
نظر شده و روش عینی برگزیده شده است.
برای تبیین عنصر عینی در تروریسم باید تأکید کرد که «اجماعی ترین عنصر تعریف تروریسم قطعاً توسل به خشونت شدید علیه اشخاص به عنوان یک وسیلهی تروریستی میباشد» به هر حال این سنتی ترین برداشت از تروریسم میباشد چرا که همواره امکان استفاده از خشونت شدید علیه اموال تسهیلات و امکانات دولتی نیز وجود دارد به همین دلیل رویکرد فزایندهای برای تروریستی شناختن این نوع توسل به خشونت نیز در قوانین جدید وجود دارد.
قانون تروریسم سال 2000 انگلستان، قانون کانادا، مصوب 13 ژوئن 2002، و همچنین قانون ایالات متحده امریکا، همگی حمله به اماکن و تسهیلات دولتی را تروریستی در نظر گرفته اند. علاوه بر این، شمارش برخی از مصادیق تروریسم نیز در چهار چوب روش عینی قابل توصیف است.
ماده یک این کنواسیون جرایم تروریستی را به شرح زیر تعریف میکند که به منظور استرداد بین دولتهای عضو، هیچ کدام از جرایم ذیل نباید به عنوان جرم سیاسی یا جرمی در ارتباط با یک جرم سیاسی یا به عنوان جرم ارتکاب یافته با انگیزه سیاسی در نظر گرفته شود:
الف.جرایم پیش بینی شده در چارچوب کنوانسیون راجع به سرکوب تصرف غیرقانونی هواپیما که در 16 دسامبر سال 1970 در لاهه هلند امضا شده است؛.
ب.جرایم پیش بینی شده در چارچوب کنوانسیون راجع به سرکب اعمال غیر قانونی بر ضد ایمنی هواپیمایی کشوری که در 23 سپتامبر 1971 در مونترال امضا شده است؛
ج.جرایم شدید راجع به حمله علیه حیات،تمامیت جسمانی یا آزادی اشخاص تحت حمایت بین المللی همانند نمایندگان دیپلماتیک؛
د. جرایم مرتبط با آدم ربایی، گروگانگیری و یا بازداشت شدید غیر قانونی توسط افرادعادی؛
هـ.جرایم مربوط به استفاده از بمب، نارنجک، موشک، سلاح انفرادی، یا بمبهای نامهای یا پستی، در صورتیکه استفاده از این مواد اشخاص را به خطر اندازد؛
و. تلاش برای ارتکاب هر یک از جرایم پیش گفته یا مشارکت به عنوان شریک، شخصی که مرتکب چنین جرایمی شده یا تلاش بر آن داشته است.
به دیگر سخن در روش عینی با شمارش اعمال تروریستی سعی در تبیین تروریسم میگردد. کنوانسیونهای بیش از دوازده گانه ضد تروریسم به استثنای کنوانسیون تأمین منابع مالی تروریسم، کنوانسیون منطقهای اتحادیه اروپا، کنوانسیون سارک، فصل 46 مجموعه قوانین جزایی کانادا مجموعه قوانین جزایی آلمان و فصل دوم مجموعه قوانین جزایی چین همگی از، معیار عینی برای تعریف تروریسم استفاده کردهاند. با وجود اقبالی که از این روش شده است، عیب آن در این واقعیت است که با رشدو توسعه روزانه علم و تکنولوژی و تغییر روشهای تروریستی به حسب رشد تکنولوژی، شمارش پایدار مصادیق تروریسم به هیچ وجه در یک بستر زمانی مشخص مقدور نیست؛به گونهای که هر یک از کنوانیسونها و قوانین مورد اشاره نسبت به زمان تصویب دارای نواقص هستند که باید به دلیل عدم توجه در زمان تصویب یا به دلیل پدیداری مصادیق جدیدی از تروریسم حاصل شده باشد از این رو توسل به معیار عینی نیز قابل اعتماد به نظر نمیرسد.
