
پیدا کند. یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان که همیشگى و به شکل هاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.»51
براین اساس، اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظّم رهبری مدظله العالی ، اقتصادی است که دو ویژگی اساسی دارد: 1. در برابر تهدید ها و ترفندهای دشمن، مقاوم است و کمتر آسیب می بیند؛ 2. تهدید را تبدیل به فرصت کرده و در وضعیت تهدید رشد می کند.
بنابراین مقصود از اقتصاد مقاومتی ارائه یک الگوی اقتصادی متناسب با شرایط کمیابی منابع و تحریم اقتصادی است. که با مدیریّت مسائل اقتصاد جامعه آن گونه که اسلام مقررّ داشته، صورت می گیرد.
هدف اصلی درالگوی اقتصاد مقاومتی بردو محور قرار دارد محوراول، جلوگیری از هرگونه اتلاف منابع؛ محور دوم، به حداکثر رساندن بهرهوری کلیه عوامل. اصولاً تنها الگوی اقتصادی واقعی که میتواند با فلسفه علم اقتصاد همخوانی داشته باشد، همین الگوی اقتصاد مقاومتی است که دغدغه اصلیاش کارایی و اثربخشی درحد عالی است، براساس تعاریف گفته شده در مورد علم اقتصاد، علم اقتصاد؛ علم استفاده ی بهینه از امکانات و منابع محدود درراستای ارضای نیازهای نامحدود بشریّت است. لذا ما نه تنها درشرایط تنگنای فعلی، بلکه همیشه نیازمند الگوی اقتصاد مقاومتی هستیم.
2-9. ریاضت اقتصادی
ریاضت: از«روض» به معنای «به کار بردن و واداشتن نفس در زحمت، برای این که رام و آرام شود.»52در فرهنگ عمید به معنای «تحمل رنج برای تهذیب نفس و کسب اخلاق خوب»53 و همچنین به معنای «تحمل رنج و تعب برای تهذیب نفس.»54 آمده است.
ریاضت اقتصادی، به روشی اطلاق می شود که در آن دولت به منظور کاهش هزینه ها و رفع کسری بودجه خویش، به کاهش و یا حذف بخشی از خدمات و مزایای عمومی اقدام می کند.55
2-10.تفاوت اقتصاد مقاومتی با ریاضت اقتصادی
بنابراین با توجه به تعریف آن دو، می توان ریاضت اقتصادی را به صورت یک روش قلمداد نمود و اقتصاد مقاومتی را به عنوان یک هدف راهبردی مورد بررسی و کنکاش قرار داد.
از این روتفاوت ریاضت ومقاومت دراین دوالگو، به تفاوت درهدف وروش مربوط می شود. درکشورهایی همچون یونان و اسپانیا، اتخاذ روش های ریاضتی، در بلند مدت می تواند با جبران برخی کاستی ها – علیرغم وقوع تبعات و پیامدهای اجتماعی و سیاسی – شرایط را به حالت عادی برگردانده و راه را برای ادامه سیاست های پیشین باز می نماید. اما در کشوری همچون ایران که همواره از سوی دشمن بیرونی مورد تهدید قرار می گیرند، استفاده مطلق از روش های ریاضتی اگر بتواند برخی از مشکلات را حل نماید اما در بلند مدت چاره اصلی کارنخواهد بود. تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران به عنوان یک هدف بوده که نتیجه آن قطع وابستگی و جلوگیری از فشارهای اقتصادی دشمنان خواهد بود. بنابراین می توان بر این گزاره صحه گذاشت که اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد ریاضتی نیست اما می تواند در چارچوب های نظری مشخص، از روش های گوناگون همچون ریاضت مقاومت گونه بهره جوید.56
1- اقتصاد ریاضتی آخرین راه برای کنترل بحران اقتصادی یک کشور است در حالی که اقتصاد مقاومتی، شیوه ی مدیریت اقتصادی است برای افزایش شتاب پیشرفت اقتصادی در حال توسعه.
2-رویکرد اقتصاد ریاضتی افزایش مالیاتها، کاهش حقوق و دستمزد، کاهش نیروی کار و اخراج آن هاست در حالی که عکس آن در اقتصاد مقاومتی اتفاق می افتد.
3- مولفه های اقتصاد مقاومتی، مدیریت مصرف، تولید علم، خودکفایی در تولیدات کالا، کارآفرینی و … است. در نتیجه رویکرد آن پیشرفت همه جانبه است و با رویکردهای اقتصاد ریاضتی که بیشتر بر پایه اعمال فشار اقتصادی بر مردم است، کاملا متفاوت می باشد.
