
را مورد بررسی قرار میدهیم، و باید باید این نکته را یادآور شویم که موارد محدود نیست و میتواند روز به روز و با گذر زمان ابعاد گستردهتری را در بر داشته باشد.
1. 4. 2. بکار گیری کودک در فعالیتهای مجرمانه
بعضی از والدین در زمان حضانت از کودک مورد حضانت خود، از وی در فعالیتهای مجرمانه مانند: حمل و نقل و فروش مواد مخدر، تکدی گری و قاچاق بهره جویی میکنند.235
م 3 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان نیز به کارگیری کودکان در فعالیتهای مجرمانه را ممنوع دانسته و برای آن ضمانت اجرایی تعیین کرده است.
2. 4. 2. آزار و اذیت کودک
موضوع کودک آزاری مسئله ضرب و شتم را به ذهن متبادر میکند، اما ابعاد کودک آزاری بسیار وسیع تر است. تبعیض میان دو جنس یا بچهها، عدم اطلاع رسانی به کودکان، سکنی گزیدن آنها در محیطهای نامناسب لحاظ بهداشتی، تنبیه و بدرفتاریهای فیزیکی… 236
اما دستهبندیهای آزار کودک:
کودک آزاری جسمی: تعریف کودک آزاری جسمی تحت تأثیر قوانین و مقررات و ارزشهای فرهنگی هر جامعه قرار دارد. با این حال میتوان گفت کودکی که یک بار یا به مرات در معرض ضرب و شتم، آزار و اذیت و شکنجه عمدی قرار گرفته که میتواند شامل حمله فیزیکی کودک بوده و موجب درد، بریدگی، کبودی و… گردد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. چون کودک آزاری معمولا با خشونت انجام میگیرد ممکن شکستگی استخوان، خونریزی داخلی و در مواردی منجر به مرگ کودک. کودک آزاری معمولاً توسط والدین، قیم یا کسی که مسئولیت حضانت کودک را بر عهده دارد صورت میگیرد.237
کودک آزاری جنسی: سوء استفاده جنسی از کودکان ظالمانهترین و اهانت آمیزترین تجربه انسانی است. بر اساس تریف مندرج در قانون ممانعت از آزار و بدرفتاری با کودکان، بدرفتاری جنسی عبارت است از: بکارگیری، سوء استفاده، اغواء، واداشتن کودک با هر گونه رفتار آشکار جنسی یا نمایش این گونه رفتارها238.
کودک آزاری عاطفی: غفلت و بی توجهی به کودکان یکی دیگر از شایعترین کودک آزاری است که میتواند در همه خانوادهها وجود داشته باشد. رها کردن کودک در معرض وسایل خطرناک، غفلت و اهمال از جهت پزشکی، مقررات و کنترل شدید و… از مصادیق کودک آزاری عاطفی میباشند.239
البته باید بین تأدیب و تنبیه با کودک آزاری فرق گذاشت، تأدیب در لغت به معنای ادب آموختن به کسی، ادب کردن، آموختن طریقه نیک.240
تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن و بیدار کردن است.241
تأدیب در اصطلاح فقها به معنای مجازات سبکی است که اسلام برای اعمال ناشایسته کسانی که به حد تکلیف شرعی نرسیده اند در نظر گرفته است. که از هر گونه افراط و تفریط به دور بوده است و به شیوه ای اعتدالی، و در برخی موارد به شکل محدود، برای اصلاح رفتارهای نامطلوب با شروطی میپذیرد از جمله اینکه تأدیب و و تنبیه یک روش تربیتی ثانوی است که باید متأخر از همه روشهای اصلاح کودک گرفته شود. که خود شامل تنبیه غیر بدنی (اخلاقی) که خود دارای مراتبی مانند تذکر دادن و… و تنبیه بدنی که باید کاملا با احتیاط باشد و مراقب بوده تا به جایهای حساس ضربهای وارد نشود، میشود.242
م 2 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان آزار و اذیت کودکان را ممنوع دانسته است.
