
بودهاند و از ميان ابعاد مختلف هويت ملي به بعد اجتماعي آن بيش از ساير ابعاد آن توجه داشتهاند اما از نظر توجه به زير مقولههاي بعد اجتماعي هويت ملي با هم تفاوت دارند. از ديگر نتايج اين تحقيق اين كه ميتوان گفت كه خبرهاي سيماي اين دو مركز از منظر توجه به مقولههاي مختلف ابعاد ديني، سياسي، قومي متفاوت بودهاند و تنها در ميزان پرداختن به بعد تاريخي به صورت يكسان عمل كردهاند.
• «مطبوعات محلي و امنيت ملي: بازتاب هويت قومي و ملي در مطبوعات محلي (استانهاي ايلام، کردستان و کرمانشاه)» عنوان پاياننامهاي است كه توسط حيدري در سال 1387 نوشته شده است. محقق محتوای نشریات نمونه مورد بررسی را از جنبه های استان محل انتشار، روز انتشار، ماه و سال انتشار، سبک مطلب، محتوای مطلب، تیتر در صفحه اول، ارزشهای خبری، وضعیت ارزش مجاورت، گستره جغرافبایی مطلب، نوع و نشانگاه مطلب، هویت بارز در متن، جهت گیری نسبت به قومبت، جهتگیری نسبت به هوبت ملی، جهتگیری نسبت به امنیت ملی، و مولفههای بکار برده شده هویت قومی و هویت ملی در متن، برجسته شدن مطالب قومی و اقدام به تحریکات قومی در متن و هدف مطلب مورد بررسی قرار داده است. نتایج بدست آمده در آن نشان می دهد مطبوعات محلی استانهای ایلام، کردستان و کرمانشاه می توانند بر هویت ملی و هویت قومی تاثیر بگذارند و در جهت امنیت ملی گام بردارند. یعنی اخبار و گزارشهای نشریات محلی متناظر با امنیت و هویت ملی بوده است.
• ندا رسالتپناه در پاياننامۀ خود با عنوان «خبر و هويت ملي “تحليل محتواي بخشهاي خبري ساعت 14:00 راديو فرهنگ و 14:30 راديو جوان”» كه در سال 1384 به انجام رسانده است بر آن بوده تا با بررسي بخشهاي خبري ساعت 14:00 راديو فرهنگ و 14:30 راديو جوان مفاهيم مربوط به هويت ملي را در اين دو شبكه مطالعه كند. همچنين اين كه آيا در زمينة هويت ملي تفاوت معناداري بين دو شبكه مذكور وجود دارد يا خير. براي اين بررسي و چگونگي ايفاي نقش خبر در تحكيم هويت ملي از روش تحليل محتوا استفاده شده است. جامعۀ آماري آن از كليۀ متون مكتوب اين دو بخش خبري در سال 82 تشكيل شده است. تنايج این پژوهش حكايت از آن دارد كه نيمي از خبرها در روزهاي مورد بررسي اصلاً فاقد عناصر هويت ملي (ايراني) بودهاند. از خبرهايي كه به نحوي يكي از ابعاد هويت ملي را دارا بودند، در هيچكدام از بعد قومي اثري نبوده و درصد كمي از آنها حاوي بعد ديني هويت ملي بودهاند. البته در بعد ملي و سياسي دو شبكه وضعيت بهتري داشتهاند و در درصد بالايي از خبرها عناصر هويت ملي به چشم ميخورد. همچنين بجز بعد تاريخي و جغرافيايي بين دو شبكۀ راديويي جوان و فرهنگ در استفاده از هويت ملي تفاوت معني داري مشاهده نشده است. بر اساس نتايج پژوهش مذكور، ميتوان نتيجه گرفت دو بخش خبري مورد بررسي، در پرداختن به هويت ملي دچار كاستيهايي بودهاند.
