
2 ق): او درکتاب تهذیب التهذیب مینویسد: «خبرها و روایات متواترند بر این که مهدی عجل الله تعالی شریف از این امت است و عیسی بن مریم خواهاد آمد و پشت سر او نماز خواهد گزارد.
شمس الدین سخاوی (متوفای 902 ق): کتانی از عالمان اهل سنت درباره او مینویسد: «افراد زیاد از او نقل کرده اند که احادیث امام مهدی متواترند.».
ابن حجر هیتمی (متوفای 974 ق): در کتاب الصواعق المحرقة.
شیخ مرعی بن یوسف حنبلی (متوفای 1033 ق) در کتاب فرائد الفکر فی الامام المهدی المنتظر.
محمد بن عبد الرسول حسینی برزنجی (متوفای 1103 ریال) در کتاب الاشاعة لا شراط الساعة محمد بن عبد الباقی زرقانی مالکی (متوفای 1122 ق) در کتاب شرح المواهب اللذیه.
شیخ محمد سفارینی حنبلی (متوفای 1188 ق) در کتاب لوائح الانوار البهیة طی عبارت جالبی میگوید: «کثرت بخروجه الروایات حتی بلغت حد التواتر المعنوی و شاع ذلک بین علماء السنۀ حتی عدد من معتقداتهم».
شیخ محمد بن علی حبان (متوفای 1206 ق) در کتاب اسعاف الراغبین.
قاضی محمد بن علی شوکانی (متوفای 1250 ق) در کتاب التوضیح فی تواتر ما جاء فی مهدی المنتظر و الدجال و المسیح.
سید مؤمن بن حسن شبلنجی (متوفای 1291 ق): وی در کتاب نورالابصار فی مناقب آل بین النبی المختار مینویسد: «اخابر متواتر از پیامبر رسیده که امام مهدی از اهل بیت ایشان است و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد».
سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی (متوفای 1294 ق) در کتاب ینابیع المودة.
محمد صدیق حسن قنوجی بخاری (متوفای 1307 ق) در کتاب الاذاعة لما کان و ما یکون بین یدی الساعة میگوید: «شکی نیست که مهدی در آخر الزمان خروج خواهد کرد و اخبار بر این مطلب تواتر دارند».
ابو عبد الله محمد بن جعفر کتانی مالکی (متوفای 1345 ق) در کتاب نظم المتاثر من الحدیث المتواتر مینویسد: «و الحاصل أن الاحادیث الوارده فی المهدی متواترۀ».
ابوالفیض احمد بن محمد غماری حسینی شافعی (متوفای 1380 ق) در کتاب ابزار الوهم المکنون من کلام ابن خلدون مینویسد: «روایات درباره امام مهدی متواتر است، اگر چه این مطلب بر برخی مردم مخفی مانده باشد».
این عالمان اهل سنت و برخی دیگر که نامشان را ذکر نکردیم، در احادیث مهدی ادعای تواتر دارند. البته برخی دانشمندان معاصر از اهل سنت نیز این ادعای تواتر را در مقالات یا کتب خود تأیید کرده اند که پرداختن به آن ازحوصله این رساله بیرون است. پرداختن به بخی دانشمندان صاحب نام اهل سنت در این رساله، فقط برای توجه به این مسأله است که مهدویت نه محصول اندیشه شیعی و نه مسأله ای است که خود به خود ظهور یافته باشد، بلکه اساس مسأله مهدویت، ریشه در اعتقادات اسلامی دارد.وجود مبارک پیامبر اسلام ظهور و خروج آن را وعده داده است و عالمان فراوانی از اهل سنت نیز به تواتر احادیث نبوبی در این موضوع اشاره کرده اند. و اهل سنت و تصریح بر امام مهدی محمد بن حسن عسکری در این قسمت لازم است به عالمانی از اهل سنت بپرازیم که در آثار و تألیفات خود قائل شده اند که مهدی موعود در روایات، همان محمد بن حسن عسکری است که در سال 255 ق متولد شده و اکنون حی و حاضر است و در دوران غیبت به سر میبرد.هر چند معروف است که میگویند: تمام عالمان اهل سنت قائلند امام مهدی متولد نشده است، بلکه در آخر الزمان به دنیا آمده و ظهور خواهد کرد، لکن برای برخی دانشمندان اهل سنت، این مطلب، مسلم و قطعی شده است که املام مهدی متولد شده و او همان محمد بن حسن عسکری است. اکنون به برخی از این عالمان اهل سنت اشاره میکنیم.
ابن خلکان: او در کتاب وفیات الاعیان در باب «ذکر محمد بن الحسن المهدی» مینویسد: ولادت او روز جمعه نیمه شعبان 255 ق اتفاق افتاد… ابن ازرق میگوید: «امام مذکور، در نهم ربیع الاول سال 258 ق متولد شد و گفته میشود در هشتم همان ماه در سال 258 ق تولد یافته که به عقیده ما، همین قول صحیح است.»8
کمال الدین محمد بن طلحه شافعی (متوفای 652 ق): او در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول در باب دوازدهم مینویسد:
مهدی عجل الله فرجه شریف از فرزندان بتول طاهره است که پاره تن پیامبر میباشد و مولدش در سامرا در بیست و سوم رمضان سال 258 ق اتفاق افتاد. پدرش الحسن الخالص و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود.9
وی در این باب، اشعاری درباره امام مهدی میآورد.
