
با پذيرش و ايفاي تعهدات مورد نظر (رعايت استانداردهاي حرفهاي خبري، مانند حقيقت، صحت، عينيت و توازن)، بايد به خودانضباطي حرفهاي خويش در چارچوب قوانين و نهادهاي موجود بپردازند.
15. جامعه و مخاطبان رسانهها، حق دارند خواستار رعايت استانداردهاي عالي حرفهاي در فعاليتهاي روزنامهنگاري باشند.
16. روزنامهنگاران و همكاران حرفهاي رسانهها، بايد در برابر جامعه، پاسخگو باشند.
17. هرگاه رسانهها موضوعي را عليه يك فرد مطرح كنند او حق دارد درباره آن توضيح دهد و مطبوعات و راديو و تلويزيون نيز موظف به انعكاس آن پاسخ هستند.
18. نبودن نهاد يا نهادهاي ويژه نظارت بر اجراي اصول اخلاقي از جانب خود رسانهها در هر كشور به كيفيت روزنامهنگاري آن لطمه ميزند.
19. اكنون همگان به اين نتيجه رسيده اند كه«توسعه چيزي بيش از نوسازي و رشد اقتصادي است»
20. رويكرد و نگرش حاكم بر برنامههاي توسعه در ايران، رويكردي سختافزاري است و عمده متوليان آن در بيشتر سالها، مهندسان عرصههاي فني بودهاند تا عالمان علوم انساني، اجتماعي و ارتباطي.
21. در ايران اقداميجدي و مؤثر در تصويب و اجراي مقررات اخلاقي حرفه روزنامهنگاري، انجام نگرفته است.
22. بحث اخلاق هنوز به كلاسهاي روزنامهنگاري ايران راه نيافته است.
23. يادمان باشد پوزش خواستن و اصلاحكردن به مراتب حرفهايتر و اخلاقيتر از پوزش نخواستن است!
24. رسانهاي كه اشتباه خود را اصلاح نكند و پوزش نخواهد، مردود است.
25. هرچه اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري دقيقتر پياده شود، تيراژ روزنامه بيشتر ميشود.
26. رعايت اخلاق حرفهاي در يك رسانه مخاطبان آن رسانه را افزايش ميدهد.
27. نشريات بخش خصوصي در صورت رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعات و لوازم آن، ماندگاري بيشتري دارند و از كشيدهشدن به دادگاه و شكايتهاي مختلف و توقيف دور ميمانند.
28. منابع محدود توليد خبر در كشور يكي از دلايل عدم توسعه روزنامهنگاري است
29. در محتواي كنوني مطبوعات ايران از نظر بعد و «شكل ارائه آنها» (قالبهايي چون مصاحبه، گزارش، يادداشت و…) ناپختگي و ضعف شديدي حس ميشود.
30. پاسخگوبودن به مخاطبان به اين معنا است كه شما بايد بتوانيد در مورد تصميمات سردبيري كه اتخاذ ميكنيد پاسخگو باشيد. و اين كار را بايد به شيوهاي انجام دهيد كه حتي آن بخش از مخاطبان كه با تصميم شما مخالف هستند، ببينند شما دلايل درستي براي اتخاذ آن تصميم داشتيد.
31. رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي به افزايش ضريب امنيت شغلي در مطبوعات كمك ميكند و از لغزان و ناامن بودن شغل روزنامهنگاري ميكاهد.
32. هم اكنون دسترسي به اطلاعات در بسياري از مراكز به طور تبعيضآميزي صورت ميپذيرد: برخي كاملا از اطلاعات برخوردارند و برخي محروم.
33. عدم رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي يكي از دلايل اصلي توقيف مطبوعات در ايران است.
34. عدم رعايت اخلاق حرفهاي در تشكلهاي مطبوعاتي از دلايل توسعهنيافتگي و نهادينهنشدن اين تشكلها است.
35. كمبود نيروهاي مجرب و آموزشديده سبب شده كه روزنامهنگاران با تجربه و كارآمد – به طور همزمان – در چند نشريه به كار مشغول شوند و از كيفيت كار آنان كاسته شود.
36. يك كشور داراي نظام ارتباطي توسعهيافته و برخوردار از شبكههاي ارتباطي پيچيده، ميتواند از چندين مجموعه مقررات اخلاقي حرفهاي در زمينههاي مختلف با محتواهاي متنوع و ضمانت اجراهاي متفاوت استفاده كند.
37. وجود نظامنامه اخلاق حرفهاي در سه سطح رابطه دولت با مطبوعات و روزنامهنگاران، رابطه روزنامهداران (كارفرماها) با روزنامه نگاران، و رابطه روزنامهنگاران و رسانهها با مردم و افكار عموميميتواند به توسعه مطبوعات بينجامد.
38. رسانهاي كه در آن مرامنامههاي اخلاق حرفهاي مطبوعاتي تدوين و اجرا شود، از نظام رنگينگ بالاتري برخوردار و در نتيجه توسعهيافتهتر است.
