
خواهد شد.
تفاوتی که بین اخلاق عملی و نظری وجود دارد به شرح زیر است: اخلاق عملی در اصطلاح علم اخلاق يعنى نيروى بر مواظبت كارهاى پسندیده براى تحصيل اخلاق فاضله و ملكات عادله و عادات پسنديده و عقل نظری کسب اطلاعات در این موارد میباشد. شخص ممکن اسن داراى فضيلتى باشد، بدون اينكه تعريف آن فضيلت را بداند. پس در اين صورت ما نيازمنديم تا بدانيم كه فضيلت بسى بالاتر از نياز ما به تعريف آن است.
چه بايد بكنيم؟ … اين بزرگترين پرسشها و دشوارترين آنهاست؛ زيراكه غذاى روزانه براى روح انسانى است. و البتّه اين عمل ما ناقص است با نقصى آشكار، اگرچه در قرآن از اساس نظرى و از اصول عامه اخلاق پرده برداشته است، از مشاهده آثار بزرگ و شگفتانگيز اخلاق تطبيقى رو برتافته است كه قرآن كريم آن را به ما پيشنهاد داده است. به اين ترتيب بيان اخلاق عملى اين است. در اخلاق عملى خواهيم ديد كه چگونه فعّاليت ما در تمام عرصههاى زندگى راه مشخّص خودش را پيدا مىكند.16
از این رو در پژوهش حاضر به راهکارهای عملی پرداخته شده است.
1-5- تهذیب و تزکیه نفس در قرآن
آياتى كه در قرآن به تهذيب نفس و خودسازى مربوط مىشود موضوع علم اخلاق شده است.17
خداوند متعال در قرآن کریم وقتی می خواهد مسئله تزکیه و تهذیب نفس را مطرح کند، ابتدا قسمهای متعدد میخورد. سپس به آن مسئله میپردازد. البته در بعضی موضوعات دیگر نیز چنین است. اما در این مسئله حدود یازده بار قسم می خورد. نکته مهم در این مسئله این است که آن چه را که خداوند به آن قسم میخورد، چیزهایی هستند که جایگاه مهمی در نظام هستی دارند، به طوری که بستری را برای رشد و تکامل فراهم می کنند، همانند قسم به خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و … و این اهمیت تزکیه را می رساند.18
(وَ الشَّمْسِ وَ ضحَُئهَا – وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَئهَا – وَ النهََّارِ إِذَا جَلَّئهَا – وَ الَّيْلِ إِذَا يَغْشَئهَا)19
«به خورشيد و گسترش نور آن سوگند – و به ماه هنگامى كه بعد از آن درآيد – و به روز هنگامى كه صفحه زمين را روشن سازد – و به شب آن هنگام كه زمين را بپوشاند»
همچنین قرآن کریم تزکیه نفس را برجسته ترین هدف رسالت عامه دانسته است:
1- (هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة…) 20
انبیا کوشیدهاند که با سنت و سیره خود مسئله تهذیب نفس را ارائه دهند. کمتر آیهای در قرآن تلاوت می شود که در صدر یا وسط یا ذیل آن مسئله تقوا و اخلاق بازگو نشود. اولین نقش سازنده تهذیب نفس این است که توان تشکیل مدینه فاضله را دارد و این مدینه فاضله را فقط انسان مهذب میسازد. از این رو انبیا قبل از طرح هر گونه مسائلی به تهذیب نفس اشاره کردهاند.21
پیامبر اکرم (ص) در حدیثی که خطوط اصلی زندگی انسان مهذب را ترسیم میکند، میفرماید:
«أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَتْ عِصْمَتُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ مَنْ إِذَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَ ذَنْباً قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ مَنْ إِذَا أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ قَالَ- إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»22
(چهار رکن وجود دارد که اگر در یک انسان وارسته راه یابد خداوند بهشت را بر او واجب می کند.
(1- نگهدارندهاش از مهالك قيامت شهادت بر لا اله الّا اللَّه و اينكه من محمّد رسول خدا هستم باشد. 2- هرگاه خداوند به او نعمت می دهد، سپاسگزار او باشد. 3- استغفار کردن هنگام اشتباهات. 4- کلمه استرجاع را بر زبان آوردن به هنگام رویدادهای ناگوار.)
