
میگردد تا بتوان تنوع و جنس و ابعاد را به راحتی لحاظ کرد و اشیاء را طبقه بندی نمود تا محدودیتی به وجود نیاید، انواع کمدها، کشوها و قفسهها و طبقه بندیها میتوانند در این امر به ما کمک کنند تا مخزن متناسبی با شی را بسازیم. مخزن باید محیطی مناسب برای سالهای باقی مانده از عمر اشیاء باشد. مخزن و انسان نیز رابطه تنگاتنگی با هم دارند به طوری که انسان مخزن را میسازد و در تعیین جایگاه مکانی آن نقش دارد و مخزن برای پیشبرد اهداف خود(که همان محلی برای نگهداری اشیاء و…) به کار میبرد129.
افزایش اشیاء و تنوع آنها از نظر جنس و اندازه، ضرورت مکانی ویژه برای نگهداری آنها را بیشتر ملموس میکند. با آگاهی بیشتر از شناختن مواد و لزوم جلوگیری از آسیبهای محیطی بر آنها اهمیت این امر را دو چندان میکند.
مخزن نگهدارنده اشیاء از تهدیدکنندگان خارجی است، تهدید گرانی چون دشمنان، مهاجمان و عوامل جوی مثل باران، سیل، تندباد و…
ارزش مادی و معنوی برخی از اشیاء ایجاب میکند که آنها را در شرایط ویژه با تدابیر امنیتی بیشتری نگهداری کنند، همچنین حساسیت جنس اشیاء و ساختار آنها و آسیب پذیر بودن در مقابل آسیبرسان محیطی اهمیت نگهداری این اشیاء را بیش از پیش نشان میدهد130.
تصویر 4-1- مخزن یکی از سایت موزهها
4-2-4- كتابخانه:
ايجاد فضاهايي به منظور تحقيق و آموزش در زمينههاي خاص، به رشد و تكامل ذهني و فرهنگي افراد علاقهمند كمك مؤثري مينمايد. اندازة كتابخانه در موزه بستگي به اندازه و نوع موزه دارد و بايد با آن منطبق باشد. كتابخانة موزه بايد تابع ضوابط كليه كتابخانهها باشد.
علاوه بر كتاب، مجلات، انتشارات، تصاوير، نگاتيو، فيلم و اسلايد، نوار سخنرانيهاي ويدئويي و پایان نامههای دانشجویی مرتبط با مجموعه موزه را نيز بايد به آرشيو كتابخانه افزود. همچنين كتابخانه بايد به وسايلی مانند فتوكپي، زيراكس، اسکن و رايانه نيز مجهز باشد.
با در نظر گرفتن امكانات ميتوان يك يا چند اتاق را براي كتابخانه اختصاص داد. اگر يك اتاق باشد، بايد كاملاً بزرگ بوده و داراي قفسهبندي باشد و ميزها و صندليهايي هم براي استفادة علاقمندان و دانشجويان داشته باشد و در نورپردازي آن نيز بايد بيشتر از نورهاي طبيعي كه توسط پنجرهها تأمين ميشود استفاده كرد. كفپوش بخش كتابخانه بهتر است از نوع پنبهاي باشد؛ چون نرم و بيصدا است و تميز كردن آن نيز راحت است. چنانچه چند اتاق در نظر گرفته شود، بزرگترين آنها را بايد براي كتابها و اتاقهاي كوچكتر را براي بخش اداري كتابخانه، استفاده مراجعه كنندگان و عرضه نشريات و كتابهائي كه تازه به كتابخانه رسيده انتخاب كرد. در اين كتابخانهها همچنين بايد براي مقابله با سرقت وحريق و اطفاء آتش، پيشبيني لازم را مد نظر داشت. به همين دليل ديوارها، درها و كف كتابخانه به مواد ضد آتش آغشته شوند و بهتر است كه قفسههاي كتاب نيز فلزي باشند. قسمت كتابخانه، بايد تا حد امكان از سر و صداي بخشهاي ديگر موزه به دور باشد. همچنين توصيه ميشود براي سهولت كار مراجعهكنندگان يك در ورودي از قسمت محوطه ورودي موزه به كتابخانه منتهي شود.
