
حالی که در تگ های UHF، میتوان محدوده خواندن را در صورت ایجاد یک شکاف هوایی بین آنان و سطح فلز، افزایش داد. در مواردی که مواد فلزی بخشی از شی موردنظر برای برچسبگذاری توسط تگهای RFID میباشند، بهتر است که از فلز به عنوان آنتن استفاده گردد ( به عنوان نمونه ، پياده سازی یک شکاف هوايی بین سطح فلز و تگ ). در صورتی که انجام این کار غیرممکن باشد ، میبایست از روشهای روکش کردن استفاده کرد.[8]
علاوه بر موارد ذکر شده جریان بسیار زیاد متمرکز تولید شده توسط تگخوانها نیز میتواند دچار سیستم را دچار اختلال کند. در زمانی که حجم عظیم از اطلاعات وارد سیستم میشود، اکثر سازمانها دانش و ابزار مناسب برای حل و رسیدگی به این مشکل را ندارند. سازمانها و فروشگاههایی که RFID را پیاده سازی میکنند با این مورد را درنظر بگیرند که چه اطلاعاتی را میخواهند ذخیره کنند و چه اطلاعاتی غیر ضروری هستند و احتیاج به ذخیره شدن ندارند. دادههای تولید شده باید مرتب مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. علاوه براین، اینکه چه کسی امکان دسترسی به اطلاعات سیستم را خواهد داشت و چه شخصی چه اطلاعاتی را نیاز دارد، مورد اهمیت قرار میگیرد. این مسئله زمانی اهمیت پیدا خواهد کرد که در زنجیرهی تامین در شبکه حجم دادههای تولیدی بالا میرود و مدیریت اطلاعات مربوط به آن نیز سختتر خواهد شد. با توجه به تسهیلسازی نرم افزارها و پیش بینی حجم اطلاعات میتوان این ایراد را برطرف کرد ولی زمانی این روند بیشتر مشکلساز خواهد شد سازمانها و فروشگاهها پیشبینی بر مقدار درخواست و حجم اطلاعات در سیستم فناوری اطلاعات خود ندارند[25].
۲-۶-۲- هزینهی تگها و پیادهسازی
برای خیلی از سازمانها مسئلهی اصلی برای تگ کردن کالاهای مختلف میزان قیمت تگهاست. در حالی که در ابتدا هزینهی اکثر تگها نزدیک یک دلار بود، بعد از گذشت زمان به نیم دلار تقلیل یافت. این قیمتگذاری برای تگها هنوز برای اقلامی که ارزش زیادی از نظر قیمتی نداشتند هزینهی سنگینی محسوب میشود. بنابراین اکثر کاربرهای RFID به جای تگ کردن کالاها، جعبهها یا پالتهای محصول را مجهز به تگ میکردند. با انجام این کار از آنجا که تگها بادوام تر از بارکد بوده و استفاده مجدد را به کاربر میدهند، آنها میتوانستد از تگها و برچسبهای کانتینرهای حمل بار دوباره استفاده کنند[8]. بارکدها باید قابل رویت باشند و به راحتی آسیب میبینند. تگهای RFID لزومی ندارند در معرض دید باشند و میتوان آنها را در مکانهایی که احتمال صدمه دیدن تگ ها کمتر است، نصب کرد. طبق همین استدلال بعضی تولیدکنندگان جعبهها و کانتینرها را از جنس پلاستیک میسازند و تگ مربوط به آن را به صورت ذوب شده درون آن قرار میدهند. با این عمل تگ را از معرض آسیبهای مختلف دور نگه میدارند و استفاده مجدد از آن را مقدور میسازند. این راه حلها به گسترش و پخششدن هزینه در یک دوره زمانی طولانی کمک کرده و ایجاد یک کسب و کار سودآور را فراهم مینماید. کاربران به طور عمومی معتقدند که زمانی که قیمت تگها به نیم دلار رسید مزایای استفاده از تگها در بر روی هر کالا به هزینهی اضافی که برای ایجاد میشود ارجحیت دارد. بارکدها هنوز بهطور گسترده و با قیمت ناچیز استفاده میشوند. به همین دلیل بسیاری از فروشندگان هنوز هم از سیستم بارکد استفاده میکنند و تمایل به جایگزین کردن آن با تگهای RFID را ندارند. بسیاری از تولیدکنندگان تگهای RFID بر این باورند که با بالارفتن حجم تقاضا برای تگها قیمت آن پایین خواهد آمد. محققین ادعا می کنند که در سالهای آتی قیمت تگهای RFID بالا خواهد ماند زیرا میزان بروز خطا در سیستمهای RFID هنوز درصد بالایی دارد و به همین دلیل قیمت تگها نزول نخواهد کرد. به خصوص تگهای ارزان UHF که از مواد بسیار حساس ساخته شدهاند در حال حاضر نمیتوانند با سرعت بالا تولید شوند که هم حجم تولید بالا رفته و نیز قیمت نیز کاهش یابد. زمانی که هزینههای تولید بهتر کنترل شوند و تگهای کمتری در تستهای کنترل کیفیت شکست بخورند، قیمتها پایین خواهد آمد[33].