39. روزنامهنگاران معروف شدهاند كه حاضر نيستند اشتباهات خود را بپذيرند.
40. مخاطبان به موسسات خبري و رسانهاي كه اشتباهات خود را پذيرفته و آنها را تصحيح ميكنند بيشتر اعتماد دارند تا آنهايي كه خود را از هر گونه خطا مصون ميدانند.
41. رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي بر شكلگيري پيمان دستهجمعي كار ميان روزنامهنگاران و مديران مطبوعات تاثيرخواهد داشت.
42. رعايت اخلاق حرفهاي مطبوعاتي ميتواند به جلب اعتماد ميان مديران مطبوعات و روزنامهنگاران بينجامد.
43. اخلاق رسانهاي خلاهاي قانون رسانهها را پر ميكند.
44. گروه عمدهاي از خبرنگاران از قانون رسانههاي كشور درك عميقي ندارند.
45. حقوقدانان بر اين باورند كه آشنايي با قواعد اخلاق رسانهاي باعث درك درست قانون رسانهها ميشود.
46. پايبندي رسانه ملي به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري به توسعه آن كمك ميكند.
47.. خبرنگار پايبند به موارد و قواعد قانوني و حرفهاي نيازمند وجدان و اخلاقي دروني است كه او را راهنمايي كند و از او پاسخ بخواهد كه آنچه مينويسد، درست است يا خير.
48. صدا و سيما به اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري پاي بند نيست.
49. انتشار بدون اجازه آثار ادبي و هنري ديگران در صدا و سيما امري طبيعي است.
50. هر روزنامهنگاري حق دارد كمبودها و نواقص را بزرگ و برجسته كند تا اذهان و افكار عموميدولت و ملت را براي رفعكردن آن بيدار نمايد. اين كار رسالت يك خبرنگار است و نه از نواقص كار او.
51. روزنامهها اخبار مقامهاي كشوري را بر اساس سلسله مقامات مملكتي آنها چاپ ميكنند و نه ارزش خبري آن.
52. نگاهكردن به همه چيز از دريچه سياست، روزنامهها را “سياستزده” كرده است.
53. تلاش ناكافي براي دقت در منابع (مستندسازي گزارشها، استفاده از منابع دست دوم و حتي عدم دقت در نقل آمار)، باعث شده كه بخشي از مطالب روزنامهها قابل استناد نباشد.
54. در روزنامههاي امروز ايران اهانت، افترا و اتهام به طور گستردهاي وجود دارد.
55. مجازات براي تخلفات اخلاقي از اصول حرفهاي روزنامه نگاري تعريف شده نيست.
56. قانون مربوط به حمايت از حقوق مادي و معنوي مولفان و صاحبان آثار ربطي به مطبوعات و روزنامه نگاري ندارد.
57. بيشتر مطبوعات ايران همچنان سرقت ادبي ميكنند.
58. در رسانههاي متعلق به دو جريان سياسي اصولگرا و اصلاح طلب، خبرها و گزارشها عمدتا يكطرفه نوشته ميشوند.
59. دليل اين كه روزنامهنگاران اخلاق حرفهاي را رعايت نميكنند، نبود كد اخلاقي رسانهاي (دقت، صحت، توازن، بيطرفي، پاسخگويي و…) است.
60. استقلال حرفهاي روزنامهنگار به اين معنا نيست كه روزنامهنگار تمايل سياسي ندارد.
فصل چهارم
يافتههاي تحقيق
بررسي يافتهها بر اساس آزمون Q
در اين فصل يافتههاي تحقيق مرتبط با گويههاي ارسالي ارائه خواهد شد:
گويههاي اين رساله با تائيد استاد راهنما و استاد مشاور به پرسش گذاشته شد. پاسخگويان گويهها در اين رساله نيز بر خلاف پژوهشهاي پيمايشي كه معرف جمعيت آماري هستند، معرف حوزه مورد نظر اين رساله – اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري و توسعه روزنامهنگاري – بودهاند و ارزشيابي آنها نيز توسط 20 سردبير با تجربه روزنامهها و سايتهاي خبري و 20 استاد و مدرس علوم ارتباطات و روزنامهنگاري صورت گرفته است. پرسشنامه تحقيق در دو ماه آذر و دي 1391 بين آنان توزيع شد.
همچنان كه قبلا توضيح داده شد، عمده اين گويهها از ميان كتابها و مقالات و نوشتههاي مرتبط با اين حوزه و يا مقررات و آييننامهها و مرامنامههاي بينالمللي استخراج شدهاند.
