
بیشتر کاتالانها از استقلال این منطقه شده است. یکی از دلایل نارضایتی مردم این منطقه اختصاص بخشی از مالیات آن به مناطق کمدرآمدتر است. بعد از برگزاری همهپرسی اسکاتلند، پارلمان محلی کاتالونیا با نتیجه آرای ۱۰۶ موافق در برابر ۲۸ مخالف، مجوز برگزاری همهپرسی استقلال را صادر کرد. رهبر کاتالونیا بعد از پیروزی هواداران استقلال در انتخابات سال ۲۰۱۲، تلاش برای برگزاری همهپرسی را آغاز کرد. اسپانیا به ۱۷ بخش خودگردان تقسیم شده که از میان آنها مناطق کاتالونیا و باسک بیشترین تمایل برای استقلال را دارند. بر اساس قوانین محلی کاتالونیا معلمها، پزشکان و کارمندان دولت باید از زبان رسمی کاتالان در کنار زبان اسپانیایی استفاده کنند. در این میان، کمیسیون اروپا از اظهار نظر پیرامون پیامد این همهپرسی خودداری کرد. سخنگوی کمیسیون اروپا گفت: «این بر عهده کمیسیون نیست که در مورد امور داخلی اعضای اتحادیه اروپا اظهار نظر کند. این همهپرسی زیر چهارچوب قانون اساسی کشور عضو قرار میگیرد». دولت ایالت خودمختار کاتالونیا تمایلات دیگری را دنبال می کند. با وصف اين كه تمايلي به استقلالي مشابه ايالت باسك ندارد، رهبر جمهوري خواهان كاتالونيا تاکید کرده بود که ما استقلال طلب هستیم و مي خواهيم استقلالي همانند پرتغال يا دانمارک داشته باشيم. آينده ما در اسپانيا متفاوت با وضعيت کنون نمی باشد. ما می خواهیم در کاتالونیایی باشیم که به اروپا وابسته است. عمده شهروندان كاتالونيا، بر اين باورند با پرداخلت های مالیاتی خود، به نوعي تحميل در نگهداری نواحی فقیر اسپانیا دچار شده اند. نباید از نظر دور داشت که راه جاده های کاتالونیا كه زماني حسادت مناطق ديگر را بر مي انگيخت اكنون به جاده های قدیمی و دشوار تبدیل شده است و تنها راهكار بهبود اين نوع مسائل بالا بردن دريافت عوارض است.
سازمان جداییطلب منطقه باسک اسپانیا موسوم به اتا97 در سال ۱۹۵۹ تاسیس شد و از یک گروه مجری فعالیتهای فرهنگی به یک گروه نظامی و خواستار استقلال منطقه باسک تبدیل شد. باسک بخشی است خودمختار، در دامنه کوههای پیرنه غربی، در کشور اسپانیا قرار دارد. این ناحیه سرزمین تاریخی مردم باسک است. اتا مخفف اسم یک گروه مارکسیستی مسلح باسکی است که هدف آن، جدایی منطقه باسک از اسپانیا و فرانسه و تاسیس یک کشور مستقل در تمام مناطق باسک از جمله استانناوارا اسپانیا است. نام کامل این گروه ائوسکادی تا آسکاتاسونا98 به معنی سرزمین باسک و آزادی است. گروه اتا توسط جوانان ملی گرایی که زمانی وابسته به حزب ملی گرای باسک بودند تشکیل شد. این جوانان در سال 1952 فعالیتهای خود را به صورت بحث های دانشجویی در دانشگاه داوستو در شهر بیلبائو اسپانیا آغاز کردند. این ملیگرایان که پیشتر جزو عوامل حزب ملیگرای باسک بودند، درسال 1959 خود را به نام اتا معرفی کردند. اتا در سال 1965یک موضع مارکسیستی- لنینیستی را در دوران فعالیتهای خود تصویب کرد. سرزمین باسک یکی از بخشهای 17 گانه خودمختار کشور اسپانیا است که در شمال این کشور و جنوب غربی فرانسه قرار دارد.