علاوه بر قیمت بالای تگهای RFID، هزینهی پیادهسازی سیستمهای RFID نیز بالاست. از آنجایی که تعداد محدودی سازمان و فروشگاه هم اکنون از این فناوری استفاده میکنند و تعدادی نیز بصورت آزمایشی58 از آن بهره میبرند، تجربهی کمی از پیادهسازی موفقیت آمیز RFID در دست است. همانطور که در مطالب بالا گفته شد، محیط که قرار است این سیستم پیادهسازی شود برای مشخص شدن تعداد تگخوانها، جنس تگ ها و نوع نرم افزار کاربردی اهمیت زیادی دارد. پیاده سازی RFID هم اکنون نیاز به پیش تنظیمات و آزمایشهای مختلفی دارد تا اطمینان حاصل شود که به طرز صحیح کار خواهد کرد. زمان و عدم قطعیت پیادهسازی صحیح نیز قیمت پیادهسازی را بالاتر خواهد برد[34]. علاوه بر این سازمانها و فروشگاهها به یک فرآیند نصب از پیش تعریف شده یا طراح فناوری اطلاعات برای محل خود نیاز دارند. همانطور که در مطالب بالا توصیه شده بود، RFID اطلاعات بسیار بیشتری به نسبت بارکد در اختیار کاربر قرار میدهد. برای رسیدن به این هدف گاهی لازم است بسترهای نرمافزاری توسط متخصین آن به روز شوند تا به راحتی و بدون خطا با اسکنرهای RFID بتواند ارتباط برقرار کنند. افزایش قابلیتهای RFID درخواستهای بیشتری را برای سیستمهای نرمافزاری بوجود میآورد و بعضی اوقات تعویض آنها نیز موردنیاز است و درنهایت روش کاری و توپولوژی مورد استفاده نیازمند سازگاری بین قسمتهای مختلف سیستم است. به خصوص در ابتدای پیادهسازی سیستم، فروشگاهها ممکن است نیاز به استفاده متعدد از روشهای اسکن (پویش) محصولات گردند. در شبکهي زنجیرهي تامین نیز اگر همهی قسمتها از RFID استفاده نکنند به ناچار باید از بارکد استفاده شود. بنابراین سازمانهایی که RFID را پیادهسازی میکنند باید دهر دو سیستم را در محل فروشگاه یا سازمان داشته باشند که با تمام گفتهها هزینههای عملیاتی سیستمهای RFID بالا خواهد رفت. به این دلیل که مشخص نیست که سازمان با کدامیک از مشکلات پیادهسازی مواجه خواهد شد، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه برای سازمان مذکور بسیار دشوار است. بسیاری از مدیران و فروشندگان تگهای RFID موظف هستند دلیل قانع کنندهای برای نصب این سیستم داشته باشند و بتوانند تخمین بزنند که بازگشت این سرمایه تقریبا چه زمانی خواهد بود. تخمین دستاوردهای RFID مانند بهبود خدمات مشتری، بهبود بهرهروی، بهبود بازده کاری، جلوگیری از سرقت و جعل و گم شدن برای هر سازمان برای آیندهاش بسیار دشوار است. از آنجا که فرآیند پیادهسازی RFID پر زحمت و پرخرج است مدیران شرکتها کار سختی برای توجیه کردن اقتصادی این کار برای مدیران ارشد خواهند داشت[32].
