
ايوان هستيم كه از لحاظ مشخصههاي ساختماني و شكلي از يكديگر متمايز بوده،ليكن از هر دو به عنوان يك فرم ساده و واجد مشخصههاي فضايي و داراي كاربرد استفاده ميشده است.
نمونه اول ايوانهاي ستوندار و با سقف تخت هستند كه آنها را در مقابر پادشاهان ماد و هخامنشي مشاهده ميكنيم.اين ايوانها كه در دل كوهها و در ارتفاعات ساخته ميشدهاند عليرغم آن كه داراي فضايي اتصالي و مخفي از ديد بودهاند،اولين فرمهاي ساده از ايوان هستند كهميتوان از آنها نام برد. نمونه دوم ايوانهايي هستند،به صورت طاقي كه از دوره اشكانيان شكل گرفتهاند و آنها نيز خود از فرمهاي ساده ميباشند كه داراي كاربرد وواجد مشخصههاي فضايي هستند. كاخ معروف هترا مربوط به دوره اشكاني كه در مقياس وسيع يك ايوان طاقدار را ارائه ميدارد از نمونههاي معروف و بارز ايوانهاي طاقي ميباشد و يا ايوان كرخه ساساني كه نمونه ديگري از فرمهاي ساده و اوليه است.
بدينترتيب،استفاده از ايوانها به طريقي بسيار نمادين ودر موقعيتهاي ويژهاي كه ذكر شد،دال بر جايگاه خاص وممتاز آن در معماري ايراني از دوران پيش از اسلام دارد. همين جايگاه و مقام خاص و ويژه ايوان است كه بعدها تأثير بسياري در ساختار شكلگيري مساجد گذاشته،و حتي به عنوان مشخصة اصلي براي دستهبندي آنها به كار گرفته شده است.
3-8-1-4-تالار
تالار فرم ساده اوليه ديگري است كه از چند ستون و سقف و ديوار اطراف كه داراي ويژگيهاي كاربردي معيني ميباشد تشكيل يافته است، نمونه اوليه چنين فرم سادهاي را ميتوان در دژ حسنلو ملاحظه كرد. در نقشههاي به دست آمده از كاوش هاي انجاميافته در اين دژ شاهد دو تالار با اشكالي بسيار ساده و اوليه هستيم كه داخل آنها رديفهايي از ستون ها به صورت منظم و غير منظم كاملاً قابل مشاهده ميباشد.همين فرم ساده و اوليه ،بتدريج و در دوران پيش از اسلام به بهترين اشكال خود دست يافته و به صورت بسيار نمادين ،اصليترين فضاي كاخ ها و انواعي ديگر از ابنيه را تشكيل داده است .فرم تالار مجدداً از دروة صفويه به بعد،با حضوري بسيار قوي و ممتاز يكي از مشخصههاي اصلي در معماري كاخ ها و بناهاي حكومتي ايران ميشود.
3-8-1-5-چهار طاق
چهار طاق يكي ديگر از فرم هاي ساده و اوليه ميباشد كه واجد مشخصة فضايي و در عين حال كاربردهاي بسيار متنوع بوده است. اولين اشكال از چهارطاق ها را در آتشكدهها و آتشگاهها ميتوان ملاحضه كرد، فضايي سرپوشيده به شكل گنبد كه بر روي چهارپايه استوار شده است،در اين فضا آتش مقدس در مركز اين چهارطاق ودر زير گنبد قرار ميگرفته است. معروفترين آنها آتشكدهاي نياسر،فيروزآباد،آتشكوه و بسياري نمونههاي ديگر هستند.
