
مطبوعات و روزنامهنگاران، رابطه روزنامهداران (كارفرماها) با روزنامه نگاران، و رابطه روزنامهنگاران و رسانهها با مردم و افكار عموميميتواند به توسعه مطبوعات بينجامد.
23/0
50
هر روزنامهنگاري حق دارد كمبودها و نواقص را بزرگ و برجسته كند تا اذهان و افكار عموميدولت و ملت را براي رفع كردن آن بيدار نمايد. اين كار رسالت يك خبرنگار است و نه از نواقص كار او.
19/0
28
منابع محدود توليد خبر در كشور يكي از دلايل عدم توسعه روزنامهنگاري است.
07/0
55
مجازات براي تخلفات اخلاقي از اصول حرفهاي روزنامه نگاري تعريف شده نيست.
07/0
41
رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي بر شكلگيري پيمان دستهجمعي كار ميان روزنامهنگاران و مديران مطبوعات تاثيرخواهد داشت.
04/0 –
29
در محتواي كنوني مطبوعات ايران از نظر بعد و «شكل ارائه آنها» (قالبهايي چون مصاحبه، گزارش، يادداشت و…) ناپختگي و ضعف شديدي حس ميشود.
08/0 –
20
رويكرد و نگرش حاكم بر برنامههاي توسعه در ايران، رويكردي سختافزاري است و عمده متوليان آن در بيشتر سالها، مهندسان عرصههاي فني بودهاند تا عالمان علوم انساني، اجتماعي و ارتباطي.
11/0 –
58
در رسانههاي متعلق به دو جريان سياسي اصولگرا و اصلاح طلب، خبرها و گزارشها عمدتا يكطرفه نوشته ميشوند.
13/0 –
3
اخلاق مبنايي عيني دارد و ما ميتوانيم با تحقيق عقلاني مشخص كنيم كه آن قواعد كدامند.
15/0 –
5
ما اعمال خود را به طريقي تفسير ميكنيم كه ما را خرسند و مسرور كند.
24/0 –
35
كمبود نيروهاي مجرب و آموزشديده سبب شده كه روزنامهنگاران با تجربه و كارآمد – به طور همزمان- در چند نشريه به كار مشغول شوند و از كيفيت كار آنان كاسته شود.
27/0 –
43
اخلاق رسانهاي خلاهاي قانون رسانهها را پر ميكند.
40/0 –
36
يك كشور داراي نظام ارتباطي توسعهيافته و برخوردار از شبكههاي ارتباطي پيچيده، ميتواند از چندين مجموعه مقررات اخلاقي حرفهاي در زمينههاي مختلف با محتواهاي متنوع و ضمانت اجراهاي متفاوت استفاده كند.
41/0 –
44
گروه عمدهاي از خبرنگاران از قانون رسانههاي كشور درك عميقي ندارند.
51/0 –
26
رعايت اخلاق حرفهاي در يك رسانه مخاطبان آن رسانه را افزايش ميدهد.
55/0 –
2
هر فرهنگي تعريف خاص خود را از اخلاق دارد.
58/0 –
57
بيشتر مطبوعات ايران همچنان سرقت ادبي ميكنند.
58/0 –
54
در روزنامههاي امروز ايران اهانت، افترا و اتهام به طور گستردهاي وجود دارد.
59/0 –
18
نبودن نهاد يا نهادهاي ويژه نظارت بر اجراي اصول اخلاقي از جانب خود رسانهها در هر كشور به كيفيت روزنامهنگاري آن لطمه ميزند.
60/0 –
45
حقوقدانان بر اين باورند كه آشنايي با قواعد اخلاق رسانهاي باعث درك درست قانون رسانهها ميشود.
69/0 –
22
بحث اخلاق هنوز به كلاسهاي روزنامهنگاري ايران راه نيافته است.
84/0 –
9
روزنامهنگاران بسيار بيشتر از صاحبان بقيه مشاغل در معرض زير پا گذاشتن مباني اخلاقي قرار ميگيرند.
89/0 –
25
هرچه اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري دقيقتر پياده شود، تيراژ روزنامه بيشتر ميشود.
97/0 –
59
دليل اين كه روزنامهنگاران اخلاق حرفهاي را رعايت نميكنند، نبود كد اخلاقي رسانهاي (دقت، صحت، توازن، بيطرفي، پاسخگويي و…) است.
