
رهبر گروه267: رهبر گروه به عنوان راهنما براي حفظ وحدت گروه ايفاي نقش ميکند و مسؤوليتهاي متعددي از قبيل تشويق ديگر اعضا، پايدار نگه داشتن گروه با يادآوري وظايف و اهداف آن، شروع کار گروهي بوسيله بيان کردن يا شرح دادن وظايف يا هدفها، اهميت دادن به زمان، پايان دادن به جلسه با خلاصه کردن و تعيين اهداف جديد، بر عهده ميگيرد.
2. کمک کنندهها268 عضو مهم ديگر در گروهها هستند. آنها مسؤوليت توليد انواع عقايد را برعهده دارند. همچنين گروه را براي سهيم شدن در عقايد، اطلاعات و احساسات تشويق ميکنند.
3. تشويق کننده نقشي اساسي در حفظ پويايي گروه و حفظ نگرش مثبت در آن ايفا ميکند. آنها اميدوارانه ديگر اعضاي گروه را به مشارکت فرا ميخوانند و ميخواهند از اظهارنظرها و پيشنهادات پشتيباني کرده و گوش دادن فعال و مهارتهاي اثرگذار را بکار ببرند.
4. ثبت کننده269: ثبت کنندهها جايگاه ارزشمندي در گروه دارند بخاطر اينکه آنها همه عقايد و پيشهادات مربوط به پروژه را مستند ميکنند. آنها فعاليتهايي از قبيل تشويق کردن، پرسيدن سؤالاتي درباره موضوع، بررسي و مرور توضيحات و يادداشتها جهت کسب رضايت گروهي و حفظ کردن اسناد مکتوب مربوط به کار گروهي را برعهده دارند.
گاهي اوقات يک نقش پنجم با عنوان “تسهيلگر فرايند270” نيز بکار گرفته ميشود. تسهيلگر فرايند کار گروهي را با مراجعه به يک فرايند از پيش تعيين شده کنترل ميکند. اين نقش بويژه در آموزش دادن دانشآموزان جديد با ابزارها يا فنون تازه مفيد است (اسکلتو271 و ديگران، 1994، صص 5-4).
فضاي آموزشي272
اگر معلمان درصدد باشند عدم تعادل بين ياد دادن و ياد گرفتن را کاهش دهند بايد کلاسهايي را به وجود آورند که منشأ و موجد تدريس و يادگيري کارآ باشند. براي ايجاد چنين کلاسهايي معلمان ميتوانند محيط فيزيکي را تغيير دهند يا دستکاري کنند. دستکاري چهره فيزيکي کلاسها معمولاً کار آسانتري است. نيمکتها، صندليها و ميزها را ميتوان به گونههاي مختلفي مرتب کرد. نور و حرارت را ميتوان افزايش يا کاهش داد. جذابيت محيط فيزيکي کلاس با استفاده از رنگ، کاغذ ديواري، آثار هنري و گياهان افزوده يا کاسته ميشود. محيط فيزيکي کلاس مشتمل بر متغيرهايي همچون آرايش کلاس درس273 (Benett, 1987)، تجهيزات و وسايل آموزشي274 (inely,1987)، تعداد ساکنان يا افراد کلاس275 (class,1987)، و الگوي چيدن صندليها276 (Weinstein, 1987) است. شايد بهترين توصيف از ارتباط بين محيطهاي فيزيکي، تدريس و يادگيري تعريفي است که توسط آينلي (Ainely, 1987) پيشنهاد شده است. “در پيشين? تحقيقات جاري، شواهداندکي از تأثير عميق وسايل آموزشي و تجهيزات موجود در مدارس بر پيشرفت تحصيلي وجود دارد. با اين حال مقدار قابل توجهي از مدارک در دسترس حکايت از آن دارد که محيط فيزيکي يک مدرسه يا کلاس درس ميتواند بر رفتار افراد و نگرش آنها نسبت به مدرسه و يادگيري اثر بگذارد (صص 540-539). محيط و جو کلاس به طور غيرمستقيم با يادگيري دانشآموز ارتباط دارد. يعني محيط و جو کلاس روي افرادي که در کلاس حضور دارند تأثير ميگذارد (يعني هم معلمان و هم دانشآموزان). (رؤوف و ديگران، 1381، صص 31-30).