كتابخانه موزه بايد به روي عموم باز باشد تا آنها بتوانند به فراخور فرصت، آشنائي خود را با آثاري كه در موزه ديدهاند، ژرفا بخشند. مطالعاتی كه در كتابخانه صورت میگیرد خوانندگان را به موزه باز فرا ميخوانند و بدين ترتيب نقش آموزشي موزهها تحقق مييابد.
موزههاي مردمشناسي موظف به نگهداري مجموعهاي از كاستها و يا فيلمهای موسيقي بومي و سنتي هستند كه علاقمندان بتوانند به آنها دسترسي داشته باشند. بنابراين بايد يك اتاق با درب و ديوار عایق صدا ويژه شنيدن آنها در نظر گرفته شود.
4-2-5- كارگاه مرمت و آزمايشگاه
در يك موزه بايد مكاني با توجه به وسعت موزه براي مرمت آثار و آزمايشگاهی مجهز براي تحقيقات مرمتی در نظر گرفته شود. محلي كه به اين منظور اختصاص مييابد، بايد جادار بوده، نور كافي و جريان هواي مناسب داشته باشد. همچنين مجهز به تمامي امكانات پيشگيري در برابر دزدي و آتش سوزی باشد. تجهيزات کارگاه و آزمایشگاه باید با توجه به نياز موزه و نوع اشیاء موجود در موزه تأمين و افزايش يابد.
بطوري كه هر شيئي كه براي مرمت آورده ميشود به هر اندازه و وزن كه باشد بدون هیچ مشکلی حمل گردد و هر شيء جديدي كه در اختيار موزه قرار ميگيرد، پيش از آنكه به نمايش گذارده شود، در مکانی مناسب در کارگاه مرمت قرنطینه گردد، تشخیص آلودگی به حشرات در اشیاء آسان نیست و استفاده از سیستم قرنطینه(برخوابش) توصیه میشود. با این سیستم آفت حشرهای احتمالی از درون شیء خارج میشود131 و پس از گذشت زمانی مناسب هر گونه اقدامات حفاظت، مرمتي، پاکسازی و يا ضد عفوني كه لازم باشد روي آن خواهد شد.
4-2-6- لابراتوار عكاسي
براي يك موزة ايدهآل داشتن يك لابراتور عكاسي براي بايگاني و بررسيهايي كه بايد روزانه انجام گيرد بسيار سودمند است.
«در جائي كه هيچگونه امكاني در تخصيص محلی جداگانه وجود ندارد، حداقل بايد يك تاريكخانه با وسعت كافي براي انجام كارهاي مربوط برپا شود. ظرف هاي شستشو (سينك) بايد در امتداد ديوارها تعبيه شوند و فواصل بين آنها را با سنگ مرمر، فلز لعابي، فولاد ضد زنگ يا هر ماده جديد تركيبي ضد آب و غيرقابل نفوذ در برابر اسيدها پوشانيده شود. در نصب دستگاههاي الكتريكي براي روشنائي و كار، وسايل خودكار و همچنين شيرهاي آب بايد دقت بسيار شود.
در محیط تاريكخانه هوا بايد همواره تخليه رو به بيرون ـ يا بطور طبيعي در جريان باشد. ديوارها بايد با رنگ سياه مات نقاشي شوند و بايد به گونهاي قرار گيرند كه كوچكترين نوري به داخل نتابد. در صورت امكان بايد اتاقي را براي گرفتن عكس از آثار هنري در نظر گرفت. وسايل تهيه ميكروفيلم، كه استفاده از آن بينهايت گسترده است براي يك موزه بسيار با ارزش است.
