
تا 3 ساعت یا بیشتر باشد. برای تکمیل معیارها حداقل فرد باید 1 ساعت درباره نقص خود مشغولیت ذهنی داشته باشد. آنچه باید مورد توجه باشد، این است که این پرسشنامه ابزار غربالگری است، نه تشخیصی و فقط وجود اختلال را بیان میکند و تشخیص قطعی باید بر اساس مصاحبه بالینی انجام شود( فیلیپس، 2009).
اعتبار و پایایی این پرسش نامه توسط برخی از محققین تایید شده و با تشخیص بالینی این اختلال ارتباط بالایی دارد (باهن و همکاران، ۲۰۰۲ ؛ فیلیپس، ۲۰۰۹). ویل و همکاران (1996)، در مطالعهای بر روی ۶۶ نفر از بیماران سرپایی که به یک مرکز روان پزشکی مراجعه کرده بودند مشخص نمودند که این پرسش نامه از حساسیت %۱۰۰ و قابلیت اختصاصی بودن ۸۹ درصد برخوردار میباشد (ویل و همکاران، ۱۹۹۶). در ایران نیز پایایی آزمون نیز با روش همسانی درونی آلفای کرونباخ روی ۱۰۰ نفر از آزمودنیها به صورت پایلوت بررسی شد و با آلفای83/0 مورد تایید قرار گرفت (طلایی و همکاران، ۱۳۸۷).
3-5-3- پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم (II ـ BDI)235
از بین پرسشنامههایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) از جمله مناسبترین ابزارها برای انعکاس حالات افسردگی است. II ـ BDI توسط بک و همکاران (2000) جهت سنجش شدت افسردگی برای بزرگسالان و نوجوانان 13 سال به بالا است که در واقع هم وجود و هم شدت نشانگان افسردگی را ارزشیابی میکند. تحقیقات هم نشان میدهد که به طور پایایی برای تشخیص و سنجش شدت افسردگی قبل و بعد از درمان و در دفعات متعدد کاربرد دارد، به ویژه که میتوان با توجه به عوامل سه گانه افسردگی مشخص کرد که تغییرات در چه ابعادی رخ میدهد. پرسشنامه افسردگی بک اولیه مبتنی بر عبارات توصیفی خاصی مرتبط با نشانگانی بود که مکررا توسط بیماران روانپزشکی مبتلا به افسردگی و به گونه نامکرر توسط بیماران روانپزشکی غیرافسرده بیان شده بود و هیچکدام از این عبارات در ارتباط با تئوری خاصی انتخاب نشده بودند. در سال 1971، بک و همکارانش نسخه جدیدی را ارائه دادند که در آن جملات منفی دوگانه در چارچوب همان نشانگان قبلی حذف شده بودند. نهایتا نسخه نهایی در سال 1978 تهیه و در سال 1979 به چاپ رسید. اما در حقیقت پژوهشگران از این چاپ بیاطلاع بودند و نسخه اولیه (1961) را مورد استفاده قرار میدادند. تا این که در سال 1978 یک کتابچه فنی راهنما توسط بک و استیر به چاپ رسید. در نسخه 1993 این کتابچه، بازنگریهایی بر دامنه نمرات برای تغییر سطوح مختلف شدت نشانگان افسردگی صورت گرفته بود. مورن و لمبرت (1983) با مقایسه محتوای BDI و ملاکهای اختلال عاطفی در DSM-III اظهار داشتند که BDI تنها 6 ملاک از 9 ملاک افسردگی اساسی را پوشش میدهد. این پرسشنامه یکی از ملاکها را اصلا پوشش نمیداد و 2 ملاک را هم به صورت ناقص پوشش میداد. این دو ملاک، وضعیت اشتها و خواب بود. در حالی که برخی از مبتلایان به افسردگی افزایش اشتها را گزارش میدهند. همینطور برای تغییرات در الگوی خواب اگر چه برخی از بیماران افزایش خواب را گزارش میدهند، سوالهای مربوط به افزایش اشتها و خواب در BDI حذف شده بود. چون بک (1967) دریافته بود که 72 درصد بیماران کاهش اشتها و 