
اشياء بر کمال و جمال او دليلند و يکتائي ذات او را گواهند. انسان با توجّه به طبيعت و نگرش در اشياي پيرامون خود بر آن شد، تا با تغيير و تبديل اشياي طبيعي، وسايل و ابزار لازم را براي خود بسازد تا به وسيله آن، هم بتواند از خود دفاع کند، و هم با استفاده از دستساخت هاي خود گذران زندگي را آسانتر سازد. توجّه به اين دستساخت ها، و دقّت در ساخت و کاربرد و نحوه استفاده از آنها، نه تنها ما را با تاريخ تمدّن و چگونگي پيشرفت فرهنگ مادّي بشر آشنا ميکند، که راز عظمت عصاره آفرينش- انسان-را نيز بر ما آشکار ميسازد. اين ابزار آلات به عنوان ميراث فرهنگي و يادگار گذشتگان است و نشانگر صنعت و هنر ماست، و ميتواند بيانگر ذوق سازندگان آن باشد و چگونگي زندگي مردم را در دورههاي مختلف حيات بازگو کند. بيننده امروزين اين اشياء، فرصتي مييابد تا با نگاهي عميق به اين يادگارهاي کهن، تحوّل روزگار را در زواياي هر شئ بخواند و عبرت گيرد. همچنين با توجّه دقيق در کيفيّت ساخت آنها ميتواند خود را آماده کند، تا به ساختن اشيايي نو، ظريف و کامل که از کابردي والاتر برخوردار باشد، دست زند و گامي فراتر از پيشينيان بردارد و آسايش ابناي بشر را موجب شود. موزه تنها مکاني است که در آن، اشياء را به منظور بالا بردن سطح دانش عمومي، آموزش و شناخت و درک و عبرت،نگهداري ميکنند. از طريق همين موزه هاست که ميراث هاي فرهنگي گذشتگان را به نظر بينندگان حال و آينده ميرسانند، و به وسيله آن تصويري از گذشته فرهنگي، براي دستيابي به آتيه پربار فرهنگي ارائه ميدهند.
2-1-2- تعريف موزه
تا كنون هيچ تعريف تئوري جامعي براي اين كه مشخص كند موزه چگونه مكاني است ابراز نگرديده است، البته اين بدان معنا نيست كه هيچ درك صحيحي از اينكه موزه چيست وجود نداشته باشد زيرا موزههايي كه ساخته شدهاند و طرح هايي كه بوسيله طراحان مختلف عرضه گشتهاند هر كدام خود گوياي اين مطلب است كه موزه بدون تعريف خاصي بتواند بطورجامع درموردكليه موزهها صادق باشد ميتواند بوجود آيد و هر موزهاي شكل خاص خود را يافته و در دسترس عموم قرار گيرد.
2-1-2-1-تعريف لغوي موزه
واژهي موزه از لغت يوناني”موزين”1 به معناي مقر زندگي”موز”، الههي هنر و صنايع در اساطير يونان باستان اقتباس شده که تلفظ آن درزبان انگليسي ميوزيم و در زبان فرانسه،موزه است. در حوالي دههي 1290 هـ.ق.تلفظ فرانسوي”موزه”،به زبان فارسي نيز راه يافت. شوراي بين المللي موزه،وابسته به سازمان فرهنگي،علمي و تربيتي سازمان ملل متحد،دربند3و4 اساسنامهي خود که جامعترين تعريف موزه است، ميگويد:”موزه مؤسسهاي است دائمي و بدون هدف مادي که درهاي آن به روي همگان گشوده است و در خدمت جامعه و پيشرفت آن فعاليت ميکند.هدف موزهها،تحقيق درآثار و شواهد برجاي ماندهي انسان و محيط زيست او،گردآوري آثار،حفظ و بهرهوري معنوي وايجاد ارتباط بين اين آثار،به ويژه،به نمايش گذاردن آنها به منظور بررسي و بهروري معنوي است”(نفيسي،1380:3).
