
تفسير ميکند. اما در تفسير عقليـ اجتهادي، مفسر با اجتهاد و تلاش علمي به تفسير آيات قرآن ميپردازد. تفسير عقلي ـ اجتهادي با توجه به نوع اجتهاد مفسر داراي اقسام زير است:
اجتهادي قرآن به قرآن، اجتهادي ادبي، اجتهادي فقهي، اجتهادي کلامي، اجتهادي عرفاني.89
2-1-1. تفسير مأثور
“مأثور” از “اثر” در لغت بهمعناي سخني است که نسل به نسل و سينه به سينه نقل شود. در اصطلاح علم حديث، دربار? معناي “اثر” اختلاف وجود دارد. برخي اثر را اعم از حديث و خبر دانسته و به هر دوي آنها اثر ميگويند.90 زبيدي در تاج العروس ميگويد: “ائمه حديث بين اثر و خبر تفاوت قائل شدهاند. گفته شده خبر آن چيزي است که از پيامبر اکرم(ص) نقل شده و اثر آن چيزي است که از صحابه روايت ميشود.”91
در تعريف تفسير مأثور که به آن تفسير اثري، روايي و نقلي هم ميگويند، در بين دانشمندان اختلاف وجود دارد. برخي معتقدند که تفسير مأثور شامل موارد زير است:92
1. آياتي از قرآن که براي توضيح و تبيين آيات ديگر آمدهاند.
2. آنچه از پيامبر(ص) در توضيح آيات قرآن آمده است.
3. آنچه از صحابه و تابعين در بيان مراد خدا از آيات قرآن نقل شده است.
طبق نظر بالا تفسير قرآن به قرآن نيز بخشي از تفسير مأثور است. برخي ديگر تفسير مأثور را شامل آنچه از پيامبر(ص) و صحابه و تابعين در توضيح آيات قرآن وارد شده است دانستهاند.93 تفسير مأثور در بين شيعه شامل روايات نقل شده از پيامبر(ص) و احاديث ائمه معصومين(ع) است.94
تبيين و تعليم از مهمترين وظايف پيامبر(ص) بوده و ايشان را ميتوان اولين مفسر قرآن دانست. روايات تفسيري فراواني از پيامبر(ص) در شرح آيات قرآن وارد شده است که اين روايات شامل انواع زير ميباشند:95
تبيين مجمل، توضيح مشکل، تخصيص عام، تقييد مطلق، بيان معناي لفظ يا مصداق آن، توضيح احکام قرآن، بيان ناسخ و منسوخ، سخن در تأکيد آيات قرآن.
از نظر شيعه، سخن ائمه(ع) در حکم سخن پيامبر(ص) است و ايشان بعد از پيامبر(ص) مهمترين مرجع براي دستيابي به معارف قرآن هستند. از مهمترين دلايل بر حجيت قول اهل بيت(ع) ميتوان به حديث مشهور ثقلين96 و رواياتي که در تفسير آيه 7 آل عمران وارد شده و منظور از “راسخون در علم” را امامان(ع) دانستهاند، اشاره کرد.97 علاوه بر اين، رواياتي نيز از ائمه(ع) وارد شده که آن بزرگان را وارثان علم پيامبر(ص) و ديگر انبيا(ع) معرفي کرده است.98
آنچه از صحابه در تفسير قرآن وارد شده، بر دو نوع است:99
1. آنچه صحابه از پيامبر(ص) در تفسير قرآن نقل کردهاند، حکم حديث “مرفوع” را دارند.
2. رأي و ديدگاه تفسيري شخصي صحابه در تفسير قرآن که حکم حديث “موقوف” را دارد.