87 درصد کاهش خواب را گزارش میدهند. استیر و بک (1985) اظهار داشتند، از آنجایی که افزایش خواب و اشتها ممکن است در افراد بهنجار هم رخ دهد، پس احتساب آنها به عنوان نشانگان افسردگی ممکن است منتهی به برآورد نرخ بالای افسردگی (خطای مثبت) شود و بدینوسیله افرادی مبتلا به افسردگی تشخیص داده شوند که واقعا افسرده نیستند. از سوی دیگر در DSM-IV و DSM-III-R برخی نشانگان از جمله تغییر در تصویر بدنی، از دست دادن وزن و اشتغال ذهنی با بدن که فقط در بیماران مزمن و بیمارانی دیده میشود که به صورت طولانی مدت بستری می شوند حذف شدند. شایان ذکر است که در حال حاضر به تشخیص و درمان افسردگی در مراحل اولیه افسردگی توجه میشود. به همین دلیل نشانگان مذکور در BDI-II نیز حذف شدند.
سرانجام در BDI-II فقط سه آیتم (تنبیه، افکار خودکشی و از دست دادن لیبیدو) دوباره نویسی نشدند. همچنین عنوان آیتمها هم تغییر کرد. برای مثال عنوان سرزنش خود، به خود انتقادگری تغییر کرد. همانطور که قبلا گفته شد نشانگان تغییر تصویر بدنی، از دست دادن وزن، اشتغال ذهنی با جسم و همچنین مشکل در کارکرد حذف و به جای آنها، بی قراری، احساس بی ارزشی، مشکل تمرکز و از دست دادن انرژی قرار گرفت. برای خواب و اشتها هر دو ابعاد کاهش و افزایش در نظر گرفته شدند و عنوان آن به تغییر الگوی خواب و الگوی اشتها، تبدیل شد. کناره گیری اجتماعی در BDI-II در آیتم از دست دادن علاقه، هر دو جنبه از دست دادن علاقه به مردم و علاقه به فعالیت ها را دربرگرفت. فرم تجدید نظر شده پرسشنامه افسردگی بک در مقایسه با فرم اولیه بیشتر با DSM-IV همخوان است. علاوه بر آن ویرایش دوم این پرسشنامه، تمامی عناصر افسردگی را بر اساس نظریه شناختی افسردگی نیز پوشش میدهد (بک، براون236 و استیر237، ۲۰۰۰). این پرسشنامه همانند ویرایش نخست از ۲۱ ماده تشکیل شده که در سه گروه نشانههای عاطفی، نشانههایشناختی و نشانههای جسمانی طبقه بندی میشوند. آزمودنی برای هر ماده یکی از چهار گزینهای را که نشان دهنده شدت علامت افسردگی در مورد خویش است را بر میگزیند. به هر ماده نمرههای بین 0 تا ۳ میگیرد و بدین ترتیب نمره کل پرسشنامه دامنهای از 0 تا ۶۳ دارد (مارنات، ۲۰۰۳).
مطالعات روان سنجی انجام شده بر روی ویرایش دوم این پرسشنامه نشان میدهد که از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است. ثابت درونی این ابزار را 73/0 تا 92/0 با میانگین 86/0 و ضریب آلفا برای گروه بیمار 81/0 گزارش کردهاند (بک، براون و استیر، ۲۰۰۰). همچنین دابسون، کیت استفان و محمد خانی (۱۳۸۶)، ضریب آلفای 92/0 را برای بیماران سرپایی و 93/0 را برای دانشجویان و ضریب بازآزمایی به فاصله یک هفته را 93/0 به دست آوردهاند. این مطالعه نشان داد که BDI-II در جمعیت ایرانی از اعتبار مناسب برخوردار است و می توان به نمرههای حاصل از آن برای تحلیل آماری و روان سنجی اعتماد کرد. به علاوه در یک بررسی بر روی ۱۲۵ دانشجوی دانشگاه تهران و دانشگاه علامه طباطبایی که جهت بررسی اعتبار و روایی II ـ BDI بر روی جمعیت ایرانی انجام گرفت، نتایج بیانگر آلفای کرونباخ 78/0 و اعتبار باز آزمایی به فاصله دو هفته، 73/0 بود (غرایی، ۱۳۸۲).
