
ن دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
2- تعیین شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
3- تعیین شایعترین قسمتهای مورد نگرانی در دانشجویان دارای علائم اختلال بدشکلی بدن دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
4- تعیین شایعترین فعالیتهای مربوط به نگرانی نقص ظاهری در دانشجویان دارای علائم اختلال بدشکلی بدن دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
5- مقایسه شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
6- مقایسه شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان با گروه سنی مختلف دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
7- مقایسه شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان مجرد و متاهل دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
8- مقایسه شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان با وضعیت مالی متفاوت دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
9- مقایسه شیوع علائم اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان با و بدون سابقه جراحی زیبایی دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
10- بررسی رابطه معنادار علائم اختلال بدشکلی بدن با علائم اختلال افسردگی اساسی در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
11- بررسی رابطه معنادار علائم اختلال بدشکلی بدن با علائم اختلال وسواس فکری – عملی در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
12- بررسی رابطه معنادار علائم اختلال بدشکلی بدن با علائم اختلال اضطراب اجتماعی در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
13- بررسی رابطه معنادار علائم اختلال بدشکلی بدن با علائم اختلالات خوردن در دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز
1-5- تعاریف نظری وعملیاتی متغیرها
1-5-1- اختلال بدشکلی بدن
1-5-1-1- تعریف نظری
از لحاظ تشخیصی، اختلال بدشکلی بدن، اشتغال ذهنی با نقص خیالی یا تحریف مبالغه آمیز یک عیب خفیف و جزیی در ظاهر جسمانی تعریف میشود. افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن دلمشغول نقایص تصوری یا خیالی در ظاهر خود هستند. این دلمشغولی به قدری شدید است که موجب ناراحتی که اهمیت بالینی دارد، میشود و در عملکرد اجتماعی یا شغلی اختلال ایجاد میکند (انجمن روانپزشکی آمریکا64، ۲۰۰۰).
درDSM-IV اختلال بدشکلی بدن، جزءگروه اختلالات جسمانی شکل65 طبقه بندی میشد و بر اساس طبقه بندی جدید DSM-V در گروه اختلالات وسواس فکری – عملی و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفته است.
معیارهای DSM-V برای اختلال بدشکلی بدن شامل موارد زیر است:
۱- فرد به طور دائم نگران است و فکر میکند یک یا چند نقص یا عیب در ظاهر فیزیکی دارد، ولی دیگران این نقصها را نمیبینند یا آنها را بسیار جزئی میدانند.
2- در مرحلهای از این اختلال، فرد، در واکنش به نگرانیهای خود درباره ظاهرش، رفتارهای وسواسی تکراری انجام میدهد (خودش را به طور دائم در آینه وارسی میکند، به طور افراطی موهایش را شانه زده یا خودش را آرایش میکند، یا به طور دایم از دیگران در مورد نقص خود اطمینان جویی میکند) یا اعمال ذهنی تکراری انجام میدهد (ظاهر خودش را با ظاهر دیگران مقایسه میکند).
3- این اشتغال ذهنی باعث پریشانی یا نابسامانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی یا عملکرد در سایر جنبههای مهم زندگی شده است.
4- اشتغال ذهنی درباره ظاهر ، علت دیگری ندارد (مثلا، نگرانی درباره چاقی یا وزن بدن در یکی از اختلالات خوردن)(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2012).
1-5-1- 2- تعریف عملیاتی
دراین پژوهش نمره ۲۰ و بالاتر، در مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی یل – براون برای اختلال بدشکلی بدن66(فیلیپس و همکاران، 1997)، اختلال بدشکلی بدن تلقی میشود.
1-5-2-اختلال افسردگی اساسی
1-5-2-1- تعریف نظری
DSM-V برای توصیف اختلال افسردگی اساسی ابتدا دوره افسردگی اساسی67 را توصیف میکند و در ادامه معیارها آورده می شود.
معیارهای DSM-V برای اختلال افسردگی اساسی عبارتند از:
حضور یک دوره افسردگی اساسی (معیارهای الف تا ج مربوط به دوره افسردگی اساسی) به اضافه معیارهای د و ه.
الف- از بین نشانههای زیر پنج نشانه (یا بیشتر) در طول یک دوره دو هفته ای حضور داشتهاند و نشان میدهند که عملکرد فرد با عملکرد قبلی او متفاوت شده است. حداقل یکی از معیارها، خلق افسرده یا از دست دادن علاقه یا لذت است. توجه کنید نشانههایی که آشکارا علتهای پزشکی دارند نباید جز این فهرست به حساب آیند.