اهل سنت هم? صحابه را عادل ميدانند و به همين دليل، هم? روايات آنان را مورد اعتماد و قابل استناد در تفسير قرآن ميدانند. اما همه صحابه در ديدگاه شيعه چنين جايگاهي ندارند و پذيرش روايات آنان تابع قواعد خاص فقه الحديثي است.100
در مورد رجوع به قول تابعين نيز اختلاف وجود دارد. برخي، سخنان تابعين را به دليل اينکه غالباً از صحابه گرفته شده معتبر ميدانند.101 ذهبي در اين باره معتقد است که اگر تابعين بر رأي اجماع نمودند، اخذ سخن آنان واجب است؛ اما اگر شک کرديم که سخن آنها از اهل کتاب گرفته شده، بايد آن را رها کرده و بر آن اعتماد نکنيم.102
هر چند که روايات تفسيري از مهمترين منابع تفسير آيات قرآن بهشمار ميروند، اما مشکلاتي نيز دارند. ضعف سند،103 وجود روايات ساختگي و دروغين،104 ورود اسرائيليات105 به روايات از موارد ضعف روايات تفسيري است.106
2-1-2. تفسير عقلي ـ اجتهادي
اجتهاد در لغت، بهمعناي خود را با صرف نيرو و تحمل، به سختي واداشتن است.107 و در تفسير بهمعناي تلاش براي تبيين و فهم معاني و مقاصد آيات براساس شواهد و قراين معتبر است.108 در تفسير اجتهادي، مفسر ميکوشد که با تأمل و تدبر و اجتهاد معاني آيات را دريابد. در واقع، اين نوع تفسير بر خلاف تفسير مأثور که بر نقل و اثر تکيه دارد، بر عقل تکيه ميکند. عالمان به علم تفسير معتقدند که باب اجتهاد و نظر در تفسير، اولين بار در زمان تابعين گشوده شد و با گذشت زمان و تنوع علوم و معارف، ابعاد آن گسترش يافت و در آن تنوع ايجاد شد.109
طرفداران تفسير اجتهادي در اثبات و تأييد اين روش به آيات و رواياتي استناد کردهاند110 که از جمله آنها آياتي است که انسان را به تدبر و تعقل در قرآن دعوت ميکند.111 از ديگر ادل? آنان اين است که در صورتي که باب اجتهاد در تفسير بسته شود، بسياري از احکام تعطيل ميشود؛ زيرا پيامبر هم? احکام را براي ما از آيات استخراج نکرده است.112 در مقابل، مخالفان تفسير اجتهادي نيز دلايلي را بر منع اين تفسير آوردهاند. آنان تفسير اجتهادي را نسبت دادن سخن به خداوند بدون علم ميدانند و معتقدند که مفسر با اين روش نميتواند با يقين سخن بگويد بلکه از روي گمان مطلبي را به خدا نسبت ميدهد و اين گونه نسبت دادن چيزي به خدا، بدون علم است و آي? “وَ أن تَقولُوا عَلي الله مَا لا تَعلمونَ” (اعراف: 33) آن را تحريم کرده است. همچنين آيه “وَلا تَقفُ مَا لَيس لَکَ بِهِ علم إنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُواد کلُ اولئکَ کان عَنهُ مَسئولا” (اسراء: 36) پيروي از چيزي که به آن علم نيست را نهي کرده است. از اين رو تفسير اجتهادي جايز نيست و نميتوان از آن پيروي کرد.113
از ديگر دلايل مخالفان تفسير اجتهادي، رواياتي است که از تحريم تفسير به رأي در آنان سخن گفته شده است. مخالفان معتقدند که منظور از تفسير به رأي در اين روايات، تفسير اجتهادي است. از پيامبر(ص) روايت شده که فرمودند: “من تکلَّم في القرآن برأيه فأصاب فقد أخطأ”114 امام صادق(ع) نيز فرمودهاند: “من فسَّر القرآن برأيه فأصاب لم يؤجر و إن أخطا کان أئمه عليه”.115
بايد ديد که منظور از “بالرأي” چيست. اگر “باء” در تفسير “بالرأي” بهمعناي “سببيت” باشد، بدين معناست که مفسر به سبب و انگيزه ذکر رأي و نظر خود به تفسير قرآن ميپردازد. اگر “باء” بهمعناي “وسيله” باشد، يعني مفسر تنها بهوسيله رأي خود و بدون استفاده از ديگر روشهاي معمول و شواهد و قراين به تفسير قرآن ميپردازد.116 در هر صورت، تفسير به رأي بهمعناي تفسير قرآن بدون توجه به شواهد و قراين معتبر است که البته با تفسير اجتهادي بسيار متفاوت است.
