
عباسیان نیز چنین کردند.
از اینرو تردیدی نیست که اموال، همواره تحت تأثیر اوضاع سیاسی و شرایط اقتصادی بود و دلیل بر این مدعا حجم وسیع ترکه منصور و هارون است، چه دولت آنها در اوج قدرت، و اوضاع در زمان آن ها آرام و مستقر بوده است. در حالی که معتصم در مقایسه با ترکهی آنها ثروت اندکی پس از خود بهجای گذاشت، و این بدان سبب بود که در زمان وی کشور در معرض جنگ ها و در گیری های خورد کنندهای که قلّت درآمدها و زیاده رویهای خلفا و تسلط بیگانگان و اغتشاش و ناامنی بر این کمبودها و نارساییهای مالی افزوده شد تا آنجا که مقتدر، خلیفه عباسی ناگزیر شد برای جلب رضایت سپاهیان املاک و موجودی خزائن را به فروش رساند. (دجیلی،1379،178)
2- املاک سلطانی: عبارت است از زمینهایی که معاویه برای خود برگزیده بود و جانشینان معاویه نیز بر آنها افزوده بودند به عنوان بیتالمال خاصه اداره میشد. این زمینها، که خلفای عباسی پس از بنیامیّه تصرفشان کردند، به نامهای مختلفی خوانده میشد. این زمینها و عایدات آنها از درآمدهای بزرگ بیتالمال خاصه محسوب میشد. در عصر معتضد و مکتفی درآمد این زمینها را در حدود 65 میلیون دینار برآورد کردهاند. (مسکویه ، 1332، 240) در اصل این اراضی همان زمینهای خالصه است که معاویه بر آنها استیلاء پیدا کرد و به جای این که آنها را ملک دولت قرار دهد ملک خود ساخت. این اراضی با گذشت زمان یا از طریق خرید یا مصادره یا الجاء گسترش یافت. (الدوری، 1999، 24) ارقام بزرگی از درآمدهای این زمینها را در گزارشهای زندگی و حکومت سایر خلفا نیز میتوان یافت. (جرجی زیدان، 1336، 11ـ116) ادارة این زمین ها برعهدهی دیوانهای خاصی بود که به همین منظور تأسیس شده بود.
3- مصادرات: مصادرهی اموال کسانی که تخلّف مالی کرده بودند از جمله درآمدهای بیتالمال خاصه محسوب میشد. در عصر خلیفهی دوم ، این نوع مصادرات از اموال کارگزاران حکومت انجام میشد. (سیوطی ، 1370، 141) خلیفه به کارگزارانش دستور میداد پیش از آنکه راهی شغل خود شوند اموال خود را صورت دهند و پس از انصراف، آنان را مورد حسابرسی قرار میداد. اگر افزایشی در اموال آنها دیده میشد، نصف آن را به نفع بیت¬المال ضبط و نصف دیگر را به آنها میداد. (دجیلی، 1379، 181؛ یعقوبی ، بی تا، 109) این اموال در دیوانی خاص به نام «دیوان مصادَرین » ثبت میشد (مسکویه، بی تا، 154) و سپس به بیتالمال خاصه انتقال مییافت.
4- هدیهها و تحفهها: هدایا و تحفهها اگر چه همیشگی نبود، اما یکی از منابع درآمد بیتالمال خاصه را تشکیل میداد. هدایای اختصاصی خلفا، که غالباً فرمانداران و حاکمان ولایات برای خلیفه میفرستادند، یکی دیگر از درآمدهای بیتالمال خصوصی خلیفه بود.
مصارف بیتالمال خاصه
اموال این بیتالمال با نظر مستقیم خلیفه در مخارج وی و خاندان و میهمانانش مصرف میشد. بیتالمال خاصه صرف امور مختلفی می شده است از جمله هزینه های موسم حج، مخارج فرستادگان کشورهای بیگانه، جبران خسارت حوادث غیر مترقبه مانند حملههای نظامی. (صابی، 1958، 317) از نمونههای دیگر این نوع بیتالمال که در تاریخ ثبت گردیده عبارت است از: هزینهی مراسم، مثلاً در ازدواج هارونالرشید با زُبیده پنجاه میلیون دینار از بیتالمال خاصه مصرف شد (مسعودی، 1422، 92؛ شابشتی ،1406، 157)؛ هدایا به ندیمهها و خدمتگزاران و کاتبان (ابن اثیر، الکامل ، بی تا، 105ـ106) از دیگر مخارج بیتالمال، اموالی بود که هر خلیفه پس از رسیدن به خلافت بین نظامیان تقسیم میکرد تا نسبت به خلیفه جدید تمایل پیدا کنند، مثلاً پس از شکست ابن معتز در 296، مقتدر هفتصدهزار دینار بین ایشان تقسیم کرد.
