
مرتکب شده، سراسقف ایالتی شخصاً یا از طریق دیگری میتواند آن شخص را هشدار دهد.
بند2: در مورد رفتاری که منجر به رسوایی یا اختلال جدی در نظم عمومی میشود، سراسقف ایالتی نیز میتواند شخص را در یک شیوه مناسب برای شرایط خاص و از آنچه انجام داده هدایت کند.
بند3: این حقیقت که هشدار یا اصلاحی باید وجود داشته باشد همیشه باید ثابت شود، دست کم از برخی مستندات که در آرشیو مخفی کشیشی نگه داری میشود.
قانون 1340: بند1: تنبیهی که در دادگاه علنی تحمیل شده است، عملکرد برخی کار دینی یا خیریه است.
بند2: تنبیه عمومی هرگز برای تخلف مخفی تحمیل نمیشود.
بند3: سراسقف ایالتی، با توجه به قضاوت سنجیده خود ممکن است تنبیهاتی را به جبران کیفری هشدار یا اصلاح بیفزاید.
عنوان پنجم: اجرای مجازاتها
قانون 1341: سراسقف ایالتی شروع به آیین دادرسی اداری یا قضایی میکند برای اعمال یا اعلام مجازاتها فقط زمانی که او به آن پی ببرد با اصلاح برادرانه یا توبیخ نه با شیوههای مراقبت معنوی، که بتوان رسوایی را به اندازه کافی اصلاح کرد، عدالت برقرار گردد و مجرم اصلاح شود.
قانون 1342: بند1: هرگاه فقط دلایل، در برابر استفاده از رویه قضایی وجود دارند، مجازات را میتوان با ابزارهای فوق العاده قضایی تحمیل یا اعلام کرد، در هر مورد، تنبیهها و مجازاتهای کیفری ممکن است با یک حکم به کار برده شود.
بند2: مجازاتهای ابدی161 نه میتوانند از طریق حکم تحمیل یا اعلام شوند، ونه میتوانند مجازاتهایی را که قانون یا قاعدهای آنها را ایجاد کرده به کار برد، حکم منع شوند.
بند3: آنچه قانون یا حکم از قاضی با توجه به تحمیل یا اعلام مجازات در دادگاه میگوید، با مقام برتری که مجازات را با حکم فراقضایی وضع یا اعلام میکند به کار برده شده است، مگر اینکه آن به گونهای دیگر آشکار گردد، یا مگر اینکه تردید از قیودات وجود دارد که فقط با موضوعات آیین نامهای مرتبط هستند.
قانون 1343: اگر قانون یا قاعدهای به قاضی قدرت بکارگیری یا عدم بکارگیری مجازات را بدهد، قاضی ممکن است با توجه به آگاهی و تدبیر خود، مجازات را تعدیل کند یا در محل خود حد وضع کند.
قانون 1344: حتی اگرچه قانون ممکن است واژههای الزامی را به کار برد، قاضی ممکن است با توجه به آگاهی و تدبیر خود:
1- به تعویق اندازد وضع مجازات را به زمان مناسب تر، اگر پیش بینی شود که بدیهای بزرگتری از تنبیه خیلی سریع مجرم بوجود آید؛
2- پرهیز کند از وضع مجازات یا جایگزین کند مجازات یا حد سبک تری را، اگر مجرم احساس پشیمانی کرده باشد و رسوایی را جبران نماید، یا اگر مجرم میباشد یا بطور قابل پیش بینی ای به اندازه کافی توسط مقامات مدنی تنبیه شود؛
3- ممکن است به تأخیر اندازد اجبار رعایت مجازات کیفری را، اگر شخص مجرم تازه کار است پس از زندگی پاکدامن تا به حال و نیاز فوری به اصلاح رسوایی وجود ندارد؛ یعنی، با این حال، به گونهای که اگر شخص دوباره مرتکب جرم شود در زمانی که توسط قاضی معین شده است، پس آن شخص باید برای هر دو جرم مجازات گردد، مگر اینکه در عین حال زمان برای وضع عمل کیفری در رابطه با جرم اول به پایان رسیده باشد.
قانون 1345: هرگاه مجرم فاقد قوه تمیز باشد، یا از ترس یا ضرورت یا در اوج هیجان یا با ذهن آشفته به واسطه مستی یا علت مشابه، مرتکب جرم شود، قاضی میتواند از هرگونه مجازات خودداری نماید اگر او در نظر گرفته است که اصلاح فرد ممکن است در برخی از راههای دیگر بهتر انجام شود.
قانون 1346: هرگاه مجرم تعدادی جرم مرتکب شود و مجموع مجازاتهایی که باید متحمل گردد بیش از حد به نظر برسد، آن بستگی به تصمیمگیری سنجیده قاضی دارد متعادل کردن مجازاتها در شیوه منصفانه.
قانون 1347: بند1: توبیخ نمیتواند بطور معتبر تحمیل شود مگر اینکه مجرم از پیش دست کم یک هشدار به خودداری از تمرد دریافت کرده باشد، و زمان مناسب برای انجام آن در نظر گرفته شده باشد.