توجه به اين نکته ضروري است که مفسر بايد حدود تفسير به رأي را بشناسد و بر هم? جوانب آن احاطه داشته باشد تا در ورطه تفسير به رأي نيفتد. با توجه به آنچه در مورد تفسير به رأي گفتيم، مفسر بايد اولاً هدفش يافتن مقصود آيه باشد نه اينکه سعي کند رأي و نظر خود را بيان کند و از آيه براي اثبات نظرش استفاده کند. ثانياً تنها به رأي خود اکتفا نکند بلکه به ديگر شواهد و قراين و حتي آراي ديگران نيز رجوع نمايد. در اين صورت است که مفسر از لغزش به دور بوده و تفسيرش مصداق “تفسير به رأي” که مورد نهي واقع شده، قرار نميگيرد. آلوسي در اين باره ميگويد: اگر کسي در تفسير قرآن قولي را موافق با رأي خود بگويد، به اين صورت که مذهب را اصل قرار دهد و تفسير را تابع آن، دچار خطا ميشود.117
مفسري ديگر در اين زمينه ميگويد: “منظور از تفسير قرآن به رأي اين است که با معيارهاي مفاهمه عرب مطابق نباشد و نيز موافق با اصول و علوم متعارفه عقلي نباشد و همچنين مطابق با خطوط کلي خود قرآن نباشد و… اما تفسير درايي مصون از آفتهاي ياد شده رواست.”118
بروز و ظهور روش عقليـ اجتهادي مفسران، با توجه به رويکردهاي مختلفشان، گونهها و شاخههاي مختلفي دارد که محققان در ارتباط با آن ديدگاههايي را ارائه کردهاند. تفسير اجتهادي قرآن به قرآن، تفسير اجتهادي ادبي، تفسير اجتهادي فقهي، تفسير اجتهادي کلامي و تفسير اجتهادي عرفاني از انواع گونههاي اين تفسير بهکار ميآيد.
2-2. معرفي طبرسي
2-2-1. زندگينامه طبرسي
ابوعلي فضل بن حسن بن فضل طبرسي،119 ملقب به “امين الدين” يا “امين الاسلام” از بزرگان و دانشمندان شيعه، در قرن ششم هجري قمري است. تاريخ دقيق ولادت او مشخص نيست،120 اما اکثر کتب تراجم، وفات او را در شب عيد قربان سال 548 ه. ق دانستهاند.121
در “تاريخ بيهقي” دربار? نسب طبرسي آمده است: “طبرس منزلي است ميان قاشان و اصفهان، و اصل ايشان از آن بقعت است.”122 البته طبرسي در مشهد اقامت داشت و در سال 523 ه. ق به سبزوار رفته و تا آخر عمر آنجا زندگي ميکرد.123 بعد از فوت طبرسي در سبزوار، جنازهاش به مشهد انتقال يافت و در شمال صحن امام رضا(ع) در محلي معروف به “قتلگاه” به خاک سپرده شد.124
طبرسي از علوم مختلف زمان خود مانند تفسير، فقه، کلام، اصول، حديث و ادبيات عرب آگاهي کامل داشت و در همه اين موارد صاحبنظر بود. “وي همچنين در علوم رياضي مانند حساب و جبر و مقابله استاد بود و در شعر نيز تبحّر داشت.”125 دانشمندان و صاحبان رجال، اصطلاحات ثقه، فاضل، ديّن و عين را در وصف او بهکار بردهاند. تفرشي در “نقد الرجال” ميآورد: “امين الدين ابوعلي الطبرسي، ثقه، فاضل، ديَن، عين، من اجلاء هذه الطائفة له تصانيف حسنه”.126
زرکلي در مورد طبرسي ميگويد: “مفسر محققّ لغوي، من أجلاء الاماميه”.127 مدرسي در “ريحانة الادب” در مورد وي ميگويد: “عالميآست فاضل، فقيه کامل، محدث جليل و مفسر نبيل، از اعيان و اعاظم علماي اماميه قرن ششم هجرت که فضل و جلالت و وثاقت و عدالت وي، مسلَم مخالف و موافق. و از اکابر مفسرين بنام و ثقات محدثين عالي مقام ميباشد.”128
اين مفسر از محضر دانشمندان و بزرگان زمان خود بهرهمند شد که بدون شک، آنان نقش مهمي را در رشد شخصيت علميآو داشتند. برخي از بزرگواران عبارتاند از:129
– ابوعلي طوسي فرزند شيخ طوسي.