گفتار دوم – بیتالمال عام
بیتالمال بانک دولتی حکومت اسلام بود، و این به آن معنی نیست که تمام وظایف بانک مرکزی امروز را انجام میداده، بلکه آنچه از وظایف در شکل ابتدائی در آن وجود داشت به وسیله این بانک انجام میشد. از آنجا که در حکومت اسلامی صدر اسلام سیستم تمرکز هم در سطح ناحیهای وهم نسبت به مقر خلیفه وجود داشت، اداره بیتالمال در دست یک نفر بود و در سطح ناحیهای، ریاست بیتالمال به حاکم تفویض میشد و هم او بود که تصدی جمعآوری و اداره درآمد را داشت. وجود این بیتالمال مرکزی در پایتخت حکومت قرار داشت تا خلیفه بتواند مستقیما آن را کنترل نماید. (توانایان فرد، 1358، 71)
گفتار سوم- بیتالمال مسلمین
دومین خزانه عمومی «بیتالمال مسلمین» نامیده میشد که متعلق به تمام مسلمانان بود. در حقیقت باید گفت این مورد تنها به مسلمین اختصاص نداشت زیرا از وظایف این بیتالمال آن بود که رفاه تمام ساکنین کشور اسلامی را بدون توجه به رنگ و مذهب و فرقه تأمین کند. از جمله وظایف این بیتالمال ساختن تأسیسات عمومی از قبیل جادهها ، پلها و غیره بود. بیتالمال در مسجد اصلی شهر قرار داشت و در سطح کلی کشور به وسیله والی و در سطح ناحیهای به وسیله شخصی هم پایه والی اداره میشد. منابع درآمد بیتالمال عبارت بود از: زکات، خمس، انفال، فیء، جزیه و غیره. (توانایان فرد، 1358، 72)
در حقیقت اینچنین میتوان استنباط کرد که بیتالمال اغلب همان وظایفی که بانک مرکزی امروزه انجام میدهد را برعهده داشت؛ با این تفاوت که حیطه وظایف و مسئولیت بیتالمال در زمان گذشته بسیار محدود بوده و بعضی از امور جاری بانکداری کنونی، از قبیل انتشار اسکناس، اعطای اعتبار و یا نگهداری وجوه نقدی مردم و بعضی دیگر از این دست مسائل را انجام نمیداد.
بخش سوم – منشأ و چگونگی پیدایش بیتالمال
شکی نیست که این اصطلاح اسلامی –بیتالمال- در زمان جاهلیت وجود نداشته است، زیرا در آن زمان یک دولت و حکومت مستقل و متمرکزی که حاکمی نیز در رأس آن باشد وجود نداشته است، که اموال عمومی در اختیار او قرار گیرد و او آن اموال را در رابطه با شئوون و احتیاجات جامعه بهکار گیرد. تنها چیزی که در آن دوره قابل تصور است آن است که برای شیخ و بزرگ قبیله منزلت و زعامت خاصی وجود داشت لذا هنگام بروز حوادث و اتفاقاتی نظیر جنگ
یا قتل، متحمل پرداخت هزینه آمادهسازی وسایل جنگی و یا پرداخت دیه مقتول میگردید.
از سوی دیگر، اموال او، تنها جوابگوی هزینه سنگین اینگونه موارد نبود، لذا افراد قبیله هر کدام به مقدار توانایی خود، اموالی را تقدیم شیخ میکردند و او نیز متولی پرداخت دیات یا قضاء حاجات جنگ میگردید و پس از رفع آن حوادث، زندگی قبیلهای دوباره امور طبیعی و مجرای عادی خود را سپری میکرد ، بیآنکه قبیله دارای اموال عمومی باشد که بتواند در موارد لزوم به آن مراجعه کند. (الخطیب، 1395، 51)
در دوره اسلامی نیز تاریخ دقیقی برای تأسیس بیتالمال ذکر نشده است و کتابهای تاریخ اسلام دورهی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم)، تاریخ پس از هجرت ایشان را زمان پیدایش و تأسیس بیتالمال معرفی کردهاند.
