
مصاحبه……………………………………………………………………………………………………………………37
3-8. روش تحليل اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………….37
3-9 . رعایت ملاحضات اخلاقی………………………………………………………………………………………………………41
4-تحلیل اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………………………42
4-1. مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………….43
4-2. گزارش اطلاعات حاصل شده………………………………………………………………………………………………….44
4-3. تحلیل اطلاعات حاصل……………………………………………………………………………………………………………58
4-4. نتایج حاصل از بررسی مصاحبه ها……………………………………………………………………………………………..65
5- نتیجه گیری، بحث و پیشنهاد……………………………………………………………………………………………………….66
5-1. نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………67
5-1-1. باورهای معلمان ریاضی درباره تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چیست…………………………….67
5-1-2. رفتار معلمان ریاضی در مواجهه با تغییرات کتاب درسی ریاضیات پایه هفتم چگونه است…………………73
5-1-3. توجیهات معلمان ریاضی از رفتار خود در مواجهه با تغییرات کتاب درسی………………………………………75
5-2. بحث و بررسی پیرامون یافتههای پژوهش……………………………………………………………………………………..76
5-3. محدودیتهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………….82
5-4. پیشنهادهای پژوهشی………………………………………………………………………………………………………………..83
5-5. پیشنهادهای کاربردی………………………………………………………………………………………………………………83
منابع و ماخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………..85
فهرست جداول و نمودارها
جدول 2-1.جمع بندی پیشینه پژوهش…………………………………………………………………………………………………29
جدول 3-1: جامعه پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………34
جدول 3-2: مشخصات اطلاع رسان های پژوهش………………………………………………………………………………….35
جدول4-1: مشخصات اطلاع رسان های پژوهش…………………………………………………………………………………43
جدول4-2. دیدگاه کلی معلمان ریاضی پایه هفتم نسبت به پدیده تغییر………………………………………………………59
جدول 4-2. موضع کلی معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی در سال تحصیلی 93-1392…………………59
جدول 4-1. نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392………………………..60
جدول4-2. نگاه منتقدانه به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392………………………61
جدول 4-3. تحلیل محتوای مصاحبه با معلمان پیرامون نوع مواجهه آنان نسبت به تغییرات 93-1392………………..62
جدول 4-4. تحلیل محتوای مصاحبه پیرامون توجیهات معلمان پیرامون رفتار خود در مواجهه با تغییرات…………..63
جدول5-1. دیدگاه کلی معلمان ریاضی پایه هفتم نسبت به پدیده تغییر……………………………………………………….67
جدول 5-2. موضع کلی معلمان نسبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی در سال تحصیلی 93-1392………………..68
جدول 5-3. نگاه مثبت به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392………………………..69
جدول5-4. نگاه منتقدانه به تغییرات کتاب درسی ریاضی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-1392………………………70
جدول 5-5. تحلیل محتوای مصاحبه با معلمان پیرامون نوع مواجهه آنان نسبت به تغییرات………………………………73
جدول 5-6. تحلیل محتوای مصاحبه پیرامون توجیهات معلمان پیرامون رفتار خود در مواجهه با تغییرات…………..75
شکل 2-1: مدل نظری پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..31
فصل اول
کلّیات طرح پژوهش
1-1. مقدمه
فعاليتهاي آموزشي در هر کشور را ميتوان سرمايهگذاري يک نسل براي نسل ديگر دانست؛ که هدف اصلي آن، توسعه انساني است. به عبارت ديگر، افزایش رشد و آگاهي و توانمنديهاي انسان یعنی افزایش سرمایهای او. این سرمایههای انسانی در قالب برنامه درسی، تجمع مییابند و به نسلهای بعدی تقدیم میشوند. تغییر در برنامههای درسی به واقع تغییر در کیفیت سرمایههای انسانی است. هر کشوري به دلايل متفاوت و با توجه به نيازهاي خود و چالشهايي که با آن مواجه است، اقدام به تغيير برنامه درسي خود ميکند. کشور ما نيز از اين قاعده مستثني نيست .چالشهاي آموزشي، تحولات و تغييرات اجتماعي، نيازها و انتظارات جديد جامعه از جمله عواملی هستند که زمینه تدوین «برنامه درسي ملي» را فراهم کردند. در راستاي این تغییرات، گروه رياضي اقدام به تغيير برنامه درسي رياضي و به تبع آن کتاب درسی ریاضی کرد. تغییر کتاب درسی در واقع تدارک ماده خام یک پدیده پویاست که آموزش ریاضی نامیده میشود و عامل پویایی آن «معلم» است. به همین علت، فهم معلمان از برنامه و کتاب درسی جدید و نوع مواجهه آنان با این تغییرات دارای نقش اساسی برای تحقق آموزشی پویاست. پس میتوان پرسید که معلمان ریاضی چگونه با تغییرات کتابهای درسی مواجه شدهاند؟
1-2. بیان مسئله