1-
31
رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي به افزايش ضريب امنيت شغلي در مطبوعات كمك ميكند و از لغزان و ناامن بودن شغل روزنامهنگاري ميكاهد.
08/10-
27
نشريات بخش خصوصي در صورت رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعات و لوازم آن، ماندگاري بيشتري دارند و از كشيدهشدن به دادگاه و شكايتهاي مختلف و توقيف دور ميمانند.
29/10-
8
اخلاق روزنامهنگاري بايد بازتاب تعهدات اجتماعي باشد كه نميتوان از زير آنها شانه خالي و يا خودسرانه آنها را نفي كرد.
39/10-
34
عدم رعايت اخلاق حرفهاي در تشكلهاي مطبوعاتي از دلايل توسعهنيافتگي و نهادينهنشدن اين تشكلها است.
73/10-
56
قانون مربوط به حمايت از حقوق مادي و معنوي مولفان و صاحبان آثار ربطي به مطبوعات و روزنامه نگاري ندارد.
87/10-
39
روزنامهنگاران معروف شدهاند كه حاضر نيستند اشتباهات خود را بپذيرند.
2-
4
ارزشهاي ما چيزي جز اظهار احساسات شخصي ما نيست.
25/20-
33
عدم رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي يكي از دلايل اصلي توقيف مطبوعات در ايران است.
90/20-
همانگونه كه قبلا توضيح داده شد، پردازش پاسخهاي 40 پاسخدهنده (20 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 20 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري) باعث شد تا پاسخدهندگان در دو گونه طبقهبندي شوند. آرايه نزولي گويههاي گونه اول، كه شامل 27نفر (مشتمل بر18 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري و 9 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري) بود، مورد بررسي قرار گرفت.
اكنون آرايه نزولي گويههاي گونه دوم را كه شامل 13 نفر (11 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 2 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري) و در جدول شماره 3 ارائه شده است، توصيف ميكنيم.
ج) آرايه نزولي گويههاي گونه دوم (استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري)
ابتدا بايد به اين نكته توجه داشت كه بافت غالب گونه دوم را استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري تشكيل ميدهند (شامل 13 نفر؛ مشتمل بر 11 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 2 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري). بنا بر اين انتخابهاي آنان ميتواند بازتاباننده نگرشهاي استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري تهران باشد. ضمن آنكه در مقايسه با گونه اول، نسبت استادان علوم ارتباطات با سردبيران به رغم تعداد كمتر آنها بسيار بيشتر است؛ به نحوي كه 85 درصد پاسخدهندگان گونه دوم را استادان علوم ارتباطات تشكيل ميدهند و تنها 15 درصد آنها سردبيراند. در حالي كه در گونه اول 67 درصد (18 نفر) سردبير بودهاند و 33 درصد آنها (9نفر) استادان علوم ارتباطات.
نگاه فرهنگي به توسعه
گويه (كد 19) انتخاب اول گونه دوم (استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري) با انتخاب اول گونه اول تفاوت دارد. استادان علوم ارتباطات بر همان گويهاي تمركز كرده و بيشترين راي را به آن دادهاند كه توسعه را وراي مسائل اقتصادي ميداند. اين گويه در نظر سردبيران مطبوعات و سايتهاي خبري، گونه اول (35/0 z=) را به دست آورد
و در نظر استادان علوم ارتباطات (74/1z=) اين گويه در جدول كلي مورد توافق (49گويه – جدول شماره يك) قرار ندارد چرا كه از جمله گويههاي مورد اختلاف دو گونه پاسخگويان است كه در جدول شماره 4 با درجه تفاوت 393/1- آمده است.
اكنون همگان به اين نتيجه رسيده اند كه«توسعه چيزي بيش از نوسازي و رشد اقتصادي است» (74/1z=)
غيبت عالمان علوم اجتماعي و انساني در برنامهريزيهاي توسعه كشور
گويه (كد20) كه با (40/1z=) در رده دوم گويههاي مورد توافق استادان علوم ارتباطات قرار گرفته است بر اين نكته تاكيد دارد كه غيبت عالمان علوم انساني سبب شده است تا كمتر به وجوه انساني توسعه در ايران توجه شود.
