
نظام هاى سياسى كاملا بسته يا ديكتاتورى و كاملا مشروط و محدود، قرار مى دهند. اين نظام، در شكلهاى مختلفى به وجود مىآيد؛ نظير سلطنت مشروطه پارلمانى كه در آن مجالس مقننه به طور غير مستقيم در قوه ى مجريه دخالت دارند و شاه در عزل ونصب وزرا آزاد نيست؛ بلكه بايد آنها را از بين افرادى برگزيند كه مورد اعتماد اكثريت پارلمان باشند، وزار در مقابل مجلس مسؤولند و ممكن است با رأى عدم اعتماد مواجه شده و مجبور به استعفا شوند، نمايندگان ممكن است از شاه بخواهند كه وزرايى را بركنار و اشخاص جديدى را انتخاب كند، وقتى اوامر و احكام شاه اجرا مى شود كه امضاى وزير را داشته باشد. زيرا وزرا با اينكه از جانب شاه منصوب مىشوند؛ اما مى توانند از امضاى فرامين و اوامر پادشاه خوددارى كنند و دراين صورت امر صادره اجرا نمى شود؛ بنابراين در ممالك پارلمانى، شاه سلطنت مى كند نه حكومت. سلطنت پارلمانى امروزه در كشورهايى همانندانگلستان، بلژيك، سوئد، نروژ، دانمارك و نيز غالب كشورهاى سلطنتى برقرار است. شكل ديگر، سلطنت مشروطه دوگانه است كه در آن قوه مجريه با رياست شاه در مقابل پارلمان استقلال تام و تمام دارد، شاه در انتخاب وزرا و عزل آنها محدوديتى ندارد و مىتواند آنها را از بين اكثريت يا اقليت پارلمان و يا خارج از پارلمان انتخاب كند. وزرايى كه با اين ترتيب برگزيده مى شوند، فقط در برابر شاه مسؤولند و پارلمان نمى تواند آنها را مورد مؤاخذه، سؤال و استيضاح قرار دهد و يا با اظهار عدم اعتماد، آنها را وادار به استعفا نمايد. سلطنت دوگانه در پروس طبق قانون اساسى سال 1850 م، اطريش مطابق قانون اساسى 1867 م، امپراتورى عثمانى مطابق قانون اساسى 1876 م و در روسيه تزارى طبق قانون اساسى 1906 م معمول بوده است(آستین، 1374: 56…58).
انقلاب مشروطه ایران
انقلاب مشروطه ایران جزو انقلابات آغازین قرن بیستم و در واقع یکی از مهمترین آنها نیز محسوب میشود. انقلاب مشروطه ایران از سوی نویسندگان متعدد داخلی و خارجی و از نقطه نظرات گوناگون و در چارچوب نظریههای انقلاب و علوم سیاسی و تاریخ مورد تجزیه و تحلیل واقع شده و هر یک از صاحبنظران درصدد روایت این انقلاب به صورت علمی و یا روایی برآمدهاند. اما نگارنده با تحقیق گسترده در منابع مختلف داخلی و خارجی اعم از فارسی و ترکی و انگلیسی شاهد خلأ در تحلیل دو کانون مهم منجر به انقلاب (روزنامه اختر) و تحولات پساانقلابی (انجمن سعادت) شد و از این رو محور تحقیق در این پژوهش، بر تجزیه و تحلیل گسترده این دو کانون استوار است.