• «خبر و وحدت ملي در اخبار شهرستانها در تحکيم وحدت ملي؛ نظرخواهي از مردم سنندج» پاياننامۀ مذكور كه توسط صالحي در سال 1381 نوشته شده حكايت از آن دارد كه بر اساس نتايج بهدست آمده شهروندان سنندجي براي پخش اخبار شهر خود از شبکه هاي سراسري صدا و سيما بيش از اخبار استان کردستان و براي پخش اخبار کردستان بيش از اخبار ايران و براي اخبار ايران بيش از اخبار خارجي اهميت قائل هستند. ديگر اينکه، پخش سراسري اخبار استان کردستان در اشاعه زبان فارسي به عنوان عامل وحدت و تفاهم ملي مردم ايران مؤثر است.
• «نقش رسانۀ محلي در وفاق اجتماعي؛ بررسي نگرش دانشآموزان دبيرستاني شهر کرمانشاه نسبت به برنامههاي شبکۀ تلويزيوني استاني زاگرس» عنوان پاياننامهاي است از ابوالفتحي كه در سال 1382 به انجام رسيده است. تحقيق حاضر اين مسئله را مطرح ميکند که شبکۀ استاني تلويزيوني تا چه اندازه در ايجاد و حفظ وفاق اجتماعي در شهر کرمانشاه مؤثر بوده است. در اين پژوهش كه به روش پيمايش صورت گرفته است نزديک به 70 درصد پاسخگويان ميزان طرح اعتقادات و آداب و رسوم مردم کرمانشاه را حد متوسط و کمتر ميدانند. 65 درصد پاسخگويان لهجه و گويش مردم را متوسط و کمتر ميدانند. در برنامههاي طنز، احترام به آداب و رسوم نيز به نظر 3/2 درصد پاسخگويان متوسط و کمتر است و در برنامه هاي مذهبي همين عامل 57 درصد به دست آمده است. بين تلقي غيرمحترمانه بودن خرده فرهنگها (در گروههاي اجتماعي مختلف و حتي بين کردها و غير کردها) تفاوت معناداري وجود ندارد.
2ـ4ـ2 پيشينۀ تحقيق در مقالههاي حوزۀ رسانهها و هويت ملي
• مقالۀ «نسبت هويت ملي و وحدت ملي در ايران» كه توسط علياصغر قاسمي و غلامرضا ابراهيمآبادي در فصلنامۀ راهبرد، سال بيستم تابستان 1390 ارائه شده است. پژوهشگران مورد اشاره برآن بودهاند تا از طريق رهيافت جامعهشناسي تاريخي نسبت ميان هويت ملي و وحدت ملي در ايران را تبيين كنند. نتايج مباحث نظري آنها نشان ميدهد كه در مقاطع بررسي شده (تاريخ باستان و معاصر ايران) بين هويت ملي و وحدت ملي رابطۀ مستقيمي وجود داشته و تقويت يا تضعيف همبستگي ملي متاثر از عملكرد دولت در زمينۀ هويت بوده است.
• مقالۀ «الگوهاي جامعهشناختي هويت ملي درايران؛ با تاكيد بر رابطۀ ميان هويت ملي و ابعاد آن». اين مقاله در فصلنامۀ مطالعات ملي (شماره 5) و در سال 1379 به چاپ رسيده است. افسر رزازي فر (نويسندۀ مقاله) موضوع هويت ملي و ابعاد آنرا از منظر الگوهاي جامعهشناختي مورد توجه قرار داده است. مهمترين يافتههاي اين پژوهش عبارتند از اينكه ميان ابعاد مختلف هويت ملي همبستگي متابل وجود دارد. در اين ميان نسبت و رابطۀ دو عنصر پابندملي و تعهد ملي به عنوان شاكلۀ هويت ملي با همبستگي بالا مورد تاييد قرار گرفته است.