2-1-2-2-تعريف موزه از فرهنگ لغت عميد
مجموعه اثار باستاني، عمارتي كه آثار باستاني در آنجا نگهداري يا به معرض نمايش گذارده ميشود.در يونان قديم نام محلي بوده كه در آنجا به مطالعه صنايع و علوم ميپرداختند و نيز نام تپهاي بوده در آتن كه در انجا عبادتگاه و محل مخصوصي براي چندين تن از خدايتان خود ساخته بودند. مبدأ اسم موزه در يونان قديم از روي معبدي كه به ميوزها مختص بود، بوجود آمده است و ميوزها عبارت از دختران ژوپيتر2 بودهاند كه خدايان الهامفصل علم و ادبيات و هنر و موسيقي و حجاري محسوب مي شدهاند.تاريخ ميوزها يا پريان الهامفصل شعر و هنر جاي بس مهمي را در ميتولوژي يونان اشغال كرده است و داستان هاي آن هميشه براي نويسندگان منبع الهام بوده است. بدين جهت در تاريخ رب النوعهاي يونان و همچنين در تاريخ هنر و ادبيات جهان موزههاي نهگانه اساطير يونان اهميت و مقامي خاص دارند. براي اين كلمه، نميتوان معادل مناسبي در زبان پارسي پيدا نمود زيرا “ميوز ” در افسانه خدايان يونان خداي كوچكي است كه وظيفهاش الهام فصليدن به شاعر و هنرمند است. بنابراين مبداء لغت موزه بطوركلي از يونان بوده و از نام ميوزها اقتباس شده است.
2-1-2-3-تعريف اصطلاحي موزه
موزه محل غير انتفاعي است كه اهداف آموزشي داشته و بوسيله جمعي متخصص اداره ميشود. از جمله وظايف اصلي هر موزه جمعاوري و نگهداري آثار است. هدف اوليه از پيدايش موزهها به مفهوم نوين و به روش شناخته شده امروزي ايجاد مكان هايي براي نگهداري اموال شخصي و يا ثروت هاي صرفاً ملي بوده است. اشتياق به گردآوري اشياء زيبا، گرانبها و كمياب و يا صرفاً غريب امري است كه ريشه در نهاد و سرشت آدمي داشته و دارد. همه تمدنها از ابتدايي ترين تا پيشرفتهترين آنها در تمايل به گردآوري اشتراك داشتهاند.از ارضاي بنيادي غريزي گردآوري در طي زمان به استفاده از مجموعه آثار در جهت برآوردن نيازها به مطالعه ميرسيم. موزهها به عنوان مؤسساتي در جوامع نوين وظيفه دارند اشيائي را كه به لحاظ ارزش فرهنگيشان گرامي داشته ميشوند را نگهداري نموده و تا سر حد امكان از ويراني و زوال مصون بدارند و در قال اينگونه اشياء همان نقشي را بر عهده دارند كه كتابخانهها در برابر كتب و بايگانيها در قبال اسناد رسمي ايفا ميكنند. موزهها به وجهي سازمان يافتهاند كه از گنجينههايشان در جهت اهداف فرهنگي استفاده شود.
2-1-2-4-تعريف آيکوم از موزه
اما آيکوم در طي سالهاي 2001-1946 جامع ترين تعريف موزه را بدست آورده است :
* سال 1946: کلمه موزه ها تمامي مجموعه هاي باز بر عموم از اشياي هنري ، تکنيکي، علمي ، تاريخي و باستان شناسي را در بر مي گيرد و نيز باغ هاي حيوان شناسي ، باغ هاي گياه شناسي را شامل مي شود به استثناء کتابخانه ها مگر در آنها در فضاهاي دائمي براي نمايش نگهداري شوند.
