
يابيم. در مورد پزشكي، آرمان حرفهاي سلامت است يا در مورد وكلا وضع آرماني دستيابي به عدالت… آرمان حرفهاي در روزنامهنگاري همان الگويي است كه كار مطبوعاتي را ميسازد…. اگر كسب درآمد، روش مسلط و آرماني يك روزنامهنگار باشد، به او ميتوان كاسبكار يا اطلاعات فروش نام داد، نه يك روزنامهنگار خوب.» (ساندرز19، 36: 1386) »
بر چنين بنياني است كه «اين نوع اخلاقشناسي بر رويكردي تجربي درباره تكاليف مختلف مربوط به يك وضعيت اجتماعي يا يك حرفه مشخص اتكاءدارد. بر اين مبنا، خصوصيتهاي ابزاري و در نتيجه آن، محدوديتهاي اخلاقشناسي، آنچنان كه اغلب نيز به خوبي درك ميشوند، آشكار ميگردند. اين گونه، اخلاقشناسي روزنامهنگاران هم مانند اخلاقشناسي پزشكان يا اخلاقشناسي وكلاي دادگستري، ويژگيهاي مربوط به خود را داراست.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد،366: 1386)
«در اين كه رعايت اخلاق در روزنامهنگاري الزامياست، ترديدي وجود ندارد. جعل مطالب، تجاوز به حريم خصوصي اشخاص، زيرفشار و زجرگذاشتن، پولدادن به مجرمان يا تشريح رفتارهاي جنسي، همه عرصههايي است كه در طي بيست سال اخير، چالشهايي جدي پديد آورده است.» (ساندرز، 70، 1386)
بر اساس چنين موارد ملموس و عيني است كه در جوامعي كه مطبوعات در تمامي زمينهها توسعه يافتند، بر اين نكته انگشت تاكيد نهاده شد كه«اخلاق روزنامهنگاري مبتني بر يك تصميم شخصي يا ذهني توسط يك فرد براي اطاعت از برخي قواعد نيست. اخلاق روزنامهنگاري20 بايد بازتاب شماري از تعهدات اجتماعي باشد كه نميتوان از زير آنها شانه خالي كرد و يا خودسرانه آنها را نفي كرد.» (اي وارد، 121، 1385)
ضرورت چارهجويي براي مسائل مذكور سبب شد تا كه در ميان روزنامهنگاران و مديران مطبوعات، به تدريج گرايشهاي تازهاي براي تدوين و تصويب مجموعههاي اصول و مقررات اخلاقي حرفه روزنامهنگاري و تاسيس نهادهاي غيردولتي مستقل و نويني، موسوم به«شوراي مطبوعات»، به منظور حراست از آزادي مطبوعات و نظارت بر اجراي اصول و مقررات مذكور پديد آيند.» (معتمدنژاد، معتمدنژاد،357: 1386)
اين رويكرد در حيطه كلان ماجرا سبب شد تا «قوانين حرفهاي كه وظايف روزنامهنگاران را مشخص ميكند، در بيست سال اخير بسيار پرتعداد شود. روزنامهنگاران وظيفهشناس مباني اخلاقي خود را به اين قوانين وابسته ميدانند. اين قوانين در جاي خود بيترديد بسيار مفيد است. زيرا روشهاي كلي براي حل اختلاف در برخي از فعاليتهاي مطبوعاتي تعريف ميكند.» (ساندرز، 41: 1386)
