
ف مختلفی از بیتالمال ارائه کرده اند، برخی از آن ها بیتالمال را به عنوان مکانی برای حفظ و نگهداری اموال دولت اسلامی دانسته و به شخصیت اعتباری آن توجه نکرده اند. از این میان میتوان به تعریف زیر اشاره کرد:
«البیت او مکان الذی یجمع فیه المال حسب اصنافه المختلفه لتصرف فی مواردها المخصه لها». (عبدالامیر کاظم، بیتا، 37)، بیتالمال عبارت است از «خانه یا مکانی که اموال مختلف در آن جمع آوری و نگهداری می شود تا در موارد خاص مورد استفاده قرار گیرد». دکتر کاظم صدر نیز در مقاله ای تحت عنوان سیاست های مای در صدر اسلام می گوید: «بیتالمال عبارت است از صندوق یا مرکزی که درآمدهای دولت اسلامی در آن جمع شده و سپس به مصارف معینی میرسد». (الحسنی و میر آخور، بیتا، 131)
بنابراین میتوان گفت که بیتالمال منبع مالی و حقوقی اسلام است که باید در جهت مصالح عمومی مسلمین استفاده گردد و از سوی دیگر نیز از عباراتی هم چون «خطا حاکم فیالقتل و الجرح علی بیتالمال» و نیز «اما من جهل قاتله . . . فدیته علی بیتالمال» و نظیر این عبارات در ابواب مختلف فقه از فقهای بزرگ شیعه استفاده میشود که بیتالمال به عنوان یک منبع عمومی درآمد مسلمین و متصرف از آن در جهت مصالح مسلمین در اسلام و نظام اسلامی پیشبینی شده است.
گفتار دوم- ماهیت بیتالمال
امام علی (علیه السلام)، خطاب به عبدالله بن زمعه (از پیروان و یاران آن حضرت) آن هنگام که از او درخواست کمک مینمایند، ماهیت بیتالمال را برای او روشن میسازد، ایشان بیتالمال را نه مال شخصی و نه مال فردی از مسلمانان بلکه بیتالمال را از آن همه مسلمانان میداند که در اختیار امام مسلمانان گذاشته تا به عدل به مصرف مسلمانان برسد. حضرت میفرماید: «إنَّ هذاالمالَ لیسَ لی ولا لکَ ، و اِنَّما هوَ فیءٌ لِلمسلمین و جَلبُ اَسیافِهِم ، فَاِن شَرَکتَهُم فی حَربِهِم ، کانَ لَکَ مِثلُ حَظهِم ، وَ اِلّا فَجَناهُ اَیدیهِم لا تَکونَ لِغیرِ اَفواهِهِم». این اموال نه مال من و نه از آن توست بلکه غنیمتی گرد آمده از مسلمانان است که با شمشیرهای خود بدست آوردهاند، اگر تو در جهاد همراهشان میبودی سهمی همچون سهم آنان میداشتی وگرنه دسترنج آنان خوراک دیگران نخواهد بود. (دشتی، 1379، 469-468)
بهطور کلی میتوان گفت ماهیت بیتالمال امروزه در دو بخش قابل بررسی است: اول وجوهات شرعی که توسط مسلمانان به عنوان مالیاتهای شرعی پرداخت میشود و در اختیار مرجعیت شیعه قرار میگیرد مانند خمس، زکات یا سهم امام که در راه توسعه علوم اسلامی ونیز انجام امور عامالمنفعه مصرف میشود، بخشی دیگر مربوط است به هرگونه درآمد دولت و نیز اموالی که در اختیار آن است که بر طبق نظام سیاسی جمهوری اسلامی هزینه کردن آن در مسیر آبادانی کشور بر عهده قوه اجرایی و تحت نظارت قوه مقننه است. نقش ولی فقیه در این باره را میتوان در هر دو بخش پیجویی کرد، ولی فقیه به عنوان مجتهد هم میتواند در مالیاتها و درآمدهای شرعی تصرف کند و هم در مسائل حکومتی، تنفیذ اختیارات رئیس قوه اجرایی و نیز نظارت عالیه ایشان نسبت به امور را میتوان از مصادیق بارز این نقش دانست.
گفتار سوم -جایگاه ثروت و اهمیت بیتالمال
تردیدی نیست که از نظر اسلام، ثروت و مال، در حیات مادی و معنوی انسانها نقش اساسی دارد، تا آنجا که در برخی از روایات، از «تنگدستی» به «رو سیاهی که در دنیا و آخرت» و «مرگ بزرگ» و … تعبیر شده است. (رحمانی، 1385، 26)
مکتب اسلام دارای نظام اقتصادی خاصی میباشد که از وحی الهی نشأت گرفته و در پرتو آن رشد و تعالی یافته است. از این رو یکی از ابعاد حکومت اسلامی، بعد اقتصادی است و آنچه قابل تأمل است، این است که بیتالمال به عنوان اولین نهاد رسمی در تاریخ اسلام، در نظام اقتصادی از جایگاه ویژهای برخوردار است. با مراجعه به سخنان معصومان(علیهمالسلام)، به¬ویژه امام علی (علیه السلام) عمدهترین اهداف از تأسیس بیتالمال را میتوان چنین برشمرد:
1 – هدایت مردم به سمت اخلاق کریمه و ارزشهای معنوی.