مردم این سرزمین با هجوم اقوام و ملتهای دیگر نژادشان مختلط شد، اما به طور کلی تسلیم هیچ قومی نشده و همیشه کوشش کردند خود را مستقل و تا حدی آزاد نگه دارند.با وجود اعمال اصلاحات در قانون اساسی جدید اسپانیا (پس از مرگ فرانسیسیکو فرانکو در سال 1975) که امکان خودمختاری محلی در آن قید شده، جدایی طلبان باسک خواستار رد هرگونه ارتباط با دولت اسپانیا هستند. اتا از اواخر دهه 1960 برای آزادی باسک با دولت مرکزی اسپانیا مبارزه میکند. از این گروه از سوی اتحادیه اروپا، امریکا و سازمان ملل به عنوان یک گروه تروریستی یاد شده است. این گروه جدایی طلب، مارس 2006 با دولت مرکزی اسپانیا اعلام آتشبس کرد، اما پس از شکست گفت و گوهای مقدماتی با دولت و کشته شدن دو شهروند اکوادوری در میدان هوایی مادرید، پیمان آتشبس رسما در ژوئن 2007 لغو شد. فرانسه زمانی محل امنی برای ستیزهجویان باسک بود، اما این کشور پس از لغو آتشبس 15 ماهه دستگیری مظنونان جداییطلبان اتا را آغاز کرد
بنابراين به نظر نميرسد اسپانیايي ها چه در زمان در قدرت بودن سوسیاليست ها و چه در زمان قدرت گيري حزب مردمی زیر بار این جدایی طلبی بروند. بر اساس قانون اساسی و مسائل ذکر شده اسپانيا و ايالات خودمختار با چالش هایی مواجه هستند كه به آن ها اجازه چنين اقداماتي را نمي دهد. هميشه چالش های عمده حاکم بر اسپانیا در چندين دوره، مسائل مربوط به جدایی طلبی در نواحی مذکور بوده است. اکنون بحران اقتصادی شامل افزايش بيكاري و تورم از عمده مسائل این کشور به شمار می رود. بنابراين باید برای بررسی نتایج این انتخابات، به قانون اساسي اسپانيا توجه كرد. دولت های اسپانیا حتی آقای زاپاته رو كه تمايل داشت با دولت باسک مذاکره کند با مخالفت حزب مردم مواجه می شد، نمي توانستند مسائل مربوط به جدايي طلبي را جدي تلقي كنند. حال باید منتظر عکس العمل مردم اسپانیا بود که با توجه به مباحث ذكر شده بعید است دولت مرکزی این استقلال را بپذیرد
گروه ناظران بین المللی صلح سال 2013 اطمینان دادند شاهد بودند که سازمان جدایی طلبان ایالت باسک اسپانیا موسوم به اتا ، در حضور آنها بخشی از مهمات خود را مهر و موم کرده و آن را از بهره برداری خارج کردند . گروه ناظران بین المللی به رهبری رام مانینکالینگام سخنگوی ناظران سال 2013 در شهر بیلبائو واقع در شمال اسپانیا و در کنفرانسی مطبوعاتی ، لیست کاملی از این مهمات را ارائه دادند. اتا سازمانی است که اسپانیا و بسیاری از کشورهای جهان آنها را تروریست میدانند. گروه ناظران بین المللی سال 2011 برای نخستین بار در شهر اسلو پایتخت نروژ با سران اتا گرد هم آمد تا که این سازمان را متقاعد کند که سلاح ها را بر زمین بگذارد . اتا در این راستا ، به ناظران یاد آوری کرد که کار ناظران ، تایید این امر است که آنها دیگر کسی را به قتل نمی رسانند و به آنها هشدار داد که بر زمین گذاری سلاح ها ، خارج از اختیارات سازمان قرار دارد و ناظران نباید خواهان آن باشند، زیرا سازمان باید با دولت اسپانیا بر سر این مساله کنار بیاید. جنبش جداییطلبان باسک از نخستین جنبشهای جداییطلب در اروپای عصر جدید است. آنها هرچند شاخه نظامی خود را که در قالب اتا فعالیت میکرد، منحل کردهاند، اما به فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و ورزشی خود همچنان ادامه میدهند و امیدوارند آرزوی دیرین آنها در قالب یک همهپرسی به نتیجه برسد. حاصل چندین دهه نبرد آنها با دولت مرکزی اسپانیا به جز آن که دولت را واداشته تن به برگزاری همهپرسی بدهد، صدها زندانی این جنبش است. یکی از زندانیان به نام ارنالدو اوتگی عالیترین مقام سیاسی جنبش جداییطلب باسک و بازیگر کلیدی تصمیمهای سالهای اخیر این جنبش برای تمرکز بر فعالیتهای دموکراتیک و سیاسی است. این تغییر راهبرد که اوتگی طراح آن بود، باعث انحلال اتا شد.