1-5-3- معیار مختلط در تعریف تروریسم
تصویب کنندگان بعضی کنوانسیونها و اسناد دیگر با عنایت به محاسن و نقایص دو معیار عینی و ذهنی به فکر ترکیب آنها افتاده و در عمل معیار مختلط را بوجود آوردهاند که به موجب آن ابتدا در بند اول، تروریسم با استناد و معیار ذهنی تعریف شده و سپس در بند دوم تعریف، تا حد ممکن مصادیق عینی و قابل تصور تروریسم شمارش میگردد. توسل به این معیار در عین این که فاقد نقایص معیارهای پیشین است، از محاسن آنها بیشترین توفیق را نصیب تصویب کنندگان اسناد میکند.
علت چنین تأکید بر معیار مختلط در این واقعیت نهفته است که دستگاه قضایی در صورت مواجهه با یک جرم ظاهراً تروریستی، ابتدا تطبیق آن جرم را با مصادیق مورد شمارش قانون گذار مورد بررسی قرار میدهد؛ در غیر این صور دست قاضی هم چنان برای تحلیل و تطبیق مورد با تعریف کلی تروریسم باز است، به گونهای که در صورت وجود شرایط مورد نظر اعلام جرم تروریستی کرده و در غیر این صورت آن را به عنوان یک از جرایم عمومی مورد تعقیب قرار خواهد داد.
کنوانسیونهای منطقهی کشورهای مستقل المشترک المنافع، اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه آفریقا همگی از این معیار استفاده کرده اند در قوانین داخلی نیز مجموعه قوانین جزایی فرانسه و مجموعه قوانین جزای پرو قابل توجه میباشند.
به موجب مواد 1 -421 به بعد مجموعه قوانین جزای فرانسه اصلاحی 10 ژوئیه 1997 تروریسم به شرح ذیل تعریف و شمارش شده است: اعمال تروریستی در هر یک از جرایم ذیل هنگامیکه یک فرد یا گروهی بطور عمدی و با هدف برهم زدن جدی قانون نظم عمومی اقدام به ترور یا تهدید کنند، عمل تروریستی تحقق یافته است.
1. تعرض عمدی به حیات، حمله عمدی به تمامی جسمانی اشخاص، ربودن و مخفی کردن، تغییر مسیر دادن، تصرف و همچنین منحرف کردن هواپیما، کشتی و یا دیگر وسیله نقلیه که در کتاب دوم همین مجموعه قوانین تعریف شدهاند.
2. تهدید، تخریب، نابود سازی، سرقت، زورگیری و جرایم رایانهای تعریف شده در کتاب سوم این مجموعه قوانین..
3. جرایم مربوط به گروههای مسلح و جنبشهای خراب کاری که توسط مواد 13؛43 تا 17؛ 431 (جنبش ها) و 6؛ 434 و مواد 2؛ 441 تا 5؛ 441 تعریف شدهاند.
4. تولید و نگهداری ادوات انفجاری یا کشندهای که در ماده 3 قانون مصوب 19 ژوئن 1871 که سند چهار سپتامبر 1870 را با عنوان تولید سلاح جنگی نسخ کرده تعریف شدهاند؛ تولید، فروش، وارود وصدور مواد انفجاری که در ماده 6 قانون شماره 575؛ 70 سوم ژوئیه 1970 تعریف شدهاند؛ تحصیل، نگهداری و حمل و نقل یا حمل غیر قانونی مواد انفجاری یا ادوات مرتبط به مواد مذکور که در ماده 38 تصویب نامه شورا در 18 آوریل 1939 تعریف و شمارش شدهاند حمل و نقل و نگهداری سلاح و عر ضه سلاحهایی که به موجب طبقات اول و چهارم احصا شده در مواد 24، 28،31 و 32 دستور شورای فوق تعریف شده اند، جرم تعریف شده در مواد یک و چهار قانون شماره 4670؛ 72 (مصوب 9 ژوئن 1972) در مورد تولید، نگهداری،انبار، تحصیل، توسعه و حمل و نقل مواد مذکور؛
5. اختفای اموال و اطلاعات راجع به هر یک از جرایم بند های 1 الی 4 ماده 2؛ 421 همچنین هنگامی که یک فرد یا گروهی بطور عمدی و با هدف بر هم زدن جدی قانون و نظم عمومی اقدام به ایجاد رعب و وحشت و تهدید به وسیلهی قرار دادن مواد در فضا، زمین، زیر زمین، در آبها و از جمله آبهای زیر زمینی، در کف دریا که شامل آبهای سر زمینی میشود که سلامتی انسانها حیوانات و محیط زیست طبیعی را به خطر میاندازد.