محيط کلاس يک بخش سازندهاي از فرايند يادگيري است و هيچ معلم يا دانشآموزي نميتواند بوسيله آن تحت تأثير قرار نگيرد (ايمر277 و همکاران، 2000؛ به نقل از مارش،2004).
وينستون چرچيل278 چنين اظهار ميکند: ما ساختمانهايمان را شکل ميدهيم و سپس ساختمانهايمان ما را شکل ميدهند. اين اظهارنظر به اهميت ساختمانهاي فيزيکي که معلم در آنها به ايفاي نقش خود ميپردازد و به ويژه به اهميت محيطهايي که دانشآموزان حداقل دوازده سال از زندگيشان را در آنجا صرف ميکنند، تأکيد مينمايد(مارش،2004 ، ص128).
جدول 2-5: چک ليست ارزيابي استفاده از فضاي کلاسي
رديف
سؤالات
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
آيا اسباب و اثاثيه زيادي در کلاس وجود دارد؟
آيا امکان استفاده بهتري از فضاي مدرسه ايجاد ميشود؟
تا چه حد استفاده از فضاي آموزشي منعکس کننده دامنه و ماهيت فعاليتهاي مختلف است؟
تا چه حد فضاي تقسيم شده براي هر دانشآموز به طور مؤثري مورد استفاده قرار ميگيرد؟
تا چه حد فضاي آموزشي برانگيزاننده و جذاب است؟
تا چه حد گروهبندي ميزها و محل فعاليت279 دانشآموزان منعکس کننده نيازهاي آنها و تکاليفشان، بويژه تکاليفي که با کامپيوتر انجام ميدهند، است؟
دانشآموزان تا چه حد سازماندهي کلاس درس را به خوبي درک ميکنند؟
تا چه حد منابع و امکانات مستقر شده مناسب و مؤثر هستند؟
تا چهاندازه منابع و فضاهاي آموزشي قابل دسترس هستند؟
تا چهاندازه تحرک معلم و دانشآموز در کلاس به سهولت انجام ميپذيرد؟
تا چه حد سازماندهي فضاي آموزشي به طور مؤثري تعامل شاگردان را ارتقاء ميبخشد؟
(منبع:مارش،2004 ، ص129 ).
عوامل فيزيکي مؤثر که يادگيري دانشآموزان را تحت تأثير قرار ميدهند عبارتند از:
1. رنگ280:
تحقيق رُزنفلد281 (1999) نشان داد که دانشآموزان مدرسه ابتدايي سيتل282 واشينگتن283 که در مدارس پرنور مطالعه ميکردند در مقايسه با دانشآموزاني که در کلاسهايي با نور کم مشغول مطالعه بودند نمرات بالاتري را در رياضيات و آزمونهاي خواندن کسب کردهاند.
2. صدا284:
مطالعات پژوهشي دربار? اثرات سروصدا در کلاسهاي درس بيش از شش دهه اخير مورد توجه قرار گرفته است، اما نتايج ناکافي و اغلب متناقض هستند. واين اشتاين و واين اشتاين285 (1979) عملکرد خواندن چهار کلاس دانشآموز را تحت صدايي با زمين? آرام و نرم (db47) و صدايي با زمين? طبيعي (db60) مورد مقايسه قرار داد. او به اين نتيجه رسيد که هيچ تفاوت معنيداري در عملکرد دانشآموزان وجود ندارد(مارش،2004 ،ص131 ).
ري286 (1992) در مطالعه خودش اين نکته را مورد توجه قرار داده است که 20 تا 43 درصد از دانشآموزان مدارس ابتدايي مقدار کمي اختلال شنوايي ثابت يا متغير داشتند که ميتوانست به طور نامساعدي گوش دادن و يادگيري آنها را تحت تأثير قرار دهد(مارش،2004 ،ص131 ).