در این حدیث مشخص می شود که برای رسیدن به تهذیب نفس انسان باید چهار رکن اساسی را در
زندگی خود مراعات کند و این چهار رکن پایه و اساس تهذیب نفس انسان را تشکیل میدهند.23
1-6- دلایل اهمیت تهذیب نفس
1- خودسازی بزرگترین هدف پیامبران بوده است قرآن مجید میفرماید:
(هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة…)24 (اوست خدایی که به میان مردم اُمّی، پیامبری از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را برای آنها بخواند و ایشان را تزکیه کند و کتاب و حکمتشان بیاموزد…)
2- از برخی آیات قرآنی میتوان استفاده کرد که تهذیب نفس تأمین کنندهی سعادت و زمینهساز رسیدن انسان به هدف نهایی خلقت خویش و مایهی رستگاری است؛ همچنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید:
(قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها)25
(هرکس به تزکیهی نفس روی آورد رستگار شد.)
3- خودسازی و نبرد با وسوسههای نفس، تمام ابعاد شخصیت انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد و با ایجاد تعادل در قوای باطنی انسان، باعث رشد اخلاقی و دستیابی به شخصیّتی والا و برتر میگردد و لذا علاوه بر منظر دین، از منظر اخلاق نیز تهذیب نفس دارای جایگاه ویژهای است و کسی که بخواهد شخصیت متعالی داشته باشد باید به خودسازی روی آورد.
4- علاوه بر ساحت اخلاق، تهذیب نفس زمینهساز رشد عقلانی و پرورش و زایش اندیشه است. اگر تهذیب نفس سبک شمرده شود و امیال نفسانی طغیان کند، کانون عقل به تسخیر کانون دل در خواهد آمد و قوای اندیشه انسان به خمودی خواهد گرایید. از همین روست که در کلامی از حضرت علی (ع) مسئله تهذیب نفس و اطاعت از عقل در کنار هم آمده و آن دو ملازم یکدیگر دانسته شده است. ایشان میفرمایند: (خوشا به حال آن کس که با فرعون هوای نفس خود مبارزه کند و از موسای عقل و تقوای خود اطاعت کند.)
1-7- زمان آغاز تهذیب نفس
خودسازی به عنوان یک فریضهی عقلی در همهی ادوار زندگی واجب است و در هیچ لحظهای از عمر نباید آن را ترک کرد؛ زیرا وعید خداوند وحشتناک و وعدههای نعیم او بسیار بزرگ است. سهولت خودسازی، در همه دورانهای زندگی به یک اندازه نیست، کسی که دوران جوانی را سپری کرده و در میانسالی به فکر دوری از گناه افتاده، به دشواری میتواند کام خود را از لذات حرام، محروم سازد. البته این مسئله پس از انتباه و خارج شدن از خواب غفلت است که خود خروج از غفلت نیز کار آسانی نیست. گواهی عقل به دشوار بودن خودسازی پس از دورهی جوانی و سهل بودن آن در دورهی نوجوانی و جوانی، از آن روست که خودسازی متوقف بر شناخت، ایمان و عمل است. آموختن در سنین پایینتر، زمینه و بستر بیشتری دارد. ضمن اینکه ایمان در قلب سالم وارد میشود و قلب نوجوان و جوان سالمتر و به فطرت اوّلیه خود نزدیکتر است، عمل نیز برای تبدیل شدن به ملکهای نفسانی و عادتی صحیح، نیازمند تکرار و تمرین است و یافتن مهارت عملی در دوران بعد از جوانی به آسانی تحصیل نمیشود.26
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در نامهای خطاب به فرزند خود میفرماید:
«…إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْيِكَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ كَفَاكَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْيَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ فَتَكُونَ قَدْ كُفِيتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ…»
(… قلب نوجوان چونان زمين كاشته نشده، آماده پذيرش هر بذرى است كه در آن پاشيده شود. پس در تربيت تو شتاب كردم، پيش از آن كه دل تو سخت شود، و عقل تو به چيز ديگرى مشغول گردد، تا به استقبال كارهايى بروى كه صاحبان تجربه، زحمت آزمون آن را كشيدهاند، و تو را از تلاش و يافتن بىنياز ساختهاند…)27
امام علی (ع) در این نامه پذیرندگی و صفایی دل جوان و آمادگی عقل او را مورد توجّه قرار داده و اقدام به تربیت را در این سنین مؤثر میداند.