3-5-4- پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی (MOCI)238
این پرسشنامه توسط هاجسون و راچمن239 (۱۹۷۷) به منظور پژوهش در مورد نوع و حیطه مشکلات وسواسی تهیه شده است. این پرسشنامه شامل ۳۰ ماده، نیمی با کلید درست و نیمی با کلید نادرست است و اجرای آن بسیار سریع و آسان است. در اعتباریابی اولیه در بیمارستان مادزلی، ۵۰ بیمار وسواسی را از ۵۰ بیمار دیگر به خوبی تفکیک کرده است. تحلیل محتوای بعدی پاسخهای ۱۰۰ بیمار، چهار جزء عمده را که منعکس کننده چهار نوع مشکل وسواسی در بیماران بود، مشخص کرد. این چهار جزء عبارتند از: بازبینی، تمیزی، کندی – تکرار و تردید- وظیفه شناسی. البته جزء پنجمی هم بود که میشد آن را نشخوار فکری نامید ولی این جزء تنها روی دو ماده وزن داشت. بنابراین بر اساس تحلیل موارد یادآور شده چهار مقیاس فرعی تشکیل شد. با استفاده از یک روش نمره گذاری ساده میتوان یک نمره وسواسی کلی و چهار نمره فرعی بدست آورد. این پرسشنامه میزان ناتوانی و شدت مشکلات را که در برابر گستردگی آنها قراردارد، نمیسنجد، با وجود این میتواند بیماران مبتلا به وسواس فکري – عملی را از سایر بیماران تشخیص دهد (هاجسون و راچمن، ۱۹۷۷، راچمن و هاجسون، ۱۹۸۰به نقل از لیندزی، ۱۳۸۲). در پژوهشی با چهل بیمار، هاجسون و راچمن (۱۹۹۷) نشان دادند که نمره کل این پرسشنامه نسبت به تغییرات درمانی حساس است. به طور کلی پرسشنامه وسواس فکری – عملی مادزلی ابزار مناسبی برای درمانگران و پژوهشگران در رابطه با پیامد درمانی است. همچنین وسیله خوبی برای بررسی سببشناسی، سیر و پیش آگهی انواع مختلف شکایتهای وسواسی است (امل کمپ و همکاران، ۱۹۸۵ به نقل از لیندزی، ۱۳۸۲).
پایایی و اعتبار این آزمون در مطالعات انجام شده بر روی نمونههای بالینی کشورهای مختلف تائید شده است. به عنوان مثال ساناویو همبستگی بین نمرات کل آزمودنی مادزلی و آزمون پادوآ را 70/0 بدست آورد. ضریب پایایی محاسبه شده بین آزمون و آزمون مجدد بالا بوده است (r=0/89) ( به نقل از راچمن و هاجسون، ۱۹۸۰). در ایران استکتی240 و همکاران (۱۹۷۶) پایایی این ابزار را به روش بازآزمایی 0/85 بدست آورند و دادفر (۱۳۷۶) نیز ضریب پایایی کل آزمون را 84/0 و روایی همگرای آن با مقیاس وسواس فکری – عملی ییل – براون را 87/0 به دست آورد (دادفر، ۱۳۸۰) و همچنین تابان و نائینی اعتبار و پایایی این ابزار را در گروه دانشجویان مورد تایید قرار دادند ( به نقل از زینالی، ۲۰۰۱).
