
بندی
برآیند بحث ذیل آیه تطهیر این است که ما پس از نقل نظرها صاحب کشاف که این آیه را به طور ویژه به تعبیر خود ایشان زنان پیامبر ( میدانست و کلمه تطهیر را همان تقوای شدید که باعث حفظ آبرویشان میشود، قلمداد میکند و ایشان نسبت به عصمت اهل بیت بحثی را ذکر نمیکند.
ما با نقل نظرات مفسرین اهل سنت از جمله حاکم نیشابوری که شأن نزول آیه را در شأن خمسه طیّبه میدانست و نظر آلوسی در روح المعانی که البته نقدهایی را بر نظر ایشان وارد کردیم و همچنین نظر ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم که شأن آیه را عام میدانست و شامل اهل بیت ( و زنان پیغمبر ( می شود و سپس برای تأیید مدعای خویش مبنی بر شأن نزول آیه تطهیر در حق اهل بیت ( و اثبات عصمت آنان نظرات مفسرین شیعه از جمله مفسرالبرهان و النور الثقلین را ذکر نمودیم و در خاتمه نظر شریف مرحوم علامه طباطبایی را همراه با ردّ اشکالات و شبهات فراوانی از اهل سنت همراه بود را نقل نمودیم.
در نهایت بحث به این نتیجه میرسیم: که آیه شریفه تطهیر در شأن پیامبر( و علی و فاطمه و امام حسن و امام حسین ( نازل شده و هیچ شریکی ندارد و همچنین از آیاتی که دلالت بر عصمت اهل بیت میکند همین آیه تطهیر است.
فصل سوم
آیات امامت خاصّه
پیش در آمد
امامت خاصه علمی است که پیرامون تعیین مصداق از بین مصادیق هر زمان با توجه به معیارها و ملاکهایی که در بحث امامت عامه همانند عصمت ، افضلیت، علم لدنی و معجزه و… شخص امام بحث می کند که طبق اعتقاد ما امام بلافصل پس از رسول اکرم( حضرت امیرالمومنین علی( و پس از آن اولاد طاهرین آن حضرت هستند.
در این فصل به آیات منتخب مهمی که در باب امامت خاصه در قرآن کریم آمده است اشاره کرده و نظر زمخشری را مورد بررسی و نقد قرار داده و سپس آیه ی مورد نظر را از دیدگاه علمای شیعه، تبیین و روشن می کنیم، این آیات عبارتند از: آیه تبلیغ، آیه ولایت، آیه اطاعت و آیه امامت هستند که در ذیل بطور تفصیل به آنها پرداخته می شود.
گفتار اول: آیه تبلیغ: مائده/67
آیه: «یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس، انّ الله لا یهدی القوم الکافرین»
ترجمه: ای رسول برسان آنچه را که از جانب پروردگارت به سوی تو فرستاده شده است و اگر این کار را نکنی، رسالتش را نرساندی و خدا تو را از شر مردم حفظ میکند، خدا گروه کافران را هدایت نمیکند.
الف) نقد و بررسی دیدگاه زمخشری با بررسی نگرش مفسرین اهل سنت
نظر زمخشری:
با توجه به توضیحی که زمخشری از عبارات این آیه شریفه داده است می گوید: اگر بپرسند عبارت «فما بلغت رسالته» جزای شرط واقع شود، دلیل درستی آن چیست؟
جواب می دهد: نخست آن که اگر آن بزرگوار در رساندن همه ی رسالت های خداوند متعال ار او فرمان نمی برد و همه ی آن را پنهان می کرد . چنان بود که گویی اصلا برنگیخته نشده، دوم آنکه مراد آن باشد که اگر این کار را نکنی، به موجب کتمان همه ی وحی کیفر خواهی دید که به جای مسبب از سبب یاد شده است.129
همچنین روایاتی که در مورد این آیه آورده، از جمله از رسول خدا (روایت شده که فرموده: خدای متعال مرا با رسالت های خود فرستاد و دلتنگ شدم که مبادا نتوانم از عهده آن برآیم، بر من وحی کرد که اگر رسالت مرا نرسانی به تو کیفر خواهم داد و مقرر داشت که مرا از دشمن مصون خواهد داشت و من نیز از توان گرفتم ونیرومند شدم. ایشان اذعان دارد که این آیه شریفه مطلب حساس و مهمی را به پیامبر( گوشزد مینماید، سپس ایشان منظور از رسالت را همان تبلیغ قرآن بیان کرده است.130
ایشان در ادامه تفسیر آیه شریفه به شأن نزول آیه اشاره کرده و روایتی از انس ابن مالک میآورد و میگوید: در جنگ احد اصحاب، مراقب پیامبر ( بودند تا اینکه این آیه نازل شد و آن حضرت سر مبارک خود را از قبّه بیرون آورده و فرمود: ای مردم بروید که خدا مرا از گزند دشمنان مصون داشته است.131
زمخشری همانند تفسیر دیگر آیات به مقدار اندکی توضیح واژهها و بیان یک روایت در ذیل آیه بسنده کرده است و در ذهن خواننده کتاب سؤالاتی را بوجود میآورد از جمله اینکه اگر رسالت همان قرآن باشد، پیامبر ( که قبلاً قرآن را تبلیغ کرده است و رسالت خویش را کاملاً انجام داده است و دیگر اینکه: آیا این آیه با توجه به شأن نزولش در ابتدای عمر شریف پیامبر نازل شده است و یا اینکه در انتهای رسالت ایشان نازل گشته است تا در مقام اتمام حجت تبلیغ و انذار باشد.