برای شکلگیری بیتالمال میتوان مراحل تاریخی زیرا را ترسیم کرد:
گفتار اول – منشأ پیدایش بیتالمال در زمان رسولاکرم (صلیالله علیه و آله و سلم)
جزیرهالعرب، قبل از اسلام دولت واحد و نظام مال خاصی نداشت، و نظام وعرف قبیلهای بر آن منطقه حاکم بود. پس از انتشار دعوت اسلام و پیشرفت آن، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) به سازماندهی و تنظیم شئوون اداری – مالی حکومت اسلامی پرداخت. (حداد عادل،1379، 85)
از این رو در اسلام نخستین کسی که بیت المال را تأسیس کرد، شخص پیامبراکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) بود. بیت¬¬المال نخست به صورت ابتدایی در خانه پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) و به دستور آن حضرت تشکیل یافت و هر چه بر وسعت تشکیلات مسلمانان و قلمرو حکومت اسلامی افزوده می شد، به تدریج دایره بیت المال نیز توسعه می یافت. (ابن خلدون، 1413، 256؛ نوری همدانی، 1363، 16)
اولین درآمدهای این حکومت غنائمی بود که در غزوات به دست مسلمانان می افتاد و به دستور پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) بین همه مسلمانان تقسیم می شد که از آن جمله غنائم غزوه بدر و بنی قیقاع بود. (حداد عادل، 1379، 85)
در سرزمینهای بنی نضیر، اولین غنائم غیر منقول بود که در سال چهارم در اختیار مسلمانان قرار گرفت و بین مهاجرین تقسیم شد. سپس در سال هفتم هجری، اهل فدک با پیامبر بر سر زمین هایشان مصالحه کردند؛ نصف آن به عنوان «فیء» به شخص پیامبر رسید و نیمه دیگر بین مسلمانان تقسیم شد. علاوه بر غنائم، فیء، جزیه و زکات نیز جزو درآمدهای دولت اسلامی بود و پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) در تمام این موارد آنها را تقسیم کرد و به متصدیان گردآوری زکات نیز امر می فرمود که زکات را بین مستحقان تقسیم کنند، لذا در آن عصر اموال زیادی گردآوری نمی آمد که نیاز به حفظ و محاسبه داشته باشد. (رشاد، 1380، 247؛ سیوطی، 1370، 273)
روش پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) در توزیع بیتالمال، تساوی و عدم ترجیح فرد یا گروهی بر دیگران بود. به طوری که در تقسیم فوری و انباشته نکردن بیتالمال اهتمام داشت. چنانکه اموال راحتی از بامداد تا نیمه روز، و از شبانگاه تا فردای آن نگاه نمیداشت. بیتردید با تقسیم فوری بیتالمال، مردم می توانستند به سرعت نیازهایشان را برآورده کنند. همچنین با توجه به شرایط تاریخ صدر اسلام می توان گفت که در آن دوران، انباشت اموال توجیه کافی نداشت؛ زیرا از یکسو حکومت و دولت، دارای ساختار و کارکردی ساده بود، و برای ادارهی آن چندان نیازی به انباشت اموال نبود. از سوی دیگر، ذخیره سازی اموال، آن را در معرض نابودی بر اثر عوامل طبیعی و انسانی مانند سیل و زلزله و سرقت قرار میداد. (منتظری، 1389، 141-140)
بنابراین بیتالمال را در اسلام برای نخستین بار شخص پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) پی ریزی کرد. (گرچه لفظ بیت المال در آن زمان رایج نبود) و به تدریج با گسترش جامعه اسلامی، بر شعاع آن افزوده شد و تشکیلات منظم تری پیدا کرد. از اموری که این مطلب را تأیید میکند، مسئله تشریع زکات، خمس و دیگر مالیاتهای اسلام در زمان پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) است که از مهم¬ترین درآمدهای بیتالمال هستند. (بلاذری، 1407، 632؛ یعقوبی، 1408، 153 و نوری همدانی، 1363، 16)
درنتیجه میتوان گفت که بنیاد بیتالمال نخستین بار توسط شخص رسول اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) پیریزی شد. در آن زمان منابع مالی بیتالمال خمس، زکات و غنائمی بود که از طریق جنگ و فتوحات نصیب مسلمانان میشد. حضرت رسول اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم) در توزیع و تقسیم اموال بیتالمال بسیار توجه تام داشتند و با تقسیم فوری آن سعی در رفع نیازهای مسلمین داشتند.
گفتار دوم – منشأ پیدایش بیتالمال در زمان خلفا
خلفای صدر اسلام، ازهمان هنگام که درنتیجه فتوحات خود غنائم و اموال به سوی آنها سرازیر شد، برای حفظ آنها در صدد وسیله ای برآمدند تا آن غنائم را نگهداری و به تدریج آنها را در اداره مصالح جامعه اسلامی صرف کند، ازاین رو بیتالمال را تأسیس کردند. این نام بر مؤسسهای اطلاق شده، که عهدهدار نظارت بر اموال وارد شده و خروج آنها برای صرف در موارد مختلف بوده است. در روزگار عباسیان، که تشکیلات اداری و مالی رشد وکمال یافت، بیتالمال تمامی امور مالی دولت را تحت کنترل و نظارت خود داشت و صورت حسابهای مربوط به حمل اموال، پیش از ثبت آنها در دیوانهای مخصوص خود، در آنجا به ثبت میرسید. همچنین معاملات مربوط به اجرای هزینهها درآنجا انجام و ثبت میشد و بیتالمال یکی از دیوانهای بزرگ و مهم دولت اسلامی بود تا آنجا که آن را دیوان عالی مینامیدند؛ چه آن اصل و اساس همهی دیوانهای دخل و خرج و مرجع آنها بود و به وزارت دارائی در این زمان شباهت داشت و متصدی آن به منزله وزیر دارائی بود و به تعبیر دیگر میتوان بیتالمال را «خزانهداری کل» نامید. (دجیلی، 1379، 16-15)
در عصر خلیفهی دوم ، با گسترش فتوحات مسلمانان ، نیاز به