بند2: مجرم بگوید تمرد را کنارگذاشته است اگر او به راستی از جرم پشیمان باشد و بکند، یا دست کم به طور جدی به تهذیب، جبران خسارت و رسوایی سوگند یاد کند.
قانون 1348: هنگامی که فرد مقصر اتهام را نیابد، یا که مجازات وضع نکند، سراسقف ایالتی ممکن است برای رفاه شخص یا در جهت دارایی های مشترک با هشدارهای به موقع یا سایر شیوههای دلسوزانه، معین نماید ، و حتی، اگر موردی برای آن خواند با استفاده از علاجهای کیفری.
قانون 1349: اگر مجازات نامشخص است و اگر قانون در غیر این صورت مقرر نمیگردد، قاضی مجازاتهای سنگین تر را وضع نمیکند، به خصوص توبیخها را، مگر اینکه اهمیت موضوع واقعا آن را اقتضا کند. او ممکن است مجازاتهایی را که ابدی هستند را وضع نکند.
قانون 1350: بند1: در وضع مجازاتها بر کشیش، به جز در مورد اخراج از مقام کشیشی، همیشه باید مراقب باشد که او از دست ندهد آنچه که برای حمایت شایسته خود ضروری است.
بند2: اگر شخص واقعاً به خاطر اینکه از مقام کشیشی اخراج شده است، نیازمند است، سراسقف ایالتی به بهترین شیوه ممکن، او را تأمین کند.
قانون 1351: مجازات، مجرم را در همه جا متعهد میکند، حتی وقتی که شخصی که ایجاد یا وضع کرد که به دفتر خاتمه دهد، مگر اینکه آن در غیر این صورت به صراحت مقرر گردد.
قانون 1352: بند1: اگر مجازات، پذیرش آیینهای مقدس یا شعایر را منع کند، ممنوعیت با این شرط که مجرم در خطر مرگ است به حالت تعلیق در میآید.
بند2: الزام رعایت مجازات قهری که اعلام نشده است و بدنام نیست در محلی که مجرم عملا هست، به حالت تعلیق درآورده میشود در کل یا در بخشی، تا حدی که مجرم نتواند آن را بدون خطر رسوایی جدی یا از دست دادن خوشنامی رعایت کند.
قانون 1353: درخواست تجدید نظر یا کمکگیری در برابر قضاوت دادگاه یا در برابر حکمهایی که هرگونه مجازات را وضع یا اعلام میکند، اثر تعلیقی دارد.
عنوان ششم: توقف مجازات ها
قانون 1354: بند1: علاوه برکسانی که در مادههای56- 1355برشمرده شدهاند همه کسانی که میتوانند از قانونی که با مجازات حمایت شده متفرق شوند، میتوانند همچنین مجازات را از خود معاف کنند.
بند2: علاوه بر این، قانون یا قاعدهای که مجازات را ایجاد میکند میتواند همچنین به دیگران قدرت عفو مجازات را اعطا کند.
بند3: اگر مقام پاپی عفو مجازات را به خود یا دیگران اختصاص دهد، این اختصاص به شدت اجرا میگردد.
قانون 1355: بند1: مشروط بر اینکه آن به مقرر پاپی اختصاص نداشته باشد، مجازاتی که با قانون ایجاد میگردد و وضع یا اعلام میشود، میتواند توسط افراد زیر معاف گردد:
1- سراسقف ایالتی که صورت جلسه قضایی را با وضع یا اعلام مجازات به اجرا درآورده است، یا با حکمی شخصا یا از طریق دیگر، آن را وضع یا اعلام کرده است؛
2- سراسقف ایالتی محلی که مجرم در آن واقع هست، پس از مشورت سراسقف ایالتی ذکر شده در مورد اول، مگر اینکه به دلیل شرایط فوق العاده این غیر ممکن باشد.
بند2: مشروط بر اینکه آن اختصاص به مقام پاپی نداشته باشد، مجازات قهری که توسط قانون ایجاد شده اما هنوز اعلام نشده است، میتواند توسط سراسقف ایالتی معاف شود با توجه به شهروندهایش و کسانی که در قلمروش واقع هستند یا کسانی که در قلمروش مرتکب جرم شدهاند. علاوه بر این، هر اسقفی این را میتواند انجام دهد، اما فقط در جریان اعتراف آیینی.
قانون 1356: بند1: مجازات تحمیلی یا قهری در حکمی که توسط مقام پاپی صادر نشده است ایجاد شده میتواند توسط افراد زیر معاف گردد:
1- سراسقف ایالتی محلی که مجرم در آن واقع هست؛
2- اگر مجازات وضع یا اعلام گردد، سراسقف ایالتی که صورت جلسه قضایی را با وضع یا اعلام مجازات به اجرا درآورده یا کسی که با حکمی شخصا یا از طریق یکی دیگر، آن را وضع یا اعلام کند.
بند2: پیش از اینکه تخفیف اعطا شود، مرجع حکم مشورت میکند، مگر اینکه به دلیل شرایط فوق العاده این غیر ممکن باشد.
