
اورژانس در طول شب در اتاق نگهباني، درهاي ورودي به بيمارستان، راهروها و درهاي ورودي به اتاقهاي عمل و بخشهاي باليني لازم و ضروري است.
– سيستم تهويه:
1- نبايد جريان هوا يا وزش باد ايجاد كند.
2- حداقل تغيير درجه حرارت را ايجاد كند.
3- هوايي كه از اتاق خارج ميشود نبايد در ديگر نواحي اتاق مجدداً گردش كند.
– تزئينات:
1- استفاده از گياهان و گلهاي تزئيني محيط داخل ساختمان را زنده، زيبا، جذاب و شيرين مينمايد.
2- وجود مناظر و چشماندازهاي آرام و موضوعات و مطالب خانوادگي محيط را بشاش و شاداب مينمايد.
3- تابلوهايي كه تمام طول ديوارها را دربر ميگيرند، موجب ميشوند كه فضاي اتاق بيشتر به نظر ميرسد.
4- احداث حوض يا حوضچههاي مصنوعي و آكواريوم با ماهيهاي داراي رنگهاي مختلف در هر طبقه به افراد احساس آرامش ميدهد.(وزارت بهداشت،1390)
4-1-1- استانداردهاي طراحي محوطه بيمارستان:
– محل ورود:
1- فقط يك محل ورود براي ورود به بيمارستان در نظر گرفته ميشود. اين امر به كنترل ترافيك و راحتي عبور و مرور وسايل نقليه كمك ميكند.
2- ورودي بيمارستان بايد نزديك به بخش اورژانس و درمانگاههاي سرپايي باشد.
3- در محل ورود اصلي بيمارستان وجود ايستگاه اتوبوس يا ساير وسايل نقلية عمومي ضروري است. (درگاهي،1390)
– مسير ماشينرو:
1- مسير ماشينرو بايد در بين ورودي اصلي و ساير وروديها مانند بخش اورژانس، درمانگاههاي سرپايي، بخشهاي باليني يا خوابگاهي، انبار مركزي و محل توقف (توقفگاه) اتومبيلهاي شخصي قرار گيرد.
2- مسير ماشينرو بايد به دور از بخشهاي باليني يا خوابگاهي باشد.
– مسير پيادهرو:
1- مسير پيادهرو به صورت مستقيم در بين نواحي كه عبور و مرور در آنجا به صورت معمول وجود دارد، ساخته ميشود.
2- اگر مسير پيادهرو با رنگ سبز پوشيده شود، شفافيت درخشندگي ناشي از برخورد نور آفتاب با سطح پيادهرو را كاهش ميدهد.
3- عرض پيادهروها به اندازهاي باشد كه يك صندلي چرخدار به راحتي از آن مسير عبور كند، همچنين به منظور جلوگيري از شكسته شدن چرخ صندلي نبايد داراي درز و شكاف باشد. (درگاهي،1390)
– باريكراه:
1- باريكراههاي منتهي به داخل فضاي سبز يا باغ بيمارستان بايد از سنگ پوشيده از سيمان- خاك درست شده باشد.
2- مسير باريكراهها چنانچه داراي پيچ و انحراف باشد از يكنواختي كمتري برخوردار است.
– باغ:
1- بايد به نحوي مورد توجه و مراقبت قرار گيرد كه محيط شادابي براي بيماران و ساير مراجعان به بيمارستان به وجود آورد.
2- از ساختمانسازي در محوطة باغ بيمارستان بايد جلوگيري به عمل آورد.
– درخت، درختچه و پرچين:
1- اگر در اطراف بيمارستان كاشته شوند از نفوذ گرد و غبار و سر و صدا جلوگيري ميشود.
2- كاشت درخت يا درختچه نبايد چراغهاي روشنايي و علائم راهنمايي را در محوطة بيمارستان بپوشاند. (درگاهي،1390)
– چمنزار:
1- چمنزارها بايد كوتاه باشند.
2- چمنزارها اگر با شيب ملايم نسبت به ديوارههاي ساختمان بيمارستان قرار گيرند، موجب دفع اشعة آفتاب ميشوند.
– باغچه:
1- داراي گلهايي به رنگهاي متفاوت باشد.
2- باغچههاي بدون پرچين شكل سادهاي دارد و حفظ و نگهداري از آنها سادهتر است.
– حوض:
1- حوض داراي ماهي براي آسايش و آرامش بيماران مناسب است.
2- حوض بايد نرده يا حفاظ داشته باشد.
– حياط:
1- بعضي از بخشهاي بيمارستان مثل انبار مركزي، رختشويخانه، مهندسي، تعميرات و نگهداري و ديگر ساختمانهاي جانبي مثل واحدهاي تشخيصي درماني و سردخانه نياز به حياط پوشيده از سنگفرش، آسفالت يا ديگر مواد پايدار و بادوام دارد.
2- سطح حياط بايد به نحوي باشد كه از سطح تراز انحراف نداشته و آب در آنجا جمع نشود. (درگاهي،1390)
– روشنايي:
1- روشنايي مطلوب در محوطه خارجي، محوطه داخلي، ورودي بيمارستان، اطراف ساختمان، زمين، باغ، پلهها و چهارگوشه ساختمان لازم و ضروري است.