با پردازش پاسخهاي 40 پاسخدهنده (20 استاد و مدرس علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 20 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري) درباره 60 گويه ارائهشده به آنان در حوزههاي اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري و توسعه روزنامهنگاري، گويههاي مربوط به فلسفه اخلاق و يا برخي گويههاي مرتبط با وضعيت اخلاق حرفهاي در رسانههاي ايران، مجموعه پاسخدهندگان در دو گونه طبقهبندي شدند. گونه اول شامل 27 نفر (18 سردبير روزنامهها و سايتهاي خبري و 9 استاد علوم ارتباط مطبوعات و روزنامهنگاري) و گونه دوم شامل 13 نفر (11 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 2 سردبير روزنامهها و سايتهاي خبري) هستند. ضريب همبستگي پيرسون ميان پاسخهاي اين دو گونه 624/0 است. (مجموع گويههاي مورد توافق49 مورد)
الف) گويههاي مورد توافق استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و سردبيران مطبوعات و سايتهاي خبري
ابتدا به توصيف جدول شماره 1 يعني آرايه نزولي گويههاي مورد توافق استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و سردبيران مطبوعات وسايتهاي خبري در باره 60 گويه مورد پژوهش ميپردازيم.
همچنان كه در جدول شماره 1 مشاهده ميشود هر دو گروه روزنامه نگاران (20 استاد علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و 20 سردبير مطبوعات و سايتهاي خبري) در مورد گويه (كد13) «درآميختن هميشگي و گسترده خبر با تبليغ بازرگاني اگر به يك اخلاق و روند ثابت مبدل شود آثار ويرانگري بر محيطهاي رسانهاي خواهد گذاشت.» بيشترين توافق را نشان دادهاند. (47/1z=)
اين توافق، به خوبي ميزان حساسيت هر دو گروه استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و سردبيران مطبوعات وسايتهاي خبري را نسبت به نفوذ و رسوخ تبليغ بازرگاني بر حرفهروزنامه نگاري وتاثيرات ويرانگر آن بر اخلاق حرفهاي اين پيشه و نيز به انحراف كشاندن و تخريب آن را نشان ميدهد. وقتي مخاطبان يك روزنامه به اين باور برسند كه در مطالب اطلاعرساني آن روزنامه رگههايي از نفع شخصي و گروهي وجود دارد، اعتماد خود را از دست ميدهند و اين بياعتمادي زمينه قطع گفتمان و تعامل ذهني ميان رسانه و مخاطب را فراهم ميكند.
دومين گويه مورد توافق (كد 17) هم نشانه آشكاري از اعتنا، توجه و تاكيد هر دو گروه به حق پاسخ براي كسي است كه رسانه درباره او مطلب يا نوشتهاي انعكاس داده و او نسبت به آن معترض است و خواهان دفاع يا انعكاس نظراتش از همان تريبون و يا رسانه است.
«هرگاه رسانهها موضوعي را عليه يك فرد مطرح كنند او حق دارد درباره آن توضيح دهد و مطبوعات و راديو و تلويزيون نيز موظف به انعكاس آن پاسخ هستند.» (43/1z=)
اعتماد جامعه به رسانهها سومين گويه (كد10) مورد توافق استادان علوم ارتباطات و روزنامهنگاري و سردبيران مطبوعات وسايتهاي خبري است كه با فاصله اندكي نسبت به گويه قبلي مورد توافق قرار گرفته است.
«مهم است كه روزنامهنگارها اعتماد جامعه را به دست آورند و آن را حفظ كنند.» (42/1z=)
اين گويه نشان ميدهد كه اعتماد مردم و افكار عموميبه يك رسانه چه نقشي ميتواند در اقبال و توجه آنها به آن رسانه و در نهايت رشد و توسعه روزنامهنگاري داشته باشد. اين كه مردم بدانند يك رسانه اخبار دقيق و درست و صحيح را در كمترين زمان ممكن به آنها ميرساند و نيازهاي خبري آنها را درباره موضوعات مورد علاقهشان برطرف ميسازد نقش مهميدر اعتمادكردنشان به آن رسانه دارد.
گويه شماره چهارمي(كد 15) كه مورد توافق دو گروه قرار گرفته است باز هم از تاكيد بر نقش حرفهاي بودن يك رسانه در توسعه آن دارد.
«جامعه و مخاطبان رسانهها، حق دارند خواستار رعايت استانداردهاي عالي حرفهاي در فعاليتهاي روزنامهنگاري باشند.» (28/1z=)
اگر به ياد داشته باشيم يكي از معيارهاي مورد نظر در توسعه يك رسانه همانا عملكرد حرفهاي آن بود.
گويه (كد 23) بر نقش پوزش در كار يك رسانه تاكيد دارد و آن را براي ارتقاي كار آن رسانه مهم ميداند.
«يادمان باشد پوزش خواستن و اصلاحكردن به مراتب حرفهايتر و اخلاقيتر از پوزش نخواستن است» (05/1z=)
گويه (كد16) كه Z آن بالاتر از يك است نيز پاسخگو بودن يك رسانه در برابر افكار عموميو مخاطبان را در رشد و توسعه آن رسانه و ارتقايش مهم ارزيابي ميكند.
«روزنامهنگاران و همكاران حرفهاي رسانهها، بايد در برابر جامعه، پاسخگو باشند» (02/1z=)
پاسخگو بودن يك رسانه سبب ميشود تا مخاطب خود را با آن رسانه همدل
