
شود.
10-ایجاد ارتباط با سایر بازارها و تجدید ساختار بورسها. ایجاد ارتباط با بازارهای دیگر این امکان را برای بورسها فراهم میآورد تا انتفاعی عمل کنند و به منظور جذب جریانهای بین المللی سفارش با یکدیگر رقابت کنند(مسجد موسوی،1389).
2-3-4- قدرت نقدشوندگی
قدرت نقدشوندگی69 سهام به صورت بالقوه اهمیت زیادی دارد. معاملهگران هنگام ایجاد توازن مجدد در سبد سهام70 خود، باید به قیمتهای پیشنهادی معاملهگران سهام خریداری کنند و به قیمت پیشنهادی آنها این سهام را به فروش برسانند. تفاوت بین قیمت پیشنهادی برای خرید و فروش71 به عنوان بخشی از هزینهی معامله72 منظور میشود(آمیهود و مندلسون73، 2008). همچنین اثر مورد انتظار معامله، بر قیمت سهام هم اهمیت دارد. یعنی اگر یک نفر بخواهد مقدار زیادی از سهام را بخرد، او باید قیمت را از مرز قیمت پیشنهادی برای فروش بالا ببرد تا تعداد بیشتری از فروشندگان، سهام مورد نظر خود را عرضه نمایند. هر سهم دارای توان نقدشوندگی مخصوص به خود میباشد. برای این که نرخ بازدهی مورد انتظار سهام74 مختلف با قدرت نقدشوندگی متفاوت یکسان شود، سهام باید دارای بازدهی ناخالص مورد انتظار یکسان باشد، مبلغی که نشان دهندهی هزینهی معامله است. عواملی که میتوانند قدرت نقدشوندگی نسبی یک سهم را تعیین کنند، عبارتند از: قیمت هر سهم، حجم معاملهی روزانهی هر سهم نسبت به کل ارزش فعلی این سهم در بازار(قیمت هر سهم ضرب در تعداد سهام منتشر شده و در دست مردم)، قیمت پیشنهادی برای فروش و میزان مالکیت سازمان و…
در ایالات متحدهی امریکا، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک رشد کرده و بدانجا رسیدهاند که
میتوانند بر قیمت سهام اعمال نفوذ زیادی نمایند. این صندوقها دستخوش اثرات ناشی از جریانهای نقدی قرار میگیرند که به درون صندوق راه مییابند یا از آن خارج میشوند. هنگامی که سرمایهگذاران پولهای بیشتری سرمایهگذاری میكنند، آنها باید آماده باشند تا سرمایهگذاریهای خود را به صورت نقد درآورند تا بتوانند نیازهای نقدی خود را تامین نمایند. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در اقلامی سرمایهگذاری میکنند که دارای قدرت نقدشوندگی بالا باشند. آنها شیفتهی سهامی هستند که دارای قدرت نقدشوندگی نسبتا زیادی باشند. هر قدر اعمال نفوذ صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بیشتر شود، قدرت نقدشوندگینسبی سهام میتواند در تعیین نرخ بازدهی مورد انتظار سهام مختلف نقش بیشتری ایفا کند.
برای افزایش نقدشوندگی سهام در عرضههای اولیه باید با شرکتهای تامین سرمایه یا کارگزاران قراردادی بسته و اختیار فروش یا جمعآوری بخشی از سهم شناور آزاد به آنان داده شود تا نه تقاضای کاذبی برای سهام ایجاد شود و نه سهم، قدرت نقدشوندگی نداشته باشد.
اگر شرکتی در بازار اول پذیرفته شود در روز نخست عرضه باید پنج درصد از سهام آن عرضه شده و یک شرکت تامین سرمایه هم باید تعهد 15 درصد از سهام این شرکت تازه وارد را بر عهده بگیرد. از طرفی دیگر اگر شرکتی در بازار دوم پذیرفته شده باشد، عرضهی اولیهی آن در روز نخست همان پنج درصد است، ولی شرکت تأمین سرمایه باید تعهد 10 درصد از سهام شناور آزاد آن را بر عهده گیرد که با این وصف پس از عرضهی اولیه، تقاضای کاذب برای سهام ایجاد نمیشود و سطح شناور آزاد شرکتهای جدیدالورود هم منطقی است75.
با توجه به شرایط موجود، عرضهی سهام جدید باید برای سرمایهگذاران جذابیت داشته باشد، وجود شرکتهای تامین سرمایه که به نوعی موجب تضمین نقدشوندگی سهام نیز هستند، میتوانند در سطح قابل توجهی از نگرانیهای سرمایهگذاران بکاهند.
نحوهی کشف قیمت در عرضههای اولیه، در کشورهای دنیا به طور معمول در خارج از بورس انجام
میپذیرد، ولی معاملات سهام در بورس صورت میگیرد. سازمان بورس هم اکنون در حال بررسی موضوع روش ثبت سفارش قبل از عرضهی سهام در بورس است تا از این طریق شرکتهای تامین سرمایه قبل از ورود یک سهم جدید در بازار به وسیلهی بازاریابی بتوانند ثبت سفارش کرده و بعد سهام در بازار عرضه شود. تعهد عرضه و پذیرهنویسی، بازگردانی و ارزشیابی شرکتها در قالب ثبت سفارش از جمله ماموریتهایی است که میتوان به شرکتهای تامین سرمایه واگذار کرد.
