
المعانی
ایشان معنای مصداقی لفظ انفسنا را بیهیچ دلیل به «ابناءنا» تفسیر کرده است و دیدگاه شیعه را مورد انتقاد قرار داده است ولی همراهی آن با صاحب کشاف مشهود است.
ایشان پس از نقل دیدگاه شیعه نسبت به اطلاق لفظ أنفسنا، ابناءنا و نساءنا» در مقام پاسخگویی برآمده است و مینویسد:
ما از این استدلال اینگونه پاسخ میدهیم: اولاً؛ ما نمیپذیریم که مقصود از لفظ انفسنا در آیه مباهله حضرت علی ( باشد، بلکه مراد همان نفس و جان شریف و مبارک رسول عظیم الشأن اسلام( است پس حضرت امیر ( درمعنای مصداقی لفظ ابناءنا داخل میشود نه انفسنا. و بیتردید در زبان عرفی کسی که داماد شخص باشد، او را پسر آن فرد به شمار میآورند و لازمه بکارگیری این معنا یک مفهوم مجازی است در صورتی که بگوییم اطلاق لفظ «پسر» بر «پسر دختر» یک معنای حقیقی است، اما اگر بگوییم این اطلاق مجازی است نمیتوان به عمومیت معنای مجازی استدلال کرد ولی در نهایت به کارگرفتن لفظ «پسر» به حضرت امیر( و دو فرزندش یک معنای مجازی است.80
آلوسی در بیان دیدگاه شیعه رعایت امانتداری کرده و آن را درست نقل کرده است اما همانطور که ملاحظه کردید، ایشان همانند دیگر مفسران اهل سنت «أنفسنا» را تعبیر به نفس و جان رسول اکرم ( کرده است اما این تفسیر به چند دلیل قابل تأمل است.
اولاً: تفسیر این لفظ به آن مصداق با ظهور آیه شریفه میان تعبیر «ندعُ» که به دعوت کننده و انفسنا بر دعوت شونده اطلاق دارد، منافات دارد، زیرا همانطور که گذشت دو معنا و مصداق متفاوت از این دو لفظ در آیه شریفه اراده و استفاده میشود.
ثانیاً: تفسیر آلوسی با روایات فراوانی که به طور اجماع از اهل سنت رسیده که «انفسنا» بر حضرت علی ( اطلاق میشود منافات جدی دارد.
ثالثاً: قرار دادن امام علی( در معنای مصداق ابناءنا یک معنای مجازی شمرده میشود و اراده کردن یک معنای مجازی از لفظ گوینده نیاز به یک قرینه متصل یا منفصل دارد که گوینده این معنا را اراده کرده است، حال اینکه چنین قرینهای وجود ندارد و بلکه قرینه برخلاف آن است و آن وجود اخبار بسیار و بلکه متواتر است که حکایت میکند مقصود از «ابناءنا» حسن و حسین ( است.81 حال از جناب مفسر روح المعانی میپرسیم به چه دلیل شما لفظ «ابناءنا» را شامل امام علی ( و حسنین ( دانستهاید؟!
نظر سیوطی در الدرّ المنثور
ایشان پس از نقل روایاتی در صدد گزارش ماجرا مباهله پیامبر اکرم( با مسحیان بحران برآمده و آن را به طور مفصل نقل میکند تا جایی که میخواهد مصداق نساءنا، انفسنا و ابناءنا را بگوید؛ در اینجا به روایاتی استناد کرده که ثابت میکند مصداق انفسنا علی بن ابیطالب ( و نساءنا حضرت زهرا ( و ابناءنا حسنین ( هستند. در اینجا ما به یک روایت از الدرّ المنثور اکتفا میکنیم:
در کتاب دلائل از جابر نقل میکنند که دو نفر مسیحی خدمت پیامبر رسیدند و اسلام آوردند سپس پیامبر ( فرمود شما دروغ میگویید و مسلمان نشدید زیرا چند چیز است که من به شما خبر میدهم که اینها مانع اسلام شدن شما هستند. و بعد فرمود: علاقه شدید به صلیب، خوردن شراب، خوردن گوشت خوک، سپس جابر نقل میکند: پیامبر آنها را به ملاعنه (مباهله) فرا خواندند و آنها وعده فردا را به رسول گرامی اسلام دادند، فردای آن روز پیامبر علی ( و فاطمه ( و حسن و حسین( را فرا خواندند و سپس دنبال آن دو نفر مسیحی فرستادند اما آنها پاسخی ندادند، سپس حضرت فرمود به خدایی که مرا به پیغمبری مبعوث کرد قسم میخورم اگر میآمدند، بیابان بر روی آنها آتش میبارید. سپس جابر میگویند در حق آنها آیه «تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم…» نازل شد.
بعد جابر گفت: أنفسنا و أنفسکم رسول الله( و علی( و أبناءنا حسن و حسین( و نسأنا فاطمه( است. 82
همانطوری که مشاهده کردید سیوطی همانند بعضی از مفسران اهل سنت مصداق انفسنا را حضرت علی ( میداند ولی متعرض موضوع امامت آن حضرت سپس رسول اکرم ( نمیشود.