به هر حال و بدن کودک در مرحله ای قرار دارد که نیازمند رشد کامل فیزیکی است فراهم کردن تغذیه و مراقبتهای بهداشتی از تکالیف ولی و سرپرست است. علاوه بر این جسم کودک باید از هرگونه آزار و ایراد لطمه مصون بماند. این حق ایجاب مینماید که تغذیه و بهداشت برای کودک لازم و آزار و اذیت ممنوع گردد.243
3. 4. 2. منع از بازی و سرگرمی
بازی با سرنوشت کودک عجین است و یکی از نیازهای طبیعی او به شمار میرود.244
از نیازهای طبیعی کودکان بازی و سرگرمی است به ویژه در سنین پایین، چرا که کودکان در بازی میتوانند کارهای بزرگترها را تقلید نموده احساسات خود را بروز دهند همچنین بیاموزند که چگونه عواطف و احساسات شان را بروز دهند. و در روایات اسلامی آمده پیامبر آن قدر به بازی با کودکان اهمیت میداد که به هنگام نوه خردسالشان امام حسین بر پشت آن حضرت مینشست و حضرت آنقدر سجده را طولانی میکرد که یاران نگران میشدند.245
اسلام نیز با توجه به این نیاز طبیعی دستور میدهد که کودک را تا سن هفت سالگی آزاد بگذارید. امام صادق (ع) میفرماید: « ابنک یلعب سبع سنین…»246
اما برخی از والدین یا دارندگان حضانت با ایجاد محدودیت یا بکارگیری کودکان به کار در سنین پایین مانع از این حق کودک میشوند که این خود خواسته یا ناخواسته باعث ضربات شدید روحی به کودک میشود. و اکثراً در بزرگسالی مثل یک عقده روانی در وجود او باقی خواهد ماند.
4. 4. 2. عدم استرداد طفل
امتناع از استرداد طفل میتواند یکی دیگر از مصادیق سوء استفاده از حق حضانت باشد، مثلاً اینکه مادری که حضانت کودک را به عهده داشته بعد از اتمام سن هفت سالگی فرزند (چه دختر، چه پسر) از استرداد طفل به پدر خودداری کند یا با توجه به بیماری روحی و روانی یا جسمی که مانع حضانت وی است با وجود حکم دادگاه از استرداد خودداری کند.247
هم چنین ممکن است كه فرد يا افراد يا موسسه از اعمال حضانت شخص دارنده حق حضانت جلوگيری نمايد و برای اينكار ممكن است طفل را از كسی كه حق حضانت او را دارد، بربايد يا از تسليم كردن طفل به آنها خودداری كند.248
5. 4. 2. عدم پرداخت هزینه نگهداری طفل
پرداخت نکردن هزینه نگهداری طفل در جایی که پدر و مادر از حضانت خودداری میکنند و طفل با هزینه به دیگری میشود نیز مصادیق سوء استفاده خواهد بود.249
6. 4. 2. ممانعت از تحصیل کودک
کودک جهت رشد عقلی و توسعه ذهنی نیازمند آموزش میباشد، لذا آموزش از حقوق معنوی کودک به شمار میآید.
م 28 کنوانسیون حقوق کودک (1989) به تضمین حق آموزش کودکان تأکید نموده است.250
در اسلام علاوه بر آموزشهای اعتقادی و اخلاقی، فراگیری دانش و آموزش آداب اجتماعی از جمله حقوق کودک است.251
علاوه بر آموزشهای اخلاقی و فرایض دینی به والدین سفارش شده است تا برخی از علوم و فنون را به کودکان خود بیاموزند و یا به طور کلی آموزش آنها را برای کودکان و نوجوانان لازم شمردهاند.
هم چنین قانون حمایت از کودکان و نوجوانان تحصیل را به عنوان حق برای آنان بر شمرده و برای آن ضمانت اجرایی تعیین کرده است. حال ممکن با بکارگیری کودکان به کار یا دلایل دیگر از این حق قانونی محروم شوند.