شفافیت اطلاعات و نقدشوندگی سهام دو اولویت اصلی بورس اوراق بهادار است. این دو اولویت در مورد شرکتهای جدید بهتر میتواند اعمال شود، به عنوان مثال در مورد شرکتهای جدیدالورود به بورس به دنبال آن هستیم که سهامداران عمده قبل از عرضهی سهام برای 5 سال آینده برنامه و سناریو بیاورند تا آیندهی این شرکتها مشخص باشد و در قالب شرکتهای با کیفیت و دارای قدرت نقدشوندگی، وارد بازار شوند.
در حال حاضر نیز شرکتهای بیکیفیت در بورس حضور دارند که پیش از این ملاک ارزشیابی آنها سرمایه بوده، اما معیارهای دیگری همچون اندازهی شرکت، سوددهی، سهم شناور آزاد و… به عنوان شرایط عمومی یک شرکت بورسی در دست بررسی است که اگر شرکتهای بورسی این شرایط را نداشته باشند، زمینهی خروج آنها از بورس فراهم میشود. شرکتهای مسئلهدار بعد از خروج از بورس میتوانند به OTC76 منتقل شده و سهام آنها در بازار اولیه مورد معامله قرار گیرد. برای شرکتهای بیکیفیت و مسئلهدار بورس، ضرب العجل تعیین خواهد شد تا عارضههای خود را اصلاح کنند و بتوانند در بازار سرمایه به فعالیت خود ادامه دهند77.
بخش سوم: پیشینه تحقیق
2-4- پیشینه تحقیق
در بندهای ذیل، پیشینه تحقیقات در دو بخش تحقیقات خارجی و تحقیقات داخلی ارائه شده است.
2-4-1- پیشینهی خارجی پژوهش
شاور78 دریافت که شرکتهایی که بوسیله حسابرسان دارای تخصص در صنعت حسابرسی شدهاند، دارای نقدشوندگی بیشتر سهام میباشند(شاور، 2002).
کمران و همکارانش79 در تحقیق، رابطه مدیریت سود و تغییر حسابرس را با این سؤال که آیا الزام تغییر حسابرس باعث ارتقای کیفیت حسابرسی میشود، بررسی نمودند. در این تحقیق تأثیر دوره تصدی در کیفیت حسابرسی در کشور ایتالیا، که بیش از 20 سال از قوانین تغییر حسابرس آن میگذرد در محیطی که الزام به تغییر حسابرس است بین سالهای 1985 تا 2004 بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که در وضعیت داوطلبانه بودن تغییر حسابرس، تغییر باعث افزایش کیفیت حسابرسی میشود و تا زمانی که تغییر حسابرس اجباری است، کاهش کیفیت حسابرسی را به دنبال دارد( کمران و همکاران، 2008).
بتاچاریا و همکاران80 رابطهی کیفیت سود و نقدشوندگی سهام شرکتهای بورس اوراق بهادار نیویورک و بورس نزدک در سال 2008 و در دورهی زمانی 1998-2005 مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آنها نشان میدهدکه پایین بودن کیفیت سود باعث افزایش عدم تقارن اطلاعات و در نتیجه کاهش نقدشوندگی سهام میگردد(بتاچاریا و همکاران، 2009).
المطیری و همکاران رابطه بین دوره تصدی و تخصص حسابرس در صنعت و عدم تقارن اطلاعاتی را مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند که اعتقاد بازار بر این است که شرکتهایی که از حسابرسان متخصص در صنعت استفاده میکنند دارای کیفیت افشای بهتری میباشند و این امر از طریق کاهش شکاف بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش قابل تشخیص است؛ همچنین آنان دریافتند که رابطه بین شکاف قیمت به صورت مقطعی است(المطیری و همکاران، 2009)
کاتسیارینا81 به بررسی رابطه بین کیفیت طلاعات حسابداری و نقدشوندگی سهام پرداخت. از معیار نقدشوندگی آمیهود برای اندازهگیری نقدشوندگی استفاده کرده و فرض کرده بود که بهبود کیفیت اطلاعات مالی شرکت باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی میگردد و با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی نقدشوندگی سهام شرکت افزایش مییابد. نتایج یک رابطه مثبت و معنادار بین کیفیت اطلاعات حسابداری و نقدشوندگی سهام را نشان داد(کاتسیارینا، 2010).
حکیم و همکاران82 دریافتند که نقدشوندگی سهام با بکارگیری حسابرس متخصص در صنعت رابطه مستقیم دارد و بین دوره تصدی موسسه حسابرسی و نقدشوندگی سهام نیز رابطه منفی وجود دارد(حکیم و همکاران، 2010).