• مقالۀ «رسانههاي نوين، جهانيسازي و هويت ملي در كويت» به رشد و گسترش رسانههاي نوين اطلاعاتي در عرصۀ جهاني سازي فرهنگي اختصاص دارد. نويسندۀ اين مقاله كه توسط سيدرضا نقبايي لنگرودي درفصلنامه 60 رسانه سال سیزدهم به فارسي ترجمه شده است معتقد است با وجود قابليت دسترسي آسان و فراگير مردم به منابع انبوه اطلاعاتي از جمله رسانههاي بينالمللي و فرامرزي هويت ملي كشور كويت همچنان همان اقتدار و استحكام خود را دارا است. پژوهشگر كه تحقيق خود را به روش پيمايش انجام داده است تاكيد دارد كه كويتيها براي بيان و معرفي سنتهاي فرهنگي خاص خود به اشكال مختلف از رسانههاي نوين بهره ميگيرند و تاثيرات را با شرايط خود هماهنگ ميسازند.
مرور اجمالي تحقيقات مورد اشاره در بالا نشان ميدهد كه از لحاظ روش، اين پژوهشها غير از يكي دو مورد عمدتاً به روش تحليل محتوا صورت گرفتهاند كه در نتيجه ميتوان گفت تحليل محتوا از جمله روشهايي است كه در توصيف نحوۀ بازنمايي هويت ملي در رسانههاي جمعي ميتواند روش مناسبي محسوب شود.
موضوع دیگر اینکه این موضوع (هویت ملی) به دلیل ماهیت میان رشته ای بودنش مورد توجه محققان رشته های مختلف علوم اجتماعی و علوم سیاسی بوده که گاه نتایج متفاوتی در بر داشته اند. همچنین بيشتر پژوهشهاي ذكر شده بر برنامههاي تلويزيوني بهغير از خبر متمركز بودهاند و جز در در چند مورد كه آن نيز برنامههاي استاني مراكز صدا و سيما را مورد بررسي قرار دادند در مابقي پژوهشها به نقش بخشهاي خبري از جمله بخش خبري مورد توجه در تحقيق حاضر (خبر 21:00 شبكه يك سيما) در بازنمايي هويت ملي نپرداختهاند. افزون بر اين آن طور كه از نتايج تحقيقات مورد اشاره بر ميآيد ميتوان گفت كه پژوهشگران در بررسي ابعاد هويت ملي همۀ ابعاد ششگانۀ مورد توجه در اين تحقيق را مدنظر قرار ندادهاند.
با توجه به نكتههايي كه در خصوص پژوهشهاي پيشگفته ارائه گرديد پژوهش حاضر برآن است تا همۀ ابعاد ششگانۀ هويت ملي را بررسي كرده و نحوۀ بازنمايي آن در بخش خبري مشروح 21:00 شبكۀ اول سيما را مورد مطالعه قرار دهد و از اين رهگذر گامي فراتر از پژوهشهاي صورت گرفته بردارد.
2ـ5 چهارچوب نظري
پژوهش حاضر به منظور تحليل محتواي بخش خبري ساعت 21:00 شبكۀ يك سيما به عنوان اصليترين و فراگيرترين شبكۀ تلويزيوني كشور؛ و پي بردن به نقاط قوت و ضعف عملكرد اين بخش خبري در بازنمايي مظاهر و مولفههاي هويت ملي از «مفاهيم» و «كارويژههاي» حوزۀ رسانه و به ويژۀ خبر به عنوان چهارچوب نظري تحقيق بهره ميبرد.
بازنمايي69، بازنمايي توليد معنا از طريق چهارچوب مفهومي و گفتماني است. استوارت هال به عنوان يكي از نظريهپردازان اين حوزه معتقد است: «هيچ چيز معناداري خارج از گفتمان وجود ندارد و مطالعات رسانهاي وظيفهاش سنجش شكاف ميان واقعيت و بازنمايي نيست بلكه تلاش براي شناخت اين نكته است كه معاني به چه نحوي از طريق رويهها و صورتبنديهاي گفتماني توليد ميشود» (كالورت و لوايز 2002، به نقل از مهديزاده، 1387: 15). ميتوان گفت بازنمايي فرهنگي و رسانهاي نه امري خنثي و بيطرف، كه آميخته به روابط و مناسبات قدرت جهت توليد و اشاعه معاني مرجح در جامعه در راستاي تداوم و تقويت نابرابريهاي اجتماعي است. از اينرو يكي از راهبردهاي سياست بازنمايي، كليشهسازي است كه، مردم را تا حد چند خصيصه يا ويژگي ساده تقليل ميدهد. كليشه عبارت است از تنزل انسانها به مجموعهاي از ويژگيهاي شخصيتي مبالغهآميز و معمولاً منفي. در نتيجه، كليشهاي كردن شخصيتها عبارت است از تقليل دادن، ذاتي كردن، آشنا كردن و تثبيت «تفاوت» از طريق كاركرد قدرت، مرزهاي ميان «بهنجار» و «نكبتبار»، «ما» و «آنها» را مشخص كردن.
