
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
2 – 1 – مقدمه
گردشگری پدیده قرن بیستم است و نمیتوان آن را نادیده گرفت؛ بلکه باید به عنوان پدیدهای که وجود دارد (خوب یا بد)، به آن نگریست. همه ساله، میلیونها نفر به سفر میروند و کسی نمیتواند آنها را از سفر باز دارد؛ آنها خواهند آمد، پس بگذارید از این حرکت به عنوان منبعی برای توسعه استفاده شود (کابن2، 1978: 84). رشد روز افزون و شتابنده صنعت گردشگری موجب شده که بسیاری از صاحبنظران، قرن بیستم را قرن گردشگری بنامند. به نظر متولیان امور گردشگری، در پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم انقلابی در گردشگری رخ میدهد. انقلابی که امواج آن در اقصا نقاط جهان اثرگذار خواهد بود(سازمان جهانی گردشگری، 1996: 9). در حال حاضر گردشگری بزرگترین صنعت خدماتی جهان شناخته شده است به طوریکه رشد آن تغییرات اجتماعی و اقتصادی شدیدی را به دنبال داشته است. توجه به گردشگری از یک سو به علت اهمیت اقتصادی آن و از سوی دیگر به دلیل اثرات فرهنگی و اجتماعی آن است (سلیمانی، 1386: 55). توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی چون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجهاند، اهمیت فراوانی دارد. از سوی دیگر، لزوم توجه جدی به مقوله سیر و سیاحت و گردشگری، به عنوان پدیدهای نو در زندگی ماشینی قرن بیست و یکم، ضرورت کاملاً محسوسی است و اهمیت آن روز به روز در دنیا افزایش مییابد (باتلر، 2002: 14). شاید به همین دلیل است که لویس ترنر گردشگری را امیدبخشترین و پیچیدهترین صنعتی میداند که جهان سوم با آن روبهروست و معتقد است گردشگری بیشترین قابلیت را برای جانشینی دیگر صنایع درآمدزا دارد (لی، 1378: 1). امروزه اقتصاددانان ضرورت برنامهريزي منطقهای صحيح را براي رسيدن به توسعه متوازن مطرح ميكنند و معتقدند توسعه متعادل منطقهای بر آن است كه بهترين شرايط و امكانات را براي توسعه جامع همه مناطق فراهم آورد تا تفاوتهاي كيفي زندگي بين منطقهای و درون منطقهای را به حداقل برساند و نهايتاً از بين ببرد (فلاحتی و احمدیان،90: 103-105). در این میان گردشگری به عنوان یک صنعت پویا که دارای نوعی ساختارشکنی است میتواند گامی مهم جهت توسعه مناطق باشد (بدری و یاری حصار،1388: 61). بر این اساس یکی از راهبردهائی که برای تقویت نواحی محروم و دارای قابلیت توسعه مطرح شده است، توسعه و گسترش گردشگری در مناطقی است که دارای پتانسیلهای لازم برای توسعه گردشگری هستند، لذا یکی از راهکارهای مهم بسط و توسعه گردشگری، سرمایهگذاری در مناطق دارای پتانسیلهای گردشگری است که گسترش صنعت گردشگری در مکانهایی که پتانسیل بالقوه جذب گردشگر را دارند میتواند به عنوان ابزاری کارآمد در جهت رشد و توسعه همه جانبه جوامع میزبان به کار گرفته شود( تقوایی و همکاران، 1390: 99). اکوتوریسم یکی از جنبههای گردشگری محسوب میگردد. رویکرد به اکوتوریسم به عنوان الگوی فضایی گردشگری در طبیعت، امروزه مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. اکوتوریسم میرود تا در قرن بیست و یکم بسیاری از فضاهای جغرافیایی را تحت تاثیر قرار داده و الگوی فضایی جدیدی را در نواحی مختلف جغرافیایی ایجاد نماید (رخشانینسب و ضرابی، 1388: 42). این نوع از توریسم در حال حاضر توجه زیادی را به خود جلب کرده است و رشد فزایندهای را دارد. از سوی دیگر با توجه به ورود مباحثی نظیر توسعه پایدار به جوامع مختلف، اکوتوریسم اهمیت فوقالعادهای را به دست آورده است، تا جای که سال 2002 از سوی سازمان جهانی توریسم سال بینالمللی اکوتوریسم نامیده شده است (حیدری چیانه، 1383: 84). بر اساس برآورد سازمان جهانی گردشگری(WTO) در حالی که رشد عمومی صنعت توریسم برای نخستین دهه پیش رو(2000 تا 2010) بین 3/4 تا حداکثر 7/6 درصد پیشبینی شده بود، یافتههای موجود بیانگر آن است که بیشترین قسمت از این رشد در بخش اکوتوریسم به وقوع پیوسته و به طور کلی رشد این بخش بین 10 تا 30 درصد خواهد بود. به این ترتیب انتظار میرود تا یک دهه دیگر شمار طبیعتگردان که اکنون 7 درصد از کل مسافران جهان را شامل میشود، به بیش از 20 درصد برسد (رخشانینسب و ضرابی، 1388: 42 – 43).