1- فرد بیشتر طول روز و تقریبا هر روز خلق افسرده68 دارد.
2- فرد بیشتر طول روز و تقریبا همه روزه به تمام فعالیتها (یا تقریبا تمام فعالیتها) به شدت بیعلاقه است.
3- به طور چشمگیر چاق میشود یا بدون گرفتن رژیم غذایی، به طور چشمگیر لاغر شده است (لاغر یا چاق شدن چشمگیر یا معنادار یعنی اینکه فرد در عرض یک ماه بیشتر از ۵ درصد وزن خود را از دست بدهد یا بیشتر از 5 درصد به وزنش اضافه شود).
4- بیخوابی یا فزون خوابی تقریبا در همه روزها.
5- پرتحرکی روانی- حرکتی یا کندی روانی- حرکتی تقریبا هر روز.
6- تقریبا همه روزه احساس میکند بیحال و بیرمق است ( از دست دادن انرژی).
7- تقریبا هر روز احساس عدم شایستگی میکند یا بیدلیل احساس گناه (عذاب وجدان) شدید میکند که می تواند جنبه هذیانی داشته باشد.
8- تقریبا همه روزه، کاهش توانایی فکر کردن یا تمرکز ذهنی و یا حالت بی تصمیمی دارد.
9- به طور دائم به مرگ فکر میکند (این فکر فقط به «ترس از مرگ» محدود نمیشود)، دائم به خودکشی فکر میکند بدون آنکه برنامه مشخصی برای آن داشته باشد یا وسوسه خودکشی میکند یا برنامه مشخصی برای خودکشی دارد.
ب- این نشانهها باعث میشوند فرد به اختلال شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبههای مهم زندگی دچار شود.
ج- علت این دوره را نمیتوان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
د- سایر اختلالات (اختلال اسکیزوئیدی _ عاطفی69، اسکیزوفرنی70، اختلال اسکیزوفرنی شکل71، اختلال هذیانی72و یا سایر اختلالات پسیکوتیک مشخص یا نامشخص73) نمیتوانند علت بهتری برای این دوره افسردگی اساسی باشند.
ه- هرگز یک دوره مانیک یا یک دوره هیپومانیک وجود نداشته است (انجمن روانپزشکی آمریکا،2012).
1-5-2-2- تعریف عملیاتی
دراین پژوهش نمره ۱۳ و بالاتر، در پرسشنامه افسردگی بکII 74(بک و همکاران، 2000)، اختلال افسردگی اساسی تلقی می شود.
1-5-3- اختلال وسواس فکری – عملی
1-5-3-1- تعریف نظری
معیارهایDSM-V برای اختلال وسواس فکری- عملی شامل موارد زیر است:
۱-حضور افکار وسواسی، رفتارهای وسواسی یا هر دو.
2- افکار وسواسی یا رفتارهای وسواسی وقت گیر هستند یا در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم زندگی اختلال شدید به وجود میآورند.
۳- نشانههای وسواس فکری – عملی را نمیتوان به تاثیر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده (مواد مخدر یا داروهای تجویزی) یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
۴- نشانههای یک اختلال روانی دیگر نمیتوانند توضیح بهتری برای ناراحتی فرد باشند (انجمن روانپزشکی آمریکا،2012).
1-5-3-2- تعریف عملیاتی
دراین پژوهش نمره ۱۵و بالاتر، در پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی75 (هاجسون و راچمن76، 1977)، اختلال وسواس فکری – عملی تلقی میشود.
1-5-4- اختلال اضطراب اجتماعی
1-5-4-1- تعریف نظری
در DSM-V نام اصلی اختلال فوبی اجتماعی، اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته شده است، زیرا مشکلات به وجود آمده در اثر آنها، در مقایسه با سایر فوبیها، معمولا فراگیرتر هستند و در فعالیتهای عادی فرد نابسامانی بیشتری به وجود میآورند.
معیارهایDSM-V برای اختلال اضطراب اجتماعی شامل موارد زیر است:
۱- ترس یا اضطراب شدید نسبت به یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن، فرد در معرض توجه و دقت دیگران قرار میگیرد.
۲- فرد میترسد، طوری عمل کند و یا نشانههای اضطراب از خود نشان دهد که باعث شود مردم برداشت منفی از او داشته باشند و یا باعث توهین به دیگران یا ناراحت شدن آنها شود.
۳- موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی تقریبا” همیشه باعث ترس یا اضطراب فرد میشوند.
۴- فرد فعالانه تلاش میکند تا از موقعیت (یا موقعیتهای) اجتماعی اجتناب کند یا مجبور میشود آنها را با ترس و اضطراب بسیار زیاد تحمل کند.