قانون 1357: بند1: بی آنکه زیانی به قیود مادههای 508 و 976برسد، اعتراف پذیر میتواند در دادگاهمقدس داخلی توبیخ قهری را از تکفیر یا ممنوعیتی که اعلام نشده معاف کند، اگر آن دشوار است برای توبه کار باقی ماندن در مقام گناه بزرگ برای زمان لازم برای مقام برتر صالح انجام دادن.
بند2: در اعطای تخفیف، اعتراف پذیر بر توبه کار تحمیل میکند، تحت رنج دوباره توبیخ برای خود میخرد، الزام به متوسل شدن در یک ماه به مقام برتر صالح یا به کشیشی که توانایی لازم را دارد، و به وفادار ماندن به توصیه اش. در این میان، اعتراف پذیر توبه مناسب وضع میکند و، تا حدی خواستار، ملزم به جبران رسوایی و آسیب، توسل، با این حال، ممکن است حتی از طریق اعتراف پذیر بوجود آید، بدون ذکر نام.
بند3: همان وظیفه توسل، زمانی که آنها بهبود یافتند، قیدهایی که در رابطه با قانون 976 وضع یا اعلام توبیخ یا آنکه مختص مقام پاپی بود عفو گردید.
قانون 1358: بند1: تخفیف توبیخ نمیتواند اعطا شود مگر به مجرمی که تمرد را، در رابطه با قانون 1347، بند 2، کنار گذاشته است . با این حال، هنگامی که تمرد کنار گذاشته شود، تخفیف نادیده گرفته نمی شود.
بند2: کسی که توبیخ را عفو میکند میتواند قیدی را بنابر قانون 1348 درست کند، و همچنین میتواند توبه وضع نماید.
قانون 1359: اگر شخصی با تعدادی مجازات محدود شده، تخفیف فقط برای مجازاتهایی که در آن تصریح شده معتبر است. تخفیف به طور کلی، با این حال، همه مجازاتها را حذف میکند، مگر اینکه آنهایی که در دادخواست با سوء نیت پوشانده شدهاند.
قانون 1360: تخفیف مجازات که با ترس شدید به زور گرفته میشود نامعتبر است.
قانون 1361: بند1: تخفیف میتواند اعطا شود حتی به شخصی که حاضر نیست یا اینکه به طور مشروط است.
بند2: تخفیف در دادگاه علنی به صورت مکتوب اعطا میشود، مگر اینکه دلیل مهمی به گونهای دیگر اظهار نماید.
بند3: باید مراقب بود که درخواست تخفیف یا تخفیف به خودی خود به صورت عادی بوجود نمی آید، مگر تا آنجا که این برای حفاظت خوش نامی مجرم مفید باشد، یا برای اصلاح رسوایی ضروری باشد.
قانون 1362: بند1: عمل جنایی با دستگذاری پس از سه سال متوقف میشود مگر برای:
1- جرائم اختصاص داده شده به حضار کلیسا در مورد آموزه ایمانی؛
2- عملی که از جرائم ذکر شده در قانون های 1394، 1395، 1397 و 1398 ناشی میشوند، که پس از 5 سال متوقف شدهاند؛
3- جرائمی که با قانون جهانی مجازات میگردند، که در آن قانونی خاص دورهی مختلف از دستگذاری را پیشنهاد میکند.
بند2: تجویز162 از روزی که جرم به ارتکاب پیوسته اجرا میشود یا، اگر جرم ابدی یا عادی بود، از روزی که به پایان رسید.
قانون 1363: بند1: اقدام به اجرای مجازات با تجویز متوقف میشود اگر حکم قاضی از اجرای ذکر شده در قانون 1651 مجرم را مطلع نکرد در دورههای ذکر شده در قانون 1362؛ این دورهها از روزی که حکم محکومیت موضوع صادر شده بشود به حساب آورده میشود.
بند2: دعاوی یکسان، با تنظیمات ضروری، اگر مجازات با حکم فوق قضایی وضع شده باشد.
بخش دوم: مجازاتها برای جرایم خاص
عنوان اول: جرایم علیه دین و وحدت کلیسا
قانون 1364: بند1: مرتد163 از دین، بدعت گزار164 یا تفرقه برانگیز165 برای خود تکفیر قهری را به بار میآورد، بی آنکه زیانی به قیود قانون 194، بند1، مورد دوم برسد؛ کشیش، علاوه بر این، ممکن است با مجازاتهای ذکر شده در قانون 1336، بند1، موارد اول و دوم و سوم مجازات گردد.
بند2: اگر تمردی که مدتها پیش صورت گرفته یا رسوایی به بار آورده باشد، سایر مجازاتها ممکن است اضافه شود، به جز اخراج از دفتر کشیشی که جزء آن نمیباشد.
قانون 1365: کسی که مقصر از مشارکت ممنوع در مراسمهای مذهبی است فقط با مجازات تنبیه میشود.
قانون 1366: والدین، و کسانی که به جای والدین هستند، که دست بر فرزندان خود میگیرند تا غسل تعمید شوند یا در دین غیر کاتولیک