* سال 2001: يک موزه موسسه دائمي بدون مقاصد مادي است که در جهت خدمت به جامعه و توسعه آن است. براي مقاصد مطالعاتي ،آموزشي، بهره وري معنوي ،آثار و شواهد بر جاي مانده از انسان و محيط آن را بدست مي آورد، نگهداري مي کند . تحقيق مي کند، با آنها ارتباط برقرار مي کند و آنهارا به نمايش مي گذارد.
2-1-3-معرفي آيکوم (ICOM) 3
آيکوم به معني شوراي بينالمللي موزههاست. اين سازمان در سال 1946 و بنا به پيشنهاد يك شهروند آمريكائي به نام چانسي . جي. هاملين4 تأسيس شده و اولين مجله خود را بنام مجله موزهها با همكاري يونسكو منتشر كرد. اين سازمان تا امروز 55 سال كه فعاليت ميكند. ايكوم بنا به ماده يك اساس نامه خود سازمان نيمه دولتي مشتمل از موزهها و كاركنان حرفهاي موزه است كه براي اشاعه منافع موزه شناسي و ديگر رشتههاي وابسته ايجاد شده است.
اهداف و موضوعات اصلي كار ايكوم كه در مادة 3 اساسنامه آمده عبارتند از:
الف) تشويق و حمايت از ايجاد، توسعه و اداره حرفهاي تمامي انواع موزهها.
ب) تعالي فصليدن به امر شناخت و فهم طبيعت، كاركرد و نقش موزه ها در خدمت به جامعه و توسعه آن.
2-1-4-تاريخچه موزه
2-1-4-1-تاريخچه موزه در جهان
در دوران كلاسيك واژه موزه به جايگاه نه خداي يوناني كه ربالنوع هاي هنر و انديشه بودند اطلاق ميشد.در اواخر قرن سوم قبل از ميلاد بطلميوس اول (284 ـ 246) قبل از ميلاد اولين موزه را در شهر اسكندريه تأسيس كرد، بناي اين موزه در قسمتي از كاخ سلطنتي ساخته شده بود و در عين حال به عنوان كتابخانه از آن استفاده ميشد، بعد از وي يكي از امپراطوران روم به نام كلود موزهاي نظير اسكندريه بوجود آورد كه مركز تحقيقات علمي آن دوران به شمار ميرفت. در قرون وسطي نام موزه به عنوان محلي بكار برده ميشد كه در آنجا مجموعههايي از اشياء كم ياب و جالب ادوار گذشته از قبيل تاريخ طبيعي يا آثار هنري را به نمايش در آوردند. از همان زماني كه علوم زيبايي شناسي شروع به تقويت و بالندگي قدرت هنري نمود، روميها به خلاقيت هنري زايدالوصفشان و با تكيه بر ذوق و نبوغ خود صاحب مجموعهها كلكسيون هاي نفيسي گشتند. ولي ده قرن مصامحه و سهلانگاري از يك طرف و غارت و چپاول و سوء استفادههاي بيشمار از طرف ديگر ميرفت كه موجب نابودي و محو اين نوع ثمرات گرانبها در اين سرزمين بشود ليكن با آغاز دورة رنساني و بيداري و آگاهي دوباره ملت ها از انهدام كامل اين گنجينهها جلوگيري بعمل آمد. بطوريكه ازاين پس كلكسيون نمودن كارهاي هنري با جديت بيشتري بخصوص در مناطق اروپاي شمالي دنبال شد.
تا قبل از قرن 15 ميلادي دو ايده در كلكسيون نمودن و گردآوري آثار با ارزش وجود داشت:
* جمعآوري اشياء به منظور مذهبي و اعتقادي جهت گنجينههاي صومعهها.
* گردآوري آثار بخاطر ارضاء تمايلات نفساني نظير كلكسيون هايي كه شاهزادگان و اسقفهاي اعظم از طريق اقدام به جمعآوري كارهاي هنري، جهت قصرهايشان تهيه نمودند.