3-5-5- پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN)241
این پرسشنامه نخستین بار توسط کانور242 و همکاران (۲۰۰۰) به منظور ارزیابی فوبی اجتماعی تهیه گردید. این ابزار با دارا بودن ویژگیهای با ثبات روان سنجی، میتواند به عنوان یک ابزار معتبر برای سنجش شدت علائم فوبی اجتماعی به کار رود. به علاوه میتواند به عنوان یک ابزار غربالگری و برای آزمودن پاسخ به درمان در اختلال فوبی اجتماعی کاربرد داشته باشد و در نهایت این مقیاس میتواند درمانهای با کارایی متفاوت را از هم تمیز دهد (کانور و همکاران، ۲۰۰۰). این پرسشنامه یک مقیاس خود سنجی ۱۷ مادهای است که دارای سه مقیاس فرعی ترس (۶ ماده)، اجتناب (۷ ماده) و ناراحتی فیزیولوژیک (۴ ماده) است و در آن هر ماده بر اساس مقیاس لیکرت پنج درجهای درجه بندی میشود و دارای مزیتهایی مثل کوتاه بودن، سادگی و آسانی نمره گذاری میباشد (آشتیانی، ۱۳۹۰).
این پرسشنامه از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است. اعتبار آن با روش باز آزمایی در گروههایی با تشخیص اختلال فوبی اجتماعی برابر با 0/78 تا0/89 بوده و ضریب همسانی درونی آن (آلفای کرونباخ) در یک گروه بهنجار 0/94 گزارش شده است. همچنین برای مقیاسهای فرعی ترس 0/89، اجتناب 0/91 و ناراحتی فیزیولوژیکی 0/80 گزارش شده است. ضریب آلفای کل مقیاس 0/79به دست آمد. اعتبار همگرا243 برای کل مقیاس در افراد مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با نمرات سیاهه فوبی اجتماعی کوتاه244 (BSPS) ضریب همبستگی 57/0 تا 80/ 0معناداری به دست آمد که اعتبار همگرای بالای این آزمون را نشان میدهد. اعتبار سازه245 در مقایسه نتایج این آزمون در دو گروه از آزمودنیهای با تشخیص اختلال فوبی اجتماعی و آزمودنیهای گروه افراد بهنجار بدون تشخیص روانپزشکی بررسی شد که تفاوت معناداری با هم نشان داد (امیر، فوآ و کولز246، ۱۹۹۸). طهماسبی مرادی (۱۳۸۴) در ایران برای بررسی پایایی، این پرسشنامه را روی ۱۲۳ نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی اجرا کرد و روایی مطلوبی را برای آن گزارش داد و همچنین، پایایی این ابزار را با روش بازآزمایی 82/0 به دست آورد. همسانی درونی با ضریب آلفای کرونباخ آن نیز برابر با 86/0 گزارش شد (طهماسبی مرادی، ۱۳۸۴ به نقل از زنجانی و همکاران، ۱۳۸۸).
3-5-6- پرسشنامه نگرشهای خوردن247 ۲۶ EAT
آزمون نگرش خوردن (گارنر و گارفینکل248، ۱۹۸۲) در سطح وسیعی به عنوان یک ابزار غربالگری خود سنجی249 برای باز خوردها (نگرشها) و رفتارهای بیمارگونه خوردن به کار میرود و رفتارهای کم خوری، اشتغال ذهنی با غذا، بیاشتهایی، پراشتهایی و نگرانی از چاق بودن را اندازه گیری میکند و به نظر میرسد بهترین پرسشنامه موجود باشد (ملونی250 و همکاران، ۱۹۸۸). كارآمدي آن در شناسايي بي اشتهايي رواني و پراشتهايي رواني تاييد شده است. این پرسشنامه میتواند به عنوان مناسبترین ابزار برای ارزیابی میزان نتیجه در گروههای باليني يا ابزار غربالگري در گروههای غيرباليني به كار برده شود ( گارنر و همكاران،