رويكرد و نگرش حاكم بر برنامههاي توسعه در ايران، رويكردي سختافزاري است و عمده متوليان آن در بيشتر سالها، مهندسان عرصههاي فني بودهاند تا عالمان علوم انساني، اجتماعي و ارتباطي. (40/1z=)
رعايت استانداردهاي حرفهاي
انتخاب سوم (گويه باكد 15) گونه دوم (استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري)، از نگرش قابل اعتناي (36/1z=) آنان به نقش رعايت استانداردهاي حرفهاي در توسعه روزنامهنگاري خبر ميدهد. امري كه در نظر گروه اول هم جزو بالاترين انتخابهاي آنها بود و پيش از اين در تشريح جدول شماره دو در اين زمينه توضيح داده شد. اين گويه جزو انتخاب چهارم گويههاي مورد توافق هر دو گروه هم هست (جدول شماره 1)
جامعه و مخاطبان رسانهها، حق دارند خواستار رعايت استانداردهاي عالي حرفهاي در فعاليتهاي روزنامهنگاري باشند. (36/1z=)
نقش ويرانگر آميختگي تبليغ بازرگاني با خبر
گويه انتخابي چهارم براي گونه دوم (كد 13) اين است:
«درآميختن هميشگي و گسترده خبر با تبليغ بازرگاني اگر به يك اخلاق و روند ثابت مبدل شود آثار ويرانگري بر محيطهاي رسانهاي خواهد گذاشت.» (25/1z=)
اين گويه تاكيد گونه دوم را بر نقش ويرانگر تبليغ بازرگاني با خبر به نمايش ميگذارد و نشان ميدهد كه بين اين گروه و گروه اول در اين زمينه همراهي توافق ويژه وجود دارد چرا كه اين گويه در انتخابهاي گروه اول هم با (69/1z=) از اعتبار بالايي برخوردار است. همچنانكه در جدول كلي (جدول شماره يك) در رده دوم قرار دارد.
موظف بودن رسانه به انعكاس نظر طرفي كه خبري بر عليهاش منتشر ميكند
گويه قابل توجه ديگري كه در انتخابهاي استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري مشاهده ميشود، گويهاي (كد 17) است كه به وظيفه يك رسانه در انعكاس ديدگاه افرادي اشاره دارد كه آن رسانه بر عليه آنها مطلب ياخبري را منتشر كرده است. اين گويه هم در گويههاي كلي دو گونه (جدول 1) با (43/1z=) قرار دارد.
«هرگاه رسانهها موضوعي را عليه يك فرد مطرح كنند او حق دارد درباره آن توضيح دهد و مطبوعات و راديو و تلويزيون نيز موظف به انعكاس آن پاسخ هستند.» (18/1z=)
نكته جالب توجه اين كه اين گويه عينا از مصوبه مجمع تشخيص مصلحت نظام برداشته شده است كه بعد از انتخابات سال 1388 و به دنبال عدم انعكاس برخي از مطالب طرفي كه مطلبي بر عليهاش مطرح شده است.
گويه بعدي هم كه در جدول يك (جدول كلي مورد توافق دو گروه) در ردههاي بالاتري قرار دارد و z آنها بالاتر از «1» است در زير آورده شده است. درباره اين گويه به دليل تكرارش در بخشقبلي توضيح اضافي نميدهيم و تنها به آوردن صرف آن اكتفا ميكنيم:
گويه (كد10) «مهم است كه روزنامهنگارها اعتماد جامعه را به دست آورند و آن را حفظ كنند.» (18/1=z) z اين گويه در جدول 1 (42/1) است.
گويه (كد23) به نقش پوزش خواستن در كار يك رسانه اختصاص دارد. اين گويه در جدول شماره 2 با اندكي پايينتر از عدد يك جزو گويههاي بالاي جدول است و نشان ميدهد كه سردبيران مطبوعات هم به آن عطف عنايت داشته و آن را مهم ارزيابي كرده بودند. همين گويه در جدول شماره يك با 05/1= zجزو پنجمين گويه انتخابي هر دو گروه است.
يادمان باشد پوزش خواستن و اصلاحكردن به مراتب حرفهايتر و اخلاقيتر از پوزش نخواستن است. (14/1=z)