– موفق الدين حسن بن فتح واعظ بکرآبادي.
– ابوالوفاء عبدالجبارين عبدالله مقري رازي محمد بن حسين حسيني قصبي جرجاني.
– عبيدالله بن محمد بن حسين بيهقي.
– حسن بن حسين بن حسن بن بابويه قمي رازي ابوالحمد مهدي بن نزار حسيني قائني.
– ابوالفتح عبدالله بن عبدالکريم بن هوازن قشيري.
– جعفر بن محمد دوريستي.
دانشمنداني نيز افتخار شاگردي اين عالم بزرگوار را داشتهاند. به نام برخي از آنها اشاره ميکنيم:130
– رضي الدين، ابونصر حسن بن فضل بن حسن طبرسي فرزند طبرسي.
– رشيد الدين ابوجعفر محمد بن علي بن شهر آشوب.
– منتخبالدين ابوالحسن علي بن عبيدالله بن حسن بن حسين بن بابويه قمي.
– قطبالدين سعيد بن هبه الله راوندي.
– سيد ضياءالدين فضل الله بن علي حسني راوندي.
– سيد شرف شاه بن محمد حسيني افطسي نيشابوري.
– ابوالفضل شاذان بن جبرئيل قمي.
– ابومحمد عبدالله بن جعفر بن محمد دوريستي.
آثار طبرسي
طبرسي آثار سودمند زيادي را تأليف کرده است. آثار ارزشمندي که دليل بر تسلط او در بسياري از علوم است. بعضي از تأليفات او عبارتاند از:131
– الآداب الدينية للخزانة المعينيه
– اسرار الامامه132
– أعلام الوري بأعلام الهدي
– تاج المواليد
– تفسير جوامع الجامع133
– الجواهر في النحو
– حقايق الامور (في الاخبار)
– عدة السفر و عمدة الحضر
– العمده
– الفائق
– الکاف الشاف134
– کنوز النجاح
– مجمع البيان في تفسير القرآن
– مشکاة الأنوار في الأخبار
– نثر اللئالي
– النور المبين
2-2-2. معرفي تفسير مجمع البيان
نام تفسير، انگيزه مؤلف
تفسير مجمع البيان اولين تأليف طبرسي در زمين? تفسير قرآن است. وي در مقدم? تفسيرش دربار? نام آن آورده است: “سميّته کتاب مجمع البيان لعلوم القرآن”.135 صاحبان تراجم، اين تفسير را با نامهاي “مجمع البيان، مجمع البيان في تفسير القرآن والفرقان، مجمع البيان في معاني القرآن، مجمع البيان في تفسير القرآن و مجمع البيان في معاني تفسير القرآن” معرفي کردهاند.136
وجه تسمي? تفسير بهدرستي مشخص نيست. کريمان صاحب کتاب “طبرسي و مجمع البيان” معتقد است که احتمالاً طبرسي در اين نامگذاري به