2-11. ویژگی های اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظّم رهبری مدظله العالی :
الگوی اقتصاد مقاومتی واجد ویژگی هایی است که مقام معظّم رهبری مدظله العالی به برخی از آنها اشاره نموده اند از آن جمله:
الف) متناسب بودن با نیازها و شرایط موجود کشور؛
ب) درون زابودن. یعنی جوشیدن از دل ظرفیّت های موجودکشور و مردم. رشد این نهال و درخت، به امکانات کشور متکی است، اما درعین حال درون گرا نیست. به بیان دیگر، معنای اقتصاد مقاومتی، محصور شدن درکشور و محدود شدن امکانات خود و تعامل نداشتن با اقتصاد جهانی نیست. اقتصادی درون زا و در عین حال، برون گرا است.
ج) مردم بنیاد بودن. اقتصاد مقاومتی، اقتصادی مردمی است، نه دولتی؛ یعنی با اراده، سرمایه، مشارکت و فعالیّت مردم تحقّق می یابد. دولت نیزمسئولیت برنامه ریزی، زمینه سازی، ظرفیت سازی، نظارت، هدایت، کمک و مقابله با مفاسد و سوء استفاده ها را بر عهده دارد؛
د) دانشبنیان بودن. یعنی برمحوریت علم و پیشرفت های علمی تکیه دارد و اما معنای آن نیست که فقط دانشمندان می توانند درآن نقش ایفا کنند. دراین اقتصاد از همۀ تجربه ها و مهارت های صنعتگران، کشاورزان و کارگران به تناسب، استفاده می شود و همه می توانند در آن نقش آفرینی کنند.
ه) عدالتمحوری. اقتصاد مقاومتی برعدالت اقتصادی واجتماعی درجامعه تأکیددارد وفقط به شاخص های اقتصاد سرمایه ای همچون رشدملّی، تولید ناخالص ملّی و … اکتفا نمی کند. عدالت در این الگوی اقتصادی، به معنای تولید و افزایش ثروت ملّی است نه تقسیم فقر.
و) بهترین گزینه تشخیصی برای حلّ مشکلات اقتصادی کشور در شرایط مختلف اعم از شرایط تحریم و فشار و غیر آن. 57
فصل سوم: مبانی اقتصاد مقاومتی
در آموزه هاي اسلامي مي توان مواردي را يافت كه هم به عنوان مبانی اقتصاد اسلامی و هم به عنوان مبانی اقتصاد مقاومتي قابل شناخت باشد. از اين رو مي توان اظهار داشت كه مباني اقتصاد اسلامي مبتني بر تشكيل یک اقتصاد مقاومتي است. لذا اقتصاد مقاومتی بر اموري مبتني است كه بدون آنها اقتصاد مقاومتی امكان پذير نيست. به عبارت ديگر، در اقتصاد مقاومتی اموري وجود دارند كه شكلدهنده ماهيت آن هستند.
3-1. اعتقاد به توحيد در امور اقتصادي
توحيد در انديشه اسلامي از اصلی ترین مباني فكري و معرفتي درحوزه اعتقادي می باشد که محور همه نظام هستي است. لذا، هرچه در اين جهان مشاهده ميشود، بر محور توحيد در حركت و فعاليّت است؛ چراكه همه پديدههاي عالم، از سوي خدا آمدهاند و به سوي او در حركتند.
…(إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ( 58؛ « ما از آنِ خداييم و به سوي او باز مي گرديم.» اين آيه علاوه بر آدميان، بازگشت همه پديدههاي جهان را، بازگشت به سوی خداي متعال معرفي ميكند.
علامه طباطبايي; درباره توحيد باوري ميگويد: اگر انسان با نهادي پاك و دلي آرام، نگاهي به جهان هستي نمايد، در هر گوشه و كنار آن، آثار و دلايل وجود پاك آفريدگار را مشاهده خواهد كرد. از هر در و ديواري به ثبوت اين حقيقت گواهي خواهد شنيد. چه انسان در اين جهان با هرچه روبهرو ميشود، يا پديدهاي است كه خدا آن را آفريده يا خاصيتي است كه خدا در آن نهاده يا نظامي است كه به امر الهي در همه چيز جاري و حكمفرما گشته است. آدمي نيز خود يكي از همانهاست و سراپايش به اين حقيقت گواهي ميدهد.59
اگر در فعالیت های اقتصادي، چنين انديشهاي در انسان وجود داشت، بيترديد، همه فعاليّتهايش، رنگ و بوي خدايي مييافت. بهويژه در صحنه های اقتصادي، بايد با ايمان به يگانگي خدا به فعاليّت بپردازد تا علاوه بر سود دنيايي، سود اخروي نصيبش شود. خداوند در اين باره ميفرمايد: ( وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ … (60؛ و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مي آوردند و تقوا پيشه مي كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مي گشوديم.»
از اين آيه، چنين استفاده ميشود كه ايمان به عقايد اسلامي علاوه بر آنكه پاداش اخروي كار را افزايش ميدهد، در دنيا نيز باعث افزايش رزق و روزي ميشود.
