
تعداد کسانی که برای گذراندن تعطیلات و تفریح به مسافرت می روندو 702 میلیون نفر می رسد و در سال 2010 این تعداد به 1.108 میلیارد نفر رسید. در دهه 1980 درآمد حاصل از جهان گردی در سطح بین المللی سرعتی بیش از تجارت جهانی داشت و اینک از نظر ارزش صادراتی ، درصد بسیار زیادی را تشکیل می دهدو بسی بیش از مجموع فرآورده های نفت و محصولات خودرو وقطعات یدکی آنهاست ( قره نژاد،1386، ص25).
3-3. اثرهای دیگر جهانگردی
نقش صنعت گردشگری و جهانگردی تنها در رشد اقتصادی و ایجاد شغل نیست. در بخش های مختلف این کتاب در این باره بحث می کنیم که صنعت پایدار جهانگردی چگونه می توان در سطح جهانی مورد قبول واقع شود و شور ها چگونه می توانند وسایل رشد و توسعه ی این صنعت را فراهم آورند.مقصود از صنعت پایدار گردشگری و جهانگردی عبارت است از تامین نیاز های کنونی جهانگردی و مناطق میزبان و در حال حفظ و افزایش فرصت های مناسب برای آینده. در این کتاب در مورد همچین مباحثی بحث خواهیم کرد..
صنعت گردشگری و جهانگردی می تواند به عنوان محیطی، منافع و مزایای مثبت برساند و از سوی دیگر برای حفظ منابع طیبیعی و نیز منابع ساخت دست بشر مفید واقع شود و این کار ها در سایه ی ایجاد تشکیلاتی برای حفظ حیات وحش ، حفظ بناها و یادبودهای تاریخی و سرانجام حفظ منابع بکر طبیعی میسر می گردد. همچنین از نظر فرهنگی و اجتماعی فایده های زیادی دارد. این صنعت می تواند با شناسایی فرهنگ های خاص و ترویج آنها موجب افزایش آگهی های مردم نسبت به سنت های بومی و محلی شود. صنعت گردشگری و جهانگردی به تجدید حیات هنر ، هنر دستی جامعه میزبان ، ایجاد مراکز مخصوص برای انجام این کارها و سرانجام فروشگاه های صنایع دستی کمک های شایانی می کند.طرفداران این صنعت بر این باورند که این صنعت می تواند تنش های سیاسی را کاهش دهد و برای صلح جهانی عاملی تعدیل کننده به حساب آید. در حالی که مرز های خارجی کشور ها کمرنگ می شود پدیده ای بنام دهکده جهانی مفهموم و معنای پیدا می کند و بدین گونه دنیا روز به روز کوچکتر و افراد به هم نزدیک تر و صمیمی تر می شوند.
صنعت گردشگری و کشورهایی که به آن متکی هستند باید برای جهانگردان جوی امن بی خطر سالم بوجود آورند تا این پدیده بتواند در محیطی آرام و خالی از هر نوع آزار به رشد و توسعه خود ادامه دهد. (وای گی ،1377،ص 47)
3-4. انواع سازمانهاى جهانگردى
می توان سازمان هایی که در زمینه ی جهانگردی فعالیت می کنند و نیز صنعت جهانگردی را به چندین شیوه تقسیم کرد. شاید معقول بندی طبقه بندی این باشد که اساس کار خود را بر نوع هدف سازمان در چه مسیری گام بر می دارد (به عضویت کدام دسته سازمان در می آید) زیرا، هر سازمان می کوشد، تا منافع مورد نظر خود و اعضا را تامین کند.