3-8-1-6-دالان
دالانها عمدتاً براي ايجاد فرمهاي مركب و نسبتاً پيچيدهتر مورد استفاده قرار ميگرفتهاند. بدين ترتيب در بسياري از نمونه بناهاي ساده عليرغم آنكه شاهد تلفيقي از چند فرم ساده اوليه در قالب يك فرم مركب ساده هستيم ،عملاً هنوز حضور دالان را مشاهده نميكنيم. براي مثال تالار پذيرايي كورش در پاسارگارد كه تلفيقي از تالار و ايوان است كه هنوز فرم دالان در آن مشاهده نميشود بنابراين نقش دالان به تدريج در تركيب فرمهاي ساده اهميت خود را پيدا نموده و عملاً ويژگي هاي منحصر به فردي دارا ميشود.دالان علاوه بر آنكه كه در درجه اول نقش سازماندهي و تركيب فرمهاي ساده را ايفا ميكند،ارتباط بين فضاهاي مختلف را نيز به واسطة دارا بودن همين نقش عهدهدار ميباشد از سوي ديگر دالانها پيش فضاهايي در مجاورت فضاهاي اصلي ميشوند كه گذشته از آن كه نقش عملكردي را عهدهدار هستند،تنظيمكننده حرارت محيطي در فضاهاي اصلي ميباشند.دالان ها در اطراف فضاهاي اصلي نقش كنترل و نگهباني را براي آنها ايفا كرده و در ارتباط با توسعة بناها در دورههاي مختلف عملاً بين ابنيه قديمي و جديد نقشي سازهاي نيز عهدهدار هستند همچنين در بسياري از بناها ،دالان ها زاواياي نامتجانس را در درون خود حل كرده به نحوي كه فضاهايمجاور خود را از زواياي مناسبي بهرهمند ميكنند.
از اولين اشكال دالان ها ميتوان دژ حسنلو را نام برد كه دالان ها در اين بنا نقش پيشفضا و تنظيمكننده شرايط محيطي را در درون فضاهاي اصلي ،با توجه به اقليم خاص منطقه عهدهدار هستند. تختجمشيد نمونه بارز ديگري از اهميت دالان در سازماندهي فرمهاي ساده و حتي در تركيب و تلفيق فرم هاي مركب و يا ابنيه مختلف بايكديگر است.
3-8-1-7-حياط
حياط نيز از انواع فرمهايي است كه به دليل نقش خاصي كه در سازماندهي و تركيب فرم هاي ساده ايفا مينمايد، قابل ملاحظه و مشاهده است.حياط بهعنوان يك فرم سازماندهنده در مقايسه با دالان با تأخيري نسبت به دالان در ايران شكل ميگيرد. اگرچه در دورههايي كه عمدتاً شاهد فرم دالان در ايران هستيم، در تمدنهاي بينالنهرين، حياط نقشي اصلي در سازماندهي فضاها داشته است. عملاً از دوره اشكانيان شاهد اولين اشكال حياط در سازماندهي فضاهاي اصلي هستيم. در اولين اشكال حياطها ، حياط را با شكل هندسي غير منظم بهعنوان عامل سازماندهنده براي تركيب فضاهاي منظم در اطراف خود ملاحظه ميكنيم كاخ آشور اشكاني در بينالنهرين از اولين نمونههاي اين حياطها است كه از شكلي نامنظم برخودار ميباشد همچنين در كاخ هاي سروستان و فيروزآباد در دورة ساساني،حياط ضمن آنكه نقش سازماندهنده را عهدهدار است ،ليكن هنوز اهميت اصلي خود را در ارتباط با كل فضاها به دست نياورده و در موقعيتي حاشيهاي نسبت به ديگر فضاها قرار دارد به مرور و در دوران بعد از اسلام كه در مراحل تكامل و تحول حياط اين فضا به عنوان هسته مركزي و همچنين اصليترين فرم سازماندهي فضاهاي ديگر و يا فرمهاي ساده به كار گرفته شده و آنچنان اهميتي پيدا نموده است كه هندسه منظم حياط از اهميت بسيار بيشتري نسبت به فضاهاي جانبي برخودار ميشود . نمونههاي مسجد جامع اصفهان ،مدرسه حيدريه قزوين مسجد جامع اردستان از اشكال بسيار بارز اهميت يافتن حياط ميباشد. در حاليكه در اشكال اوليه حضور حياط در مساجد شاهد مسجد جامع ساوه هستيم كه حياط در آن نقش بسيار حاشيهاي را ايفا مينمايد.