2- بهتر است شيشههاي ساختمان از نوع ضد انعكاسي نور انتخاب شود. (عليرضايي،1389)
– آب و فاضلاب:
1- چاههاي فاضلاب مربوط به كف، ماشينرو و حياط بيمارستان بايد به داخل مجراي اصلي فاضلاب يا اِگو تخليه شوند.
2- اين نوع تخليه بايد به شكلي باشد كه از نشست، چكه و تراوش به داخل طبقات زيرين جلوگيري كند.
3- ايجاد سيستم توليد گرما در زير سطح قسمت ماشينرو موجب ميشود تا در هنگام يخبندان نياز به برفروبي نباشد. (عليرضايي،1389)
4-1-5- شرايط محيطي و محل احداث بيمارستان:
– قابليت دسترسي
– مكان بيمارستان بايد در نزديكي مركز پراكندگي جمعيت و يا در جايي قرار گيرد كه بتوان به طور مستقيم به آن دسترسي داشت.
– اندازه بيمارستان بايد به صورت در نظر گرفته شود كه توان توسعه و گسترش در حدود دو برابر اندازة خود را در آينده داشته باشد.
– محل احداث بيمارستان بايد عاري از هرگونه آلودگي هوا، طوفان، غبار، اشعه، سقوط بهمن، برآمدگي يا برجستگي، چينه يا گسل زمين باشد.
– در اطراف محل احداث بيمارستان نبايد محل زندگي حيوانات، تخمگذاري حشرات، زندان، تأسيسات نظامي، راهآهن، فرودگاه و كارخانه وجود داشته باشد، زيرا سر و صدا و لرزشهاي به وجود آمده در اثر آن ميتواند بر كار و وسايل، دستگاهها و تجهيزات بيمارستان تأثير گذارده و آسايش و راحتي بيماران را سلب نمايد. (وزارت بهداشت، 1390)
4-1-6- محل استقرار ساختمان بيمارستان:
1- ساختمان بيمارستان بايد به نحوي استقرار يابد كه به اندازه كافي از حرارت آفتاب در امان باشد يا منطبق با شرايط آب و هوايي منطقه از حرارت آفتاب استفاده كند.
2- ساختمان بيمارستان نبايد در مسير باد ساخته شود، زيرا سر و صداي ناشي از تكان خوردن در و پنجرهها در اثر وزش باد موجب اذيت و آزار بيماران ميشود، همچنين در اثر باد ممكن است دود و ساير آلودگيهاي محيطي موجود در شهر به سمت بيمارستان هدايت شوند.(موسويان،1363)
4-1-7- ضوابط خاص بيمارستان هاي روان درماني:
بيمارستانهاي داراي اقامت طولاني مدت(روان درماني):
1- طراحي ساختمان به صورت افقي و يكتا سه طبقه طبقه براي بيماراني كه به صورت طولاني مدت در بيمارستان بستري ميشوند در مقايسه با ساختمانهاي عمودي بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرد.
2- در بيمارستانهاي رواني ساختمان را به صورت بلوكبندي شده ميسازند و حياط در وسط بلوكها قرار گيرد.
3- بخشهاي باليني بيماران با اقامت طولاني در مقايسه با بيماران تحت مراقبت حاد بايد به صورت مسكوني به نظر برسد و از دكوراسيون بيشتري برخوردار باشد.
4- در اين بيمارستانها معمولاً تالار كنفرانس، كتابخانه و يك يا چند اتاق غذاخوري جداگانه در نظر گرفته ميشود.
5- ساير تسهيلات بيمارستانهاي مزبور به شرح زير پيشبيني ميشود:
– فضاهاي راهرو ورودي اصلي بيمارستان بزرگتر باشد.
– نمونههايي از كارهاي دستي و هنري مورد علاقه بيماران در راهروها به نمايش گذاشته شود.
– در مسير پيادهرو از سطوح شيبدار استفاده شود.
– در بيمارستاني رواني استفاده از آسانسور ممنوعيت دارد.
– گردش ترافيكي سريع درون بيمارستانها به واسطه گامهاي آهسته بيماران چندان ضروري نيست.(NSMHST113,1997)
مشخصات فضاي بستري بيمارستان روان درماني:
تفکيک بودن قسمت زنان و مردان بخش روانپزشکي ضروري است.
کليه ستون ها و ديوار ها و درب ها بايد فاقد لبه تيز و برنده باشد.
وجود تابلو برق در داخل بخش ممنوع است.
شيشه کليه پنجره ها و درب ها بايد نشکن و يا طلقي باشد تا وسيله ايي براي خود کشي بيماران نباشد (به علت دو جداره بودن پنجره فضاي فيزيکي بخش مذکور امکان تعويض شيشه ها با نشکن و طلقي و جود ندارد).
وجود فنس از داخل يا از خارج به دليل گره زدن ملحفه به قصد خودکشي در بخش هاي رواني که در آنها بيماران مبادرت کننده به خود کشي بستري مي گردند ممنوع است.