منطقه باسک سابقه طولانیتر و غنیتری در خصوص جداییطلبی دارد و تا چند سال پیش گروه «اتا» مبارزه مسلحانه را در دستور کار خود قرار داده بود. باید توجه کرد که باسک به لحاظ فرهنگی و تمدنی و زبانی تغییرات و تفاوت های جدی با دیگر نقاط اسپانیا دارد و از این لحاظ در جایگاه متفاوتی با کاتالونیا قرار می گیرد. جنبش باسک یک جریان ریشه دار است که برخی از پیش نیازهای لازم برای جدایی و تفاوت های اساسی را دارا است. در حالیکه کاتالونیا و استقلال خواهی این ایالت جریانی جوان تر و متاخر به شمار می رود. به نظر میرسد اگر وضعیت اقتصادی بهبود یابد احتمالا این آوا هم ضعیف تر خواهد شد اما اگر شکاف اقتصادی شدید تر شود احتمالا ممکن است این وضعیت هم تعمیق یابد و اعتراضات برای استقلال هم به صورت جدی تر در سپهر سیاسی اسپانیا پژواک داشته باشد. دولت تاکنون از خود خونسردی و آرامش نشان داده و سعی کرده بر میزان حساسیت ها نیفزاید. به نظر میرسد این روند از سوی دولت مادرید استمرار داشته باشد، مگر اینکه اوضاع قدری تغییر یابند و شرایط متشنج تر از این شوند. در آن صورت شاید باید منتظر رفتار دیگری از دولت مرکزی اسپانیا در قبال جدایی طلبان کاتالونیا باشیم.
اساسا اتحادیه اروپا بر اساس ماهیت همگرایانه خود مخالف هرگونه جدایی طلبی و استقلال خواهی در منطقه یورو است. بر این اساس طبیعی است که اگر مثلا منطقهای مانند کاتالونیا و باسک بخواهد از اسپانیا جدا شود کلیه روندهای مربوط به پذیرش، عضویت و حضور در اتحادیه اروپا را دوباره از نو مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه اتحادیه به هیچ وجه نظر مثبتی در خصوص جدا شدن بخشی از یک کشور از اعضای خود ندارد.
به منظور آشنایی بیشتر با اسامی و ویژگیهای جنبشهای هویتطلبی و جداییطلبی در اسپانیا در بخش ضمائم این پژوهش میتوانید مراجعه کنید.