حياط ها در طول تكامل تاريخ معماري علاوه بر آنكه نقش سازماندهي و تنظيمكننده ارتباط بين فضاها را بر عهده داشتهاند، از عملكردهاي متفاوت ديگري نيز برخودار بودهاند. تنظيم حرارت محيطي در فضاهاي اصلي يكي از عوامل مهم حضور موثر حياطها در بسياري از مناطق ايران بوده است . علاوه بر آن و مهم تر از همه ،حياط در طول تاريخ تكامل خود اصليترين نقش را به عنوان عاملي شاخص و هويتدهنده به كل مجموعه ايفا ميكند. در چنين وضعيتي حياط قلب ساختمان است و به عنوان هسته مركزي آن چنان اهميتي مييابد كه كليه فضاهاي اصلي در مجاورت آن و با بهترين ديد نسبت به آن قرار مي گيرند . در تحول اشكال مختلف حياط با توجه به كليه خصوصيات و ويژگيهايي كه ذكر شد،شاهد حضور حياط به اشكال متفاوت و چندگانه در تنظيم و سازماندهي فضاها ميباشيم .
3-8-2-فرمهاي مركب
فرمهاي مركب عمدتاً به ساختمان ها ويا بخشهاي اصلي از ساختمان ها اطلاق ميشود . فرمهاي مركب الزاماً از تلفيق و تركيب چند فرم ساده شكل گرفتهاند. اين فرمها در طول تاريخ وتكامل معماري،در ضمن آن كه در ارتباط با نحوه و تعداد بكارگيري فرمهاي ساده به تكامل رسيدهاند هر فرم ساده نيز در فرآيند تاريخي به اشكال متكامل فرد كامل تر خود دست پيدا كرده است . بنابراين از آنجائي كه هر فرم مركب ممكن است از چند فرم ساده تشكيل شده باشد ،در نتيجه دستهبندي فرمهاي مركب را با توجه به عناوين زير انجام ميدهيم.
3-8-2-1-تخت-منار
زيگورات نمونهاي از فرم مركب است كه تلفيقي از ايدة تخت-منار را دربردارد. تخت اشاره به سطح وسيعي ميكند كه به صورت معمول در موقعيتي نسبتاً بالاتر از زمين طبيعي قرار دارد و منار كه ايدة ارتفاع را در مقياسي فراانساني در بردارد،در تلفيق با يكديگر به نحوي بسار خلاقانه فرم يك زيگورات را بوجود آورند . معبد چغازنبيل همانگونه كه اشاره شد نمونه بارز از تلفيق اين دو فرم ساده است . تغيير شكل و تحولي كه به منظور ايجاد ابعاد و مقياس هاي فراانساني ،يك صفه ساده نظير محراب هاي آتش در پاسارگارد را تبديل به برج آتش فيروزآباد،گنبد زردتشت و يا معبدچغازنبيل ميناميد،كاملاً قابل ملاحظه و مطالعه در شناخت بهتر دگرديسي و تحول فرم ها ميباشند.
بناي گنبد قابوس (اواخر قرن چهارم هجري) نيز تلفيقي از همين دو ايده كه در اينجا به صورت طبيعي از تپه موجود
به عنوان صفه استفاده شده و منار اين بنا بر روي آن قرار گرفته است. در اين مورد مقبرة كورش در پاسارگارد يك نمونه استثنايي و پيچيدهتر در استفاده از عوامل فوق است .يعني به رسم ايده مقابر پادشاهان ايراني در دل كوهها كه شاهد انواع آن در دورة مادها نيز ميباشيم،در دشت صاف پاسارگارد زيگوراتي كه تلفيقي از فرم هاي اشاره شده ميباشد ،براي ايجاد ارتفاع بوجود آمده و به جاي آنكهفضاهاي مورد نياز داخل فرم زيگورات تأمين شود،اين بار بهمنظور افزايش مقياس ساختماني در بالاي آن براي مقبره كورش قرار گرفته است . در اين ارتباط سطح نهايي تخت از طريق فرم زيگورات در ارتفاع بالاتري قرار گرفته كه موفقيت بناي مقبره را تعيين مينمايد .