2 – استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه.
3 – رشد استعدادها و شکوفایی ابتکار و خلاقیت انسانها.
4 – ریشهکن کردن فقر از جامعه.
5 – رسیدگی به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و غیره. (رحمانی، 1385، 126)
درباره اهمیت بیتالمال نیز همین اندازه بس که در آیههایی که از اموال متعلق به آن سخن به میان آمده، نام مبارک خداوند به چشم میخورد. در آیه شریفه مربوط به انفال یادآور میشود که این اموال ازآنِ خدا و پیامبر«صلیالله علیه وآله» است، آنجا که میفرماید: «یَسئَلوُنَکَ عَنِ الاِنفالِ قُلِ الاِنفالُ لِلّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقوُااللهَ وَ اصلِحُوا ذَاتَ بَینِکُم وَ اَطیعُوااللهَ وَ رَسوُلَهُ اِن کُنتُم مُؤمِنِین». (سوره انفال(8)، آیهی1)
از تو دربارهی انفال میپرسند، بگو: انفال از آن خدا و فرستاده اوست، پس از خدا پروا کنید و روابط مابین خودتان را اصلاح نمایید (و بر سر انفال نزاع نکنید) و از خدا و فرستادهاش اطاعت نمایید اگر مؤمنید.
درآیهی شریفه مربوط به خمس نیز خداوند متعال سهمی ازآن را به خود اختصاص داده میفرماید: «وَاعلَموُا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَیءٍ فَإنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسوُلِ وَ لِذِی القُربَی وَ الیَتَمی وَ المَسکینِ وَ ابنِ السَّبیلِ إن کُنتُم ءَامَنتُم بِاللّهِ وَ مَا اَنزَلنا عَلَی عَبدِنا یَومَ الفُرقانِ یَومَ التَقَی الجَمعَانِ وَ اللّهُ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» . (سوره انفال (8)، آیهی4)
و بدانید آنچه از اشیاء اموال به غنیمت بردید پس مسلّم است که یک پنجم آن از آنِ خدا و از آنِ فرستادهی او و از آنِ خویشاوند رسول و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است اگر به خدا و به آنچه بر بنده ی خود در روز جدایی (حق از باطل) روزی که آن دو گروه (مسلمین و مشرکین در بدر) درگیر شدند نازل کردیم، ایمان آوردهاید، و خداوند بر همه چیز تواناست.
بنابراین میتوان از آیههای شریفه یاد شده به این نتیجه دست یافت که آیات ذکرشده به انسانها هشدار میدهند که اندیشه دستدرازی در اموال عمومی را در سرنپرورانند و تنها به حقی که قانون و شرع برایشان در نظر گرفته بسنده کنند. به همین دلیل است که میبینیم پیشوایان بزرگ دین از جمله پیامبر(صلیاللّه علیه و آله) و امیرمؤمنان علی (علیهالسلام)، در نگهداری اموال بیتالمال آن همه دقت به خرج میدهند و هرگونه استفاده شخصی از آن را ممنوع میشمرند.
گفتار چهارم- مفهوم مالیات و تفاوت آن با بیتالمال
واژه «مالیات» که از«مال» گرفته شده از نظر فرهنگشناسان در معانی زیر بکار برده شده است: «اجرو پاداش»، «زکات مال»، «سرپرستی و چراندن گلههای گوسفند»، «در جریمهای که حکومت بمناسبت ارتکاب جرائم ویژه از مرتکبین میگیرد»، «باج»، «خراج» و بالأخره مالی که دولتها بهطور سالانه از شهروندان خود میگیرند. (فرهنگ معین، بیتا، 2714)
به بیان دیگر، مالیات عبارت است از پولهایی که مأمورین وزارت دارائی هر کشوری طبق قانونی که دولت آن کشور تصویب کرده از کشاورزان و تجّار و پیشهوران و مالکین بر اساس برنامه خاصی سالیانه میگیرد و به مصرف نیازهای عمومی میرساند و این قرار داد مالیاتی، یک قرارداد ثابتی نیست بلکه طبق شرایط تغییر و تبدیل مییابد. (محمدی اشتهاردی، 1385، 12)
اما در اصطلاح اقتصاددانان جدید مالیات اینگونه تعریف شده است: مالیات مقدار پول و یا مالی است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود میپردازند تا در جهت اداره امور کشور تأمین کالاها و خدمات عمومی و ضروری تضمین امنیت و دفاع همگانی و عمران و آبادانی توسط دولت مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. (منتظر ظهور، بیتا، 246)
اما بیتالمال، اموالی است که از منابع متعدد از جمله خمس، زکات، انفال، خراج، جزیه و … جمعآوری میشود تا در جهت مصالح مسلمین بهکار گرفته شود. گرچه به نظر کلی و وسیع، میتوان همه این منابع را یک نوع مالیات مخصوص نامید ولی آنچه در میان آنها شبیهتر به مالیات به نظر میرسد، «خراج» است زیرا خراج در اسلام یک نوع مالیاتی است که حاکم اسلام با در نظر گرفتن مصالح عمومی و نیازهای اجتماعی ملت و با توجه به وضع، شرایط و درآمد خراجدهندگان، از آنها طبق موازینی میگیرد. نهایت اینکه در خراج اسلامی کاملا رعایت عدل و انصاف و توجه به مصالح عمومی و فردی ملت خواهد شد، و نیز میتوان جزیه را یک نوع مالیات سرانه نسبت به اهل کتاب دانست، که طبق شرایطی از آنها گرفته میشود. (محمدی اشتهاردی، 1385، 13)
در اینجا باید توجه داشت که براساس «ولایت فقیه» که در اسلام راستین وجود دارد، هرگاه شرایط طوری بود که منابع بیتالمال برای جبران کمبودهای اقتصادی کافی نبود «ولی امر» (حاکم شرع) طبق اختیاری که از طرف مالک اصلی (خدا) دارد، میتواند مالیاتهای جدیدی فراخور امکانات افراد و شرایط زمان برای عدهای قرار دهد تا بدین وسیله نیاز دیگر مستحقان برطرف گردد.