کنجی شافعی (متوفای 658 ق): وی در کتاب کفایة الطالب مینویسد:
ابو محمد حسن عسکری فرزند هادی، تولدش درمدینه بوده و در سامرا، در همان خانه ای که پدرش هادی دفن شد، مدفون گشت و از خود فزندی به جای گذاشت که همان منتظر میباشد.10
ابن صباغ مالکی مصری (متوفای 855 ق): وی مینویسد: «ابوالقاسم محمد الحجة بن الحسن الخالص در سامرا در شب نیمه شعبان سال 255 ق متولد شد».11
شهاب الدین احمد ابن حجر هیتمی (متوفای 973 ق): او در کتاب الصواعق المحرقة مینویسد:
حسن عسکری جز یک فزند از خود به جای نگذاشته که ابوالقاسم محمد حجت است. سن او هنگام رفات پدرش، پنج سال بوده، اما خداوند حکمت را در او نهاده و او «القائم المنتظر» نیز نامیده میشود.12
عبد الوهاب شعرانی (متوفای 973 ق): وی در کتابش مینویسد:
پیش بینی میشود مهدی خروج کند و او از اولاد امام حسن عسکری است و زمان تولدش، شب نیمه شعبان سال 255 ق بوده است و اکنون زنده است تا این که عیسی با او هم پیمان شود.عصر شریف او تا این زمان که سال 958 ق است، 706سال است.13
عبدالله بن محمد شبراوی شافعی (1172 ق): وی در کتاب الاتحاف بحب الاشراف مینویسد:
دوازدهمین امام، ابو القاسم محمد است که گفته میشود او همان مهدی منتظر است. تولد امام محمد الحجه بن الامام الحسن الاخاصل در سامرا، شب نیمه شعبان سال 255 ق، پنج سال قبل از فوت پدرش بوده است. پدرش ولادت او را از ترس حاکمان وقت و بدی زمانه، مخفی نگاه داشت.14
مؤمن بن حسن شبلنجی (متوفای 1291 ق): وی در کتابش فصلی رابا عنوان «مناقب محمد بن الحسن» مطرح کرده و پس از ذکر نسب آن حضرت مینویسد:
مادرش ام ولد بود و نام او نرجس یا صقیل یا سوسن بود کنیه اش ابوالقاسم و امامیه لقب او را حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظر، صاحب الزمان معرفی کرده اند. مشهورترین لقب او «مهدی» است.15
اینها فقط برخی از عالمان اهل سنت بوده اند که عبارتهای آنها همگی گویای وقوع ولادت امام مهدی به عنوان امام دوازدهم، خلیفه اثنی عشر وفرزند امام حسن عسکری بوده و با زبانی صریح، جریان تولد مهدی عجل الله تعالی شریف را باز گو کرده اند.
صحاح سته
بی تردید مهم ترین نقش آورترین کتب میان آثار اهل سنت، «صحاح سته»می باشد دانشمندان و محققان اهل سنت، احترام خاصی برای این صحاح قائلند و همواره از روایات و مباحث مطرح شده در آن متأثر هستند. در تمام مباحث گوناگون اهل سنت از قدیم الایام تاکنون، به یقین میتوان گفت هیچ موضوع و مبحثی نیست که بدون توجه به این صحاح مطرح شده باشد.
عده ای معتقدند موضوع امام مهدی در صحاح سته – به ویژه در صحیح بخاری و مسلم – بسیار کمرنگ مطرح شده است و تحقیق این موضوع در صحاح سته، سودمند نیست، ولی حقیقت آن است که اگر آدمی به تتبع عمیق و گسترده در این صحاح بپردازد، روایات فراوانی به چشم میخورد که قابل تطبیق بر امام مهدی و ظهور و دوران حکومت آن حضرت میباشد.
لازم است در این قسمت به بررسی اجمالی صحاح سته و جایگاه و اعتبار آنها نزد اهل سنت بپردازیم وسپس موضوع امام مهدی را در روایات این صحاح بررسی کنیم. از منابع حدیثی اهل سنت، گاهی به صحاح تعبیر میشود، گاهی سنن و گاهی مسانید. عناوین کتب روایی اهل سنت عبارتند از:
صحاح، مانند صحیح بخاری و صحیح مسلم
سنن، مانند سنن دار قطنی و سنن دارمی
مسانید، همچون مسند احمد، مسند شامیین، مسند ابوعوانه
جوامع، مثل جامع الاحادیث سیوطی، جامع الاصول ابن اثیر جزری
معاجم، مثل معجم الکبیر، معجم الاوسط و معجم الصغیر طبرانی مصنفات، مثل مصنف ابن ابی شیبه، منف عبد الرزاق.