2 – 2 – تاریخچه گردشگری در ایران
ايران با توجه به تمدن كهن خود، از كشورهاي صاحب تجربه و سابقه در گردشگري محسوب ميشود. اين سابقه با توجه به دو عامل اصلي قابل تحليل و بررسي است: يكي موقعيت جغرافيايي، سياسي و جذابيتهاي متنوع و فراوان، تاريخي و فرهنگي كشور، و ديگري ويژگيهاي اخلاقي و فرهنگي و علاقهاي كه ايرانيان به سير و سفر و مهماننوازي دارند (شالچيان، 1372: 12). اكتشافات انجام شده در كوههاي زاگرس و البرز نشان ميدهند كه زندگي غارنشيني در اين نواحي، از دوران نوسنگي سابقه داشته است. اين پيشينه تاريخي زمينه مساعدي را براي رشد تمدن عصر باستان فراهم ميكرد (گزارش صندوق بينالمللي پول، 2000: 60). تاريخ اسكان در فلات ايران، اگرچه از دوران نوسنگي تا مهاجرت اقوام آريا ابهاماتي دارد، اما شواهدي روشني در دست است كه اين مكان از ديرباز مسكوني بوده است (سازمان ايرانگردي و گردشگري، 1376: 8). ايران، به ويژه از قرن هفدهم ميلادي، اوج دوران حكومت، به عنوان يك كشور جذاب نظر بسياري از گردشگران اروپايي را به خود جلب كرد. قرن هفدهم ميلادي (مصادف با قرن يازدهم و دوازدهم هجري قمري) را ميتوان سرآغاز توجه گردشگران خارجي به ايران دانست. از دوران پيش از اسلام نوشتههاي در دست است كه از سفر بعضي از يونانيان و روميان به ايران حكايت دارد. در دوران بعد از اسلام، نخستين كسي كه از مغرب زمين به ايران سفر كرد و سفرنامهاي را هم در شرح مسافرت خود به ايران نگاشت، بنيامين تودلاي اهل اسپانيا بود. سياحاني چون سرتوماس هربرت، ژان باتيتسه، پيتر دلاواله و شواليه شارونپس از ديدار از ايران، از مبلغان واقعي گردشگري در اين سرزمين و معرفيكننده آن به عنوان هدفي مطلوب براي گردشگران دنيا بودهاند. در نيمه دوم قرن نوزدهم، ليديشل، واتسون، گوبينو و دكتر بروگسي از زمره نويسندگاني بودند كه با كتابهاي خود نام ايران را به نيكي بر سر زبانها افكندند (مرسلوند، 1376: 12). سیر سیاحت ایرانیان و میل آنان به گردشگری در اروپا، از عصر مشروطیت رو به فزونی نهاد. در دوران حکومت رضاشاه، با اعزام دانشجویان ایرانی به غرب و گسترده شدن ارتباطات سیاسی و تجاری، همچنین احداث هتلهایی به سبک اروپایی در نقاط مختلف کشور، ایران در آستانه تبدیل شدن به یکی از نقاط جذب گردشگر قرار گرفت (سازمان ايرانگردي و گردشگري، 1376: 12).
2 – 3 – انواع گردشگری
تاکنون صاحبنظران و سازمانهای بینالمللی با توجه به معیارهای مختلف، دستهبندیهای متعددی از گردشگری ارائه کردهاند؛ برای مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
والن اسمیت شش نوع گردشگری را در طبقه بندی خود، به شرح زیر بیان میکند:
گردشگری قومی: در این نوع گردشگری، گردشگران به منظور مشاهده سبک زندگی افراد بومی و اقوام، سفر میکنند. فعالیتهای متداول آنها شامل دیدار از منازل افراد بومی، حضور در جشنها و شرکت در مراسم مذهبی آنهاست. هدف گردشگری قومی، شناخت اقوام مختلف و شرکت در تجربههای آنهاست.
گردشگری هنری: در این گردشگری، گردشگر دوست دارد تا هنرهای ملل و مردم دیگر را شناخته و با آنها آشنا شود. شناخت هنرهای دستی، آشنایی، دیدن و شنیدن موسیقی و حرکات موزون، در زمره فعالیتهای گردشگران در این نوع گردشگری است.
گردشگری تاریخی: این دسته از گردشگران به بازدید از موزهها، مسجدها، کلیساها و آثار تاریخی و بناهای باستانی میپردازند. در این نوع، گردشگران از اجرای نمایشنامههایی که وقایع مهم دوران گذشته را بازسازی میکند استقبال خواهند کرد.
گردشگری مبتنی بر طبیعت یا طبیعتگرا: تاکید گردشگر طبیعتگرا بر جاذبههایی طبیعی و محیطی است. هدف آن پناه بردن به آغوش طبیعت زیبا و تحسین جاذبههای طبیعی است. گردشگر طبیعتگرا علاقهمند به شگفتیهای جهان هستی همچون آبشارها، جنگلها، کوهستانها، کویرها، صحراها و سایر جاذبههای طبیعی است.