3-4-1. سازمانهاى بخش عمومى
صنعت جهانگردى در بستر يا محتواى ساختارهاى دولتى انجام مىشود که مستلزم تدوين و اجراء قوانين، مقررات، بستن قراردادها و عمل يا اقدامات زيادى مىشود. مسئلههائى که از اين بستر يا محتوا نشأت مىگيرد، موجب مىشود که بين دولتها ارتباط و همکارى لازم بهوجود آيد. سازمانهاى بخش دولتي، زمينه را براى پرداختن به چنين مسئلههائى فراهم مىآورند. معمولاً سازمانهاى بخش دولتى از نمايندگان دولت مانند وزيران، رؤساى دواير و مديران کل و سازمانهاى مرتبط با جهانگردى تشکيل مىشوند.
3-4-2. سازمانهاى بخش خصوصى
بهطور کلى سازمانهاى بخش خصوصى از شرکتها، نهادها و جوامعى تشکيل مىشوند که داراى منافع يا هدفهاى مشترک هستند. چنين سازمانهائى براى اعضاء خود اين زمينه را فراهم مىآورند تا مسئلههائى را که از نظر آنها و از ديدگاه صنايع ذىربط اهميت دارد، شناسائى کنند و به ارائهٔ استانداردها و صدور دستورالعملهائى بپردازند، درصدد افزايش کارشناسانه نمايند و سرانجام به اقدامات ديگرى که لازم بدانند، دست بزنند. در بسيارى از موارد، سازمانهاى بخش خصوصى کمر همت مىبندند تا قوانين را تغيير دهند، مقرراتى را تعديل يا لغو کنند و مىکوشند تا هر نوع مانع و عامل محدودکنندهاى را از سر راه خود بردارند.
3-4-3. سازمانهاى منطقهاى
از آنجا که جهانگردى با جغرافيا رابطهاى تنگاتنگ دارد، بسيارى از سازمانهاى جهانگردى بر مبناى منطقهٔ جغرافيائى (به سبب نزديک بودن به يکديگر) بهوجود آمدهاند. اغلب، هدف از تشکيل اين سازمانها تبليغات و بازاريابى بوده است و آنها کوشيدهاند تا بر ميزان آگاهى ساکنان يک منطقهٔ خاص بيفزايند. منطق بازاريابى منطقهاي، بر پايهٔ اين استدلال قرار دارد که مسافران و جهانگردان بالقوه بيشتر به جذابيتهاى منطقه توجه کنند، بهويژه اگر منطقهٔ موردنظر براى اين افراد ناشناخته باشد. همچنين سازمانهاى منطقهاي، ساکنان يک مکان (مقصد مسافران) را قادر مىسازند تا منابع خود را يکپارچه نموده و بهصورتى قوىتر در صحنهٔ مبارزههاى تبليغاتى و بازاريابى ظاهر شوند. سازمانهاى منطقهاى بههنگام طى سير تکاملي، هدفهاى خود را گسترش مىدهند، آنها را از مرزهاى بازاريابى فراتر مىبرند و درصدد ايجاد تشکيلات جهانگردى و تمهيدات سياسى برمىآيند.
3-5. هدفهاى سازمانهاى جهانگردى
صنعت جهانگردى و دولتها با چالشهاى گوناگونى روبهرو مىشوند. صنعت جهانگردى با سرعت بسيار زياد پيچيده، رقابتى و جهانى مىشود؛ از اين رو، بخشهاى خصوصى و عمومى ناگزير مىشوند تا هر چه بيشتر خود را با بازار در حال تغيير اين صنعت سازگار نمايند. براى تأمين اينگونه هدفهاى صنعت جهانگردى مىتوان از سازمانهاى بينالمللى بهعنوان ابزار يا وسيلهاى مناسب استفاده کرد. اين سازمانها مىتوانند شبکههائى را بهوجود آورند، منابع خود را يکپارچه کنند و از طريق چنين سازمانهائى صرفهجوئىهاى اقتصادى نمايند (يعنى همان چيزى که هيچيک از اينها به تنهائى از عهدهٔ آن برنخواهد آمد). گذشته از اين، چنين سازمانها، شرکتها و دولتهائى مىتوانند به قدرت و اعتمادبهنفس بيشترى که در سايهٔ تکيه بر مجموعهٔ نيروها بهدست مىآيد، مسئلهها و مشکلات خود را بهتر و راحتتر حل کنند. بنابراين، سازمانهاى جهانگردى داراى هدفها و دستورالعملهاى گوناگون و مختلف هستند.