انقلاب مشروطه ایران به معنای اخص کلمه، محور پژوهش ما در این پایاننامه را تشکیل میدهد. بعد از ریشهیابی واژه و مفهوم انقلاب و مشروطه و توضیحی کلی در این زمینه در فصل حاضر، تلاش میشود در فصل آینده انقلاب مشروطه ایران در پرتو فعالیتهای انجمن سعادت ایرانیان مقیم استانبول و روزنامه اختر تجزیه و تحلیل شود و نقش این دو کانون در تحولات مشروطه به صورت مفصل مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
انجمن سعادت استانبول
شهر زیبا و تاریخی استانبول، پايتخت امپراطوري عثماني حلقه واسط بين دنياي شرق و جهان غرب به حساب ميآيد،اين شهربه سال 1453 م. توسط سلطان محمد فاتح،سلطان عثماني گشوده شد و از آن تاريخ به بعد به دليل تقابل و تعامل افكار و عقايد و حضور مردماني از سرتاسر آسيا و اروپا به عنوان يك «مادر شهر» مطرح گرديد. استانبول به عنوان مركزي براي تجارت بين ملتهاي گوناگون نيز محسوب ميگردد و از آن جايي كه لازمه تجارت نيز مبادله سريع اطلاعات و آگاهيهاي فزاينده ميباشد، لذا اين شهر را ميتوان به عنوان نقطه ثقل مبادلات فكري و عقيدتي آن دوره نيز به حساب آورد (عزیزی، 1391: 180).دليل ديگر اهميت استانبول «قرارگرفتن آن درخاك اصلي اروپا و نفوذ بسيار بالاي تمدن اروپايي و مظاهر وابسته به آن در اين شهر ميباشد (نوائی، 1328: 159).
ايرانيان،كه در نیمه قرن نوزدهم در تجارت جهاني، نقشي درخور داشتند و اغلب ايرانيان تاجر را نيز اهالي آذربايجان تشكيل ميدادند، دراين شهر«در نتيجه تماس با روشنفكران و آزاديخواهان ساير ممالك و نيز مطالعه جرايد و روزنامههاي متفاوت و متنوع به مرور زمان داراي افكار آزاديخواهي ميگرديدند و اين افكار به سرعت هرچه تمامتردرآنهارشد مييافت (ملکزاده، 1363: 77).وجود جمعيت فرهيختهاي از ايرانيان باعث شده بود كه سفارت كبراي ايران در اسلامبول نيز واجد اهميت حياتي باشد.اسلامبول با چنين ساختارويژه اي،با حضور ايرانيان در آن -در دورهاي از تاريخ ايران كه حركات آزاديخواهي شروع شده و در مسير تعالي افتاده بود- نقشي تعيين كننده بر عهده گرفته است (عزیزی، 1391: 181).
درمورد نقش ايرانيان مقيم عليه(نامي كه ايرانيان به اسلامبول داده بودند) درروند تحولات مشروطه در ايران،لازم است گفته شود كه جمعيت تجار مقيم آن ديار ميتوانست از مدتها قبل از حركت مشروطهخواهي شكل گرفته باشدولي سرعت و شتاب فزاينده تحولات در ايران باعث شد تا ايرانيان مقيم اسلامبول نيز به عنوان بخشي از پيكره واحد ايران، به جهت امداد و ياري مشروطهطلبان ايران وارد عمل شوند. هر چند برخي نويسندگان «شروع اقدامات ايرانيان مقيم اسلامبول را بعد از اقدامات محمدعليشاه ميدانند»(امیرخیزی، 1339، 1-2)، ولي با بررسي جرايد آندوره ميتوان چنين استنباط كرد كه در اوايل حركت مشروطهخواهي در ايران و اوجگيري حركت فعالان آن در ايران است كه ايرانيان ساكن آن شهر به فكر فراموش كردن اختلافات و ايجاد يك نهاد مستقل افتادهاند.
سرآغاز مشروطه در ايران به مانند خود ايران درخارج ازمملكت ايران نيز باعث بروز اختلافاتي در بين ايرانيان شده است و به اين دليل است كه ايرانيان ساكن اسلامبول با مشاهده روند رو به گسترش حركت مشروطهخواهي در ايران اندك اندك منافع شخصي خويش را در قبال منافع ملي فراموش كرده و به حالت جمعي اقدام به فعاليت مينمايند و انجمن سعادت ايرانيان مقيم اسلامبول شكل ميگيرد (عزیزی، همان).