شرايط لازم براي ايجاد موزه در دوره Helenistico و Romanو اواخر دوره رنسانس5 در ايتاليا بوجود آمد،پاپ سيكتوس چهارم اولين شخصي است كه در سال 1471 م نخستين موزه با مفهوم امروزي آن را ايجاد كرد.
موزه گزاريني6 در سال 1500 م و فانر7در سال 1546 م و آفيتزن8در سال 1581 م به ترتيب در اروپا افتتاح شدند.حدود 100 سال بعد موزه آشمولين9 در آكسفورد پا گرفت. اولين موزه در آمريكا به سال 1750 م در دانشگاه هاروارد تحت عنوان اتاق عجائب تاسيس گرديد.. در سال 1759 م ويليام هشتم در آلمان موسس موزه کاسل10 گرديد و همزمان با او موزه بريتانيا11 در انگليس گشايش يافت.
موزهها و گالري ها از اواسط قرن 18 در پايتخت هاي اروپايي پديدار شدند. اين امر غالباً با حمايت و جانبداري سلاطين صورت ميگرفت و اكثر كشورها با همكاري يكديگر اقدام به تأسيس موزههايي جهت تبادل آثار باستاني وهنري خويش مينمودند.در تاريخ 30 اوت 1792 م در فرانسه بر اساس تصويب نامه F. N. C. موزهها جنبه عمومي و ملي يافت.
همزمان با اين عمل موزه لوور12 بعنوان مكاني براي استفاده عموم در سال 1792م افتتاح شد كه سنگ زيرين بناي موزهها در قرن 19 ميلادي گرديد. موزه تاريخ فرانسه13 كه بوسيله لويي فيليپ (1850 ـ 1773 م) در ورساي بوجود آمد وقايع و شخصيتهاي برجسته تاريخ اين كشور را در طي بيش از 100 سال به كمك تصاوير معرفي مينمود. نمايشگاه عمومي برلن در پائيز 1815 م متشكل از غنائم مربوط به دور جنگ هاي ناپلئون بناپارت بوجود آمد7 سال بعد از اين نمايشگاه Sehinkelطرع با ارزش احياء يونان را براي موزهAltes ارائه داد در سال 1877 م به همت والکر14 گالري واگر در انگليس افتتاح شد كه همزمان با آن گالري فرر15 در واشنگتن شكل گرفت از اين به بعد سير تحول موزهها با سبك نوين آغاز گرديد. از گنجينههاي كليساهاي قرون وسطي تا انواع موزههاي پايان سده19 ارائه آثار تحول چنداني نيافت، در طي دهه قرن بيستم مفهوم ارائهاي توام با رعايت زيبايي شناسي حتي از موزههاي بدون ارتباط با هنر از اولويت ويژهاي برخوردار شد.از دهه 1950 م به بعد تحول چشمگيري در جهت ارائه اشياء در ارتباط با يكديگر مشاهده ميگردد. ملحقات استنادي كه به شدت تحت تاثير گرافيسم باهاوس16 قرار گرفتهاند به عنصري از چارچوب زيبايي شناختي بدل شدهاند.
2-1-4-2-تاريخچه موزه در ايران
پيرامون تاريخچه موزه در ايران بايد اظهار داشت كه جمعآوري و نگهداري اشياء ذي قيمت در ايران با انگيزه حفظ آثار شخصي بوده و بيشتر حالت خصوصي داشته است. اولين نمونههاي آن را ميتوان در دوران سلسله هخامنشي و با شكلگيري حكومت مستقل ايران مشاهده نمود كه صرفاً جنبه خصوصي داشته و تنها مورد استفاده حكام و امراي وقت قرار گرفته است. موزه با مفهوم نوين امروزي آن در ايران از 120 سال پيش شكل گرفت، اولين نمونه آن را در زمان حكومت محمدعلي شاه ميتوان مشاهده نمود. خروج گنجينههاي هنري و ملي و اشياء گرانبهاي تمدن گذشته اين سرزمين از کشور كم كم اوليا وزارت فرهنگ را بر آن داشت تا در اين زمينه