3-5-1. تأمين منافع صنعت جهانگردى
فرض کنيم اساسىترين سازمان، اتحاديهاى است که اعضاء آن حرفه يا بخشى از اين صنعت را بر عهده دارند. اصولاً اين سازمانها به مسئلههائى مىپردازند که منافع خاصى از آنها را مطرح کند. فعاليت سازمانهاى مزبور از اين قرار هستند:
ـ نظارت بر قوانين، مقررات و ساير تصميمات قانونى که بر اين صنعت اثر مىگذارد.
ـ مشورت با قانونگذاران و ارائهٔ توصيههائى در مورد اثرات بالقوهٔ آن قوانين و مقررات.
ـ تعيين استانداردهائى براى جنبههاى خاصى صنعت در زمينههائى مانند فعاليتها، ارائهٔ گزارشات مالى و تهيهٔ آمار.
ـ تدوين مقرراتى براى فروش بليتهاى هوائى مسافرتهاى بينالمللي.
سازمانهاى صنعتى و حرفهاى بخش اصلى صنعت جهانگردى را تشکيل مىدهند؛ براى نمونه مىتوان به سازمانهاى حرفهاى مانند اتحاديهٔ مستقل متصديان گردشهاى دستهجمعي، اتحاديهٔ بينالمللى دفاتر جهانگردى و اتحاديهٔ جهانى آژانسهاى مسافرتى اشاره کرد.
3-5-2. بازاريابى و همکارىهاى منطقهاى
از آنجا که جهانگردى بر پايهٔ حرکت افراد و روى آوردن به مکانهاى خاص جغرافيائى بستگى دارد، بنابراين همکارىهاى منطقهاى مىتواند مزاياى رقابتى دربرداشته باشد، بهويژه اگر از ديدگاه بازاريابى منطقه و محل يا مقصد مسافران به اين موضوع توجه شود. نخستين و مهمترين گام براى يک مکان (مقصد مسافر) افزايش آگاهىها است. سازمانهاى منطقهاى براى افزايش آگاهى افراد، محلهاى بسيار خوبى هستند. زيرا اين سازمانها افراد محلى را در مبارزههاى بازاريابى مشارکت داده و کارى انجام مىدهند که تقريباً يک فرد يا يک سازمان از عهدهٔ آن برنمىآيد؛ از سوى ديگر، يک نوع هويت منطقهاى بهوجود مىآيد که موجب جلبنظر تعداد بيشترى از مسافران و جهانگردان مىشود.
3-5-3. تهيه و ارائهٔ اطلاعات
يکى از راههاى بهبود کيفيت جهانگردى در سطح بينالمللى اين است که شهرها يا کشورهائى که مىخواهند به تازگى از مزاياى اين صنعت بهرهمند گردند، از تجربهها و تخصص شهرهائى که سابقهٔ طولانى در اين زمينه دارند و سازمانهاى تخصصى و حرفهاى در اين صنعت، استفاده کنند. بهويژه، اين امر در مورد شهرها يا کشورهائى که از نظر فرهنگى و محيطى صدمهپذير هستند، بيشتر صدق مىکند؛ زيرا در اين مکانها يک اشتباه کوچک گران تمام مىشود و تمام حيثيت و اعتبار اين صنعت جديد از بين مىرود. سازمانهائى که در اين صنعت فعال هستند، چه عمومى و چه خصوصي، به دادهها و خدمات مشاورهاى نيازمند هستند. اينگونه خدمات براى تأمين هدفهاى زير ارائه مىشود:
– جمعآورى و ارائه دادهها، سازمان را در راه برنامهريزى معقول براى توسعه دادن و رونق بخشيدن به صنعت يارى مىکند.