به طور خلاصه زمخشری رسالت را به خود قرآن و حفاظت پیامبر ( در جهت ترسیدن از گزند کافران به ایشان، تفسیر نموده است.
ان شاءالله با آوردن نظرات دیگر مفسرین اهل سنت و همچنین شیعه به نقد و بررسی نظرات مؤلف کشاف میپردازیم.
نظر آلوسی در تفسیر روح المعانی
شهاب الدین آلوسی پس از واژه شناسی در ذیل آیه شریفه به تفسیر آن میپردازد و میگوید رسالت پیامبر یعنی مقام دین و جزء جزء آن رسالت است و اگر یک جزء کوچک هم ابلاغ نشود مثل اینکه هیچ کدام از رسالت ابلاغ نشده است و میافزاید بنابراین هیچ کدام از قسمت دین به نسبت قسمت دیگر اولویت ندارد. سپس ایشان در معنای «إن لم تفعل» قولی را نقل میکند که میگوید: مراد از اینکه اگر انجام ندهی پس مجازات کتمان وحی برای تو در نظر گرفته میشود، پس سبب را در جای مسبب قرار داد و برای تأیید این قول از ابوهریره حدیثی نقل میکند که پیامر( میفرماید: «خداوند مرا به پیامبری برگزید، سپس به من فشار و سختی آمد تا اینکه وحی آمد که اگر ابلاغ رسالت نکنی تو را عذاب میدهم در این حال خداوند عصمت را برایم ضمانت فرمود پس قوی شدم.»132
ایشان روایتی را نقل میکند که در آن شأن نزول و سبب نزول و همچنین منظور از ابلاغ رسالت را بیان میکند و میگوید که اینها اخبار فتنه با خبر از حاکمان ظالم، فساد دین بدست جمعی از دیوانگان قریش و غیر آن میباشند.
بعد از آن ایشان به نظر شیعه نسبت به شأن نزول این آیه اشاره نموده میگوید: شیعه معتقد است که این آیه شریفه در شأن امام علی ( نازل شده و آن در روز هجدهم ذی الحجه سال حجه الوداع بوده است و این آیه برای تقویت رسول گرامی( نازل گشته است. و برای تأیید نظر شیعه روایاتی از ابن عباس، سیوطی در الدرّ المنثور، از ابن مسعود میآورد سپس میگوید شیعه علاوه بر این از خود مطالبی را افزودند و غرض خود را با افزودن جملاتی بر این خبر به اتمام رساندند که در پس آنها کلمات غیر واقعی وجود دارد که به اصحاب توهین کرده به این گمان که صحابه پیامبر ( با کلام ایشان مخالفت نمودهاند.133
آلوسی پس از نقل نظر شیعه حکم به بطلان آن داده و میگوید به طور مفصل آن را رد خواهیم کرد، بعد از آن نظر خودش را میگوید: که در روز 18 ذی الحجه سال حجه الوداع که نزدیک جحفه بوده است و به آن مکان «غدیر خم» میگویند پیامبر فضیلت علی ( را تبیین کرد زیرا که بعضی از کسانی که در یمن بودند به روش عدالت امام علی ( اعتراض داشتند و آن را ظلم در حق خود میپنداشتند فلذا پیامبر ( با این کلام آنها را قانع کرد.134
ایشان چهار روایت را در تأیید کلام خود میآورد.135
بعد از آن به روایت مفصل غدیر میپردازد ولی همه آنها را ضعیف میداند و میگوید ضعف سندی و دلالی دارند.