4. دما287:
درجه حرارت بالا باعث خواهد شد برخي دانشآموزان تندخو و ناراحت بشوند. در نهايت دماي بالا براي بعضي از دانشآموزان خوابآلودگي و تهوع ايجاد ميکند. علاوه بر اين درجه حرارت پايين به نظر ميرسد باعث ايجاد پرخاشگري و رفتار منفي در برخي دانشآموزان شود. (مارش، 2004، ص 131).
5. راحتي صندلي:
داشتن صندليهاي راحت در کلاس درس از اهميت خاصي برخوردار است. اگر دانشآموزان به مدت طولاني در صندليهاي نامناسب قرار گيرند آنها از تکليف يادگيري فاصله ميگيرند. (گاي288، 1986). (مارش،2004 ، ص131).
صندلي نامناسب همچنين ممکن است به شکلگيري نگرشهاي منفي دربار? معلم منجر شود (تسمر و ريچي289، 1997).(مارش،2004 ،ص131).
ليبل290 (1980، ص 22) اين مسئله را مختصراً اينگونه بيان ميکند: “ذهن ميتواند تنها آن چيزي را جذب کند که صندلي ميتواند آن را تحمل کند.”
6. اندازه کلاس291:
البته تعاملات بين معلم و دانشآموزان وقتي که تعداد اعضاي کلاس کم هست ميتواند افزايش يابد. اين امر باعث ميشود فضاي آکنده از ميزِ کمتر و فضاي باز بيشتري براي فعاليتهاي غيررسمي فراهم شود. با وجود اين شواهد پژوهشي متناقضي درباره اينکه آيا اندازه کلاس، پيشرفت تحصيلي دانشآموز را تحت تأثير قرار ميدهد وجود دارد. براي مثال مورفاي و رزنبرگ292 (1998) و فاين و همکاران293 (2001) معتقدند که شواهد محکم و قانعکنندهاي294 وجود دارد که کاهش دادن اندازه (تعداد اعضاي) کلاس بويژه براي خردسالان و نوجوانان يک تأثير مثبت بر روي پيشرفت تحصيلي دانشآموزان خواهد داشت(مارش ،2004 ، ص132 ). در مقابل ريس و جانسون295 (2000) و گالتون و همکاران296 (2003) نتيجه ميگيرند که هيچ مدرک و دليلي مبني بر اينکه کوچکتر بودناندازه کلاس به تنهايي منجر به پيشرفت تحصيلي بالاي دانشآموز ميشود، وجود ندارد (مارش ،2004 ،ص132 ).
بيدل و برلاينر297 (2002، ص 20) در يک ترکيببندي عمدهاي از مطالعات پژوهشي نتيجهگيريهاي زير را به عمل ميآورند:
– کلاسهاي کوچک در سطوح اوليه منافع اساسي براي دانشآموزان ايجاد ميکنند و آن منافع طولاني مدت هستند.
– وقتي که کلاس کمتر از 20 دانشآموز داشته باشد منافع فوقالعادهاي از آن در سطوح اوليه حاصل ميشود.
– شواهد براي مزيتهاي احتمالي کلاسهاي کوچک در سطوح بالاتر و دبيرستان ناکافي است.
استفاده مطلوب از فضاي آموزشي
مبدل نمودن کلاس به يک محيط يادگيري جذاب298:
1. استفاده از رنگهاي روشن، قوي، زنده و شوقآور:
اگر کلاس درس نياز به دکوراسيون دارد و براي اين کار بودجه کافي در اختيار نيست، ميتوان از کاغذهاي رنگي، پوسترها و يا باقيمانده پارچههاي رنگي، براي پوشاندن قسمتهاي نامرتب ديوارهاي کلاس استفاده کرد. استفاده از اين مواد باعث ميشود که محيط سرد و خاموش کلاس به محيطي گرم و خوشايند تبديل گردد. دانشآموزان واقعاً به اين موضوع اهميت ميدهند و اين رنگها را به رنگهاي بيروح ترجيح ميدهند.