ب) تبیین آیه از دیدگاه مفسرین شیعه
نظر علامه بحرانی در تفسیر البرهان
ایشان با توجه به روش تفسیر روایی خود، در ذیل آیه شریفه مباهله هفده روایت مفصل از موافقین و مخالفین آورده که همه اذعان بر شأن نزول آیه بر پنج تن آل عبا میکند یعنی نساءنا به حضرت زهرا( انفسنا پیامبر ( و علی ( و ابناءنا حسن و حسین ( . در اینجا ما به دو روایت بسنده کرده و آنها را نقل میکنیم.83
امام رضا ( در مورد این آیه «فقل تعالوا ندعُ ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین» اگر میگفت بیایید نفرین کنیم و لعنت خدا را بر شما قرار دهیم هرگز برای مباهله حاضر نمیشدند (لذا کلام به صورت خطاب آورده نشد تا آنها به مباهله حاضر شوند) و الاّ خداوند عزّوجل میدانست که پیامبرش رسالت او را ادا کرده و از کاذبین نیست.84
عامربن سعید میگوید: معاویه از پدرم پرسید: چه چیزی مانع شده که تو به ابوتراب دشنام نمیدهی؟ او پاسخ داد: سه فضیلت درباره اوست که خبر آن از پیغمبر ( به من رسیده است. یکی آنکه وقتی آیه مباهله نازل شد که «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را…» تا آخر آیه، رسول خدا ( دست علی( و فاطمه( و حسن و حسین( را گرفت و فرمود: «این عده اهل و عیال من هستند.»85
منذر گوید علی ( فرمود: وقتی این آیه نازل شد «تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم» تا آخر آیه فرمود: پیغمبر ( دست من و فاطمه( و فرزندان ایشان را گرفت، شخصی از انصار گفت: مباهله نکنید چرا که دچار بلایی سخت خواهید شد و آن نیز دست از این کار برداشتند.86
علامه بحرانی پس از نقل مفصل روایات در ذیل آیه شریفه مباهله میفرماید که مراد از أنفسنا، جان و نفس پیامبر عظیم الشأن( و حضرت علی ( و نساءنا حضرت زهرا ( و ابناءنا امام حسن و امام حسین ( هستند، اما ایشان متعرض موضوع امامت حضرت امیر ( نمیشوند.
نظر علامه حویزی در تفسیر نورالثقلین
ایشان نوزده روایت را در ذیل این آیه مبارکه آوردهاند که قابل توجه است از منابع مختلف این روایات را نقل نمودهاند.87
در این روایات به صورت مفصل داستان مباهله مسحیان نجران با رسول مکرم اسلام( بیان شده است و همان نتیجهای که دیگر مفسرین شیعه در مورد مصداق أنفسنا که جان پیامبر( و حضرت علی( و ابناءنا حسن و حسین( و نساءنا حضرت زهرا ( است.
ما در اینجا به قدر اختصار به این روایت اشاره میکنیم:
در باب مناظرهی حضرت رضا ( با مأمون، دربارهی تفاوت بین عترت و امت در حدیثی طولانی آمده است که علماء گفتند: آیا خداوند برگزیدن را در کتاب خویش تفسیر کرده است؟ حضرت رضا ( فرمودند: برگزیدن را در ظاهر قرآن در دوازده موضوع تفسیر کرده است، که نخستین آنها آن سخن خداوند است. تا آنجا که فرمود: اما سومین موضع هنگامی است که خداوند، پاکان خلق خود را جدا ساخت و در آیه مباهله پیامبرش را امر فرمود که به همراه آنان اقدام به مباهله کند و فرمود: ای محمد «فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم ثمّ نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین» پس از این دستور الهی، حضرت رسول ( ، علی، حسن و حسین و فاطمه ( را بیرون آورده، آنان را با خود همراه ساخت، آیا میدانید معنای این عبارت چیست «و انفسنا و انفسکم»؟ علماء گفتند: حضرت رسول( خودش را در نظر داشته است.