4-4. هویتطلبی و جداییطلبی کاتالانها و باسکها
مردم کاتالونیا در روش حکومت هم مانند هنر از شیوه تمرکز و اینکه زمام امور در دست حکومت مرکزی باشد، متنفر بودهاند و در طول قرنهای متمادی مکرر نسبت به دولت عصیان و طغیان کردند. مخصوصا از قوانینی که خودشان «قوانین کاستیل» مینامند، به شدت متنفر بودند و آنها را تحقیر میکردند. اهالی باهوش و ثروتمند بارسلون می گویند تا زمانی که کاستیل مدعی است که نماینده تمام اسپانیاست، آنان (یعنی اهالی بارسلون) کاتالونیایی خواهند بود نه اسپانیایی. وقتی اهالی بارسلون این مطلب را اظهار می دارند و مرتب تکرار می کنند که مایلند مردمی مستقل و جزو متحدین اسپانیا باشند، عقیده تمام مردم کاتالونیا را اظهار می کنند . آنها مؤکداً می گویند که وقتی فردیناند پادشاه آراگون از راه ازدواج با ایزابلا، کاتالونیا را تحت استیلای جابرانه کاستیل در آورد؛ قلمرو آنان از حیث قدرت و اهمیت با کاستیل برابری می کرد. اگرچه از حیث وسعت از کاستیل کوچکتر بود ولی از حیث تمول و توسعه فکری از آن غنی تر بود. همچنین فتوحاتی را که بدست کاتالونیایی ها، کنت های بارسلون (که پادشاهان آراگون هم بودند) انجام گرفته یعنی فتح جزایر بالئاریک و جزایر دیگر مدیترانه را خاطرنشان می سازند، حتی در قرون وسطی کاتالان ها در یونان دوک نشینی داشتند که مقرش در آتن بود.اهالی کاتالونیا هنوز وقتی بخاطر می آورند که ایزابلا و سلاطین هاپسبورگ آنها را از شرکت در کشف قاره جدید بازداشتند و از تمام منافع و استفاده داشتن مستعمره و تجارت با «بومیان آمریکا» محروم ساختند بشدت خشمگین می شوند. یکی از دلایلی که برای استحقاق خود درباره جدایی از کاستیل اقامه می کنند این است که زبان جداگانه ای دارند؛ زیرا زبان کاتالان از لهجه های اسپانیایی نیست بلکه زبانی است منشعب از لاتین و تکمیل شده مثل زبانهای فرانسه،پرتغالی با زبان پروانس یعنی زبان قدیمی قسمتهای جنوبی فرانسه که زبان کاتالان ها با آن شباهت زیادی دارد . یکی از بهترین مورخان کاتالونیا جیمز فاتح،پادشاه آراگون و کنت بارسلون بود.وی جزایر بالئاریک را تصرف کرد و جزو قلمرو سلطنتی خود در آورد. تا شروع قرن هجدهم، قسمتهای سواحل شرقی مدیترانه، بعضی از جزایر مدیترانه در اسپانیا و قسمتی از نواحی جنوبی فرانسه به زبان کاتالان تکلم می کردند. کاتالانها این اشتباه بزرگ را مرتکب شدند که آرشیدوک کارلوس را در قیام اش، برای تصاحب تاج و تخت اسپانیایی برضد پادشاه بوربن فیلیپ پنجم کمک و تقویت کردند. وقتی فیلیپ در این جنگ فاتح شد ایالت یاغی کاتالونیا را به این قسم مجازات کرد که زبان مخصوصش را در مدارس و دادگاهها و کتب و نوشته ها ممنوع کرد.در این سنوات اخیر میلیون نفر از کاتالان ها کوشش زیادی برای تجدید حیات زبان خود کردند، اما موفقیت چندانی نیافتند. شهری چنان سرشار از زندگی و حرارت و جدیت طبعاً وقتی ناراضی باشد تمام این قوا را در راه ابراز نارضایتی و تنفر و کینه ابراز می دارد.اگر بارسلون بشاش و بانشاط نیست و اگر کاتالان ها چندان دل خوش و سردماغ نیستند به این جهت است که خونشان از تنفر و قصد تخریب و انهدام می جوشد. طغیان و سرپیچی