اين انجمن مدتي تحت رياست «آقامحسن معتمدالتجار» بوده و از اعضاي ديگر آن ميتوان به «حاج محمد حسين، آقاي هندي – شباهنگ، حاج حسين قرطاسيه چي (جاوید،1347)»،«حاج حسين شالچي، حاج رسول صدقیانی، ميرزا علي برادر مستشارالسلطنه، حاج حسن پدر دكتر عليخان توفيق اشاره نمود» (امیرخیزی، 1339، 161).
كاركرد ويژه انجمن سعادت بعد ازحوادث مشروطيت ايران و عليالخصوص بعداز واقعه انحلال مجلس به ثمر مينشيند زيرا اندكي بعدازانحلال مجلس در ايران، مشروطه عثماني به تاريخ 23 ژوئيه 1908.م/ اول مرداد 1287 ش و برابر با 24 جماديالثاني 1326 ه.ق. به توسط فعالان عثماني احيا ميگردد و اين حادثه مهم را ميتوان نقطه عطف مهمي در حيات انجمن سعادت به شمار آورد. با احياي رژيم مشروطه عثماني ،«انجمن سعادت روابط صميمانهاي با حزب «اتحاد و ترقي» برقرار ساخت كه در آينده اين انجمن نقش حساس و تعيين كننده بر عهده داشته است» (ملکزاده، 1377: 43).
عراق عرب به عنوان بخشي از قلمرو امپراطوري عثماني به مجرد احياي رژيم مشروطه عثماني شاهد فعاليت روز افزون جمعيت ايرانيان در بغداد و عتبات عاليات بود كه اقدامات ايرانيان مقيم عراق عرب به رياست حاج شيخ اسدالله ممقاني و احمد تاجر شبستري انجام ميشد . فعاليتهاي ايرانيان عراق و حمايتهاي جمعيت اتحاد و ترقي در بغداد باعث كشانده شدن اين فعالان به سمت اسلامبول شدوبه درخواست تجار مقيم عليه، نمايندهاي از جانب علماي مشروطهخواه نجف به اسلامبول گسيل شده اين نماينده علماء نجف، حاج شيخ اسدالله ممقاني بود كه به محض رسيدن به اسلامبول با صلاحديد اعضاي انجمن سعادت به رياست انجمن انتخاب شد (عزیزی، همان).
به اين ترتيب ملاحظه ميشود انجمن سعادت اسلامبول بعد از بنا نهاده شدن به دست تجار آزاديخواه نهايتاً با رياست نماينده علماي نجف بر آن حالتي كاملاً متفاوت ميگيرد و اقداماتي در راستاي حمايت از مشروطهخواهان ايراني مينمايد كه در جاي خود بسيار با ارزش و مفيد فايده بوده است. اما در اين بين آنچه كه براي بار دوم تكان شديدي به انجمن سعادت وارد ميكند،ورود ايرانيان تبعيدي به اروپا به شهر اسلامبول است و از آن جايي كه به دنبال انحلال مجلس شوراي ملي، مقاومت مشروطه تنها در آذربايجان باقي مانده بود و به حيات خويش تحت رهبري «انجمن ايالتي آذربايجان» ادامه ميداد، حضور ايرانيان تبعيدي باعث ميشد تا انجمن سعادت به مراتب قدرتمندتر و فعالتر ظاهر گردد. در اين دوره، انجمن سعادت اسلامبول كمكهاي مادي به صورت اعانه جمعآوري نموده و به اسامي و نامهاي مختلفي به تبريز حواله ميكرد تا جريان مقاومت در آذربايجان از لحاظ اقتصادي مشكلي نداشته باشد (عزیزی، همان).
«آنژي نيور» افسر فرانسوي كه در بحبوحه جنگهاي تبريز در شهر حاضر است مينويسد:«ايرانيان مقيم قسطنطنيه مبلغ پانزده هزار فرانك به اسم يك تاجر اروپائي به تبريز حواله كردند و از اين پول، اغلب هزينه مجاهدين كه روزانه چهار قران (برابر يك فرانك) بود پرداخت ميشد» (نیور، 1348: 224).