حضرت رضا ( فرمود: اشتباه میکنید، منظور آن جناب علی بن ابیطالب ( بوده و دلیل بر این مطلب جملهای از رسول اکرم ( است که فرمود: فرزندان ولیعه دست از این کارها برمیدارند یا مردی همانند خودم را به سوی آنان روان میسازم؛ که منظور آن حضرت، علی بن ابیطالب ( بوده و مراد از ابناء در آیه حسن و حسین ( و مراد از نساء، فاطمه (است، این معرفی و ویژگی و خصوصیتی است که هیچکس در آن برایشان مقدم نیست و برتریای است که هیچ بشری در آن، به آنان نمیرسد و شرفی است که هیچکس از مردم در آن از آنان پیشی نمیگیرد، زیرا نفس علی ( را مانند نفس خود قرار داده است.88
علامه حویزی پس از نقل این روایات، همان معنایی که دیگر مفسرین شیعه داشتند ابراز میدارند.89
نظر علامه طباطبایی در المیزان
علامه در ابتدا نسبت به بحث ضمیر در آیه اشارهای دارد و میفرماید ضمیر متکم مع الغیر که در کلمه «ندع» با همین ضمیر در کلمات «ابناءنا» و «نساءنا» و «انفسنا» تفاوت دارد و اولی به دو طرف متخاصم، یعنی رسول خدا ( و بزرگان نجد که مسیحی بودند برمیگردد و آن سه ضمیر دیگر به رسول خدا ( و همراهانش برمیگردد.90
سپس ایشان به یک توهم و شبههای که میگوید این آیه در شأن علی ( و فاطمه ( و حسنین ( نازل نشده است را پاسخ میگوید که خلاصه پاسخ ایشان را میآوریم:
علامه ابتدا به توضیح شبهه پرداخته و میفرماید: به این دلیل این اشکال است که گفته باشد، برای لفظ جمع وقتی استعمال میشود که حداقل سه عدد مصداق داشته باشد و کلمه نساء بر یک نفر صادق نیست و کلمه ابناء نیز بر دو نفر صادق نیست و همچنین استعمال کلمه انفس بر یک تن (علی () صحیح نیست و اما پاسخ این شد که صدق کلام موقوف بر متعدد بودن ابناء و بسیار بودن نساء و انفس نیست، زیرا گفتیم: مقصود نهایی از این نفرین این است که یکی از دو طرف با همه نفراتش برای همیشه هلاک شوند.91
همه مفسرین اتفاق دارند که پیامبر برای مباهله احدی جز علی و فاطمه و حسنین ( با خود نمیبرد، پس از ناحیه حضرت رسول ( کس حضور به هم نرسانید مگر دو نفس، و دو ابن و یک زن و با آوردن اینان رسول خدا ( امر پروردگارش را امتثال نمود، سپس علامه در پاسخ میافزایند: علاوه بر اینکه مراد از لفظ آیه امری است و مصداقی که حکم آیه به حسب خارج منطبق بر آن است امری دیگر و این بار اول نیست که خدای تعالی حکم یا وعده و وعید را برحسب خارج با یک نفر منطبق است به طور دستهجمعی حکایت میکند، مثلا با اینکه فرد معینی زن خود را ظهار کرده و آیه در شأن او نازل شده بود، خداوند میفرمایند: «والذین یظاهرون منکم من نساءکم ما هنَّ امهاتُهُم…»92 باز درباره همان یک فرد به صورت دستهجمعی می فرماید: «والذین یظاهرون من نساءهم ثمّ یعودون لما قالوا».93
سپس علامه میفرماید از این قبیل آیات، زیاد وجود دارد که به لفظ دسته جمعی نازل شده، در حالی که مصداق خارجیش برحسب شأن نزول فرد معینی بوده است.94
ایشان سپس اشکال دیگری را مطرح میکند و میفرماید:
حال اگر اشکال شود نصارائی که به سوی رسول خدا ( آمده بودند همگی صاحب دعوی بودند و در عقیده خودشان راسخ بوده و برای محاجّه به سمت مدینه و پیامبر ( آمده بودند، در جانب رسول اکرم ( نیز همین طور بود آنها هم عقیده خودشان را داشتند و مؤمنین هم با پیامبر و آل او هم عقیده بودند پس کسانی که با آن جناب آمده بودند، فضیلت و برتری بر سایر مؤمنین نداشتند بلکه پیامبر گرامی آنها را به عنوان نمونهای از زنان و مردان آورد، علاوه بر اینکه آیه شریفه سخن از دعوت دارد نه ادعا و همراهان رسول خدا (به فرضی که در دعوت شرکت داشتند در ادعا که شوق خاص پیامبر ا ست و از طریق وحی میباشد؛ شرکت نداشتند.95
ایشان پس از توضیح اشکال به پاسخ آن میپردازند:
میفرمایند:
اگر آوردن همراه پیامبر به صورت نمونه بوده قاعدتا باید حداقل دو نفر مرد، سه نفر زن و سه فرزند همراه خود بیاورد تا فرمان أبناءنا، نساءنا، و انفسنا را امتثال کرده باشد، حال اینکه پیامبر فقط علی ( و فاطمه و حسنین( را به همراه آورد در نتیجه آوردن همین ها مصحّح صدق امتثال بوده، به این معنا که غیر از نامبردگان کسی که شرکت دادنش امتثال امر خدا باشد نیافته است.
همچنین علامه در پاسخ به اینکه همراهان نمونهای از مؤمنین بودند، میفرماید: مسیحیان نجران در موضوع عیسی بن مریم به مدینه آمدند و فقط با شخص پیامبر قصد محاجّه داشتند زیرا که این امر مترتب بر وحی بود که منحصر در رسول گرامی اسلام(بود و هیچ دخالتی به
