
از خروج و ساير مراکز حمايتي مزيد بر علت بود .
معارف وند و همکاران ( 1390 ) در پژوهشي کيفي ، با عنوان مددکاران اجتماعي در فرايند دادرسي ويژه کودکان ، دريافت مددکاران براي کار با کساني آموزش ديده اند که خود داوطلبانه در جستجوي خدمات هستند ، نه کساني که به اجبار بايد از خدمات مددکاري استفاده کنند ( 123) .
جوادي ( 1382 ) در مورد آسيب شناسي وضعيت مددکاري اجتماعي در سازمان زندانها به علل زير پي برد : عدم وجود فضاي فيزيکي مناسب و کافي در حوزه فعاليت هاي مددکاري ، عدم تشکيل پرونده شخصيتي و يا تشکيل و ثبت ناقص گزارش هاي مددکاري ، عدم برقراري ارتباط صحيح ميان قضات و مددکاران و شناخته نشدن جايگاه آنان در فرآيند دادرسي ، محدود بودن امکانات بازديد از منزل توسط مددکاران زندان ها و کانون هاي اصلاح و تربيت ، عدم برقراي ارتباط صحيح ميان مددکاران زندان ، کانون اصلاح و تربيت ، مراکز مراقبت و انجمن حمايت از زندانيان ، کارگروهي که به عنوان يکي از شيوه هاي اصلي و مستقيم فعاليت هاي مددکاري مي باشد ، تقريبا هيچ جايگاهي در زندان ها ، و کانون هاي اصلاح و تربيت ،انجمن حمايت از زندانيان و مراکز مراقبت ندارد ( 122) .
در کنار تمام اين عوامل ، پژوهشگر از مصاحبه با مددکاران و مددجويان چنين برداشت کرد که خود مددکاران هم علاقه دارند به جاي پرداختن به فعاليت هاي حرفه اي خود ، در زمينه ي پرونده قضايي کارکنند ، زيرا حل مشکلات اجتماعي مددجويان را کاري دشوار تلقي مي کردند که امکانات لازم براي حل آن ها فراهم نيست و از عهده آن بر نمي آيند .
5 – 2 – 1 – 4 کمک به نقض قانون :
طبق يافته هاي پژوهش يکي از زير طبقات تعامل کارکنان با مددجويان موجب کمک به نقض قانون مي شد . يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد سربازان با دريافت پول از مددجويان و در يک مورد مراقب ، در ورود مواد ممنوع مانند سيگار و قرص ترامادول ، با تعدادي از مددجويان همکاري داشتند . اين يافته با مطالعه ي گودرزي و جوانفر ( 1382) هم خواني دارد . نتايج تحقيق ايشان نشان داد که از ميان انواع روش هاي ورود مواد مخدر به داخل زندان ، به خيانت ماموران ( سربازان و يا پرسنل ) اشاره کرد ( 113)
5 – 2 – 2 شناخت تعاملات مددجويان با مراجع قدرت ( کارکنان )
يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد ، در تعامل کارکنان و مددجويان ، واکنش مددجويان تا حد زيادي بازتاب نوع رفتار پرسنل ، به ويژه مراقبين بود .
5 – 2 – 2 – 1 تعامل مددجويان با کارکنان خوش رفتار :
طبق يافته هاي پژوهش عکس العمل مددجويان هر دوجنس صرف نظر از مدت اقامت ، در مقابل کارکنان خوش رفتار ، با تمکين خالصانه ( فرمانبرداري خاصانه ، احساس علاقه و قايل شدن احترام ) همراه بود . معمولا به نصايح اين قبيل کارکنان گوش فرا مي دادند و گاهي اوقات با آن ها به درددل و صحبت راجع به مسايل شخصي و خانوادگي خود مي پرداختند و برخي از مددجويان ، علت تغيير رفتار خود به سمت رفتارهاي مثبت را تعامل با اين کارکنان مي دانستند .
5 – 2 – 2 – 2 تعامل مددجويان با کارکنان بدرفتار :
يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد ، رفتار غالب مددجويان صرف نظر از جنس و مدت اقامت به صورت تمکين اجبارگونه ، يعني اغلب سکوت و برقراري حداقل رابطه با کارکنان بدرفتار ، فرمانبرداري اجبارگونه توام با ترس ، احساس نفرت و انباشت عقده از تحقير و توهين کارکنان بود . گاهي اوقات ، مددجويان با شکايت از بدرفتاري برخي از کارکنان به ديگر کارکنان يا مدير کانون ، به ساير مراجع قدرت پناه مي بردند . رويارويي مستقيم مددجويان با کارکنان صرف نظر از جنس و مدت اقامت مددجو ( فحاشي و جدال با کارکنان ) ، به ندرت اتفاق مي افتاد . مددجويان پسر با اقامت طولاني مدت از برخي فرمان هاي مراقبين ( به ويژه مراقبين جديد ) تمکين نمي کردند. علاوه بر موارد فوق ذکر ، ناراحتي برخي مددجويان ( در هر دو جنس با هر مدت اقامتي ) از بدرفتاري برخي کارکنان باعث مي شد ، مددجو اقدام به خودزني کند . برخي مددجويان هم براي جلب توجه کارکنان ، جهت رسيدگي به مشکلات خود ، اقدام به خودزني مي کردند .
قرباني ( 1379 ) دريافت ، بين رضايتمندي زندانيان نسبت به عملکرد کارگزاران زندان با خودزني رابطه وجود دارد . اين پژوهش نشان داد بين دو گروه از زندانيان که سابقه خودزني داشتند و گروهي که نداشتند ، نسبت به عملکرد کارگزاران در زندان ، مددکاران اجتماعي ، مديران ، داديار اندرزگاه و نيز برخورد زندانيان تفاوت معني دار وجود دارد . همچنين دريافت بين تبعيض در ميان زندانيان با خودزني رابطه وجود دارد (124) .
سرلک ( 1390 ) بيان داشت يکي از عوامل خودزني در زندان ها براي جلب توجه اطرافيان به خصوص مسوو