بر چنين بنيادي و با توجه به تجربههاي جهاني در زمينه اصول اخلاقحرفهاي روزنامهنگاري21 بايد «يكي از دلايل توسعهنيافتگي مطبوعات و روزنامهگاري در ايران اين است كه مطبوعات روزانه ايران غالبا به اسلوب كار توجه چنداني نشان ندادهاند. از نظر نويسندگان آنها (روزنامهنگاران) چيزي به نام «حقيقت»22 وجود دارد كه بايد هر چه سريعتر از آن پرده برداشت. اما نتيجهاي كه در عمل عايد ميشود اين است كه به سبب نارسايي شيوه كار، اطلاعات ناكافي يا نادرست، و شتاب بيش از حد روزنامهنگار در ابلاغ حقيقت مورد نظر، بسياري از خوانندگان گرفتار اين بدگماني ميشوند كه سرو صداي ممتد و بيامان مطبوعات در واقع پرده دودي است براي پوشاندن پارهاي نكات و مسائل.» (واكر23،10: 1382)
گوئل كهن در مقاله خود با عنوان«شناخت جايگاه مطبوعات كنوني ايران در بستر نظريهپردازيهاي مطبوعاتي و فرآيند رشد و توسعه ملي» كه در مجموعه مقالات «نخستين سمينار بررسي مسائل مطبوعات ايران» منتشر شد با اشاره به عوامل بازدارنده در توسعهيافتگي مطبوعات كنوني ايران، محتواي كنوني مطبوعات ايران را از دو بعد مورد ارزيابي قرار ميدهد و مينويسد«نخست از بعد نوع مطلب و دوم از بعد شكل ارائه آنها، متاسفانه در هر دو زمينه ناپختگي و ضعف شديدي به چشم ميخورد.» (کهن، 129: 1371)
ضرورت پژوهش
در دو دهه گذشته و با رشد و توسعه عموميو افزايش تعداد با سوادان و در كنار آن افزايش رسانههاي چاپي تا چند برابر و نيز فزوني و رشد قارچگونه رسانههاي ديجيتال و مجازي، ضرورت تدوين مرامنامه و آييننامهاي را درباره نوع سلوك اهالي مطبوعات و رويكردشان به اصولي چون دقت24 و صحت25 خبر و توازن26 و بيطرفي27 و… برجستهتر ميسازد. اما متاسفانه«بحث اخلاق هنوز به كلاسهاي روزنامهنگاري ايران راه نيافته است. اين رشته از مطالعات در جوامعي كه روزنامهنگاري ريشهدارتر و بسامانتري دارند، از چند دهه پيش به طور جدي ذهن جامعهشناسان، حقوقدانان، مديران و پديدآورندگان رسانهها را به خود جلب كرده است. (ساندرز، 9: 1386)
توجه به اخلاق رسانهها28 نسبت به اخلاق در ديگر حرفهها اهميت بيشتري دارد، چرا كه حرفههاي ديگر وسعت محدودي دارند و اعمال غيراخلاقي در آنها به افراد و صنوف ديگر سرايت نميكند، ولي رسانهها واسطه ميان مردم هستند و بخش زيادي از وقت آنان را به خود اختصاص ميدهند، رسانهها عامل پيوستگي افراد در يك جامعه هستند و غيراخلاقي يا غير اصولي كاركردن آنها، نه تنها تك تك افراد، بلكه بر روابط بين فردي آنان تاثير ميگذارد (جعفرينژاد، 1378، به نقل از سليمي، سلگان حسيني، قاسمي، تركيان ولاشاني،11: 1390)
روزنامهنگاري به عنوان حرفهاي كه بدون هيچ ترديد و خواه ناخواه با اجتماع و حقوق شهروندان ارتباط دارد، نيازمند ترسيم حدود و قواعدي است كه مراعات آنها از سويي موجب تضمين حقوق جامعه و از سوي ديگر موجب فراغت خيال و آزادي عمل اهل آن حرفه در مرزهاي تعيين شده گردد؛ ضرورتي كه هيچ يك از حرفهها و مشاغل اجتماعي بينياز از آن نيست.