بخش دوم – انواع بیتالمال
معمولاً داراییهای مسلمین بدون توجه به موقعیت مکانی، قسمتی از بیتالمال را تشکیل میداد. بیتالمال جامعیت داشت و بر این اصل استوار بود که تمام اختیارات و حقوق مالکیت کائنات از آن خداست، انسان در زمین نماینده اوست و تصرف انسان در داراییها وکالتاً و موقتی میباشد. (توانایان فرد، 1358، 71)
در گذشته سه نوع بیتالمال وجود داشت: الف – بیتالمال خاصه، ب – بیتالمال عامه، ج – بیتالمال مسلمین
گفتار اول- بیتالمال خاصه
همان بیتالمال خلیفه است (الدوری، 1999، 44)، بیتالمال خصوصی خلیفه را بیتالمال خاصه میگفتند که یک مؤسسهی مستقل از بیتالمال عمومی محسوب میشد و درآمدها و مصارف مخصوص به خود داشت. با این حال، به عنوان خزانهی احتیاطی دولت نیز شناخته میشد که در مواقع فوقالعاده و در صورت کسر بودجه بر آن اعتماد میکرده است. (یعقوبی، بیتا، 218)
به بیانی دیگر عبارت است از نهادی که اساساً مستقل و دارای درآمدها و هزینههای خاص خود میباشد و به عبارتی خزانه خلیفه و یا صندوق اختصاصی بود که مخارج شخصی و بخششهای خلیفه، مخارج حرم (جایی که افراد خانواده خلیفه زندگی میکردند) و هدایا و بخششهایی که خلیفه به حکام خارج می داد از این صندوق برداشت میشد. (توانایان فرد، 1358، 71؛ دجیلی، 1379، 169) ظاهراً اندیشه ایجاد بیتالمال خاص برای خلیفه در روزگار امویان پدید آمده است، چه اینکه معاویه «صَو’افی» (اموال خالصهی حاکم مسلمین) را از بیتالمال جدا کرد و آنها را ملک خویش قرار داد. (یعقوبی ، بیتا، 167و دجیلی،1379، 169) و پس از فوت ، پنجاه میلیون درهم از درآمد زمینهایش باقی گذاشت. (مقدسی ،1962، 6)
عنوان بیتالمال خاصه در عصر عباسی استعمال میشد. (طبری ، بی تا، 221) به نظر میرسد نخستین مرکز یا ساختمان مستقل برای حفظ اموال خاصه خلیفه در روزگار المعتضد خلیفه عباسی احداث شده است؛ زیرا برای او دژی ساختند و ستونها و سر ستونهای آن را پر از سرب گداخته کرده و آن را بیتالمال خاصه نامیدند و منظور از آن نگهداری و حفظ اموال خاصه و تنظیم و تسهیل نظارت بر آن بود. (صابی، 1958، 157) سازمان اداری بیتالمال خاصه از بیتالمال عمومی کاملاً جدا بود و معتمدان شخص خلیفه این وظیفه را عهدهدار میشدند. حسابهای این دو بیتالمال از یکدیگر جدا بود، اما از آنجا که سرپرستی هر دو بیتالمال با خلیفه بود و او در برابر کسی مسئولیت نداشت گاهی حسابهای شان تداخل میکرد. در اوضاع خاص سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ، بیتالمال خاصه همچون پشتیبان برای بیتالمال عمومی بود، گاه در آن ادغام میشد و گاه اموالی به بیتالمال عمومی قرض میداد.
درآمدهای بیتالمال خاصه از چند طریق بهدست میآمد از جمله:
1- میراث خلفا: ثروتهای خلفا، پس از دوران امیرالمؤمنین علی علیه السلام، مبالغ زیادی تشکیل میداد. معاویه و سایر خلفای بنیامیّه میلیونها درهم بهجای گذاشتند (مقدسی، 1962، 6) و