در برنامه درسی هر نظام آموزشی، جایگاه خاصی برای معلم تعریف شده است. در واقع ، معلمان مهم ترین و محوری ترین نقش را در تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامه درسی دارا هستند(ارنشتین و هاکینز1،2004). برخی صاحبنظران و متخصصان، معلمان را رهبران برنامه درسی می دانند (بس هندلر2، 2010). معلمان در بسیاری از کشورها نه تنها در نقش مجریان برنامه درسی، که حتی تدوین کننده و خالق آن نیز به شمار می آیند. معلم در خط مقدم برای اعمال تغییرات است؛ زیرا برنامه نهایی توسط او تنظیم می گردد (کانلی3،1998). معلم از آن جهت کارگزار و عامل اصلی تعلیم و تربیت به شمار میآید که اهداف اجرایی و نیز متعالی نظام آموزشی، در نهایت توسط وی محقق می شود و به منصه ظهور می رسد. در نتیجه، معلم به واسطه نقش برتری که دارد، باید به بازنمای تمام و کمال خصوصیات و کیفیت های مطلوب هر نظام آموزشی تبدیل شود (پورشافعی،1385). برای مثال، بسیاری از متخصصان نشان داده اند که معلمان میتوانند در طرح ریزی برنامه درسی و فرصتهای یادگیری شاگردان، شرکت کنندگانی فعال باشند یا آن را نپذیرند و موجب عقیم شدن برنامه درسی شوند (لی4، 2000؛ ریچاردسون5، 1991؛ مورز و واف6، 2000؛ فولن7،2007، هارگریوز8، 1996، زیمرمن9، 2006، فلمینگ10، 1992). اگر معلمان فرضیات اساسی طرح برنامه درسی جدید را نپذیرند یا درک نکنند، چه تضمینی برای موفقیت برنامه درسی وجود دارد؟
بنابراین محققانی که بر روی تغییر کار کرده اند، بر این تاکید کرده اند که مقاومت در برابر تغيير و بي ميلي براي به اجرا در آوردن برنامه درسي از جانب معلمان به عنوان يكي از دلايل پايين آمدن استانداردها در آموزش و پرورش و شکست پروژههای اصلاحی است (فولن11، 2007، گاتنگ12، 1996؛ کارل13، 2002، ، لی، 2000).
پترسون و دیل14 (1998) معتقدند فرهنگ معلمی جریانی از هنجارها، ارزش ها، باورها، سنتها و مناسکی است که در طول زمان ساخته میشود و معلمان از آن، جهت پیشبرد کار خود استفاده میکنند (پترسون و دیل، 1998 .(بدین ترتیب فرهنگ معلمی را می توان مجموعه باورها، اعتقادات، استعدادهای فکری و اخلاقی و آگاهی های یکپارچه و جمعی شده و آداب و عادات مختص شده برای کار معلمی و منتسب به گروه بزرگ دست اندرکاران آموزش و پرورش به شمار آورد (رئیس دانا، 1391).
در کشور ما، فرهنگ معلمان تا کنون مبهم، کشف نشده و نامعلوم بوده و برنامههای اصلاحات آموزشی در ایران معمولا به این بخش اهمیت کمی قائل شده اند. میرعرب (1391) اظهار می دارد: متأسفانه درباره عوامل موفقیت یا شکست اصلاحات در ایران تاکنون تحقیق و پروژه اي صورت نگرفته است. میتوان گفت، مسأله اي که براي محقق شدن تغییرات نادیده گرفته می شود پذیرش یا مقاومت نسبت به تغییر است. این موضوع در جامعه ما موضوعی دم دستی و غیر مهم تلقی می شود، به نحوي که مدیران تصور می کنند بدون شک تغییر مورد پذیرش معلمان قرار خواهد گرفت. در حالی که مرور ادبیات و پژوهش هاي حوزه تغییر آموزشی نشان میدهد معلمان میتوانند عکس العملهاي متفاوتی در مواجهه با تغییرات داشته باشند. آن ها میتوانند برنامه جدید را بپذیرند، میتوانند موضع بی تفاوتی اتخاذ کنند و یا می توانند مخالف آن باشند و در برابر آن مقاومت کنند (لی: 2000، هام و سوینگ15: 1987 و 1988، استونسن161987 و1993 و گاف3: 1997). دانایی فرد و همکاران (1389) معتقدند: نارضایتی عمیق و به مدت طولانی در سازمان ها منجر به بی تفاوتی سازمانی می شود. به نظر آن ها، گاهی ممکن است طرز فکر اولیه افراد آرام آرام تغییر کند و شور و انگیزه افراد به تدریج جای خود را به بی تفاوتی سازمانی بدهد، در این حالت کارکنان به تغییر بی توجه هستند و فقط برای حقوق کار می کنند و سطح کاری آن ها در اندازهای است که مانع اخراج شدن آن ها شود. برملان و مک لاین17(به نقل از ساراسون4، 1996) پیامد تلاش های تغییرات آموزشی در طی چند سال را ارزیابی کردند، آن ها ذکر کردند که مقادیر زیادی از اصلاحات که از جانب دولت مرکزی تحمیل می شود به علت”رهبری و جو سازمانی مدرسه” و “خصوصیات مدارس و معلمان” با شکست مواجه میشود. درواقع عوامل زیادی وجود دارد که باعث شکست تغییر در مدارس می شوند (فولن، 1997 ).
اهمیت این موضوع در نظام آموزشی کشور ما طی دو سال گذشته، با اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) و تغییرات کتابهای درسی دوره اول و دوم ابتدایی و اضافه شدن کلاس ششم و هفتم، همسو با تحول بنیادین بیشتر شده است. از این زاویه میتوان به اهمیت نقش فرهنگ معلم در شرایط تغییر و تاثیر گذاری آن بر نحوه رویارویی معلمان با تغییر پی برد. به عبارت دیگر میتوان مساله را این گونه مورد بررسی قرار داد که باورهای معلمان نسبت به تغییر کتاب چه بوده است؟ و آن ها در مواجهه با این تغییر چه رفتاری از خود بروز می دهند؟ و توجیهات آن ها از رفتارشا