روزنامهنگار به معناي عام آن كه در برگيرنده تمام عوامل انساني موثر در شكلگيري مطبوعات است، براي ايفاي نقش حساس و مهم خود به ناچار بايد از قواعد و ضوابط روشن و مدوني برخوردار باشد تا دغدغه پايمالسازي ناخواسته حقوق و حيثيت ديگران و نيز هراس از تعرض بيدليل و غيرقابل پيشبيني ديگر نهادهاي سياسي و اجتماعي را از خود دور سازد (هوسمن29، 4: 1375)
«مطالعه اخلاق روزنامهنگاري رشدي فزاينده داشته است… امروزه دهها كتاب در اين زمينه وجود دارد. چندين نشريه ادواري كه در سطح ملي چاپ و منتشر ميشوند، تماما به اين موضوع اختصاص داشته و دهها نشريه ديگر به گونه اين منظم مقالات و مطالبي درباره«اخلاق روزنامهنگاري»30 منتشر ميكنند.» (هوسمن، 6: 1375)
همين رويكرد و انگيزه و البته درك اين مسئله كه بايد به يك سامان منطقي عقلاني در چگونگي رفتار وسلوك روزنامهنگاران درباره خبرها رسيد، سبب شد تا در كشورهاي توسعهيافته «بيترديد معيارهاي خاصي براي اخلاق تعيين شود و مديران تمامي رسانهها دستورالعملهايي در زمينه اخلاق روزنامهنگاري صادر و مقررات خاصي براي چگونگي گردش امور در اين حرفه تعيين نمايند.» (هوسمن، 18: 1375)
از جمعبست مقالات و سخنرانيهاي ارائه شده در نخستين سمينار بررسي مسائل مطبوعات ايران در اواخردهه شصت (اسفند 1369) هم ميتوان اين نتيجه را به دست آورد كه يكي از دلايل ضعف و توسعهنيافتگي31 روزنامهنگاري در ايران نبود تعريفي دقيق از ظرايف و دقايق كار روزنامهنگاري و نبود يك آييننامه مناسب و منطبق باشرايط كار روزنامهنگاري در ايران و تعهد روزنامهنگاران در مرحله عمل به آن است. اين مسئله در«دومين سمينار بررسي مسائل مطبوعات ايران» كه در خرداد 1377 برگزار شد، با تاكيد بيشتري روبرو گرديد. به نحوي كه معتمدنژاد در مقاله خود و بعد در كتابش ضمن ارائه پيشينهاي از تحولات روزنامهنگاري درغرب و كشورهاي توسعهيافته و تاكيد بر اين نكته كه آنها از دهه 20 قرن بيستم به اين نكته متفطن شده بودند كه يكي از اركان توسعه روزنامهنگاري توجه و تدوين آييننامهها و مرامنامههاي اخلاقي32 و تاكيد بر اجراي آنها در كشورها و بنگاههاي مطبوعاتي است، به تلاشهاي يونسكو هم در اين زمينه اشاره ميكند و سپس به وضعيت و نبود اين مسئله در ايران ميپردازد و مينويسد«در ايران هيچ گونه اقدام عملي در اين زمينه انجام نشده است»، 394: 1386)
نگاهي به رسانههاي با پشتوانه مالي و امكانات پشتيباني فراوان هم چنين خلائي را نشان ميدهد. عمده اين موسسات مرامنامههاي اصول اخلاقي حرفهاي تدوين نكردهاند تا با بهرهگيري از آن بتوانند روزنامهنگاران و خبرنگاران شاغل در محيط كاري را نسبت به رعايت آن توجه دهند و كارشان را رصد كنند ودر صورت اشتباه وخطا تذكر و به اصلاح مستمر اين فرآيند كمك كنند تا يادگيري در اين زمينه در روزنامهنگار نهادينه شود. كاري كه در كشورهاي با رسانهها و روزنامهنگاري توسعهيافته صورت ميگيرد كه اگر روزنامهنگاري در چند مورد خاص، اصول اخلاق حرفهاي را رعايت نكند، بلافاصله او را در همان مورد خاص به دورهها وكارگاههاي آموزشي كوتاهمدت ميفرستند و در صورت تكرار مجازاتهاي سنگيني در حد اخراج و محروميت از كار برايش در نظر ميگيرند تا به ديگر روزنامهنگاران توجه دهند كه در اين زمينه بسيار سختگير و بيگذشتند. همين مسئله سبب شده است تا اخبار و اطلاعات نادرست، منابع غيردقيق، بياعتنايي به پاسخگويي به مخاطبان فراوان و انتقال دقيق و صحيح اخبار چندان مورد اعتناي رسانههاي ايران قرار نگيرد. چنانكه برخي از اين رسانهها در صورت رعايت اين گونه مسائل كارشان به دادگاه و تعطيلي هم نميانجاميد.