گردشگری تفریحی و ورزشی: گردشگر تفریحی و ورزشی توجه خود را معطوف به شرکت در فعالیتهای ورزشی، استفاده از چشمههای آب معدنی، حمام آفتاب و دیگر فعالیتهای اجتماعی در یک محیط دلنشین و راحت میکند. گردشگر تفریحی مایل است تا زمانی را که در سفر سپری میکند؛ برای تمدید اعصاب و رفع خستگی و تفریح استفاده کند.
گردشگری مرتبط با کار: هدف این نوع گردشگری تفریح و یا استراحت نیست، بلکه انجام بخشی از حرفه و کار در مدیریت سفر است. مشخصه این گردشگری شرکت در کنفرانسها، گردهماییها، سمینارهای علمی، تحقیقاتی و تخصصی است (رضوانی، 1387: 6 – 7).
2 – 3 – 1- گردشگری بر پایه هدف از سفر
تفريحي، تفرجي
فرهنگي
ماجراجويي، ورزشي
سلامتي(بهبودي)
عقد قرار داد و انگیزهای (کریمپناه، 1384: 23).
2 – 3 – 2- گردشگری انبوه و جایگزین
گردشگری انبوه3 عبارت است از گردشگری معمولی که در سطح گسترده در سراسر جهان وجود دارد. این نوع گردشگری کاملا به صنعت گردشگری و سازمانها و مؤسسات خدمات گردشگری وابسته است. ویژگی بارز گردشگری انبوه در برابر گردشگری جایگزین4 این است که برنامههای سفر در گردشگری انبوه کاملا رایج و دارای مقبولیت عمومی است، در حالی که گردشگری جایگزین هر انتخاب دیگری غیر از گردشگری انبوه را شامل میشود و ممکن است برای جامعه میزبان، مفید یا زیانبار باشد، مانند گردشگری خاصی که با انگیزههای فحشا و یا استفاده از مواد مخدر صورت میگیرد و یا آن نوع از گردشگری که به محیط زیست کشور میزبان خسارت وارد میآورد (زاهدی، 1382: 2). در مجموع، گردشگری جایگزین نوعی از گردشگری است که در واکنش به توسعه عنان گسیخته گردشگری انبوه در دهههای 1970 و 1980 مطرح شده و هدف آن به کارگیری روشهای نوین در گردشگری به جای روشهای مخرب گردشگری انبوه است (کاظمی، 1389: 25).
2 – 3 – 3- جهانگردی فام
در متون خارجي اين عنوان بصورت جهانگردی ACE5 آمده است كه از حروف اول سه كلمه Adventure، Cultural و Ecotourism به وجود آمده است.كلمه فام متشكل از حروف اول كلمات فرهنگي، اكوتوريسم و ماجراجويانه در فارسي استفاده شده است. در اين طبقهبندي، جهانگردي به سه دسته تقسيم شده است:
در جهانگردي فرهنگي، هدف ديدار از مراسم، خصوصيات، شعاير و نمودهاي فرهنگي جامعه ميزبان است.
در اكوتوريسم، ديدار از طبيعت در كانون توجه جهانگردان قرار دارد.
جهانگردي ماجراجويانه با خطر پذيري و ماجراجويي ملازمت دارد.
ارتباط بين اين سه نوع جهانگردي در شکل 2 – 1 نشان داده شده است (کاظمی، 1389: 25 – 26).
شکل 2 – 1: ارتباط تعاملي انواع مختلف جهانگردي
مآخذ: کاظمی، 1389: 25 – 26
2 – 3- 4- گردشگری بر اساس محل سکونت افراد
سازمان جهانی گردشگری بر اساس محل سکونت افراد، سه شکل گردشگری را معرفی کرده است:
گردشگری درون مرزی6: شامل ساکنان یک کشور میشود که فقط در داخل همان کشور مسافرت میکنند،
گردشگری برون مرزی7: شامل ساکنان یک کشور میشود که به سایر کشورها مسافرت میکنند،
گردشگری خارجی: شامل افرادی که ساکن یک کشور نیستند و به آن کشور مسافرت میکنند(داسول، 1997: 8- 10).
2 – 3- 5- گردشگری از بعد تقاضا
گردشگری از بعد تقاضا به سه دسته گردشگری داخلی، ملی و بینالمللی تقسیم میشود.
گردشگری داخلی8(یا بومی): در این حالت اشخاص مقیم یک کشور حداکثر برای دوازده ماه به محلی در کشور خودشان که خارج از محیط معمولی آنهاست سفر میکنند و هدف اصلی آنها از این سفر انجام کاری نیست که سرانجام آم دریافت مزد از محل مورد بازدید باشد (پاپلی یزدی و سقایی،1385: 13).
گردشگری ملی9: این نوع گردشگری شامل گردشگری در داخل همان کشور است. این نوع