۵- ترس یا اضطراب فرد با خطری که از طرف موقعیت اجتماعی او را تهدید میکند تناسب ندارد.
۶- ترس، اضطراب یا اجتناب ، پیوسته و مکرر است و معمولا ۶ ماه یا بیشتر طول میکشد.
۷- ترس، اضطراب یا اجتناب باعث میشود فرد به اختلال شدید و از لحاظ بالینی معنادار در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبههای مهم زندگی دچار شود.
۸- ناراحتی فرد را نمیتوان به آثار مستقیم یک ماده یا داروی تجویزی و یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد.
۹- یک اختلال روانی دیگر نمیتواند علت مناسبتری برای این ناراحتی باشد.
۱۰- اگر یک عارضه پزشکی دیگر وجود دارد (مثل: بیماری پارکینسون، چاقی و زشت شدن صورت یا بدن به خاطر سوختگی یا زخم) ترس، اضطراب یا اجتناب ربطی به این موضوع ندارد یا مفرط است (انجمن روانپزشکی آمریکا،2012).
1-5-4-2- تعریف عملیاتی
دراین پژوهش نمره ۱۹ و بالاتر، در پرسشنامه فوبی اجتماعی77(کانر78 و همکاران، 2000)، اختلال فوبی اجتماعی تلقی می شود.
1-5-5- اختلالات خوردن
1-5-5-1- تعریف نظری
اختلالات خوردن از طريق آشفتگيهاي شديد در رفتارهاي خوردن و آشفتگي در درك شكل و وزن بدن مشخص میشوند. این اختلالها مشتمل بر بی اشتهایی روانی79 ( (AN، پرخوری روانی80 BN)) و اختلالهای خوردن به شکلی تصریح نشده81 ( EDNOS ) میباشند. بیاشتهایی روانی اختلالی است که در آن ضوابط اصلی شامل: تمایل شدید به لاغری و ترس مرضی از چاق شدن، دل مشغولی نسبت به تغذیه، بروز پارهای از اختلالاتشناختی، مشکلات خلقی و شخصیتی و پیامدهای مشخص پزشکی میباشد. اما پرخوری روانی بر اساس برانگیختگی ناگهانی، مقاومت ناپذیر و مهار نشدنی نسبت به خوردن تشخیص داده میشود و شامل دو نوع تخلیهای (شخص مرتب اقدام به استفراغ عمدی یا استفاده از مسهل و مدر میکند) و نوع غیر تخلیهای (بیماران رفتارهای جبرانی نامتناسب برای پیشگیری از افزایش وزن، نظیر روزه گرفتن و ورزش کردن انجام میدهند، اما اقدام به دفع عمدی نمیکنند). بر اساس DSM-IV-TR اختلالهای خوردن تصريح نشده، شامل مواردي از اختلالهای خوردن هستند كه از نظر باليني مهم هستند اما تمامي معيارهاي تشخيصي بي اشتهايي رواني يا پرخوری روانی را ندارند. اين اصطلاح زماني به كار برده میشود كه فرد فاقد يكي از معيارهاي تشخيصی يا فاقد معيارهاي لازم براي مدت نشانه ها يا فاقد تعداد كافي نشانه ها باشد. در DSM-V از مهمترين تغييرات صورت گرفته در اين طبقه اضافه شدن اختلال پرخوري روانی به عنوان يك تشخيص قابل كدگذاري است و همچنین اختلالات خوردن به اختلالات خورد و خوراک82 تغییر نام یافته است. تغيير نام اين طبقه به منظور منعكس كردن انواع اختلالات تغذيهاي مانند هرزه خواری و اختلال نشخوار در اين طبقه انجام گرفته است كه در DSM-IV تحت عنوان اختلالاتي كه براي نخستين بار معمولاً در شيرخوارگي، كودكي يا نوجواني تشخيص داده ميشوند، مطرح شدهاند.
1-5-5-2- تعریف عملیاتی
دراین پژوهش نمره ۲۰ و بالاتر، در پرسشنامه نگرشهای خوردن83 (گارنر و گارفینکل، 1982)، اختلالات خوردن تلقی میشود.
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2-1- توصیف و ماهیت اختلال بدشکلی بدن
2-1-1- تاریخچه
اصطلاح بدشکلی هراسی برای اولین بار در سال۱۸۸۶ برای تعیین دلمشغولیهای نابهنجاری که با زیبایی بدن مرتبطند. برای توصیف علائم اختلال بد شکلی بدن توسط مورسلی، یک