– برنامهريزان، سازمانهاى دولتى و ساير گروهها به تحقيقات و نتيجههاى آنها نيازمند هستند.
– دولتهاى محلى در امر برنامهريزى و اجراء به راهنمائي، توصيه و ابرازنظرهاى آگاهانه نيازمند هستند.
برنامهريزان صنعت جهانگردى براى ابرازنظرهاى صاحبنظران و خدمات مشاورهاى ارزش زيادى قائل هستند. همانگونه که در مبحث برنامهريزى و جهانگردى و توسعهٔ مقصد جهانگردان بحث خواهيم کرد، برنامهريزى يکى از ارکان اصلى توسعهٔ جهانگردى است.
3-5-4. کمکهاى مستقيم
توسعهٔ جهانگردى مستلزم اقداماتى است که بايد در زمينههاى مختلف و متعدد سرمايهگذارى مانند ساختارهاى زيربنائي، آموزش نيروى انسانى و ساختمانسازى صورت گيرد. اغلب، سرمايه لازم براى اين نوع فعاليتها بهگونهاى است که از حد و توان دولتهاى محلى و دستاندرکاران اين صنعت فراتر مىرود. با وجود اين، منابع زيادى در اين زمينهها به مصرف مىرسد، يرا چنين سرمايهگذارىهائى نمىتواند منافع زيادى به جامعهٔ محلى (از قبيل توسعهٔ جهانگردي) برساند. يکى از وظايف اصلى سازمانها اين است که براى اجراء طرحهاى مربوط به توسعهٔ جهانگردي، بودجهٔ لازم را تأمين کنند.
3-5-5. پرداختن به مسئلههاى تجارى
عبور مسافر و جهانگرد از مرزهاى کشور اثرات اقتصادى زيادى بر کشور (در سراسر دنيا) دارد. اهميت جهانگردي، در سطح بينالمللي، رو به افزايش است، بنابراين مسئلههاى ذىربط هم افزايش مىيابد و بايد به آنها توجه بيشترى شود. ديرزمانى است که دنيا با مسئلههاى تجارت و بازرگانى دست و پنجه نرم مىکند. به سبب وجود رابطهاى تنگاتنگ بين اقتصاد و سياست، تجارت بينالمللي، هميشه نوعى فعاليت سياسى به حساب آمده است.
جهانگردى (در سطح بينالمللي) که يکى از بخشهاى اصلى تجارت به حساب مىآيد، به سرعت وارد دنياى سياست خواهد شد. روابط سياسى و بازرگانى جوامع جهانى در مرکز و کانون توجه جهانگردى (در سطح بينالمللي) در سدهٔ بيستويکم قرار خواهد گرفت. در صحنهٔ تجارت بينالمللى و تقويت يا تضعيف روابط بازرگانى بين کشورها، جهانگردى و مسافرتهاى بينالمللى از اهميت زيادى برخوردار هستند.
براى مثال، کاهش قيمت بليت هواپيما موجب جذب مسافر شده و لغو برخى از مقررات هواپيمائى و جهانگردى موجب تأسيس و ايجاد تعدادى سازمانهاى خدماتى گرديد. روابط تجارى نه تنها بر کاهش يا افزايش مسافر و جهانگرد اثر دارد، بلکه موجب کاهش يا افزايش سرمايههائى خواهد شد که از طريق جهانگردى بهدست مىآيد.
3-5-6. مسئلههاى محيطى و اجتماعى
با رشد و توسعهٔ جهانگردى مسئلههاى بسياري، در زمينههاى محيطى و اجتماعى فراروى اين صنعت قرار گرفتهاند. برخى از مسئلههاى شناختهشده از اين قرار هستند:
– قابليت جهانگردى بهعنوان يک صنعت که بتوان از طريق آن به توسعهٔ پايدار دست يافت.
– حفظ محيط زيست و اهميتى که اين موضوع در