3-8-2-2-تخت-ايوان-تالار
تلفيق ايوان و تالار ،تلفيق بسيار عمده در ايجاد فرم هاي مركب ميباشند ويژگيهاي اقليمي،ايجاد سلسله مراتب فضايي-عملكردي،تلفيق احجام پر و خالي و بسياري مسائل زيباييشناسانه تلفيق اين دو فرم ساده را بسيار مطلوب و كاملاً متداوال نموده است .يكي از سادهترين تلفيق سه عنصر مذكور را ميتوان در تالار پذيرايي كورش در پاسارگارد مشاهده كرد . در اين كاخ سه فرم سادة تخت،ايوان و تالار به شكلي متكاملتر نسبت به فرم هاي قبلي به كار گرفته شدهاند،تخت فرمي است كه در معماري دوره هخامنشي به عنوان يك فرم اصلي عمده در ساختمان ها استفاده شده است،در دورههاي بعد به همان عموميت قابل مشاهده است .دو ايوان اصلي با ابعادي كشيده و كاملاً اغراقآميز در مقابل تالار و به عنوان پيشفضاي براي تالار در بالاي تخت مشاهده ميشود . تالار در بين دو ايوان مذكور و با ستون هاي در رديف هاي مرتب و منظم شكل يافته است . همين فرم مركب را در تخت جمشيد با اشكالي متكاملتر و پيچيدهتر ملاحظه ميكنيم. كاخ آپادانا واقع در تختجمشيد تلفيقي از سه ايوان،تالار،تخت و فضاهاي جنبي قابل ملاحظهايست كه در مقابل ايوان غربي فضاي تخت به صورت يك ايوان سرباز و با ديد بسيار زيبا به سمت دشت قرار دارد .پلهها از سطح زمين معمولي كه نسبت به دشت موجود خود تخت مرتفعي محسوب ميشود،به محل تخت و تالار متصل شده و با شيوة كاملاً تكامليافته و به صورت عنصري نمادين در مقابل اين مجموعه مركب قرار گرفتهاند. ستونها در اين بنا به صورت تكامليافتهتري نسبت به ستون هاي تالار پذيرايي كورش در داخل ايوان ها و تالار شكل يافتهاند. كليه ايوان ها در اين مجموعه به شكل فرمهاي مركب و داراي سقفهاي مسطح ميباشند كه همانگونه كه اشاره شد از ويژگيهاي ايوان در دورة هخامنشي هستند.
3-8-2-3-ايوان-چهار طاق
در اينجا به انواعي از فرم هاي مركب اشاره ميشود كه از تلفيق ايوان هاي طاقي دوره اشكاني ،ساساني و يا دروههاي ديگر با چهارطاق استفاده ميشده است. سادهترين اين فرم ها،كاخ معروف هترا مربوط به دوره اشكاني است، كه بك ايوان طاقدار عظيم بخش عمده اين كاخ را نشان ميدهد.نمونهاي ديگر كه شكل متكاملتري را ارائه ميدارد ايوان خسرو(ايوان مدابن يا طاق كسري) شاپور 272-241 ميلادي، كه يك ايوان اصلي طاق دار به ابعاد حدوداً (42×25)متر فضاي اصلي ومركزي اين مجموعه رابه وجود آورده ودر اطراف آن فضاهاي بسته در مقياسهاي نسبتاً كوچكتر و با همان شكل طاقي قرار گرفتهاند. اين ايوان كهدر مقياسهاي نسبتاً كوچكتر و با همان شكل طاقي قرار گرفتهاند.اين ايوان