ماده 1؛2؛ 421 هرگونه مشراکت در تاسیس و یا توافق بر تأسیس دسته جاتی که برای انجام یکی از اعمال مذکور در مواد پیشین زمینه سازی میشوند نیز یک عمل تروریستی محسوب میشوند.
با دقت در تعریفی که در اسناد مورد مطالعه این تحقیق از تروریسم به عمل آمده است اعم از اینکه در آنها از معیار ذهنی، عینی و یا مختلط استفاده شده باشد،روشن میشود که چهار رهیافت عمده فراروی تصویب کنندگان بوده که در عین حال این سه رهیافت از اهداف عمده تروریستها نیز میباشند.
1-6- استخراج رهیافتهای موجود در تعریف تروریسم
1-6-1- برهم زدن جدی نظم و امنیت عمومی
تروریستها از طریق بر هم زدن جدی نظم و امنیت عمومی سعی در نا امن نشان دادن جامعه و تحت فشار گذاشتن حکومت دارند؛ از این رو یکی از مولفههای مهم شناخت تروریسم «برهم زدن جدی نظم وامنیت عمومی»52است.
قانون ضد تروریسم فرانسه،قانون چین و کانادا از یک طرف، و کنوانسیونهای چهار گانه امنیت هواپیمایی و هوا نوردی از طرف دیگر این رهیافت را پیش گرفته اند. تعریف موجود در اعلامیه لیما در خصوص جلوگیری، مبارزه حذف تروریسم، در این خصوص جالب است. به موجب این اعلامیه، تروریسم شکل شدید خشونت سازماندهی شده و نظامند است که هدف از آن تولید هرج و مرج و وحشت در میان مردم میباشد.53
1-6-2- به خطر انداختن جان و سلامتی شهروندان (غیرنظامیان)
یکی از علل اصلی تنفر بشریت از تروریسم، هدف قرار دادن افراد بیگناه برای رسیدن به مقاصد سیاسی است. علت چنین گرایشی نیز در این موقعیت نهفته است که کشتار غیر نظامیان جو بسیار متشنج را در کشور تولید میکند که تروریستها به دنبال آن هستند؛ از این رو فعالیت های تروریستی بطور عمده توام با بخطر انداختن جان و سلامتی شهروندان است است کنوانسیون حمایت فزیکی از مواد هستهای،، کنوانسیون سرکوب بمبگذاری های تروریستی و قانون ضد تروریسم مشدده کشور پرو، این رهیافت را در تعریف تروریسم مد نظر قرار داده اند.
از آنجا که معنای لغوی تروریسم ایجاد جو رعب و حشت میان مردم است و قصد ایجاد رعب و وحشت نیز عنصر اختلافی تعاریف موجود میباشد تروریستها نیز بطور عمده از این عنصر بیشترین استفاده را میبرند.
کنوانسیونهای تأمین منابع مالی تروریسم، اتحادیه عرب،سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه آفریقا، ماده 24 پیش نویس مجموعه قواعد جنایت علیه صلح54 و امنیت بشری 1991 و قانون ضد تروریسم ایالات متحده آمریکا همگی به این ویژگی تروریسم توجه داشتهاند.