رسانهها فراگيرترين و موثرترين نهاد توليد، بازتوليد و توزيع دانش و معرفت در مقايسه با ساير نهادهاي آگاهي و شناخت در جهان جديد هستند و با داشتن ويژگيهايي همچون انتشار انواع دانش و معرفت كه لاجرم به برعهده گرفتن وظايف ديگر نهادهاي معرفتي منجر ميشود، فعاليت در يك سپهر عمومي كه آنها را در دسترس همۀ اعضاي جامعه بهصورت باز، داوطلبانه و كمهزينه قرار ميدهد و نيز اثرگذاري بر تعداد بيشتري از افراد و اختصاص زمان بيشتري از آنها به خود، حدود و ثغور محيط نماديني كه در آن زندگي ميكنيم را تعين ميكند، لذا رسانهها را بايد سازندۀ محيط نماديني دانست كه تاثير عمدۀ آنها، شكلگيري تصوير ذهني مخاطبان از دنياي اطراف است. (مهديزاده،1387: 50).
در بحث بازنمايي رسانهها عمده تمركز اين پژوهش بر نظريۀ بازنمايي «استوارت هال» سطح اول رويكرد وي يعني «نگاه بازتابیكه در اين تحليل ادعا براین است که زبان به شکل سادهای بازتابی از معنایی است که از قبل در جهان خارج وجود دارد» و «بيلاتور» به عنوان نظريههاي مطرح در حوزۀ بازنمايي، خواهد بود. نظريۀ بيلاتور (به عنوان نظريۀ مكمل) از آن رو مورد توجه است كه بخشي از ديدگاه وي به بازنمايي و هويت اختصاص دارد.
عينيتگرايي70 يكي از كار ويژهها و وظايف اصلي رسانههاي خبري و در نتيجه بخشهاي خبري است كه مراد از آن همانا جمعآوري و انتقال اخبار و اطلاعات به شكل عيني و بدون تاثيرپذيري از نگرشها و تفسيرهاي شخصي است به نحوي كه مخاطب بتواند با وقوف و آگاهي از واقعيت رخدادها خود به داوري و ارزيابي آنها پردازد. (بروجردي، 1384: 338). سوليوان و هارتلي در توضيح بيشتر عينيگرايي آوردهاند: عينيگرايي از مفاهيم اساسي روزنامهنگاري حرفهاي است و در بيشتر نقاط جهان پذيرفته شده است. با اين همه، تلاش براي رسيدن به عينيت با مزيتهاي معيني هم همراه است و دسترسي عمومي به عدله و شواهد تشويق ميشود. بيشتر عدله و شواهدي كه در نگاه اول «عيني» به نظر ميرسد با بررسي بيشتر و روشن شدن يكپارچه نبودنشان در جريان مشاهده و نبود توافقنظر ميان پژوهشگران به مثابه مدارك نادقيق و غيرقطعي كنار گذاشته ميشوند (اسوليوان و هارتلي و ديگران، 1385: 282).افزون براين، ميتوان گفت يك گزارش خبري عيني، فاقد قضاوت شخصي و نظرهاي گزارشگر، سردبير و… يك رسانۀ خبري است. ناگفته پيداست كه گزارشگري عيني، به لحاظ نهادي ميتواند در درازمدت، اعتبار منبع را نزد
