
ه عنوان یک متغیر وابسته میپردازد.
سالیوان5(1953) براي اولين بار به بررسي دقيق وموشكافانهي روابط بين افراد میپردازد. ساليوان بر لزوم برقراري رابطه با ديگران به دليل ريشه داشتن آن در نيازهاي اساسي انساني تأكيد مي كند و بي كفايتي در ارضاي نياز به داشتن روابط صميمي با ديگران را تحت عنوان تنهايي مطرح مي كند.
امروزه ارتباط با ديگران، يكي از مهمترين و با ارزش ترين بخش زندگي هر يك از ما محسوب میشود. در واقع بيشترين ساعات عمر ما با ديگران گذرانده مي شود. در نتيجه نوع ارتباط، در زندگي هر كس نقش بسيار مهمي را ايفا مي كند. ارتباط بين فردي، فرآيندي است كه به وسيله آن اطلاعات و احساسات خود را از طريق پيام هاي كلامي و غير كلامي با ديگران در ميان مي گذاريم. اين توانايي موجب تقويت رابطهي گرم و صميمي ما با ديگران به ويژه اعضاي خانوده مي شود و سلامت رواني و اجتماعي ما را بيش از پيش فراهم میکند (شولتز و شولتز6، ترجمه سید محمدی، 1384).
انسانها، به خصوص نوجوانان و جوانان، در عصر حاضر که دوره ارتباطات خوانده میشود، راههای ارتباطی زیادی برای برقرار کردن ارتباط با دیگران مخصوصاً همسالان، دوستان و حتّی دوستان دوستانشان دارند. با وجود اینترنت، شبکه های اجتماعی، پیامک و ارتباط های رو در رو، هنوز احساس تنهایی در
