای آینده در اختیار میگذارد و میتواند تجارب گذشته را به پیشبینی حوادث آینده بدل سازد.
1-10-1-5)برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی:
مجموعهای از فرایندهای برنامهریزی و تصمیم گیری در سطح شرکت را شامل میشود که برای برقراری توازن میان عرضه محصولات (خدمات) و تقاضای مرتبط با آنها به اجرا در میآید.
1-10-1-6)حمایت از مدیریت تقاضا:
حمایت و پشتیبانی مدیریت و کارکنان از برنامههای اجرایی مدیریت تقاضا را شامل میشود.که در این مطالعه تمرکز بیشتر بر بخش حمایت کارکنان میباشد.
1-11-2)تعريف عملياتي:
1-11-2-1)زنجیره تأمین:
برای اندازهگیری آن از 3 سؤال موجود در پرسشنامه شامل سؤالات 12 تا 14 استفاده شده است. که پاسخ به این سؤالات میزان عملکرد زنجیره تأمین را نشان میدهد.
1- شما عملکرد هزینهای زنجیره تأمین خود را در مقایسه با بهترین رقیبتان چگونه ارزیابی میکنید؟
2- شما سطح خدماتی زنجیره تأمین خود را در مقایسه با بهترین رقیبتان چگونه ارزیابی میکنید؟
3- شما انعطافپذیری زنجیره تأمین خود را در مقایسه با بهترین رقیبتان چگونه ارزیابی میکنید؟
باتوجه به سه سئول مطرح شده به این نتیجه میرسیم که رقبا در زنجیره تأمین به دنبال جذب مشتری هستند و برای این کار هزینههایی را صرف میکنند که کالا و خدمات نهایی را با هزینه کمتر و زمان کمتری و با کیفیت بهتری به دست مشتری برسانند و انعطافپذیری را از طریق به کار بردن کالا و خدماتی که بنابر درآمد مشتریان باشد.
1-11-2-2)مدیریت تقاضا:
برای اندازهگیری آن از 2 سؤال موجود در پرسشنامه شامل سؤالات 10 تا 11 استفاده شده است. که پاسخ به این سؤالات میزان عملکرد مدیریت تقاضا را نشان میدهد.
1- مدیریت تقاضای ما زنجیره تأمین را بهبود میبخشد.
2- مدیریت تقاضای ما نیازهای تجاری ما را برآورده میسازد.
با توجه به دو سؤال مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مدیریت تقاضا باید فردی باشد که توان تجزیه و تحلیل رخدادهای ناگهانی در آینده که بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در آینده رخ میدهد را بررسی نماید که در نتیجه موجودیها را پیشبینی کند که کالا و خدمات نهایی در هر زمانی در دست مشتری قرار گیرد.
1-11-2-3)بخشبندی:
به میزان توجه شرکت به موضوع بخشبندی اشاره دارد. برای اندازهگیری آن از 2 سؤال موجود در پرسشنامه شامل سؤالات 1 تا 3 استفاده شده است.و مشتریان یکی از گزینههای خیلی موافق، موافق، بیتفاوت، مخالف و خیلی مخالف را انتخاب میکنند.
1- ما مشتریان را بر اساس سطح خدمات مورد نیازشان بخشبندی کردهایم.
2- ما محصولات را براساس نیازمندیهای زنجیره تأمین مخصوص به خودشان بخشبندی کردهایم.
با توجه به دوسؤال مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مدیریت تقاضا باید جمعیت مشتریان خود را شناسایی کرده عوامل جنسیت، سن را برای آنها تعریف نموده و متناسب با درآمد آنها به تولید کالا و خدمات نهایی برای آنان بپردازد.
1-11-2-4)پیشبینی:
به میزان توجه شرکت به موضوع پیشبینی اشاره دارد. برای اندازهگیری آن از 2 سؤال موجود در پرسشنامه شامل سؤالات 3 تا 4 استفاده شده است. و مشتریان یکی از گزینههای خیلی موافق، موافق، بیتفاوت، مخالف و خیلی مخالف را انتخاب میکنند.
1- ما یک فرایند پیشبینی صریح را پیادهسازی کردهایم.
2- ما متعاقباً دقت پیشبینیها را کنترل میکنیم.
با توجه به دوسؤال مطرح شده به این نتیجه میرسیم که مدیریت تقاضا باید فرآیندهای پیشبینی را مرحله مرحله برای خود تعریف کند و هرگونه انحرافات رخدادهای موجود در آنرا بررسی نموده و کلیه واحدهای دیگر در زنجیره تأمین در جریان بگذارد.
1-11-2-5)برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی:
میزان توجه شرکت به موضوع برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی را مورد ارزیابی قرار میدهد. برای اندازهگیری آن از 3 سؤال موجود در پرسشنامه شامل سؤالات 5 تا 7 استفاده شده است.و مشتریان یکی از گزینههای خیلی موافق، موافق، بیتفاوت، مخالف و خیلی مخالف را انتخاب میکنند.
1- ما به طور کامل فرایندهایی را برای برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی که در راستای نیازهای مشتریان است را یکپارچه کردهایم.
2- سازمان ما به طور جدی فرایندهای برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی را دنبال میکند.
3- تصمیم گیرندگان به طور منظم در جلسات برنامهریزی فروش و عملیات اجرایی شرکت میکنند.
با توجه به سه سؤال بال