3-2. ایمان به مالکیّت خداوند
ایمان به مالكيّت مطلقه خداوند در فعاليّتهاي اقتصادي نقش بسزايي دارد، به اين معنا كه مالك حقيقي همه ماديات، خداوند متعال است. (وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (61؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست و همه كارها، به سوي او باز مي گردد.» پس آن کس که چیزی رابیافریند و اداره نماید، بی گمان مالک آن است و انسان نسبت به دارايي خود، مالكيت اعتباري دارد و اعتبار آن براى نظم امور اجتماعى است. حتّي آدمي بر نفس خود هم مالكيت حقيقي ندارد و حقّ هرگونه تصرّف را در خودش ندارد. تنها انسان از طرف خداوند اجازه دارد در پديدههايي كه در اختيار دارد، تصرّف كند. همچنين در فعاليّتهاي اقتصادي آزادي كامل ندارد، بلكه محدود به اجازه شارع است و هر تصرفي را كه اجازه دهد، ميتواند به انجام رساند.62
بنابراين، در مسائل اقتصادى كه بر پايه روابط اجتماعى تنظيم مى شود، هر كس از راه مشروع مالى كسب كند، مالك آن است و ديگران بدون اذن او نمى توانند در آن تصرف كنند؛ ايمان به مالكيت مطلقه خداوند، آثار فراواني در امور اقتصادي دارد و سبب ميشود انسان از رفتارهاي نامشروع و حرام در امور مالي در امان بماند.
اگر نسبت به منابع طبيعي و امور مالي ایمان داشته باشیم، بسياري از مشكلات اقتصادي موجود در جوامع اسلامي، خود به خود حل خواهد شد. رهبر انقلاب ميفرمايد:«آن كسي كه به خدا، قيامت، حضور در برابر پروردگار، زندگي پس از مرگ، شهادت و توكل معتقد است، در دنيا به گونهاي عمل ميكند و كسي كه فاقد اين جهانبيني است، طور ديگر رفتار ميكند.»63
3-3. اعتقاد به معاد در امور اقتصادي
اعتقاد به معاد و حسابرسی دقیق قیامت، نقش بسیار مؤثّری در تصحیح رفتارهای انسان از جمله رفتارهای اقتصادی دارد و از پايههاي اساسي و اثرگذار در فعاليّتهاي اقتصادي جامعه است. اعتقاد به اينكه روزي بايد انسان به پرسشهايي مربوط به مال و دارايي و تمام اعمال و كردارش در سراسر زندگي پاسخ بدهد، سبب ميشود عملكردش با رفتار كساني كه چنين باوري ندارند، متفاوت باشد.
علامه طباطبايي; در اينباره ميفرمايد: بدان، قيامت روزي است كه هيچ سببي از اسباب و هيچ كار و شغلي از خداي سبحان پوشيده نيست؛ روزي كه تمامي اوهام از بين ميرود و آيات خدا در كمال ظهور ظاهر ميشود؛ روزي كه مردم در برابر ربّ العالمين بهپا خيزند؛ روزي كه همه اسرارشان آشكار ميشود. چيزي از ايشان بر خدا پوشيده نميماند و به همين جهت است كه گاهي از مرگ به روز قيامت تعبير ميشود.64
خداوند در قرآن ميفرمايد: (ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم(65؛ « سپس در آن روز [همه شما] از نعمتهايي كه داشته ايد، بازپرسي خواهيد شد.» بايد در آن روز روشن سازيد كه اين نعمتهاى خداداد را در چه راهى مصرف كردهايد؟ و از آنها براى اطاعت الهى يا معصيتش كمك گرفتهايد، يا نعمتها را ضايع ساخته هرگز حق آن را ادا ننمودهايد؟66
اينگونه فكر و عقيده در سلامت و رشد اقتصادی تأثير بسزايي دارد. آنهایی که اعتقاد به معاد و حساب رسی اعمال دارند، در مقابل دستمزدی که دریافت می دارند، خود را مسئول و ملتزم می دانند که کار را به لحاظ کمّی و کیفی به نحو مطلوبی به انجام رسانند.
3-4. اعتقاد به ربوبيّت خداوند
ربوبيّت از كلمه «رب» گرفته شده كه به معناي صاحب، مالك، مربي، سرپرستي و پرورشدهنده چيزي يا كسي است.67 به نوشته برخي واژهشناسان، تربيت هم به همين ريشه برميگردد، چنانكه مصطفوي ميگويد: « تربيت از ريشه ربب (ربَّ) عبارت است از سوق دادن شيء مورد تربيت به سوي كمال مطلوب و رفع نقايص و كاستيهاي آن.»68 ربوبيّت و تربيت، هر دو به مديريّت، سرپرستي و اداره امور اشاره دارند؛در قرآن كريم، بارها كلمه «ربّ» به كار رفته است و بيشتر كاربردهاي آن درباره ربوبيّت جهان هستي ديده ميشود.
در نخستين سوره قرآن، خداوند اينگونه وصف شده است:( الْحَمْد