وجود هرگونه کليد و پريز در دسترس بيماران ممنوع است و کابل ها و برق نيز بايد دور از دسترس باشد و سيم هاي برق بدون پوشش در ساختمان نباشد.
نصب ظروف اشغال ايمن ( غير قابل احتراق- يکپارجه- غير قابل جابجايي و نصب شده بر روي زمين ضروري است) محتويات ظرف اشتغال نبايد وسيله ايي براي خود کشي بيماران باشد.
امکان دسترسي بيماران به آبدارخانه بايد مسدود گردد تا گاز شهري و برق آشپزخانه وسيله خود کشي قرار نگيرد.
بخش روان بايد داراي اتاق سيگار با هواکش مناسب باشد.
وجود انبار امن خود کشي و بيرون از ساختمان جهت جابجايي اقلام حجيم قابل اشتعال در مواقع ضروري حياتي است.
وجود آينه يک طرفه جهت انجام امور آموزشي ضروري است (نشکن يا طلقي).
درب اتاق ها بايد رو به داخل باز شوند و درب دوم جهت استفاده در مواقع ضروري حياتي است. درب دستشويي و حمام بايد به طرف خارج باز شود و از داخل قابل قفل کردن باشد و امکان باز کردن فقل داخل از بيرون مقدور باشد.
دوش حمام بايد داخل ديوار نصب گردد بدون آويز و بدون شلنگ باشد و از لوله هايي استفاده شود که وزن انسان متوسطي را تحمل نکند.
در خصوص مايع دستشويي – صابون و کليه مواد شوينده تمهيدات لازم جهت پيشگيري از خود کشي بيماران اتخاذ گردد.
فلاش تانک به طريقي طراحي شود که از آن نتوان جهت خود کشي استفاده کرد و حمام بايد فاقد وان باشد در هر اتاق بايد دستشويي جداگانه وجود داشته باشد و دستشويي هم بايد داراي روشويي و هم فرنگي باشد.
سقف اتاق ها بايد آکوستيک باشد. کف بايد پارکت باشد- لامپ ها نبايد آويز باشد.
وجود امکانات دستگاههايي مانند ECG- اکيسژن سانترال – کپسول اکسيژن- الکتروشوک- Imaging جهت حداقل انجام chestx-rey پرتابل و دسترسي آسان به خدمات Ctscan-MRI- دستگاه Stimulation و بيوفيزيک – تخت هاي روان داراي bedside ويژه relaxation therapy.
استحکام ساختمان و بطور کلي ساختمان فضاي فيزيکي بخش روان بايد به گونه ايي باشد که امکان خود کشي بيماران وجود نداشته باشد و همچنين اتاق ايزوله جز ضروريات بخش روان است. (NSMHST,1997)
4-2- کيفيت فضاي درماني
4-2-1- مفهوم بار محيطي
هر محيطي باعث مقداري تحريک در حس ديداري، شنيداري يا لمسي ميشود. اين اطلاعات حسي ممکن است شديد، متغير، متوسط يا تکرار شونده باشند. تحريک حسي ناشي از محيط اطراف به برانگيختگي تعميم يافتهاي در نظام عصبي خودکار ميانجامد، در نتيجه: اين که افراد در بعد برانگيختگي قرار بگيرند بستگي به مقدار اطلاعات حسي دارد که آنها دريافت ميدارند. ( محمودي ( 1392: 79). محرابيان (1976) عنوان کرده است که محيطها را ميتوان بر حسب مقدار اطلاعاتي که در اختيار فرد ميگذارند، توصيف نمود مفهومي که او آن را بار محيطي114 مينامد. بنابراين محيط داراي بار بالا، محيطي است که مقدار زيادي اطلاعات حسي ارائه ميکند و محيط با بار پايين، محيطي داراي اطلاعات تحريکي پايين است. در شرايط برابر، محيطهاي با بار بالا تحريک کنندهتر از محيطهاي با بار پايين هستند و سطوح فعاليت بيشتري را در افراد ايجاد ميکنند.
بر طبق نظر محرابيان سه ويژگي اطلاعات محيطي در بار محيط دخالت دارند: شدت، تازگي و پيچيدگي.
شدت115 اشاره به حجم بالاي تحريک حسي دارد. موسيقي که در سطح 85 دسيبل نواخته ميشود شديدتر از موسيقي 60 دسيبل است و به محيطي تحريک کننده و داراي بار بالا منجر ميشود. تازگي116 عملکردي است از اين که فرد چقدر با اطلاعات دريافتي آشنا است. هر چيز ناآشنا يا متفاوت در مقايسه با چيزي که بسيار آشناست، به توجه و کار شناختي بيشتري نياز دارد. اين برانگيختگي به سطوح بالاتر برانگيختگي ميانجامد و اگر شما به جاي يک مسئله درجه سه و ساده رياضي با مسئلهاي دشوار روبهرو شده باشيد، سطوح برانگيختگي شما افزايش خواهد يافت. به همين ترتيب وقتي شما در حال بررسي نقاشي يا عکسي هستيد که هرگز آن را نديدهايد در مقايسه با