1-6-3- تأثیر گذاری بر تصمیمات دولتها و سازمانهای بین المللی
از منظر تروریسم بین المللی، هدف غایی تروریستها نفوذ ناروا در فرایند تصمیم سازی، اقدامات و عملکرد دولتها و سازمانهای بین المللی میباشد. تروریسم دقیقاً هنگامی به وجود میآیند که از دست یابی به اهداف مشروع یا نا مشروع خویش از راههای عادی نا امید گردند. بدین جهت توجه به ریشههای اجتماعی، فرهنگی، قومی، اقتصادی و سیاسی تروریسم برای پیش گیری و مبارزه با آن بسیار ضروری است. کنوانسیون ضد گروگانگری 1979، کنوانسیون منابع مالی تروریسم و قانون ضد تروریسم ایالات متحده از وضوح بیشتر بر خورد دار میباشند.
با استفاده از سنتز موجود بین دو معیار عینی و ذهنی و دستاوردهای معیار مختلط و رهیافت پیشین، بنظر میرسد که وجود دو عنصر ذیل در تعریف تروریسم بین المللی ضروری و اجتناب ناپذیر باشد:
تهدید یا ارتکاب خشونت واقعی علیه غیر نظامیان یا افرادی که بطور فعال در مخاصمات شرکت نمیکنند؛ و لی قصد صریح یا ضمنی ترسانیدن یا وادار کردن یک جمعیت، حکومت یا سازمانی به انجام عمل خاصی را دارند55
1-6-4- تعریف نهایی از تروریسم
اگر چه ارائه تعریفی که مستفاد از یک نظام حقوقی خاصی باشد در حال حاضر به دلیل اختلاف شدید کشورها در مورد مفهوم تروریسم ممکن نیست، ولی میتوان تعاریفی را به عنوان الگو و
نمونه برای قانون گذاری ارائه نمود، اگر چه بهترین روش برای جرم انگاری تروریسم این است که بدون ارائه تعریف جزئی از آن، و مصادیق خواصی ارائه شود، چنانکه بیشتر کشورها از این روش پیروی نموده اند، اما به هر حال، با توجه به عناصر مشترک یاد شده، در تعریف کلی از تروریسم میتوان گفت:
تروریسم عبارت است از به کار گیری اقدامات خشونت بار شدید و غیر قانونی، بر ضد جان و یا مال عموم شهر وندان غیر نظامی یا بخشی از آنان ویا تهدید به ان، به منظور ایجاد هراس عمومی.
1-7- عناصر که تا کنون در تعریفهای مختلف تکرار شده است.
شماره
عناصر مختلف تکرار شده
در صد
1.
خشونت و زور
83
2.
سیاست
65
3.
ارعاب و ترور موکد
51
4.
تهدید
47
5.
آثار (فزیکی) و عکس العملهای پیش بینی شده
41.5
6
تفاوت هدف ـ قربانی
37.5
7.
اقدام هدفمند برنامه ریزی شده، نظام مند و سازمان دهی شده
32
8.
روش مبارزه، راهبرد و تاکتیک
32.5
9.
نقض خارق العاده قواعد پذیرفته شده،بدون محدودیت های بشری
30
10.
اجبار، مقابله به مثل و وادار کردن
28
11.
جنبه جلب توجه کردن
21.5
12.
خود سرانه بودن، غیر فردی بودن، ماهیت کلی و غیر تبعیض داشتن
21
13.
وادار کردن
17.5
14.
غیر نظامیان، شهروندان، بیطرفها به عنوان قربانی
17
15.
بیگناه بودن قربانی (تأکید)
15.5
16.
گروه، جنبش، سازمان به عنوان عاملین
14
17.
جنبه خود نمایی برای دیگران
13.5
18.
غیر قابل محاسبه بودن، غیر قابل پیشبینی و انتظار بودن ارتکاب