علاوه بر اقدامات اقتصادي و تامين مالي مبارزين مشروطه، انجمن سعادت در راهي قدم برميداشت كه شايد بتوان گفت بيشتر موفقيتها و كاميابيهاي انجمن ايالتي و علماي نجف مرهون آن اقدامات ميباشد زيرا انجمن سعادت به عنوان مركز واسطهاي بين تبريز، نجف و ممالك اروپائي عمل ميكرد و تلگرافات و درخواستهاي طرفين را به همديگر ميرسانيد و با مطرح ساختن مطالبات مردم آذربايجان و ايران در خارج از مملكت ايران باعث ميشد تا نوعي احساس همدردي با نهضت ايران در خارج شكل گيرد. رسيدن ايرانيان تبعيدي مانند معاضدالسلطنه پيرنيا، ميرزا علي اكبرخان دهخدا، ميرزا علي حق نويس، بهاء الواعظين و ميرزا ابراهيم قمي به اسلامبول، باعث پديدآمدن دوره جديدي از فعاليت آزاديخواهان در خارج از مملكت ايران شد كه نقش انجمن سعادت در اين زمينه بسيار مهم است زيرا اين انجمن با متشكل ساختن عناصر آزاديخواه و ايجاد امكاناتي براي آنها كمكهاي شايان توجهي به پيشرفت مقاصد مليون انجام داد و روابطي را با ساير نقاط ايران كه به حالت بسته و جامد باقي مانده بودند برقرار ساخت» (شمیم، 1374، 591).
ارگان انجمن سعادت اسلامبول، روزنامه «شمس» ميباشد كه به تاريخ شعبان 1326 ه.ق توسط سيد حسن تبريزي به زير چاپ رفت و اولين شماره آن نيز مزين به تصوير ملك المتكلمين ميباشد (کهن، 1362: 488).انجمن سعادت ضمن درج مطالب و ديدگاههاي خود در آن با ايجاد امكاناتي براي ايرانيان تبعيدي اين مهم را فراهم ساخت تا آنها نيز اقدام به تاسيس روزنامهاي براي نشر افكار خويش بنمايند. يكي از اين موارد تاسيس روزنامه«سروش»، توسط ميرزا علي اكبر دهخدا ميباشد كهبه قلم دهخدا و احمد آقا اوغلو از سياسون مهم قفقاز از زير چاپ بيرون ميآمد (کهن، همان).
با قدرت يافتن انجمن سعادت، حاج شيخ اسدالله ممقاني ضمن ديداري با صدر اعظم عثماني، سبب شد تا دستگاه سياسي عثماني نسبت به ايرانيان و حركات آزاديخواهانه آنها نرمش خاصي داشته باشد. حمايتهاي انجمن سعادت از روند مقاومت در ايران به گونهاي چشمگير در اهداف مشروطهخواهان ايراني تاثير داشته و آنها را به ادامه راه تشويق ميكرده است و شايد بهترين جملهاي كه بتوان در اين زمينه به آن اشاره كرد اين كه بعد از واقعه مجلس در تهران، انجمن تبريز مدير انقلاب شد و انجمن سعادت اسلامبول علم را برپا داشت (هدایت، 1363، 118).
روزنامه اختر
در عصر ناصری و پیش از مشروطیت، به دلیل محدودیتهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، مطبوعاتی در خارج از قلمرو جغرافیایی ایران شروع به فعالیت کردند که غالبابا دقت و با یک دیدگاه انتقادی مسایل و مشکلات جامعه آن روز ایران را مورد بررسی قرار میدادند. اولین روزنامه ایرانی منتشرشده در خارج از کشور، روزنامه اختر بود که فعالیت مطبوعاتی خود را در سال 1292 ه. ق./1876 م. به مدیریت محمد طاهر تبریزی و نویسندگی میرزا مهدی تبریزی مشهور به اختر در اسلامبول شروع کرده و بیش از بیست سال