2. به نمايش گذاشتن عملکرد دانشآموزان به منظور بهبود و توسعه شرايط محيط کلاس: اينگونه نمايشها ميتواند جذاب، جالب و از لحاظ بصري، برانگيزاننده باشد.
3. تشويق دانشآموزان براي آوردن تصاوير جالب به کلاس درس:
اين کار باعث ايجاد نوعي حس مالکيت در دانشآموزان خواهد شد و آنها را ملزم به مراقبت از محيط پيرامون خود خواهد نمود.
4. تغيير آرايش اسباب و اثاثيه داخل کلاس:
معلم با کمک دانشآموزان ميتواند به سرعت تغييرات زيادي را در کلاس درس و شکل ظاهري آن به وجود آورد. دانشآموزان نيز از ايجاد تغيير در کلاس درس خوشحال خواهند شد. البته اين تغيير هنگامي بسيار سودمند است که با پراکندگي گروههاي دانشآموزي کلاس درس متناسب باشد.
5. کتابها باعث تزئين کلاس درس خواهند شد:
کتابها، هم ميتوانند منبعي براي خواندن باشند و هم اينکه ميتوانند صورت ظاهري يک کلاس را جذابتر کنند.
6. گردآوري اشياء و تصاوير جالب در کلاس درس:
آنها را ميتوان صرفاً به خاطر علاقمند بودن جمعآوري نمود. با اين حال معلم ممکن است در ارتباط با آنچه که تدريس ميکند، نيز از آنها استفاده کند. گردآوري اقلام نامأنوس باعث افزايش خلاقيت دانشآموزان ميشود.
7. استفاده از گل و گياه به منظور مبدل کردن کلاس درس به محيطي جذابتر و صميميتر (براون و ديگران، 1383، صص 76-75).
تأثير فضا و تجهيزات آموزشي در فرايند تدريس
معلم خوب در شرايط محدود نيز ميتواند مؤثر واقع شود. اما شکي نيست که فضا و تجهيزات آموزشي مناسب در کيفيت تدريس معلم بسيار مؤثر است. کثرت شاگردان، نداشتن ميز و نيمکت، کيفيت نامطلوب تخته گچي، عدم نور کافي، کلاسهاي سرد و تاريک با پنجرههاي مشرف به خيابان، غيربهداشتي بودن کلاس و نداشتن زمين بازي، فاقد کتابخانه، نمازخانه، آزمايشگاه و صدها امکانات ديگر ميتوانند روش تدريس معلم را تحت تأثير قرار دهند. دو مدرسه را تصور کنيد: اولي داراي فضاي آموزشي مناسب، کلاسهاي وسيع، نيمکتهاي سالم و راحت، وسايل آموزشي مرتب، سالن اجتماعات، کتابخانه، نمازخانه، زمين ورزش و فضاي باز ورزشي و دومي به عکس، داراي کلاسهاي تنگ و تاريک که اصولاً براي فعاليتهاي آموزشي ساخته نشده است، نيمکتهاي کهنه و ناکافي، فاقد تجهيزات آموزشي، فاقد زمين ورزش، فاقد کتابخانه و نمازخانه. آيا فعاليتهاي آموزشي، بويژه تدريس و يادگيري، در اين دو محيط به طور يکسان صورت خواهد گرفت؟ آيا معلم و شاگرد در دو محيط نامبرده به يکاندازه ميتوانند به تلاش آموزشي و پرورشي بپردازند؟ در کلاسي که براي نشستن شاگردان جاي کافي وجود ندارد، معلم هرگز نميتواند با فکري آسوده به تدريس بپردازد. حتي فضاي باز موجود مدرسه و چشمانداز آن نيز ميتواند در روحيه شاگرد و معلم تأثير بگذارد و کيفيت تدريس و يادگيري را افزايش دهد. شاگردان نيازمند تلاش و جنب و جوشند و معمولاً چنين امکاني در زندگي