مجموعه نگاتيوها نيز داراي اهميت بسيار زياد هستند، بويژه بخاطر سنديتي كه به مرور زمان پيدا ميكنند، و نياز به محلي براي طبقهبندي دارند كه بايد آنها را در كشوهايي به دقت مرتب نمود، به گونهاي كه از رطوبت در امان بوده و درجه حرارت ثابتي داشته و به دور از گرد و غبار باشند.»1
4-2-7- سالن اجتماعات
از اين مكان ميتوان براي نمايش فيلم، اجراي موسيقي هاي سنتي و بومي، اجراي مراسم مختلف و… استفاده كرد و بزرگي آن نيز بايد متناسب با موزه و بازديدكنندگان آن باشد. اين مكان بايد قابل استفاده براي معلولین و خصوصاً ناشنوایان نیز باشد. اين مكان باید سرویسهای بهداشتی مختص به خود داشته باشد و ميتواند ورودي جدا نیز داشته باشد. اين سالن بايد حتی الامکان انعطافپذير باشد تا بتوان آن را بر حسب احتياجات تغيير داد و ميتواند مكاني براي برپائي جشنوارههاي مختلف نيز باشد.
4-2-8- كارگاه تجهیزات جانبی
« وجود كارگاهي كاملاً مجهز و يا داراي حداقل وسايل و ابزار درودگري و تعميرات جزئي مكانيكي و الكتريكي به مانند: انواع آچار، نردبان، اره برقي، رنده، ماشين خراطي، دريل، لیفتراک و … نه تنها براي تعميرات فوري و موارد مربوط به تعميرات عادي بناي موزه سودمند و لازم است، بلكه مكملي براي كارگاه مرمت و لابراتوار عكاسي خواهد بود. اما اين نكته نيز داراي اهميت است كه سر و صداي ناشي از اين كارگاهها نبايد در تالارهاي نمايش به گوش برسد. اين مشكل با انتخاب دقيق محل از ميان برداشته خواهد شد. اتاقهاي زيرزمين براي اين مكان مناسب هستند.»1
4-3- خصوصيات فيزيكي ساختمان موزه با عملكرد صحيح
4-3-1- خوانايي مسير:
در تنظيم مسير بازديد گالريهای موزه، مشكلات و مسائل مختلفي وجود دارد و تاكنون روشهاي مختلفي آزمايش شده است كه هركدام نكات قابل توجهي براي انواع گالريها در بر داشته است. در مسير گردش بعضي از موزهها مسيري اجباري وجود دارد و براي بازديدكنندگان، راه بازگشت وجود ندارد. اين وضع اغلب اوقات خسته كننده است.
بنابراين بهترين نوع مسير بازديد در موزه، اين است كه بازديد كننده از درب اصلي به مسير دلخواه خود هدايت شود. بازديدكننده از آغاز كه وارد محوطه موزه ميشود تا زماني كه آنجا را ترك ميكند بايد مسير مداوم و پيشبيني شدهاي را با احساس آرامش طي كند. بدون آنكه نگران باشد به كجا ميرود، در جهت دلخواه هدايت شود و هيچگونه احساس نارضائي، خستگي و يا بينظمي نكند. مسير بازديد كننده نبايد آن چنان باشد كه به محض ورود در محوطه نمايشگاه تمام فضاها و قسمتهاي مختلف نمايشگاه در معرض ديد بينده قرار گيرد و او احساس كند كه ديگر نمايشگاه تمام شده و نبايد به گونهاي باشد كه خود را در فضاهاي محصور متعدد كوچكي گرفتار ببيند. رعايت تعادل بين اين دو نكته يعني مسير و جهت گردش، موقعيتي را فراهم ميسازد كه رضايت بيننده را جلب كرده و او در هر رفت و برگشتي خود را در مقابل آثار جديد مييابد.
دو نوع مسير بازديد در موزهها وجود دارد:
الف) مسير بازديد چرخشي : بدين معني كه زماني كه بازديد كنند وارد موزه ميشود دچار گيجي و گرفتاري نشود و بدون آنكه متوجه شود در مسير بازديد مورد نظر قرار گيرد و چرخش مطلوب را پيدا كند و تمامي فضاهاي مورد نظر را در موزه ببيند.