رونی83 با بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و نقدشوندگی سهام، به این نتیجه رسید که شفافیت اطلاعات ریسک نقدشوندگی را کاهش میدهد. همچنین افزایش کیفیت اطلاعات حسابداری باعث افزایش نقدشوندگی سهام میشود(رونی، 2011).
سای و ویلیامز84با بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر تغییر حسابرس شرکتها، نشان داد رابطه معکوس بین دو متغیر وجود دارد و هرچه توانایی مدیران شرکت بالاتر باشد احتمال تغییر حسابرس شرکت کمتر میباشد(سای و ویلیامز، 2012).
چویی و همکاران85 با بررسی ارتباط بین چرخش حسابرس و نقدشوندگی سهام در بین شرکتهای کرهای، نشان دادند که شرکتهایی که تغییر حسابرس داشتهاند نقدینگی سهام پایینتری نسبت به سایر شرکتها دارند. علاوه بر این، دریافتند که مالکیت خارجی تأثیر کاهشی بر رابطه منفی بین تغییر حسابرس و نقدینگی سهام، نشان میدهد که سرمایهگذاران کمتر در مورد حسابرسی نگران هستند، زمانی که یک مکانیزم نظارتی جایگزین وجود دارد(چویی و همکاران، 2014).
2-4-2- پیشینهی داخلی پژوهش
زارعی و رضازاده(1384)، با عنوان”شناسایی عوامل موثر بر تغییر حسابرس در ایران” صورت پذیرفت. در این تحقیق محقق، به این نتیجه رسید که حق الزحمه حسابرس،کیفیت کار حسابرس، تغییر مدیران شرکتها، اندازه شرکت و نرخ بازگشت سرمایه شرکتها در سطح اطمینان 95 درصد بر تغییر حسابرسان از سوی شرکتها تأثیر دارد و اظهار نظر مشروط، افزایش میزان فروش شرکت صاحبکار، میزان بالای نسبت بدهی بلند مدت به داراییهای شرکت صاحبکار، میزان بالای نسبت بدهی کوتاه مدت به داراییهای شرکت صاحبکارو افزایش سرمایه شرکت صاحبکار تأثیری بر تغییر حسابرسان شرکتها ندارد.
روحی و ایمان زاده(1388)، در تحقیقی به بررسي دلايل تغيير حسابرسان در شرکتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. بدين منظور شركتهاي نمونه بصورت تصادفي ساده از بين شرکتهاي بورسي که تغيير حسابرس داشته اند، انتخاب شدهاند. نتيجه حاصل از آزمون فرضيهها دال بر وجود رابطه مثبت بين متغييرهاي مستقل با متغير وابسته(تغيير حسابرس مستقل) است.
بادآورنهندی و ملکی نژاد(1389)، به بررسی نقدشوندگی سهام در زمان انتشار گزارشهای مالی در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نقدشوندگي سهام در اين پژوهش با استفاده از سه شاخص اندازهگيري گرديده است. همچنين براي آزمون فرضيه هاي پژوهش، هر دو روش مقطعي و تجمعي به كار رفته است. نتايج آزمون فرضيههاي پژوهش نشان ميدهد كه بين ميانگين شكاف نسبي قيمت قبل و بعد از انتشار گزارشهاي مالي تفاوت هست. هم چنين بين ميانگين عمق قيمتي سهام قبل و بعد از انتشار گزارشهاي مالي تفاوت هست. با اين حال، بين ميانگين دفعات گردش سهام قبل و بعد از انتشار گزارشهاي مالي تفاوتي نيست.
حساس یگانه و جعفری(1389)، به بررسي تأثير چرخش موسسات حسابرسي بر كيفيت گزارش حسابرسي شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. منظور از چرخش موسسات حسابرسي جابجايي و تعويض حسابرسان در دورههاي زماني حداكثر چهار ساله و كيفيت حسابرسي نيز حاصل جمع شايستگي(توانايي كشف اشتباهات) و استقلال حسابرسان(انگيزه گزارش موارد كشف شده) ميباشد. در راستاي انجام اين تحقيق اطلاعات مالي مربوط به شركتهايي از بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسي قرار گرفت كه چرخش موسسات حسابرسي را تجربه كردهاند. نتايج حاصل از تجزيه و تحليل اطلاعات جمعآوري شده و آزمون فرضيه تحقيق نشان ميدهد كه چرخش موسسات حسابرسي موجب افزايش كيفيت حسابرسي نميشود.
بولو و همکاران(1389)، به بررسی تأثیر تغییر حسابرس مستقل برشفافیت اطلاعاتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این تحقیق آزمون پارامتری t زوجی برای اطلاعات نرمال و آزمون غیرپارامتری ویلکاکسون برای اطلاعات غیرنرمال استفاده شده است که برای فرضیه اول(تأثیر تغییر حسابرس بر رتبه شفافیت اطلاعاتی) بر روی 107 مورد نمونه و برای فرضیه دوم(تأثیر تغییر حسابرس بر تعدیلات سنواتی) بر روی 116 مورد نمونه انجام شده است. همچنین آزمون فوق برای شرکتهایی که حسابرس آنها سازمان حسابرسی