با توجه به چنين پيشينهاي است كه ضرورت انجام چنين تحقيقي حس ميشود تا از قبل آن درك و دريافت سردبيران روزنامهها از مقولهاي به نام اخلاق حرفهاي روزنامهنگاران مورد سنجش و ارزيابي قرار گيرد و در كنار آن درك و دريافت استادان رشته ارتباطات در اين زمينه آورده شود.
اهداف پژوهش
1-بررسی نظر سردبیران و استادان در رابطه میان اخلاق حرفهای وتوسعه روزنامهنگاری
2- بررسی نظر سردبیران و استادان به رعایت اخلاق حرفهای در رسانههای ایران
3-بررسی تفاوت و شباهت نظر این دو گروه به رعایت اخلاق حرفهای روزنامهنگاری
4-بررسی نظر این دو گروه به رعایت اخلاق حرفهای در صدا و سیما.
.
فرضيههاي پژوهش
در این پژوهش به دنبال فرضیه خاصی نیستیم بلکه قصد به دست آوردن دیدگاه و نگرش سردبیران مطبوعات و استادان علوم ارتباطات در مورد اخلاق حرفهای روزنامه نگاری و نقش آن در رشد و توسعه این حرفه است.
پرسشهاي تحقيق
1-نگرش سردبیران و استادان به رابطه میان اخلاق حرفهای وتوسعه روزنامهنگاری در ایران چیست؟
2-نگرش سردبیران و استادان به رعایت اخلاق حرفهای در رسانههای ایران چگونهاست؟
3- تفاوتها و شباهتهای این دو گروه به رعایت اخلاق حرفهای روزنامهنگاری چیست؟
4-نگرش دو گروه به رعایت اخلاق حرفهای در صدا و سیما چگونه است؟
متغيرهاي پژوهش
نامگذاري متغيرها
متغير مستقل: اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري33
متغير وابسته: توسعه روزنامهنگاري34
تعريف متغيرها
تعريف نظري
اخلاق: شاخهاي از فلسفه است كه به مطالعه سرشت و معيارهاي تشخيص حق و باطل، وظايف، ارزش و حيات خير، و اصول مربوط به آنها ميپردازد. (پين35، 53: 1382)
تعريف نظري حرفهاي: ويژگي شخصي كه در كاري تجربه و تخصص دارد و از طريق آن امرار معاش ميكند (انوري و ديگر مولفان، 3500: 1380)
روزنامهنگار حرفهاي:كسي است كه شغل اصلي، مرتب و بااجرت او، انجام كار در يك يا چند نشريه روزانه يا دورهاي يا يك يا چندخبرگزاري است و منابع مالي اصلي خود را از اين طريق به دست ميآورد. (معتمدنژاد، معتمدنژاد، 187: 1386)
اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري:«مجموعهاي از دستورالعملهاي اخلاقي كه يك روزنامهنگار در مسير كار حرفهاي خود بايد رعايت كند و منظور از اخلاق حرفهاي روزنامهنگاري اين است كه روزنامهها در جست و جو، كسب و انتشار اخبار و اطلاعات بايد طوري عمل كنند كه شرافت، اعتبار و حيثيت حرفهاي آنها مورد انتقاد و سوال قرار نگيرد» (اسدي، 67: 1381)
توسعه36: مفهوميبيش از نوسازي و رشد اقتصادي است و گذشته از بهبود سطح مادي زندگي، عدالت اجتماعي، آزاديهاي سياسي و بزرگداشت ارزشها و سنتهاي بوميرا هم دربرميگيرد.»(قاضيان، 18: 1372)
تعريف نظري توسعه مطبوعات37: برا