این تقسیم بندیها براساس ارزش و اعتبار کتب است. از میان تمام این موارد«صحاح» در درجه اول قرار دارد که شامل شش کتاب است: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابو داوود، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابن ماجه.
میان این شش کتاب، صحیح بخاری و صحیح مسلم برتر از دیگر کتب است.
عمده عالمان اهل سنت قائلند بخاری در رتبه اول قرار دارد و بعد از قرآن، کتابی به عظمت وصحت صحیح بخاری نیامده است.
ابن حجر هیتمی مینویسد:
علما بر این مطلب اتفاق نظر دارند که بعد از قرآن، معتبرتر از صحیح بخاری و صحیح مسلم کتابی وجود ندارد.16
صحیح بخاری
مؤلف: ابو عبد الله محمد بن اسماعیل بن ابراهمی بن مغیره بن احنف جعفی بخاری معروف به بخاری و «امام بخاری»
تولد: 194 ق در شهر بخارا
وفات: 256 ق در روستای خرتنگ از توابع سمرقند
وی بخشی از تحصیلات خود را در بخارا دنبال کرد. در دوران کودکی، پدرش را از دست داد و اموال فراوانی از او به ارث برد. برای تکمیل معلومات و برای اخذ حدیث و استفاده از مشایخ حدیث به خراسان عراق، مصر، حجاز و سوریه مسافرت کرد که این سفر حدود شانزده تا هفده سال طول کشید.17
اساتید وی، ابوزرعه رازی، احمد بن حنبل، یحیی بن معین و اسحاق بن راهویه بودند.18 بخاری پس از مسافرتهای مکرر، در سال 256 ق به زادگاه خود بازگشت و در همین سال، در روستای خرتنگ از توابع سمرقند درگذشت.
وی به سبب حفظ احادیث زیاد و تبحر در زمینه حدیث شناسی، مورد تکریم عالمان عصر خود قرار گرفت. بسیاری از وی روایت کرده اند که معروف ترین آنها عبارتند از: مسلم، ترمذی، نسائی، ابراهیم بن اسحاق حری، محمد بن احمد دولایی، منصور بن محمد بزودی.
انگیزه تألیف: ابراهیم بن معقل که از شاگردان بخاری است میگوید:
من از بخاری شنیدم که میگفت: «روزی نزد استاد خود، اسحاق بن راهویه نشسته بودم که گفت: ای کاش کتاب مختصری از احادیث صحیح از سنت نبوی وآله وسلام فراهم گرد آوری احادیث صحیح کردم و صحیح خود را از میان ششصد هزار حدیث گرد آوردم».19
بخاری میگفت: «من صد هزار حدیث صحیح و صد هزار حدیث غیر صحیح را در حفظ دارم».20
این مطلب، نشان دهنده کثرت روایات در عصر بخاری و نیز ضعف و جعلی بودن بسیاری دیگر از رویات است.
بخاری در مقدمه کتابش مینویسد:
ماخرجت فی کتابی حدیثاً حتی استخرجت الله و تیقنت صحته:
هر حدیثی که در کتابم آوردم، یقین به صحت آن پیدا کردهام.
مراد بخاری این است که هر روایتی که در کتابش آورده، صحیح است و مدعی این نیست که تمام روایات صحیح را در کتابش آورده است، چون خودش گفته است: «چه بسیار حدیث صحیحی که ترک کردم».
بخاری، نگارش کتاب را در حرم پیامبر آغاز کرد و برای تکمیل آن، شانزده سال در بصره وشهرهای دیگر اقامت گزیده و سپس آن را در زادگاه خود به پایان رساند.
گفت میشود: او برای نوشتن هر حدیث، ابتدا غسل و آن گاه استخاره میکرد و سپس دو رکعت نماز به جای میآورد.21
بخاری کتاب خودش را بر احمد بن حنبل، یحیی بن معین، علی بن مدینی و برخی دیگر از محدثان عرضه کرد وآنان فقط بر چهار حدیث اشکال کرده وصحت بقیه را تأیید کردند.بخاری گفته است: «این کتاب، میان من و خدایم حجت است.»22
بخاری، براساس شرایطی، روایت را گزینش میکرد که عبارتند از: اتصال سند تا طبقه صحابه، عدالت و ضابط بودن راویان.23
بخاری، صاحب تألیفات دیگری نیز میباشد که عبارتند از: 1. التواریخ الثلاثه: الکبیر، الاوسط، الاصغیر
2. کتاب الکنی
3. کتاب الوحدلان
4. کتاب السنن فی الفقه
5. الادب المفرد فی الحدیث
6.کتاب الضعفاء
کتاب الجامع الصحیح او نخستین دائرة المعارف و مهم ترین و موثق ترین منبع حدیثی نزد اهل سنت به شمار میرود.
نووی که از عالمان بزرگ و شارحان صحیح ومسلم است مینویسد:
