
گروههاي سني متفاوت، برگزاري نمايشگاهها، راهاندازي انتشارات، ايجاد پايگاههاي اينترنتي، برنامهي چندرسانهاي و … اشاره کرد(کابرال،1382:15).
2-1-7-انواع موزه ها
با گسترش رشته هاي علوم و فنون، موزه هاي گوناگوني پديدار شدند. ميبايست بين موزه هاي باستانشناسي،تکنولوژي ،مردمشناسي، علوم طبيعي ، گياهشناسي ،هنرهاي زيبا،کاربردي،تجسّمي، ، موزه هاي تخصصي، منطقهاي و محلّي و …
تمايزي قائل شد و هرکدام را جداگانه بررسي و مطالعه کرد.
2-1-7-1- موزه هاي تاريخي
همه موزههايي كه مجموعههايشان از ديدگاه تاريخي تشكيل و عرضه شدهاند موزه تاريخي شمرده ميشوند، و هدفشان اساساً ارائه مستند تسلسل زماني به يك رشته رويداد يا مجتمعي نمايانگر لحظه اي از يك لحظه متحول است. مدرنترين اين موزهها تمام تاريخ يك كشور، يك منطقه يا يك شهر را همراه با تاريخي طبيعي يا جغرافياي آن از زمان پيدايش آن تا عصر حاضر، و بدون ناديده انگاشتن ديدگاههاي واقعي رشد، از قبيل دسترسي به زمين رشد شهري، نمايش ميگذارند. علم و هنر را تلفيق مي كنند، از انواع وسايل سمعي- بصري كمك ميگيرند، و مكان عمدهاي به اسناد مكتوب، به بازسازيها و مدل هاي اقليمي، و به نقشهها اختصاص ميدهند. نمايشهايشان غالباً در بناي كهن. كه خود يك نماد تاريخي است، صورت ميگيرند. ساير انواع موزههاي تاريخي مشتملند بر موزههاي واقع در مواضع باستان شناسي، موزههاي مستقر در يك بناي تاريخي يا در يك ميدان جنگ و نيز موزههاي يادبود شخصيتها.
اين موزهها معمولاً جنبه تعليمي دارند و بازسازي ها و مدل هايي را در بر ميگيرند.
2-1-7-2- موزه هاي هنري
موزه هاي هنري آنهايي هستند که مجموعه هاي آنها اساسا بخاطر ارزش زيبايي شناختي شان تشکيل و ارائه شده اند و او اينکه همه اشيا تشکيل دهنده آنها در ذهن خالقشان اثر هنري نبوده باشند. بدين سال علاوه بر موزه هاي نقاشي، مجسمه سازي ، هنرهاي تزئيني ، هنرهاي کاربردي و صنعتي، مي توان اکثر موزه هاي آثار عتيقه ، فولکور و هنرهاي ابتدايي را در همين زمره برشمرد . بعضي از موزه ها و بيشتر آنهايي که اخيرا به وجود آمده اند . هنرهايي چون سينما، موسيقي و تئاتر را نيز را به نمايش در مي آورند.در موزه هاي هنري برخورد مستقيم و نزديک براي نمايشگاه در درجه اول اهميت قرار دارد. در اين موزه ها ارائه زيبايي شناختي، اصلي ساده بوده و تلاش مي گردد تا نموده از محيط اطراف مجزا شود، به طوريکه ظرايف آن به تمام و کمال احساس گردد. در اين مورد تاکيد بر زمينه سازي ، نورپردازي و آرايش حجم هاست. آثار اين موزه ها بيشتر تابلوهايي است که بر روي ديوار و يا پاتل هاي عمودي نصب مي شود اگر قرار باشد که تابلوها و تنديس به طور جداگانه به نمايش گذارده شود بايد فضاهايي خاص و ويژه با تفاوت هاي بارز وجود داشته باشد. در موزه هاي هنري حجم ها از تنوع بيشتري برخوردار بوده و استفاده از خطوط فرم و منحني و بهره گيري از حجم هاي خالص نظير استوانه و هرم و مکعب از مشترکات اصلي اينگونه موزه ها است. همچنين در اين گونه موزه ها رنگ ها تنوع بيشتري دارند و در فضاهاي مباحثات و تجمع ، تنوع رنگ ها به نهايت خود مي رسد. در حاليکه اين چند گونگي رنگ در فضاهاي نمايش کمتر مشاهده شده و زمينه ديوارها غالبا روشن و سفيد است.
2-1-7-3- موزه هاي علمي
موزههاي علوم طبيعي، موزههاي علوم كاربردي و موزههاي فني (به استثناي موزههاي تاريخ علوم و فنون، كه تاريخي شمرده ميشوند) در زمره موزههاي علمي قرار دارند. وظيفه موزههاي علمي اين است كه روحيه و ذهنيت علمي را به صورت سهبعدي منتقل كنند، تمايل طبيعي به دانش را برانگيزند، اطلاعاتي در مورد پژوهشها و پيشرفتها بدهند، به هر فردي احساس مشاركت در پيشرفت فني را فصلند، و درك و قدرداني نسبت به حفظ محيط طبيعي از ديدگاه اقليمي و تاريخي را تشويق كنند، تا بينندگان را با سير تحول طبيعت و بشريت آشنا سازند. همه اين موزهها شئ واقعي را (اعم از اينكه موجود طبيعي باشد، يا ماشين مصنوعي و با مدل آن (به صورت اسلايد تمام پرده رنگي، ماكت يا نمونه متحرك) و با نمايش (يعني تجربيات فيزيكي، بازسازيهاي كيهاني يا گردشهاي علمي) پيوند ميدهند. هدفشان اساساً تعليمي است، و فعاليتهاي آموزشي آنها بسيار مهم و بدور از تمركز هستند. بعضي از موزهها نمايشگاه هاي قابل حمل راه مياندازند تا به مناطق دورافتاده و محروم از موهبات تكنولوژي خدمت برسانند؛موزههاي علمي مواظبت شدهترين و پرفعاليتترين موزهها هستند. پيشرفتشان در موزهشناسي و در فنون ارائه از همه حياتيتر بوده است.
2-1-7-4- موزه هاي اختصاصي
اين قبيل موزه ها را به دو بخش عمده تقسيم مي کنند:
* موزه هاي اختصاصي در هواي آزاد
* موزه هاي اختصاصي منطقه اي
همان طور که از نام اين موزه ها بر مي آيد، ماهيتي تخصصي داشته و معمولا به عنوان موزه هاي تخصصي موضوعي نيز مطرح مي گردند و به دليل همين تخصصي بودنشان نيز شرايط ويژه اي در مورد آنها مطرح مي گردد.
ماهيت مجموعه هايي اين موزه ها ممکن است ترکيبي از مواد تاريخي و هنري و علمي بوده تا بتوانند درباره موضوع تخصصي مطرح شده در آنها اطلاعات کافي در اختيار بازديد کننده قرار دهند. به عنوان مثال مي توان از موزه هايي مانند بهداشت، ترابري و حمل و نقل ، سفالينه ها و … نام برد که ممکن است ارجاعاتي به مسائل تاريخي، هنري و علمي نيز در آنها صورت پذيرد و از ترکيب اين عوامل در شيوه هاي ارائه آثار استفاده شود. اخيرا نيز موزه هايي که آثار
خود را در دنياي خاص ارائه نمي کنند، مانند موزه هاي در هوا آزاد، جايگاه ويژه اي در بين موزه هاي تخصصي يافته اند و به سبب ارائه مجموعه ها در فضاي سبز و هواي آزاد، محيط دلپذيري نيز براي بازديد کنندگان فراهم مي آوردند و از توانايي جذب تعداد بازديدکنندگان بيشتري نيز برخوردارند.
2-1-7-4-1-موزه هاي اختصاصي در هواي آزاد
موزه هايي که نه در يک بناي مشخص و مختص نمايش بلکه در محدوده يک باغ و يا يک پارک استقرار مي يابند و تمامي اشيا آنها در هواي آزاد به معرض نمايش در مي آيد، موزه هاي اختصاصي در هواي آزاد نام گرقته اند. به عنوان مثال مي توان به موزه هاي مردم شناسي: اسکانس در استحکام و موزه ملي نيامه، موزه هاي علوم طبيعي: باغ جانور شناسي و يا گياه شناسي ، موزه هاي باستان شناسي: موزه ما قبل تاريخ دانمارک ، موزه هاي هنري: باغ هاي نمايش آثار مجسمه سازي و موزه هاي تاريخ علوم و فنون اشاره نمود. اين گونه موزه ها به همه رشته هاي علوم مبتکي بوده ليکن از حيث موزه شناسي مسائل خاصي را در بر دارند. در اين موزه ها اگر چه مديريت خدمات و مخازن در ساختمان هاي وسيعي مستقر هستند. از نظر حفاظت و نگهداري اشيا در جريان ديدار بازديد کنندگان رعايت مسائل امنيتي ويژه اي الزامي است . ناگفته نماند که اين موزه ها به سبب حالت پارک مانندشان بسيار جذاب و روح بخش بوده و بيشتر ديدار کنندگان آنها را سر زنده تر از موزه هاي سنتي مي دانند. بعلاوه ابعاد بزرگشان ، امکان پذيرايي از جمعيتي انبوه تر از ساير موزه ها را مقدور مي سازد.از لحاظ ارائه در اين موزه ها امکانات بازسازي تصغي اقليم به وجهي رضايت بخش تر از آنچه که در موزه هاي سرپوشيده ميسر است ، فراهم مي شود. همچنين به علت عوامل جوي و تغييرات آب و هوايي مسئله نگهداري مشکل تر و بحرنجتر است .زيرا که مجموعه ها بدون حفاظ در هواي آزاد و تحت تاثير تغييرات حرات و رطوبت قرار دارند، بدون اينکه راهي براي ممانعت و يا اصلاح وجود داشته باشد.
2-1-7-4-2-موزه هاي اختصاصي منطقه اي
موزه منطقه اي بنابر تعريف کميته ملي آيکوم موزهاي مي باشد که فعاليت فرهنگي آن در منطقه اي نسبتا وسيع است که يک واحد طبيعي، فرهنگي، اقتصادي و يا اجتماعي را تشکيل مي دهد . اين گروه از موزه ها نيز داراي چندين نوع مجموعه مختلف بوده و زمينه فعاليت آنها نيز گوناگون مي باشد. همچنين تنوع مجموعه هايشان نيز افزايش مي يابد. اين موزه ها همانند موزه هاي ملي و عمومي، چند مجموعه اي بوده ولي در مقياس کوچکتري مطرح مي گردند و ماهيت مجموعه هايشان با توجه به منطقه اي که در آن فعاليت دارند، تفاوت خواهد کرد. به عنوان مثال در يک منطقه تاريخي و باستاني ماهيت اکثر آثار و مجموعه هاشان . تاريخي و باستاني بوده و آثاري نظير مجموعه هاي هنري، مردم شناسي و … به منظور تقويت عرضه آثار تاريخي و باستان شناسي مجموعه تا بصورت ترکيبي به نمايش در مي آيند. محدوديت اينگونه موزه ها در اين است که چون يک شخص با يک انجمن محلي باني آنهاست. معمولا عقيده خود را بر آن تحميل مي کند و به همين سبب ممکن است با نيازهاي روز هم خواني نداشته باشد.
2-1- 8-مکانيابي موزه ها
در گذشته غالباً زيباترين مکان – از نظر چشم اندازهاي طبيعي و شهري – براي احداث موزه ها اختصاص مي يافت ولي امروزه با افزايش اهميت نقش آموزشي و تحقيقاتي موزه ها، مکانيابي آنها نيز از اهميت خاصي برخوردار شده است. موزه ها در صورت برخورداري از موقعيت مناسب مي توانند تاثير قابل توجهي بر آگاهي افراد داشته باشند. مکانيابي صحيح موزه ها به اتخاذ نگرشي جديد در جهت جذب کساني نيز مي شود که تاکنون هرگز قدم به آستانه موزه نگذاشته اند. امروزه موزه ها بيش از پيش به عنوان مراکز فرهنگي تلقي مي شوند. از اينرو علاوه بر دانشجويان و متخصصان مي يابد امکانات لازم را براي سهولت دسترسي افرادي با زمينه هاي مختلف فراهم نمود. شناخت خصوصيات مخاطبين موزه و نحوه مراجعه، فردي يا گروهي آنها بر مکان يابي و چگونگي فعاليت آنها بسيار موثر است. به نحوي که مي توان زمينه فعاليت موزه ها را بر حسب موقعيت مکاني آنها به صورت هاي زير مورد توجه قرار داد.
الف – ارتقاء سطح فرهنگي و آموزشي يک منطقه
ب- ايجاد يک مرکز براي تحقيق و انتشار
ج- ايجاد مرکزي براي فعاليت هاي اوقات فراغت
از جمله عوامل موثر بر مکانيابي موزه ها مي توان به موارد زير اشاره نمود.
2-1-8-1-مقياس عملکردي موزه ها
به طور کلي موزه ها بر حسب ميزان عموميت يا تخصصي بودن خود از مقياس عملکردي متفاوتي برخودار هستند و از اين بابت مي توان آنها را در مقياس شهر يا فراتر از آن دسته بندي نمود. موزه هاي عمومي بر حسب موضوع و ويژگي مجموعه هاي خود آمادگي پذيرفتن فعاليت هاي آموزشي و فرهنگي اضافه را داشته و از اينرو قابليت تلفيق در ساير مجموعه هاي فرهنگي را دارا هستند. اينگونه موزه ها معمولاً در مقاطع مختلف شهر به خصوص در مراکز شهري قرار مي گيرند. موزه هاي تخصصي و ويژه با توجه به محدوديت مراجعه عموم مردم به شهر، مراجعه متخصصان و دانش جويان به آنها معمولاً از محدوديت کمتري جهت استقرار در داخل شهر و بخصوص در مقاطع مرکزي شهر هستند. موزه هايي که از نظر نوع فعاليت و موضوع مجموعه هايشان وابسته به مکان ويژه اي مانند مناطق قديمي و باستاني يا معادن و . . . هستند، به طور کلي محدود به استقرار در مجاورت اين گونه مکان هستند.
2-1-8-2-مکانيابي موزه ها در داخل شهرها
امروزه موزه ديگر ساختماني مجزا و کم و بيش مستقل نيست، بلکه منطقه اي است در ميان ساير مناطق شهري
بدون تاکيد بر يک برنامه ريزي شهري بخصوص. هر بخش معمولي شهر مي تواند به طور موقت يا دائم جهت موزه مورد استفاده قرار گيرد و به دلخواه تغيير کند. اگر چه اين ديده درحالت افراطي مستلزم يک سيستم کارآمد حفاظت و مراقبت، با يک نظم اجتماعي است که در آن ارزش هاي مادي از بين رفته است ولي در عين حال بايد توجه داشت هر يک از اين جنبه ها از اعتبار فلسفي خود برخوردار است. به هر حال اين دورنما و نگرش هاي امروز عادي است و نشان دهنده مرزبندي بين مباحث فکري و دستاوردهاي معماري است.مسأله استقرار موزه ها در داخل شهرها از اين رو مي بايد در ارتباط با تأمين ساير امکانات مربوط به فرهنگ آموزش، فعاليت هاي علمي و اقتصاد و با توجه به توانايي موزه براي تاثير بر انواع فعاليت هاي انساني تا حد ممکن بررسي شود تا از اين طريق از بروز موانع، چه رواني و چه جسماني