1-8- مراحل تهذیب نفس
برای پیمودن هر یک از مراحل خودسازی پیش از هر چیز آگاهی و زایل شدن غفلت لازم است. تنها انسان بیدار میتواند در مبدأ و معاد خویش اندیشه کند و نواقص عمل خویش را در مقایسه با مقصدش دریابد، پس هرکسی باید در ابتدا بیاندیشد و اعمال خود را مورد ارزیابی قرار دهد و آنگاه باید تصمیم به حرکت گرفته و سمت و سوی حرکتش را به سوی مقصد حقیقی متوجه سازد. برای آنکه اقدام او مؤثر باشد و با توفیق قرین گردد، نخست باید با خود بنای مشارطه بگذارد و شرط کند اعمال نادرست گذشته را ترک کند و اعمال خود را با فرمان خداوند منطبق سازد و بکوشد نیّت خود را خالص نماید. او باید این شرط را در یاد خود نگاه دارد و با هر عملی که در روز انجام میدهد این شرط را در درون خود متذکر گردد و مراقب باشد از شرط خود تجاوز نکند. مراقبت او از وفاداری به شرط، از آن روست که خود را در مقابل مقامی مسئول و متعهّد میداند که رقیب و شاهد اعمال است و تخلف از عهد و شرط را نمیپسندد. از این رو برای آنکه از این رقیب همیشه حاضر حیا کند و از شرط خود تخطی ننماید، همواره شرط خود را به یاد میآورد و از فکر زیرپا گذاشتن شرط و تعهّد خود خارج میشود. او باید پس از مراقبت کافی، در پایان هر روز به محاسبه بپردازد و عمل خود را با شرطهایش مقایسه کند، محاسبه موجب شناخت کاستیهای گذشته میشود و خود منشأ تحکیم عزم و قرار دادن شرط تازه خواهد شد. به هنگام محاسبه باید بر هر توفیقی شکرگزاری کرده و به خاطر هر خطایی استغفار کند و برای آنکه نتیجه محاسبه، دستاویز شیطان برای فریفتن وی نگردد، باید از یأس و ناامیدی پرهیز کرده و با محاسبه هر چه دقیقتر راه را بر عجب و غرور ببندد.28 محاسبهی دقیق وقتی ممکن میشود که به یاد محاسبهی دقیق قیامت باشیم و به یاد این آیه شریفه باشیم:
(يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدٌ)29
«در آن روز كه خداوند همه آنها را برمىانگيزد و از اعمالى كه انجام دادند با خبر مىسازد، اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند؛ و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است!»
در مورد هر یک از این مراحل در قسمتهای بعدی توضیح داده خواهد شد.
آدمى آنگاه كه براى نخستين بار، رفتار زشتى را انجام دهد، سخت پشيمان مىگردد. ولى اگر چنين رفتارى بارها از او سر زند، اندك اندك ترس او كم مىشود و آن گونه كه در نخستين بار پشيمان مىشد، پشيمان نمىگردد و چه بسا تكرار آن رفتار زشت، آنرا براى فرد به صورت عادت درآورد و آدمى با گذشت زمان، زشتى آن را احساس نكند. بنابراين، آنكه در راه كمال و تهذيب نفس خويش گام برمىدارد، بايد از نخست، درهاى گناه را به روى خود ببندد، چه دورى از هر كارى ناپسند، در ابتدا آسان است ولى با تكرار كردار زشت و گذشت زمان پرهيز از چنين رفتار زشتى بسيار دشوار مىگردد. و چه بسا بدانجا كشد كه آدمى زشتى آن را نبيند، يا آن را گناهى زشت به حساب نياورد.30
برای رسیدن به تهذیب بعضی از بزرگان دو مرحله پیشنهاد کردهاند:
1 ـ تهذیب نفس از بدیها یعنی تصفیه دل از اخلاق زشت و دوری از گناه. این عمل را تصفیه و تخلیه هم مینامند.
2 ـ پرورش و تکمیل نفس به وسیله تحصیل علوم و معارف حقه و فضایل و مکارم اخلاق و انجام عمل صالح. این عمل را تحلیه هم میگویند، یعنی پرورش و تکمیل و آرایش دادن.31
برای خود سازی باید مراحلی طی کرد که این مراحل دارای ترتیباند و بدون پیمودن مرحله قبل نمیتوان وارد مرحله بعدی شد. این مراحل به شرح زیر می باشند:
1-7-1- خودشناسی
اولين راه براي تهذيب نفس، خودشناسي است. يعني انسان بايد بداند كيست، و چه جايگاهي در اين عالم و بين موجودات ديگر دارد. بداند چگونه و براي چه به اين دنيا آمده است و نهايت كارش چيست؟ پس آغاز راه تهذيب، خودشناسي است. وقتي انسان بفهمد كه كاملترين موجود است و محبوبترين آنها نزد خدا است. در يك كلام وقتي به جايگاه ممتازش در اين عالم هستي پي ببرد براي بازگش