۲-۶-۳- استانداردسازی
فناوری RFID از امواج رادیویی برای انتقال اطلاعات ذخیره شده در تگ ها به تگخوانها استفاده میکند. منتها فرکانسهای رادیویی تنها توسط سیستمهای RFID استفاده نمیشوند و توسط دیگر سیستمها مانند شبکههای تلفن همراه نیز قابل استفاده هستند. مشکل آنجا بهوجود میآید که همه کشورها و ناحیهها در دنیا از یک فرکانس رادیویی مشخصی برای ارتباطات و انتقال دادهها استفاده نمیکنند. علاوه بر این، مقررات مربوط به قدرت سیگنالهای رادیویی در بسیاری از کشورها متفاوت است[32]. از آنجاییکه فرکانسهای قابل دسترس در هر کشوری متفاوت است، قراردادن یک استاندارد یکپارچه و واحد برای تگهای RFID بسیار سخت است. همچنین به دست آوردن بهترین بازدهی هزینهی تولید تگ ها نیز در هر کشور قضیه را سختتر خواهد کرد. در زنجیرهی تامین در تمام نقاط دنیا که ممکن است کالا از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر انتقال مییابد، نیز باید راه حلی برای خواندن تمام تگها به صورت یک استاندارد واحد پیدا کرد. این برچسبهای شناسایی باید به طور مشترک توسط مؤسسات سطوح بالا و پایین زنجیره تأمین، به منظور ردگیری محصولات از زمان تولید تا رسیدن به دست مصرفکننده به کار روند. هم اکنون در سراسر دنیا تگهایی موجود هستند که با فرکانسها و قدرتهای متفاوتی کار میکنند، ولی هم بسیار پیچیده هستند و هزینهی تمام شده برای تولید این نوع تگ ها هم بسیار بالاست. به این دلیل که فرکانسهای رادیویی مختلف برای استفاده از RFID در دسترس است پس هنوزهم استاندارد مشخص و واحدی برای آن موجود نیست. همانطور که در توضیحات بالاتر نیز اشاره شد اگرچه استاندارد EPC توسط بسیاری از سازمانها و خردهفروشان مورد استقبال قرار گرفت، استاندارد ISO59 استاندارهای جایگزینی را نیز پیشنهاد داده است. استانداردهای ISO برای RFID ، ۴حوزه مختلف را تحت پوشش دارند: فناوری استانداردهای ارتباطی (ISO 18000)، محتوای داده ها (ISO 15418)، همنوایی و کارایی (ISO 18046) و استانداردهای کاربرد(ISO 10374) . استانداردهای ISO که در سطح بسیار بالایی تعریف شده اند بر روی ارتباط متمرکزند نه بر روی داده هایی که جابجا میشوند. بعنوان نتیجه، استانداردهایISO ، کلی بوده و بدون در نظر گرفتن داده هایی که جابجا می شوند، قابل پشتیبانی توسط هر سیستمی و در هر زمینهای هستند. از آنجایی که ISO مدعی رویهای قانونی برای منعکس کردن نیازهای جهانی است، پشت گرمی EPC به حمایت صنایع و سرعت عملکردش است. فرآیندهای ISO و EPC را می توان بعنوان مکمل درنظر گرفت. با این وجود برای حامیان هر دو استاندارد وجود یک استاندارد جهانی مهم است. درصورتی که در کشورهای مختلف بر روی روشهای گوناگون فناوری RFID سرمایه گذاری شود، منافع حاصل از استاندارد سازی، ازبین خواهد رفت. به نظر می رسد که از سال 2005، همگرایی بین این دو استاندارد بیشتر شده است و دولتها و سازمانهای درگیر در امر استاندارد سازی، تلاش برای یکنواخت سازی استانداردها را افزایش داده اند. در فوریه 2005، مشخصات EPC در مجمع EAN در بروکسل بصورت رسمی تصویب شد و تسلیم ISO گردید. امید است که این کار باعث خاتمه دادن به کشاکش بین رویه ISO و EPC در استاندارد سازی گردد. در واقع بهترین حالت آن است که این دو استاندارد به یک نقطهی مشترک برسند که بتوان بر روی تگ های RFID پیادهسازی کرد. به عنوان یک راه حل موقت هم اکنون تگهایی موجود هستند که زیرنظر هر دو استاندارد عمل میکنند و چون این تگ ها زیرشاخهای از تگهایی هستند که با فرکانسهای رادیویی مختلف کار میکنند، هزینهی تولید بسیار بالایی خواهند داشت[24, 32].
۲-۶-۴- حریم خصوصی و پذیرش مصرفکننده
مصرفکنندگان نقش بسیار مهمی در پذیرش فناوری RFID ایفا میکنند. اگر مصرفکنندگان مزایای استفاده از RFID را به خوبی متوجه شوند، احتمال استفادهی ایشان از فناوری به مراتب بالاتر خواهد رفت. بسیاری از سازمانها و فروشگاهها به مزایای استفاده از RFID در زنجیرهی تامین و مزایای سودمند آن در بازاریابی توجه میکنند بدون آنکه مصرفکننده را در پذیرش این فناوری سهیم کنند[25].
یکی از جنبههایی که باعث ایجاد شک توسط مصرفکنندگان برای استفاده از RFID میشود حفظ حریم خصوصی آنها است. تگهای RFID متصل به کالا بعد از خریداری شدن توسط مصرفکننده همچنان فعال باقی خواهند ماند. بعضی تگها را به راحتی بعد از خرید کالا میتوان جدا کرد ولی بعضی تگ ها نیز در داخل خود محصول جاسازی شدهاند که با چشم نیز قابل رویت نیست. بسیاری از مصرفکنندگان باور دارند که تولیدکنندگان میتوانند آنها را بعد از خرید محصول زیر نظر بگیرند[35]. برخی از فعالیتهای خردهفروشان نیز ایجاد شک و ترس برای مصرفکنندگان میکند. در سال ۲۰۰۷ شرکت والمارت برای درک بهتر رفتار مصرفکنندگان، اقدام به برچسبگذاری برروی رژلبهای موجود در فروشگاه و ضبط نوار ویدئویی از ایشان، هنگامی که آنها کالای خاصی را از قفسه انتخاب میکردند، نمود. بعد از آنکه روزنامهها این عمل را فاش و محکوم کردند،