ب) مسير بازديد گالري به گالري يا قطعه به قطعه :
بدين معني كه ممكن است يك موزه از گالريهاي متعددي بهره گرفته باشد و در نتيجه نميتواند از يك مسير بازديد چرخشي بهره گيرد بنابراين مسير بازديد آن قطعه به قطعه خواهد بود.
در طراحي يك موزه به منظور نمايش، بايد به نكات خاصي توجه نمود تا بازديد كنندگان از موزه بتوانند به راحتي و بدون اينكه در فضاهاي پيچ در پيچ آن سر در گم گردند به راحتي در مسيري روشن به حركت در آمده و از كليه سالنهاي نمايش در صورت تمايل از ساختمان موزه خارج شوند.
4-3-2- تناسبات اشياء با سالنهاي نمايش
تالارهاي نمايش ميبايست كه متناسب با ابعاد و اندازههاي سوژههاي نمايش انتخاب شود. براي مثال در سالني بزرگ به نمايش در آوردن آثار ظريف و كوچك كه بازديد كننده مي بايست در فاصله نزديك به آن قرار گيرد به هيچ وجه مناسب نيست و بالعكس آثار هنري در اندازههایي بزرگ را در تالارهاي كوچك به نمايش در آوردن صحيح نميباشد.
4-4- مشخصات داخلي موزه
4-4-1- كف موزه :
« انتخاب كفپوش براي يك موزه از اهميت ويژهاي برخوردار است. عمده تلاش فيزيكي يك بازديدكنندة دقيق، جلو و عقب رفتن و ايستادن ميباشد. از اين رو ميتوان گفت كيفيت كفپوش بر خستگي و درجه تمركز بازديد كننده تأثير دارد. افزون بر اين رنگ و تركيب كف، بايد متناسب با آثار به نمايش گذاشته شده باشد. معمولاً صحبت از اين ميشود كه كف بايد از ديوارها تيرهتر باشد و قابليت بازتابي آن به حدود 30 درصد برسد. اين مورد از آن رو گفته شده كه مثلاً كف مرمرين سفيد قابليت بازتابي 50 درصد را دارد و نور را در نقاشيها بويژه آنهايي كه داراي رنگهاي تيره ميباشند، منعكس ساخته و سبب خلل در ديد ميگردد. همين مورد در شيشههاي جلو قفسهها نيز صادق است. دو نكته قابل ذكر ديگر كه در انتخاب كف پوشها بايد در نظر گرفته شود، يكي دوام آن در برابر سائيدگي و كثرت استفاده است و ديگري شرايط نگهداري آسان آن ميباشد.»1
تصویر 4-2- کف مرمردر موزه باعث بازتاب نور بر روی اشیاء میباشد
و باعث کاهش دید میشود
4-4-2- ديوارها
«وضع ديوارها ميتواند اتاقها را بيشتر خوشمنظر، متنوع و قابل استفاده نمايد و آثار به نمايش گذاشته را زينت دهد، بويژه در گالريهاي هنري كه وضع ظاهري، اهميت ويژهاي را دارا ميباشد. مصالح و رنگ، نقش عمدهاي را ايفا ميكنند. مشكل ميتوان پيشنهادي در اين مورد ارائه داد و بايد تأكيد كرد كه انتخاب آنها به ذوق و سليقه و صلاحديد طراح بستگي دارد.»1
« در تئوري، همواره بخاطر اهميت آثار نمايشي ممكن است گفته شود كه نوع رنگ ديوارها قادر است اتاقها را بزرگتر و روشنتر و سطح ديوارها را وسيعتر نمايش دهد. براي اجتناب از يكنواختي، سطوح بزرگتر را ميتوان گچبري يا با اسفنج و در درجات مختلف رنگ، به ترتيب