7. 4. 2. ممانعت از ملاقات طفل
در صورتی که به علت طلاق یا به هر علت دیگری، والدین طفل جدای از هم زندگی کنند، هر کدام از آنها که طفل تحت حضانت وی نمیباشد، حق ملاقات با خود را دارد. فقهای امامیه به این حق تصریح کردهاند و در این خصوص به حرمت قطع رحم و اضرار به غیر و آیاتی که به احسان به پدر و مادر و خویشان امر کرد از جمله آیه شریف استناد میکنند:252
{إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا
عَظِيمًا}253
طوسی در المبسوط میفرماید: پدر حق ندارد مانع از اجتماع مادر با فزرند گردد (مانع از ملاقات مادر با فرزند شود)، زیرا موجب قطع رحم شده که امری حرام است. اگر هر کدام از دختر یا پسر مریض شود، پدر حق ندارد مادر را از مراقبت و عیادت فرزند باز دارد. چون مادر مهربانتر و دلسوز تر است و در صورتی که مادر مریض شود فرزند به عیادت او برود، با او مراوده نماید.254
صاحب جواهر نیز بیان میدارد که: شایسته است که از ملاقات فرزند با مادر جلوگیری به عمل نیاید چنانکه شایسته نیست که مادر از ملاقات فرزند با پدر (در زمانی که فرزند تحت حضانت وی است) جلوگیری کند. این امر مستلزم قطع رحم و اضرار به مادر است.255
قانونگذار به حق ملاقات برای والدین و تعمیم این حق برای خویشاوندان در صورت فوت یا غیبت والدین تصریح کرده:
در م 1174ق.م چنین آمده : «در صورتی که به علت طلاق یا به هر جهت دیگر، ابوین طفل در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نمیباشد، حق ملاقات طفل خود را دارد تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است» بر اساس این ماده چنانچه محل سکونت والدین مختلف باشد اعم از اینکه به واسطه طلاق باشد یا شرط ضمن عقد، اگر کودکی در میان باشد در حضانت مادر بوده و از پدر دور باشد، پدر میتواند وقتی را برای ملاقات کودک خود معین کند، چرا که عاطفه پدر به اولاد امری طبیعی است. و هرگاه حق حضانت با پدر باشدو مادر چون شوهر کرده حق حضانت او ساقط شده باشد حق دارد خود را ملاقات کند. قانون مدنی حق ملاقات را فقط برای والدین شناخته و از دیگر خویشاوندان سختی به میان نیاورده و همچنین فاصله زمانی برای ملاقات تعیین نکرده است. در قانون حمایت از خانواده این مسئله دچار تحول شده است.
و در م 12 قانون حمایت از خانواده مصوب 1353 آمده: « در کلیه مواردی که گواهی عدم امکان سازش صادر میشود، دادگاه تربیت، نگهداری اطفال و میزان نفقه ایام عده را با توجه به وضع اخلاقی و مالی طرفین و مصلحت معین میکند… دادگاه همچنین ترتیب ملاقات اطفال را برای طرفین میکند حق ملاقات در صورت غیبت یا فوت پدر یا مادر به تشخیص دادگاه با سایر اقربا خواهد بود».256
اما در ماده 13 آئین نامه اجرایی قانون حمایت از خانواده مصوب سال 1354 هیأت وزیران در مورد حق ملاقات کودک نسبت به پدر و مادر یا خویشاوندی که حضانت او را بر عهده ندارد میدارد: «حق ملاقات بااطفال کمتر از یک بار در ماه نخواهد بود.»257
البته باید توجه کرد که در صورتی که ملاقات طفل با هر یک از ابوین که طفل تحت حضانتش نیست و یا اقارب دیگر، موجب در نگهداری و تربیت طفل باشد مثل اینکه پدر یا مادر دچار فساد اخلاقی باشد که این ملاقات باعث آثار سوء بر تربیت کودک باشد، حق ممکن است ساقط یا محدود گردد و تشخیص این امر به عهده دادگاه است.
8. 4. 2. عدم مواظبت از طفل
طبق ماده 1173 قانون مدنی عدم مواظبت از طفل نیز یکی از موارد سوء استفاده از حق حضانت میباشد. ماده مقرر میدارد:
«هر گاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر باشد، محکمه میتواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند، اتخاذ کند…
فصل سوم
مسئولیتها و ضمانتهای اجرایی
كودكان و نوجوانان به عنوان ذخائر فرهنگی اقتصادی و اجتماعی هر جامعه جمعيت دو جامعه حال و آينده را تشكيل میدهند. بنابراين به دو جامعه حال و آينده تعلق دارند هر گونه رفتار با آنها به دو جزء تقسيم میشود: يک جزء مربوط به كودكان امروز و يک جزء مربوط به جوانان و فعالات زندگی فردا. بنابراين سخن گفتن از توسعه اقتصادی و اجتماعی بدون در نظر گرفتن حقوق كودكان و نوجوانان بيهوده خواهد بود . توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی امری است كه در زمان نسبتاً مديدی آثار خود را نمايان میسازد و در واقع كودكان با توسعه اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی رشد میكنند و پا به پای آن ايام زندگی خود را ديگر گونه میبينند. بنابراين توسعه در هر زمينهای افرادی را كه میبايست زمام جامعه آينده را دست گيرند با خود میكشاند و آنها را بزرگ میكند و حاصل خود را به آنها عرضه میدارد. اين امر نيز ممكن نخواهد بود مگر آنكه انواع حمايتهای قانونی از كودكان و نوجوانان كه در زمان به بار نشستن ترقی و توسعه اجتماعی مردان و زنان بزرگ هستند به عمل آيد. كودكان و نوجوانان به واسطه محدوديتهای طبيعی و اجتماعی بيش از ساير اقشار جامعه آسيب پذير بوده و خطرهای مختلف جسمی و روحی و تربيت آنها را