آلوسی ولی و ولایت رابه محبت تفسیر کرده و میگوید «أولا بالمؤمنین من أنفسهم» یعنی «أولی بالمؤمنین بأنفسهم بالمحبّه» یعنی اولیت دارد در محبت ورزیدن.136
این مفسر اهل سنت به اخبار وارده از رسول خدا اشاره کرده میگوید: برفرض صحت این روایات، آیه دلالت بر فضل و شأن علی ( میکند و بیشتر از این نیست.137
نظر رشید رضا در تفسیر المنار
صاحب تفسیر المنار از دیگر منتقدین دیدگاه شیعه است درباره دلالت اخبار ماجرای غدیر بر ولایت امام علی ( است او در بررسی امامت حضرت امیرالمؤمنین علی ( بیانی دارد که میگوید:
دانشمندان هر دو مذهب شیعه و سنی دیدگاههای خود را در مورد غدیر خم گفتهاند، ولی ذکر این نظریهها و ترجیح یکی از آنها امر ناپسندی است که باعث تفرقه بین مسلمانان میشود و دشمنی و کینهورزی میان آنان به وجود میآورد و تا وقتی که جانبداری از یک نظریه در بین امت اسلامی باشد، امیدی بر گرویدن به سمت حق در مسائل مورد اختلاف و پرهیز از موضوعات تفرقه آمیز در امت اسلامی نیست.138
البته نظر رشیدرضا محترم است و باید در بین امت اسلامی وحدت وجود داشته باشد اما اگر به همین اکتفا میکرد خوب بود ولی ایشان به قصه غدیر متعرض شده و میگوید: خبر غدیر را احمد بن حنبل، ترمزی، نسائی، ابن ماجه و ذهبی با اسناد رجالی و طرق متعدد روایی گفتهاند ولی مؤلف المنار ادامه داده و میگوید بعد از شکل گیری فرقههای مختلف و جانبداری در آنها و هر فرقه حق را به سمت خود میدانست دیگر این روایات قابل اعتماد و استناد نیستند و مطلبی که غایت قصه غدیر باشد این است که علی ( و دوستداران وی را باید دوست داشت و دشمنانش را دشمن شمرد.»139
نقد و بررسی نظرات زمخشری، آلوسی و رشیدرضا
ماجرای غدیر مورد توافق همه علمای شیعه و بعضی از اهل سنت است و سزاوار نیست اندیشمندی چون آلوسی و رشیدرضا با غلبه پیش داوریهای دینی به سراغ نقد اعتبار سندی و طریقی حدیث غدیر بروند، زیرا اگر خبری با این سلسله متصل و پیوسته راویان و ثبت آن در ممکنترین آثار موجود و مکتوب مسلمانان مردود یا مورد تردید تصور شود، پس چگونه میتوان به خبر واحد اعتبار داد و بدان اعتماد کرد و استناد چیست؟
اگر حدیث غدیر خم که دهها نفر از صحابیان و تابعان به طرق مختلف و متعدد آن را گزارش کردهاند و شاعران بسیاری در طول تاریخ در وصف آن شعر بگفتهاند و آن را مورد ستایش خود قرار دادهاند و همه این گزارشها مورد وفاق دانشمندان اسلامی قرار گرفته است، انکار یا مورد تردید قرار میگیرد، پس چگونه مفسران اهل سنت مانند زمخشری که هیچ اشارهای به این امر مهم نکرده وبر یک مطلب دیگر آن را تفسیر کرده است و یا آلوسی و رشیدرضا در اصل آنها انکار میکنند؟ پس چگونه به اتفاق به خبر واحد در تفسیر کتاب وحی استناد و استدلال میکنند؟ بنابراین نقد حدیث غدیر با هیچ معیار و میزان علمی سازگار نیست و خبر این ماجرای مهم از تاریخ صدر اسلام به یقین معتبر و مستند میباشد.140
از دیگر سو ابن حجر عسقلانی از عالمان رجال و حدیثی و پرآوازه اهل سنت درباره جایگاه و اعتبار حدیث غدیر خم نوشته است:
حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» را ترمذی و نسائی نقل کردهاند و این خبر از احادیثی است که طرق روایی آن بسیار میباشد و ابن عقده (322 ق) در یک کتاب مستقل این طرق را ثبت نموده و در اغلب آنها اسناد صحیح و حسن وجود دارد.141
نظر سیوطی در الدرّ المنثور
جلال الدین سیوطی که از مفسران مشهور اهل سنت به شمار میرود و تفسیر آن روایی است، در ابتدای تفسیر آیه روایاتی از مجاهد، از ابی سعید خدری، از ابن مسعود و عنتره نقل میکند که همهی آنها به اتفاق نزول آیه را در روز عید غدیر خم مصادف با هجدهم ذی الحجه سال حجه الوداع میدانند و در حق ولایت امیرالمؤمنین علی ( آن را شمردهاند. به عنوان نمونه میگوید:«ابی سعید الخدری گفت: این آیه «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل الیک من ربک» به پیامبر ( در روز غدیر خم در حق علی بن ابیطالب( »142
اما در مورد شأن نزول آیه تبلیغ خصوصاً جمله «والله یعصمک من الناس» سیوطی روایات مختلف را نقل میکند که اشاره به حراست پیامبر در مکه، حراست در غزوه بنی انصار، حراست پیامبر، در هنگام رجم و قصاص، حراست در برابر یهود را شامل می شود که ما به چند روایت اشاره میکنیم: از ابی سعید خدری نقل میکند که میگفت: عباس عموی پیغمبر، ایشان را حراست مینمود تا زمانی که آیه (والله یعصمک من الناس) نازل شد، از آن پس حراست توسط عموی پیامبر ملغی گردید.143
از جابربن عبدالله انصاری نقل میکند، هنگامی که رسول اکرم( در غزوه
